معاون وزیر علوم: به هیچ اتحادیه جدیدی مجوز ندادهایم
معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم گفت: درباره دانشگاه یزد مسالهای که مطرح شده این است که نشستی به نام اتحادیه برگزار شده، درحالی که اصلا اینگونه نبوده؛ چراکه این اتحادیه هنوز تشکیل نشده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، چند روزی میشود که از آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاهها میگذرد و دانشگاهها در تدارک استقبال از ورودیهای جدید هستند. اما کمتر دانشجویی است که نداند دوره دانشجویی صرفا محدود به امور آموزشی نمیشود و اگر دوره دانشجویی آمیخته با فعالیتهای فرهنگی- اجتماعی باشد، زمینه رشد و ارتقای اجتماعی دانشجویان نیز تسهیل میشود. اما اقدام فرهنگی صرفا متکی به اقدامات داوطلبانه دانشجویی نیست و مسئولان هم باید زمینه کار فرهنگی- اجتماعی در دانشگاهها را فراهم کنند. به همین جهت در آستانه بازگشایی دانشگاهها با غلامرضا غفاری، معاون فرهنگی- اجتماعی وزارت علوم گفتوگو کردیم. گفتوگویی که از حال و روز فرهنگی دانشگاهها شروع شد اما موضوعاتی همچون وضعیت دانشجویانی که با احکام قضایی مواجه شدهاند و چالشهای پایان سال تحصیلی گذشته هم به میان آمد. غفاری یک موضوع را در کنشگری دانشجویی مورد تاکید قرار داد؛ اینکه «اولا همه تشکلها و مجموعههای دانشجویی باید در چارچوب آییننامهها فعالیت کنند و هر مجموعهای در اساسنامه خود نوع فعالیتش ذکر شده که باید براساس آن، درخواست کنشگری و پذیرش خود را بدهد و طبق همان فعالیت نیز هیات مربوطه مجموعه دانشجویی را پذیرفته و به آن موافقت اصولی و مجوز فعالیت دهد و طبیعی است که هر مجموعه دانشجویی از دایره فعالیت خود خارج شود، دانشگاه باید به این مساله ورود پیدا کند.»
وضعیت فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها را درحال حاضر چطور ارزیابی میکنید؟ آیا حال فرهنگی دانشگاهها خوب است؟
دانشگاه میدانی است که در آن چندگانگی امور جریان دارد که امر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از جمله آن است. به تعبیری علاوهبر امر آموزشی و پژوهشی بهعنوان کارویژههای اصلی، کارویژههای دیگری هم به صورت پیدا و ناپیدا مطرح هستند؛ اما در اینجا بحثمان درباره عرصه فرهنگی و اجتماعی است که باید بگوییم اگر خواسته باشیم حالوهوای فرهنگی دانشگاهها را معنا کنیم در وهله اول باید ببینیم سرزندگی و پویایی امر فرهنگی و اجتماعی در عرصه دانشگاه چه وضعیتی به خود گرفته است؟ به صورت مشخصتر زمانی که صحبت از امر فرهنگی و فعالیتهای این حوزه میشود، در ذهن مجموعه فعالیتهایی که به صورت فوق برنامه در عرصه فرهنگی شکل میگیرد، نقش میبندد و این بخش، قسمت پیدای فعالیتهای حوزه فرهنگی است ولی بیتردید این عرصه یک بخش ناپیدا نیز دارد که به نوعی مناسبات و سیر و سلوک زندگی دانشجویی را رقم میزند.
بیشک اگر زمانی که دانشجویان به صورت شبانهروزی در قالب زیستهای روزانه و شبانه فعالیت میکنند را در نظر بگیریم یا به عبارت دیگر زمانهایی که دانشجویان در میدان دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی در اختیار دارند را مدنظر قرار دهیم، بخشی از این زمان مصروف فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی میشود، پس در میدان دانشگاه بهویژه برای دانشجویان خوابگاهی این مساله پررنگتر است و فعالیت فرهنگی را در زیست شبانه و روزانه دانشگاهیان چه در خوابگاهها و چه در داخل دانشگاهها شامل میشود.
نمود فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دانشجویان در حوزه فعالیتهای فوق برنامه است که بالطبع جزء فعالیتهای جمعی نیز محسوب میشود و بنابر این از جانب تشکلها، کانونها، حلقهها و... . نمود پیدا میکنند، حال سوال این است که سمتوسوی این فعالیتها به کدام جهت است؟ میدانیم که در دانشگاهها ما با طیف متنوعی از دانشجویان روبهرو هستیم؛ چراکه دانشگاه بهنوعی جامعه را نمایندگی میکند و همانطور که در جامعه با تکثر و لایههای فکری متفاوتی روبهرو هستیم، در دانشگاه نیز این مساله را داریم و در راستای همین موضوع با سلایق و ذائقهها و جهتگیریهای مختلفی مواجه هستیم که نوع فعالیتهای فوق برنامه دانشجویان را نیز تعیین میکند و به همین خاطر وقتی سراغ تشکلهای اسلامی هم میرویم، باز در ذیل این مفهوم میبینیم تشکلهای مختلفی داریم که در آنها سلایق مختلفی جاری است. زمانی که سراغ کانونها، حلقههای فکری و ادبی هم میرویم این مساله را شاهد هستیم و طبیعی است که از یکسو هر چه این مجموعهها پرشمارتر باشند، فعالیت فرهنگی نیز افزونتر و گرمی و طراوت بیشتری خواهند داشت و از سوی دیگر هر چه این انجمنها و تشکلها جمعیت بیشتری را تحت پوشش خود داشته باشند، اقدامات و فعالیتهای آنها بازنمایی و نیز ضریب نفوذ بیشتری خواهند داشت.
ما امروزه در دانشگاهها باتوجه به اینکه در آستانه آغاز و شروع سال تحصیلی جدید قرار داریم، میبینیم که فضای فرهنگی دانشگاهها چندان بیرونق نیستند، با این حال باید توجه داشته باشیم که انتظارات و مطالبات از این عرصه نیز کم نیستند و امروز بهویژه برای دانشگاههای نسل جدید که این باور و انتظار از آنها وجود دارد که دانشجویان آنها در کنار مهارت و تخصصی که از طریق کسب دانش و حرفه تخصصیشان بهدست میآورند، باید به مهارتهای اجتماعی و فرهنگی نیز مسلح شوند و خود این مساله باعث شده که ضرورت ورود و توجه به فعالیتهای فرهنگی نیز بیش از گذشته شود و این انتظار وجود دارد که فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها در کنار فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، از سرزندگی و رونق مضاعفی برخوردار شود و این امکان نیز بهنوعی برای این دسته از فعالیتها فراهم است که البته نیاز به یکسری مشوقها، تسهیلات و فراهمسازی فرصت برای رونق بخش بیشتری به این فعالیتها نیز وجود دارد.
به فضای متکثر فرهنگی در دانشگاهها بهدرستی اشاره کردید؛ معاونت فرهنگی وزارت علوم برای رونق بخشیدن به این فعالیتهای متکثر فرهنگی و اجتماعی در آستانه سال تحصیلی جدید چه برنامههایی دارد؟
باید به این نکته اشاره کنیم که فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی که در دانشگاهها صورت میگیرد، فعالیتهای داوطلبانهای بوده و جویش و جوشش آنها برآمده از متن و فضای دانشگاههاست. طبیعی است وقتی فعالیتی داوطلبانه و از روی اراده کنشگران و عاملان اجتماعی است، تکثر و تنوع را نیز به همراه خود دارد و سیاست ما بر این است که امکان و فرصت لازم را برای انتخاب دانشجویان مبنیبر اینکه بتوانند قابلیتها و کنشگری خودشان را نشان دهند فراهم کنیم و به همین منظور نیز جلساتی را در آستانه شروع سال تحصیلی جدید با معاونان فرهنگی-اجتماعی و دانشجویی دانشگاهها داشتیم تا هم تبادل تجارب، دستاوردها، کاستیها، تنگناها، موانع و ظرفیتها را داشته باشیم و هم ستاد سیاستها و راهبردهایی که میتوانند به رونق فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی کمک کنند را با مجموعه صف در میان گذاشته تا با تعاطی فکری و تعامل لازم بیشترین استفاده از منابع و فرصتها در اختیار قرار گیرد.
درباره موانعی که بر سر راه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشجویان وجود دارد به صورت مصداقی توضیح میدهید؟
آییننامههای ما درمواردی کمی حالت سختگیرانه دارند که البته آن نیز بدان دلیل است که فعالیتهای انجام شده از پاکیزگی و مصونیت بیشتری برخوردار بوده و با اطمینان بیشتری انجام شوند، اما سعی شده که با توجه به تجربهای که از خود دانشگاهها به دست آمده، بازنگریهایی در آنها صورت بگیرد و قطعا بازنگریهایی هم صورت گرفته و قرار است در آینده ادامه داشته باشد و این اقدام براساس نوع نگاهی که از خود دانشگاهها، مسئولان و کسانی که در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی فعالیت دارند، نشأت گرفته و بر همین مبنا در حال بازنگری در شیوهها و رویههایی هستیم که امکان و تسهیل بیشتری را برای انجام و صورتبندی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی فراهم کنند.
بازنگریهایی که عنوان کردید هم در حوزه تشکلهای دانشجویی و هم نشریات دانشجویی است؟
بله، البته در این بازنگری از پیشنهادها و نقطهنظرهای مطرح شده از جانب دانشجویان، تشکلهای دانشجویی و کارشناسان حوزه فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها که ارتباط بیشتری را با عرصه و میدان عمل این فعالیتها دارند، استفاده شده است.
ما چند نوع آییننامه در بحث نشریات داریم، منظورتان بازنگری در همه آییننامهها اعم از دستورالعمل اجرایی و شیوهنامه برگزاری انتخابات است؟
بله؛ ما هم شیوهنامه برگزاری انتخابات داریم که با توجه به مسائل و تجاربی که در برگزاری آخرین انتخابات در دانشگاه اصفهان وجود داشته، این کار صورت گرفته است؛ البته پیش از آن نیز جلساتی را در ستاد داشتیم و نمایندگان دانشگاههای ستادی و دیگر مجموعهها نکاتی را مطرح کردند و از طرف دیگر با توجه به گزارشها و ارزیابیهایی که از همه جشنوارهها تهیه میکنیم، شیوهنامه برگزاری انتخابات بازنگری شده و در اختیار مجموعهها نیز قرار گرفته تا آنها نیز نظرات خود را بیان کنند. یکی از مشکلاتی که ما در این حوزه داشتیم مربوط به دانشگاههای ستادی است؛ از قبیل دانشگاه پیام نور، دانشگاه علمی- کاربردی و دانشگاه فنیوحرفهای؛ چراکه این دانشگاهها گستردگی زیادی داشته و جمعیت دانشجویی قابلتوجهی را نیز تحت پوشش دارند و فعالیتهایی را نیز در حوزه نشریات دانشجویی انجام میدهند و از آنجایی که انتخابات باید ابتدا در سطح دانشگاهها صورت بگیرد و بعد به مراحل بالاتری بیاید و چون برای این مجموعهها جمع کردن مدیران برای برگزاری انتخابات کار مشکلی است، تصمیم گرفتیم به سمت فراهمسازی امکان الکترونیکی شدن انتخابات حرکت کنیم تا از مشکلات موجود کاسته شود.
از سوی دیگر مسائل مربوط به نشریات نیز بحثهای حقوقیای دارد که از مشاوران حقوقی استفاده کردیم و نقطهنظرات آنها نیز در حال جمعبندی است که درنهایت باید آنها را با مجموعههایی که پای کار هستند، در میان بگذاریم تا بتوانیم بازنگری لازم را انجام دهیم؛ درنهایت قرار است مکانیسم و سازوکاری فراهم شود و در اختیار مجموعه قرار بگیرد که کاستی و تنگنای کمتری داشته باشد و بیشتر تسهیلکننده و رونقبخش فعالیت و کنشگری دانشجویان در عرصههای یاد شده باشد.
روند برگزاری انتخابات نشریات در شیوهنامه جدیدی که سال گذشته برای اولینبار اجرا شد، تسهیل شده بود که جای تشکر دارد؛ اما نکاتی وجود داشت از جمله اینکه دانشجویان میگفتند چطور فردی که در دانشگاه خود نتوانسته رای لازم برای حضور در کمیته ناظر بر نشریات را کسب کند اما میتواند در شورای ناظر وزارت علوم که نهادی مرجع محسوب میشود، امکان حضور داشته باشد! آیا در بازنگریای که اشاره کردید، باز هم قرار بر تسهیل بیشتر این فرآیند خواهد بود؟
وقتی شیوهنامهای نوشته میشود تا زمانی که به مرحله اجرا نرسد، تنگناها و معایب آن نشان داده نمیشود و بعد از اینکه ظرف یک یا دو سال اجرایی شد، تنگناها و نکات دیدهنشده خود را نشان میدهد. افزونبر این عرصه فرهنگی و اجتماعی، عرصهای پرتغییر و پویاست. علاوهبر ساختها و سلایق و ذائقههای تازه و جدید نیز تغییرات متنی و زمینهای متأثر از فضا و زمانه و همینطور بازنگریهای زودبهزود و پیوسته در شیوهنامه که تنظیم مسیر و جهت کنشها را عهده دارند، طلب میکند. در نتیجه در راستای تسهیل بیشتر کارها و امور، نیاز به بازنگری در آن وجود دارد. با این حال باز هم این شیوهنامه بدون مشکل نبوده و بر این مبنا در حال آمادهسازی دوباره آن هستیم و هدف نیز صرفا این است که امکان مشارکت و فعالیتهای بیشتر که مدنظر مسئولان دانشگاهی و خود دانشجویان است، فراهم شود.
آقای دکتر؛ اگر الان شما یک فعال دانشجویی بودید، به معاونت فرهنگی وزارت علوم چه انتقادی مطرح میکردید؟
همه عرصهها میتوانند همواره مورد بازخوانی و نقد قرار بگیرند و من اگر در جایگاهی که عنوان کردید، قرار داشتم بحث مسائل مالی را اصلا مطرح نمیکردم، البته نه اینکه این موضوع اصلا اهمیت ندارد، قطعا هر گاه قرار است فعالیتی صورت بگیرد نیاز به کمکهای مالی است ولی شخصا بیشتر انتظار داشتم که مواردی به لحاظ محتوایی و تجاربی که در دانشگاههای مختلف و حتی بیرون از کشور برای انجام فعالیتهای فرهنگی وجود دارد، مورد توجه قرار بگیرد و مهمتر اینکه انتظار داشتم به نوعی به تواناییها و قابلیتهایی که در دانشجویان وجود دارد، بیشتر اعتنا شود. از معاونت فرهنگی میخواستم اجازه دهند تا دانشجو کنشگری خودش را داشته باشد و از طرف دیگر دانشجویان را نیز متوجه حقوق، مسئولیت و تکالیفشان کنند.
الان بهعنوان معاون فرهنگی وزیر علوم چه انتظاری از فعالان دانشجویی دارید؟
مهمترین انتظاری که از دانشجویان دارم این است که توانمندیهای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی خود را در کنار تواناییهای دانشی، مهارتی و تخصصی رشته تحصیلیشان تقویت کنند. به تعبیری بیتوجه به کسب و تقویت سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی خود نباشند و نسبت به کیستی، جایگاه و کنشگری خود در مناسبات اجتماعی و فرهنگی درنگ بیشتری داشته باشند. از فرصتها و زمانهای خود به شایستهترین وجه ممکن استفاده کنند و با آموزه وقت طلا است و زمان سپریشده دیگر امکان بازگشت ندارد، زندگی کنند. برای همه کسانی که تجربه زیست دانشگاهی را دارند دوره دانشجویی دوره بیبدیلی در چرخه زندگی آنهاست. این دوره را نباید دستکم بگیریم و از آن غافل باشیم و صرفا نوعیگذار عمر در قالب زندگی روزمرگی تلقی کنیم. بیشتر از اینکه به طول این دوره بیندیشیم به عرض، پهنا و عمق این دوره توجه کنیم. دانشجوی فعال کسی است که همیشه در اندیشه و نگران داشتن وقت کم یا کمآوردن زمان است؛ در نتیجه مدیریت زمان برای او پیوسته مطرح است و برای تمامی امور خود برنامه دارد. وقت و زمان بدون برنامه ندارد، حتی زمانی که بهعنوان زمان فراغت لحاظ میکند. مدنظر و خو گرفتن به بازکاوی، خوداندیشی و محاسبه خویشتن در کنار نقادی و اندیشیدن در باب گذشته، حال و آینده انتظاری است که بهعنوان یک فرد آگاه و اندیشهورز باید در خود درونی کنیم.
به نظر شما مرز این کنشگری یک دانشجو در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها کجاست؟
اگر ما بخواهیم دانشجو را براساس حقوق و وظایفی که عهدهدار است، موردتوجه قرار دهیم در درجه اول دانشجو تکالیف آموزشی و پژوهشی دارد و بعد از آن باید مابقی زمان خودش را در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی سپری کند؛ چراکه این کار هم به نفع خود فرد و هم دانشگاه و جامعه است و تجربه نشان داده اگر ما بحث توانمندی و داشتن قابلیت و مهارت را مطرح میکنیم، این موضوع یک امر اکتسابی است و همانطور که در حوزه آموزشی و پژوهشی میگوییم اگر دانشجویان ممارست بیشتری در این حوزهها داشته باشند، بالطبع توانمندتر خواهند بود، در عرصه فرهنگی و اجتماعی نیز همینگونه است. تجربه نشان داده به میزانی که دانشجویان ما کنشگران فعالتری هستند، علاوهبر اینکه توانمندی و مهارت بیشتری دارند، مقابل آسیبها و مسائل اجتماعی نیز از قدرت و توان بیشتری برخوردار بوده و مصونیت بیشتری خواهند داشت.
اگر به گذشته برگردیم اینگونه درمییابیم که امروز با شرایطی که در آن قرار داریم، یک دانشآموخته صرفا باید کسی باشد که تخصص رشته خودش را داشته باشد که طبیعتا در درجه اول این مساله به ذهن متبادر میشود و انتظار نیز همین است، اما این موضوع کفایت نمیکند و باورم این است که اگر دانشجویی بخواهد زندگی خودش را بعد از دوران تحصیل و زمان ورودش به جامعه بهدرستی به پیش ببرد، نیازمند یکسری توانمندیهایی است و این قابلیتها که اتفاقا قابلیت فنی و حرفهای دانشجو را نیز پرثمرتر میکند، تنها از طریق مهارتهای فرهنگی و اجتماعیاش به دست میآید.
به عبارت دیگر این مهارتها همان سرمایه فرهنگی و اجتماعی است که دانشآموخته از دوران دانشجویی خود کسب کرده و این سرمایهها نیز ناظر بر شبکههای ارتباطی و دوستان دانشجو است و وجود این شبکه بهویژه شبکههای اجتماعی مفید که کنشگری واقعی و موثر را رقم میزنند، صرفا با فعالیت و تعامل اجتماعی بیشتر در دانشگاهها ایجاد میشود و سرمایه فرهنگی ناظر بر قدرت زبانی، بیان، تعامل و اندیشهورزی است و افزونبر آن مجموعهای از مدارک و نمادهایی که فرد در کنار مدرک اصلی تحصیلی خود کسب میکند که در مجموع باعث میشود مهارت فردی و حرفهای برای شخص موثرتر باشد و در نتیجه چنین دانشجویی بهراحتی میتواند در بدنه سیستمهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور جذب شود، چراکه به او قابلیت پذیرش و مورد پذیرش قرار گرفتن را میدهد.
در واقع اعتقاد دارید که مرز فعالیتهای دانشجویی این است که خللی در حوزه آموزش دانشجویان ایجاد نشود و دیگر اینکه حدود قانونی رعایت شود؟
طبیعی است فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی برای ما هزینههایی را به دنبال دارد که این هزینهها دو دستهاند، برخی از آنها هزینههایی هستند که پیامد مثبتی را به همراه خود دارند؛ یعنی کسی که میخواهد فعالیت فرهنگی و اجتماعی را در مقابل فعالیتهای فوق برنامه خود داشته باشد، طبیعی است که باید هزینه مضاعفی را صرف کند که بخشی از آن مربوط به وقت گذاشتن و صرف زمان است و قطعا این شخص باید زمانی این فرصت را اختصاص دهد که کاملا از عهده وظایف و تکالیف آموزشی و پژوهشی خود بر بیاید و اگر قرار باشد دانشجویی این وقت خود را صرف فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی کند، این موضوع امر مثبتی به شمار نمیآید؛ چراکه دانشجو از فعالیتهای اصلی خود فاصله گرفته و به فعالیتهای فوق برنامه ورود کرده است، گویی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی او را از فعالیتهای اصلیاش باز داشتهاند. اما گاهی دانشجو از فرصت فعالیتهای فوق برنامه بهگونهای استفاده میکند که در او طراوت، انگیزه، تحرک و خودپندارانه مثبتی را ایجاد میکند که تسهیلکننده و رونقبخش فعالیتهای آموزشی و پژوهشیاش میشوند. در اینباره میگوییم فعالیتهای فوق برنامه نهتنها مزاحم فعالیتهای آموزشی و پژوهشی نیست بلکه به رونق بیشتر این دو عرصه نیز کمک میکند.
از طرف دیگر هر فعالیتی که قرار است انجام شود بهویژه در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، یک فعالیت داوطلبانه محسوب میشود ولی چون این فعالیتها در یک میدان، برای یک نهاد و در یک فضا صورت میگیرند، قطعا این فضا و میدان برای انجام و مشخص کردن مرزهای این فعالیتها، دستورالعمل و آییننامههایی را تعریف میکند که توجه به آنها باعث میشود هزینه مضاعفی را برای انجامشان پرداخت نکنیم؛ چراکه هزینههای مضاعف بالطبع به ضرر دانشجو چه در دوران تحصیل و چه برای دوره بعد از دانشآموختگیاش خواهد بود. در نتیجه باید به این مساله توجه کنیم که در چه فضا و میدان و چه زمانهای، فعالیت فرهنگی و اجتماعی خودمان را سامان دهیم، فعالیتها نباید بهگونهای باشد که منجر به ایجاد آسیب دیگری شود؛ چراکه فعالیتهای داوطلبانه جمعی باید بهگونهای باشند که سود داشته و باعث ایجاد آگاهی و شناخت تازهای شود و از بروز یک واقعه ناخوشایند پیشگیری کرده و توانمندیای را نیز در فرد ایجاد کند، بنا نیست فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بهگونهای انجام شود که آسیبی برای مجموعه دیگر ایجاد کند، قطعا در این صورت این فعالیتها با دستورالعمل همخوانی نداشته و در چنین موقعیتی هزینههایی را برای خود فرد و تشکل ایجاد خواهند کرد.
آقای دکتر سال گذشته تحصیلی به شکل آرامی تمام نشد تا جاییکه در چند دانشگاه شاهد بروز اعتراضاتی به احکام قضایی برخی دانشجویان بودیم. از طرفی امسال مسئولان دانشگاهها اعلام کردند که با مشکلات مالی مواجه هستند و در همین رابطه هم در کمتر از یک ماه با معاون اول رئیسجمهور جلسه گذاشته و این دغدغهها را مطرح کردهاند. با این اوصاف برنامه معاونت برای این شرایط در سال جدید تحصیلی چیست؟ و وضعیت دانشجویانی که بعد از ناآرامیهای دیماه بازداشت شدهاند، چگونه خواهد بود؟
در ابتدا باید توجه داشته باشیم که ناآرامیهای دیماه از بیرون دانشگاه و از فضای جامعه شروع شد. در ناآرامیهای دیماه 96، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور نه نقطه شروع برای بروز و ظهور این ناجنبشهای اجتماعی بودند و نه حامی و استمراربخش آن؛ بهرغم پهنه وسیع این ناآرامیها، به استثنای یکی از دانشگاهها آن هم برای ساعاتی محدود که باز نقطه شروع نه از درون دانشگاه بلکه از بیرون بوده است، در هیچ دانشگاه و مرکز آموزش عالیای شاهد ناآرامی نیستیم. مجموعه مدیریت ستاد وزارتخانه با هماهنگی با مراکز آموزشی صف تمام اهتمام خود را مصروف آرام نگه داشتن فضای دانشگاه کردهاند. به هرحال ناآرامیهایی سال گذشته شهرهای زیادی را درگیر کرد و با توجه به حجم جمعیت دانشجویی کشور ناآرامیهای مزبور در زمان خود منجر به دستگیری و بازداشت جمعی از دانشجویان در بیرون از دانشگاه و فضاهای آموزشی شد که شاهد بازتاب این دستگیریها و بازداشتهای دانشجویی در فضای مجازی و دانشگاهها بودیم. در فاز اول بحث بازداشتیها و آزادی آنها مطرح بود که مربوط به هفتههای پایانی نیمسال اول و آغازین نیمسال دوم سال تحصیلی 97-96 میشود. تلاشهای زیادی انجام شد تا دانشجویان بازداشتی به موقع آزاد شوند تا بتوانند در آزمونهای پایان نیمسال اول سال تحصیلی خود شرکت کنند که از این حیث با تلاش و هماهنگیهای به عمل آمده، 37 درصد دانشجویان در روزهای اول دستگیری تبرئه شده یا با اخذ تعهد آزاد شدند. 51 درصد با قید وثیقه آزاد شدند و حکم دادگاه بدوی هم برای آنها صادر نشده است. اما برای برخی دانشجویان، پرونده قضایی تشکیل و زمان دادگاه بدوی تعیین و برای تعدادی نیز احکامی صادر شد که تعداد آنها در ابتدا پنج نفر بود، ولی در مجموع احکام صادر شده برای 12 تا 14 نفر از دانشجویان است. پس از صدور احکام در زمان شروع آزمونهای پایان نیمسال دوم سال تحصیلی 97-96 شاهد موجی از اعتراضات دانشجویی در فضای مجازی و نیز گاها در فضای دانشگاه میشویم که خوشبختانه با پیگیری و تدابیر اتخاذ شده از ملتهب شدن فضای دانشگاه جلوگیری شد و برنامههای آموزشی دانشگاه در ظرف زمانی پیشبینی شده انجام شد.
اما در رسانهها از 60 نفر نام برده شد که برای آنها حکم صادر شده است، در اینباره توضیح دهید؟
برای 60 نفر حکم صادر نشده است بلکه این دانشجویان مجموع کسانی هستند که برایشان یا حکم صادر شده یا تعیین وقت مراجعه به دادسرا و دادگاه مشخص شده و به نوعی در مرحله بدوی قرار دارند.
وقتی که احکام دانشجویان صادر شد ما در مجموعه دانشجویان و دانشگاهها واکنشهایی داشتیم و چون زمان انتشار احکام در پایان ترم و ایام نزدیک به شروع امتحان بود، زمان حساسی محسوب میشد؛ از اینرو هم با دانشجویان صحبتهایی انجام گرفت و هم در اواخر بهمن و اوایل اسفندماه به تمامی دانشگاهها ابلاغ کردیم اگر در مواردی دانشجویان به آنها رجوع میکنند و نیازمند مشاورههای حقوقی هستند، با آنها همکاری کنند. جلسات متعددی را با دانشجویان و با کسانی که با مساله مرتبط بودند، برگزار کردیم.
در وزارت علوم، معاونت فرهنگی و اجتماعی و حقوقی و حراست مساله دانشجویان را پیگیری میکردند و جلسات متعددی را نیز با نهادهای ذیربط داشتیم و از همان روزهای اول شخص وزیر نیز با دولت، قوه قضائیه، دادستان کل کشور و دادستان تهران جلساتی را داشت تا مساله بهگونهای سرانجام پیدا کند که دانشجویان از فرآیند تحصیلشان بازنمانند و از همان ابتدا نیز منع تحصیلی وجود نداشته و هیچ دانشجویی عملا از تحصیل منع نشده است.
البته در پروندههای دانشجویی یکی، دو مورد وضعیت حادتری داشتند که آنها به صورت موردی بوده است. از سوی دیگر باید بگویم در این حوزه برای اینکه دانشجویان با مساله حادی روبهرو نشوند، مجموعه دانشگاهها و نهاد مقام معظم رهبری چه در دوران ریاست حجتالاسلام محمدیان و حتی امروز از سوی حجتالاسلام رستمی و بخش حراست دانشگاهها موضوع را پیگیری میکردند که درنهایت قول داده شده در آغاز سال تحصیلی با تمهیدات اتخاذ شده مشکلی از بابت این دانشجویان نداشته باشیم؛ با این حال طبیعی است با توجه به ماهیت پروندهها احکامی که برای دانشجویان صادر میشود با یکدیگر متفاوت باشد، اما طبق قول و قرارها و تلاشهای انجام شده، قرار بر این است که کسی از تحصیل باز نماند.
در طول دولت یازدهم و دولت فعلی بارها از سوی مسئولان وزارت علوم تاکید شده که قانونمداری مشی اصلی دانشگاهها باشد؛ اما بعضا شاهد این هستیم که در برخورد با برخی جریانهای رادیکال نوعی تساهل و تسامح صورت میگیرد و برآیند بیرونی اینگونه میشود که مدیران آموزش عالی مرعوب جریان رادیکالی در دانشگاهها شده و در قبال آن کوتاه میآیند. بهعنوان مثال برای صدور مجوز اتحادیههای دانشجویی هیات سه نفرهای از دستگاهها وجود دارد که در رأس آن، وزارت علوم است اما در دانشگاه علوم پزشکی یزد نشستی با عنوان اتحادیه جدید برگزار میشود و حتی خود دانشگاه اقدام به دعوت از تشکلها میکند! یا در جریان تحصن پایان سال تحصیلی در دانشگاه تهران، یک جریان یک هفته روند امتحانات را مختل میکند، مسئولان آموزش عالی را تهدید میکند که فلان روز باید در جمع آنها حاضر شود و... اما با اینکه دانشگاه میگوید امتحانات رکن اصلی دانشگاه است اما از این دسته، مجدد امتحان گرفته میشود و نتیجه اینکه برخی تصور میکنند که میتوانند روند اصلی آموزش را مختل کنند و بعد هم اتفاق خاصی نیفتد. در اینباره توضیح میدهید؟
درباره دانشگاه یزد مسالهای که مطرح شده این است که نشستی به نام اتحادیه برگزار شده، درحالی که اصلا اینگونه نبوده؛ چراکه این اتحادیه هنوز تشکیل نشده است، حتی یکی، دو رسانه دیگر هم در اینباره سوال کردند که به آنها هم عرض شد نشست اتحادیه نبوده است. درست است بخشی از انجمنهای این اتحادیه مربوط به وزارت بهداشت و بخشی هم مربوط به وزارت علوم است، اما پاسخ استعلامیای که صورت گرفته، این بود که شما هنوز حتی موافقت اصولی را نیز نگرفتهاید و بنابر این مجوزی برای این اتحادیه صادر نشده است؛ از اینرو نشستی که در این دانشگاه برگزار شد به نام اتحادیه نبوده بلکه به نام تعدادی از انجمنها بوده که قرار است در آینده درخواست تشکیل اتحادیه را بدهند.
البته این انجمنها یکبار درخواست تشکیل اتحادیه را در میان خود داشتند و پیشتر در دولت قبل هم درخواستشان را مطرح کردند که همان زمان اعلام شده برای تشکیل اتحادیه باید تعداد انجمنهایشان به حد نصاب برسد و بعد مجددا تقاضایشان مطرح شود که تا الان درخواست تشکیل این اتحادیه بهطور قطعی به وزارت علوم ارسال نشده است که بخواهیم آن را بررسی کنیم، البته در فضای مجازی دیدم که این نشست به نام اتحادیه برگزار شده که در حقیقت چنین وضعیتی نبوده است.
ما تاکید داریم که اولا همه تشکلها و مجموعههای دانشجویی باید در چارچوب آییننامهها فعالیت کنند و طبیعی است که فعالیتهای دانشجویی شکلهای متفاوتی اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و صنفی دارد و هر مجموعهای در اساسنامه خود نوع فعالیتش ذکر شده که باید براساس آن درخواست کنشگری و پذیرش خود را بدهد و طبق همان فعالیت نیز هیات مربوطه مجموعه دانشجویی را پذیرفته و به آن موافقت اصولی و مجوز فعالیت میدهد و طبیعی است که هر مجموعه دانشجویی از دایره فعالیت خود خارج شود، دانشگاه باید به این مساله ورود پیدا کند.
در ارتباط با امتحانات دانشگاه تهران نیز باید در وهله اول بگویم بحث قانونمداری همچنان مورد تاکید وزارتخانه و دانشگاههاست و عدول از آن برای هیچ مجموعهای پذیرفته نیست، اما درباره مسائلی که در دانشگاهها ایجاد میشود، باید بگوییم که بخشی از آن به شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه و دانشگاه بازمیگردد و باید به این مساله توجه شود، اما این بدان معنی نیست که اگر در جایی تخلفی صورت بگیرد، مجموعه دانشگاه نسبت به آن کوتاه بیاید. دانشگاهها مطابق با آییننامههای در اختیار تمشیت و مدیریت امور را عهدهدار هستند.
اما در عمل، گاهی شاهد هستیم برخی مراکز دانشگاهی نسبت به برخی مسائل کوتاه میآیند.
گاهی شکایتهایی هم که از مجموعهها برایمان میآید، به هیات منصفه واگذار میکنیم و این هیات است که با توجه به مجموعه مسائل موجود، وضعیت را داوری میکند؛ درباره امتحانات نیز وزارت علوم و خود دانشگاهها اعلام کردهاند که امتحانات باید در زمان خودش برگزار شود و برای دانشجویانی که در امتحانات نبودند نیز باید مراتب آموزشی دنبال شده و بعد از طی شدن مراحل در کمیسیون مرحله، این کمیسیون درباره برگزاری مجدد امتحان یا عدم برگزاری آن نظر دهد. البته تعداد این اتفاقات در دانشگاهها بسیار نادر است و آنچه را که بنده درباره دانشگاه تهران پرسیده بودم این بود که تنها یک یا دو کلاس درگیر این مساله بودند که عنوان کردیم باید براساس آییننامه آموزشی در اینباره عمل شود.
اخیر هیات وزیران در اقدامی قابل تحسین، لایحهای درباره حق تحصیل داده است اما برخی مدعی هستند که با این لایحه روند بهنوعی پیچیدهتر شده است؛ چراکه تاکنون این وزارت اطلاعات بود که نظر خود را درخصوص تحصیلات تکمیلی اعلام میکرد یا در حوادث اخیر هم بهعنوان ضابط قضایی ظاهر میشد حالا با این لایحه، این امر به نوعی در اختیار قوه قضائیه قرار میگیرد.
آنچه که بنده از مسائل حقوقی لایحه میدانم این است که سعی شده مصداقها را صریحتر بیان کند و در آییننامه تصریح شده که تعیین صلاحیت عمومی داوطلبان برای ورود به مقاطع کارشناسیارشد و دکتری با هیات مرکزی گزینش است و این هیات است که برای داوطلب، صدور رای به داشتن یا نداشتن صلاحیت عمومی در قالبهای قبول، مشروط یا رد میکند. قانونگذار برای بررسی صلاحیت عمومی داوطلبان مقاطع تحصیلی یاد شده مشخص کرده که باید استعلام از دادستانی و وزارت اطلاعات انجام شود. طبیعی است که آنها رای نمیدهند بلکه سوابق ناظر بر محکومیتها و اقدامات مجرمانه داوطلب را در اختیار هیات مرکزی قرار میدهند و این هیات براساس اسناد و مدارک تصمیم میگیرد تا وضعیت پذیرش دانشجو چگونه باشد. هر محکومیتی مانع تحصیل نیست و در این لایحه نیز اشاره شده به محکومیتهایی که میتوانند از تحصیل دانشجو ممانعت کنند.
الان طبق این لایحه فردی که به جرم ارتباط با منافقین، دورهای را در زندان بوده براساس این لایحه میتواند دوباره به دانشگاه بیاید؟
مساله همین است که این لایحه مصداقها را روشنتر میکند و البته این مصداقها هم متفاوت است یک زمانی بحث محاربه، یک زمان بحث مسائل امنیتی و جاسوسی و... است که این موارد میتواند بحث منع تحصیل را داشته باشد و آنچه که الان مطرح شده باید مسیر و مراحل قانونی خود را طی کند تا مبنای عمل شود. قطعا اگر این مسائل شفافیت و صراحت بیشتری داشته باشند صدور رای را قانونیتر ساخته و از ابهامها جلوگیری میکند.
طی کمتر از یک ماه شاهد برگزاری دو جلسه از سوی روسای دانشگاهها با معاون اول رئیسجمهور بودیم؛ بهگونهای که بحث وجود مشکلات مالی در دانشگاهها را تقویت کرده است، در اینباره لطفا توضیح دهید؟
درخصوص اجلاس روسای دانشگاهها با حضور معاون اول رئیسجمهور محترم آقای دکتر اسحاق جهانگیری صرفا به خاطر مسائل مالی نبوده بلکه بحث بر سر این است که وزارت علوم تلاش میکند در شرایطی که کشور با آن روبهرو است، دانشگاهها چه اقداماتی را میتوانند انجام دهند و اگر نامهای از طرف دانشگاهیان نوشته میشود یا در نشستها از رئیسجمهور و معاون اول او یا شخصیتهای دیگر اجرایی دعوت میشود، همگی ناظر بر آن است که دانشگاه در این فصل و شرایط، بیشتر چه خدمتی را میتواند به کشور داشته باشد و به نوعی همراهی و همگامی مجموعه نظام آموزش عالی را با قوای سهگانه داریم و این نشستها بیشتر ناظر بر این مساله بوده و البته ما نیز جلساتی را با معاونان فرهنگی و اجتماعی و دانشجویی دانشگاهها گذاشته و اعلام کردهایم با توجه به شتاب تغییرات و فشارهایی که از جانب برخی کشورهای خارجی نسبت به کشورمان روا داشته میشود، تمهید و مدیریت لازم را داشته باشند و با مسئولیت، هوشیاری و آمادگی بیشتری مسائل و موضوعات را پیگیری کنند و البته این نیز از محاسن نظام آموزش عالی است که میخواهد هوشیاری خود را داشته باشد تا هزینه مسائل و مشکلات احتمالی را به حداقل برساند.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/