جشن امضا و نقد کتاب « سربلند» با حضور نویسنده اثر در شیراز برگزار می‌شود


جشن امضا و نقد کتاب « سربلند» با حضور محمدعلی جعفری نویسنده اثر در پاتوق کتاب شیراز برگزار می‌شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، کتاب « سربلند» مستند داستانی درباره زندگی شهید محسن حججی به قلم محمدعلی جعفری است که انتشارات کاظمی آن را چاپ کرده است. این کتاب در 360 صفحه و به قیمت23 هزار تومان به بیان خاطرات، دلنوشته‌ها و تصاویری از این شهید بزرگوار پرداخته است. 

جشن امضای این کتاب با حضور نویسنده آن بناست پنج‌شنبه 19 مهرماه ساعت 10 صبح در پاتوق کتاب شیراز برگزار شود. علیرضا رحمانی، مدیر پاتوق کتاب شیراز در گفت‌وگو با تسنیم از همکاری اداره کل کتابخانه‌های عمومی و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان فارس در برگزاری این برنامه سخن گفت. 

شیراز پس از شهرهای تهران و قم سومین شهری است که جشن امضای این کتاب در آن برگزار می‌شود، در حالی که تنها 2 هفته از چاپ این کتاب گذشته است. براساس صحبت‌های رحمانی علاوه بر جشن امضا یکی از کارشناسان حوزه کتاب نیز به نقدی بر این اثر می‌پردازد و در این باره با نویسنده اثر گفت‌وگو می‌کند.

نام کتاب برگرفته از سخن مقام معظم رهبری درباره شهید حججی است که فرمودند: «خداوند به واسطه مجاهدت محسن عزیز، ملت ایران را عزیز و "سربلـند" کرد و او را نماد نسل جوان انقلابی و معجزه جاری انقلاب اسلامی قرار داد». 

حضور نویسنده کتاب علاوه بر اینکه امکان گفت‌وگوی مخاطبان با وی را فراهم می‌کند بلکه سبب معرفی بیشتر خود اثر نیز می‌شود. محمدعلی جعفری متولد 1364 است و پیش از این کتاب‌هایی در حوزه زندگینامه داستانی شهدا و بزرگان نوشته است که از جمله می‌توان  « قصه دلبری»، «عمار حلب» و « پادشاهان پیاده» را نام برد. 

پاتوق کتاب شیراز واقع در خیابان شهید فقیهی( صورتگر) پیش از این نیز میزبان محسن نقدی شاعر و محمدرضا حدادپور جهرمی طلبه جوان و نویسنده بوده است. علاوه بر این به گفته رحمانی کارگاه‌های آموزش عروض و قافیه نیز با تدریس بابک طبیب‌زاده به صورت هفتگی برگزار می‌شود. 

« شبی با کتاب» نیز عنوان برنامه‌ دیگری بود که در گذشته در پاتوق کتاب برگزار می‌شده و علاقه‌مندان کتاب‌های خوانده شده خود را به دیگران معرفی می‌کردند. این برنامه در حال حاضر جای خود را به دعوت از نویسندگان و گفت‌وگو با آنها داده است. 

در برشی از کتاب «سربلند» آمده است: 

برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟» خیلی به‌هم ریختم. رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحه‌اش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند تند حرف‌هایم را ترجمه می‌کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده‌اند «القائم» بپرسید. فهمیدم می‌خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می‌گوید اسیرتان را این‌طور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریده‌بریده جواب می‌داد و حاج سعید ترجمه می‌کرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود...!»

انتهای پیام/ن