یادداشت| «فولبرایترهای» دیروز در آمریکا؛ بازیگران امروز در بحران افغانستان
آمریکا در نظام پس از کنفرانس بن در افغانستان، از نیروهای وفادار به خود و اکثرا از تکنوکراتهایی که تحصیلکرده غرب بودند استفاده کرد، اما هفده سال فعالیت این نیروها در افغانستان منجر به نارضایتی مردمی و فاصله میان دولت و ملت افغانستان شد.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، بیاعتمادی میان مردم افغانستان و دولت وحدت ملی به ریاست جمهوری اشرف غنی، به دلیل افزایش ناامنیها و طرح سیاستهای مبتنی بر قومیت و انحصار قدرت قومی هر روز شدت بیشتری مییابد.
یک مسئله واضح است که این قبیل افراد مورد اعتماد آمریکا، مامور امور اجرایی منافع آمریکا در سیاست داخلی و خارجی افغانستان شدند اما آنها برای پیشبرد این اهداف، سیاست افغانستان را به اهداف شخصی، قومی و انحصارگرایانه در افغانستان تنزل دادند و بحران را در این کشور و منطقه پیچیدهتر از گذشته کردند.
فولبرایترهای افغان؛ حمایت آمریکا و عدم پاسخگویی
اشرف غنی و برخی دیگر از تکنوکراتهای سرشناس افغان، با شانس فرصت تحصیل در غرب موفق به ایجاد ارتباط با کانونهای قدرت در آمریکا شدند و پس از آن نیز این ارتباط را استحکام بخشیدند.
به طور مثال، اشرف غنی و خلیلزاد از جمله یارهای دبستانی هستند که در ماه اوت سال 1966 میلادی با یک بورسیه تحصیلی آمریکا توانستند کلاس یازدهمشان را در آمریکا بگذرانند و پس از آن نیز تحصیلات عالیشان تا مقاطع بالا را در دانشگاههای غربی دنبال کردند.
این سفر، نقطه عطفی در سرنوشت این دو افغان است که امروز لابی آمریکا را بیش از یک و نیم دهه اخیر در بحران افغانستان رهبری کردند.
برخی دیگر از سیاستمداران افغان نیز در لیست فولبرایترها هستند که آنان نیز تا امروز به طور هدفمند منافع آمریکا در افغانستان را دنبال میکنند و حمایتهای سفارت آمریکا در کابل منجر به این شده که آنها علاوه بر بهرمندی از امتیازات بزرگ، از پاسخگویی در قبال عملکردشان نیز مصون بمانند.
در این میان میتوان به «احمد یوسف نورستانی» رئیس پیشین «کمیسیون مستقل انتخابات» اشاره کرد که متهم اصلی در بحران انتخاباتی و تقلبهای گسترده انتخابات 2014 ریاست جمهوری در افغانستان برشمرده میشود.
او بدون پاسخگویی به هیچ مرجعی از سوی مراجع قانونی، از سوی اشرف غنی به عنوان سفیر افغانستان در اسپانیا تعیین شد و اخیرا نیز به حکم رئیس جمهور افغانستان به عنوان سناتور انتصابی تعیین شده است.
در حال حاضر از گذر بحرانی شدن وضعیت افغانستان، گویا واشنگتن نیز از این افراد ناراضی است تئوریسینهای کاخ سفید ناچار شدهاند چگونگی ماموریت هفده ساله آمریکا را مورد بازبینی بیشتری قرار دهند.
شکست استراتژی آمریکا و نارضایتی از غنی
روزنامه «هشت صبح» پیش از برگزاری اجلاس سالانه سازمان ملل در یادداشتی که تحت عنوان «اشرف غنی سیاستمداری نامحبوب در واشنگتن» منتشر کرد، به نقل از منابع نزدیک به ارگ گفته است: آقای غنی پس از اشتراک در نشست سازمان ملل مایل بود که از کاخ سفید دیدار کند و سخنرانیای نیز در موسسه تحقیقاتی شورای آتلانتیک داشته باشد تا در آنجا دیدگاهش را در باره افغانستان به سیاستگذاران و کارشناسان مسایل افغانستان و منطقه شرح دهد.
روزنامه میگوید: در همین زمان اشرف غنی در مصاحبهای با وایس نیوز اعلام داشت که استراتژی ترامپ برای افغانستان کار داده و ما بیشتر از هر زمانی به صلح نزدیک شدهایم.
هشت صبح به نقل از منابع نزدیک به ارگ میافزاید: اشرف غنی علیرغم این تلاشها جواب مثبت از کاخ سفید نشنیده و فعلا دیدار غنی با ترامپ منتفی است.
روزنامه نتیجه گرفته است: تمایل نداشتن ترامپ به دیدار با اشرف غنی نشان دهنده آن است که کاخ سفید از عملکرد غنی راضی نیست و استراتژی جنوب آسیا به بنبست خورده است.
از همین رو اشرف غنی برای افشا نشدن نارضایتی ترامپ از وی، از رفتن به نیویورک منصرف شد و رئیس اجرایی دولت برای شرکت در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل عازم شد.
همه چیز قربانی منافع آمریکا
اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در حالی به دنبال تأمین منافع آمریکا در کابل گام برمیدارد که سلف او، حامد کرزی با نیروهای آمریکایی مشکلات بنیادین و لاینحل داشت.
آمریکا در دور جدید برای گزینش یک مهره معتمد تلاش زیادی برای پیروزی اشرف غنی کرد و از گذر مقابله با بحرانهای زیاد همچون تقلبهای انتخاباتی سرانجام موفق شد.
اما در نهایت تاوان دنبالهروی منافع آمریکا در افغانستان از سوی اشرف غنی را مردم افغانستان پرداختهاند، چرا که در حال حاضر وخامت وضع امنیتی، نرخ بالای بیکاری، ناامیدی مردم و روی آوردن به مهاجرت نسبت به دولت قبل افزایش داشته است.
همچنین بزرگترین چالشی که مردم افغانستان در دولت وحدت ملی تجربه کردند، مسئله سیاست قومی و انحصارگرایانه در کاخ ریاست جمهوری بود که اعتراضات اخیر در شمال و مناطق مرکزی افغانستان در ادامه این سیاست است.
ناتو و نیروهای آمریکایی در افغانستان در حالی برای محو خشونت مأموریت انجام میدهند که رئیس جمهور افغانستان تاکنون برای سرکوب مخالفان سیاسی خود به هر ابزار خشونتآمیزی متوسل شده است.
عمر دولت وحدت ملی با حذف رقبای سیاسی و تحکیم قدرت تیمی و انحصارطلبی اشرف غنی تلف شد، در حالی که می توانست برای رسیدن به اجماع ملی و حل اختلافات قومی کاری صورت بگیرد تا مشکلات مردم نیز مرفوع شوند.
اشرف غنی باید به مردم رجوع کند
اگرچه که «اشرف غنی» با شعارهای دهن پرکن پا به ارگ ریاست جمهوری گذاشت، اما حالا پاسخی به مسائل مهم همچون صلح با طالبان و نگرانیهای انتخاباتی ندارد.
رئیس دولت وحدت ملی بیش از آن که به حل معضل فساد اداری و مسئله ناامنی در افغانستان بپردازد، به دلیل تعصب قومی و مشی مشاورانش در ارگ ریاست جمهوری، بیشتر درگیر پیشبرد سیاست قومی شد.
همین سیاست غیرمتعارف و ناکارآ منجر به افزایش ناامنیها، فرار سرمایه و مهاجرت بیرویه از این کشور شده است.
حالا روزبهروز به شمار مخالفان سیاسی اشرف غنی افزوده میشود و حامیان «حامد کرزی» رئیس جمهور پیشین افغانستان نیز در صف این مخالفان قرار دارند.
رئیس جمهور افغانستان میداند که خروج از این بحران کار سادهای نیست، در حالی که او برای مدیریت صلح روی همکاری عربستان و اندونزی حساب باز میکند و درباره برگزاری انتخابات نمیداند که چه کار شیوهای را در پیش بگیرد، منتظر یک معجزه است تا این گرههای کور در افغانستان توسط یک ناجی باز شوند.
انتهای پیام/.