شیرینی یک رؤیا؛ نگاهی به یک اثر عاشقانه از محمدعلی جعفری

«خانۀ مغایرت» اثر محمدعلی جعفری، نثری دلنشین دارد و خواندنش شیرین است. این کتاب، مخاطب را درگیر پستی و بلندهای زبان نمی‎کند و روایت را مستقیم در اختیار مخاطب می‎گذارد.

خبرگزاری تسنیم، محمد قائم‌خانی:

«خانۀ مغایرت» اثر محمّدعلی جعفری، نثری دلنشین دارد و خواندنش شیرین است. این کتاب، مخاطب را درگیر پستی و بلندهای زبان نمی‎کند و روایت را مستقیم در اختیار مخاطب می‎گذارد؛ با این‎همه در آن هیچ احساسی از تبلیغ یا مضمون‎پردازی آشکار به چشم نمی‎خورد. روایت جعفری، شیرین است و بخشی از این شیرینی به زبان پختۀ اثر که کاملاً از سخنان بومی یزدیان تأثیر پذیرفته، نشأت می‎گیرد. لهجۀ یزدی، شیرین است و جعفری توانسته است این شیرینی را به نثر «خانۀ مغایرت» هم وارد کند. منظور بنده به هیچ‎ وجه، وارد کردن اصلاحات پیچیدۀ محلّی که باعث مغلق کردن نوشته بشود نیست! که در این‎صورت، نه تنها کام مخاطب شیرین نمی‎شد، بلکه تلخ هم می‎شد. اینجا، به روایت نرمی در زبان فارسی اشاره می‎کنم که از ضرب‎المثل‎های زیاد و تغییرات صرفیِ مطابق با لهجۀ شیرین یزدی بهره برده و می‎تواند هر مخاطبی را در زبان فارسی با خود همراه کند. این اعتدال در به‎کار بردن ظرفیّت‎های زبانی بومی و در عینِ حال خوش‎خوان نگاشتن رمان، تجربۀ ارزشمندی است که می‎تواند بر غنای زبان فارسی بیفزاید و مخاطبان رمان را از روزمرّگی و سطحی‎اندیشی نجات دهد.

اما بُعدِ دیگر شیرینی «خانۀ مغایرت»، به موضوع ازدواج و التهاباتِ میان داماد و خانۀ عروس برمی‎گردد. این کشمکش‎ها و دل‎خوری‎ها و خوش‎نشینی‎ها و گاه مجادلات، آنقدر در بافت رمان، خوب نشسته که هیچ فاصله‎ای بین مخاطب و رمان ایجاد نمی‎کند؛ به ویژه که راوی، اوّل شخص است و خیلی سریع می‎تواند همذات‎پنداری مخاطب را برانگیزاند.

تعلیق و کشمکش داستانی، در بستر اتّفاقاتِ به ‎ظاهر تکراری میان هر دختر و پسری هنگام ازدواج قرار داده شده، اما به‎کرّات با تغییر صورت همیشگی آن، به طراوت و تازگی خاصّی رسیده ‎است. صورت‎هایی نو که با تغییرات اندک و خلّاقانه در اتّفاقات معمولی، زندگی این دو جوان را به یک مورد ویژه تبدیل کرده‎است. شیرینی دیگر روایت این رمان، پرداختن به موضوع بستنی است. بستنی و ملحقّات آن از ابتدا در کار حضور دارند و به چالشی بزرگ پیشِ روی راوی بدل می‎شوند که حتّی تا تهدید اصلِ زندگی مشترک آن دو، پیش می‎رود؛ ولی کم‎کم و با حلّ گام به گام مسائل، به بزرگ‎ترین مایۀ خوشبختی این زوج و خانواده‎شان تبدیل می‎شود. بستنی که در ابتدا برای تک‎پسری که دست به سیاه و سفید نزده، معضلی غیر قابل حلّ می‎نمایاند، به سکوی پرتاب او بدل می‎شود؛ چون مواجهه‎ای خلّاقانه با آن داشته و در حلّ مسائل، از کمک همۀ اطرافیان خویش بهره برده‎است.

«خانۀ مغایرت» کتابی است که به‎راحتی می‎توان آن را به طیف وسیعی از مخاطبان پیشنهاد کرد تا از به هم رسیدن سه شیرینی بزرگ یعنی «لهجۀ یزدی»، «ازدواج» و «بستنی» در یک ساختار داستانی لذّت ببرند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط