معیارهای دوگانه غرب در ترور خاشقجی و جنگ یمن

به گزارش خبرگزاری تسنیم، موضوع ترور جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی در ساختمان کنسولگری عربستان سعودی در استانبول از ابعاد مهمی حائز اهمیت است. یکی از محورهای این اهمیت در مورد روزنامه نگار بودن این شهروندان سعودی است که طبعا باید از مصونیت برخورد باشد و به راحتی و با آزادی بتواند دیدگاههای خود را در خصوص مسائل مختلف بیان کند. موضوع دیگر در مورد مکان انجام جنایت است که در داخل کنسولگری عربستان به عنوان یک مرکز دیپلماتیک صورت گرفته که معمولا باید عاری از چنین اقداماتی باشد.

نکته سوم در خصوص اهمیت ترور خاشقجی شکل فجیع و وحشیانه انجام این جنایت است. اگر روایت رسانه‌های ترک زبان در خصوص مثله کردن جنازه خاشقجی درست باشد که اسناد و قرائن مختلف این موضوع را به اثبات می‌رساند، باید گفت که این جنایت گام بلندی در ارائه چهره‌ای سبعانه و وحشیانه از حاکمیت آل سعود برداشته که برای ابقای تخت و تاج پادشاهی حاضر به هر کاری است.

گر چه کسی منکر اهمیت بالای پرداختن به موضوع جمال خاشقجی در چارچوب دفاع از دموکراسی و آزادی بیان و حفظ حریم و تمامیت ارضی کشورهای دیگر نیست، اما آنچه وفیق ابراهیم در مقاله خود در روزنامه البناء لبنان به آن اشاره کرده ناظر بر اهمیت مصیبت 25 میلیون یمنی در برابر فاجعه دیگری است که سعودی‌ها در همسایگی جنوبی خود رقم زده‌اند. فاجعه‌ای که ابعاد آن به مراتب وسیع‌تر و وحشیانه تر از جنایت ترور خاشقجی است، اما دهها بار کمتر از این اتفاق مورد توجه رسانه‌های خبری قرار گرفته است.

وی در این مقاله می‌نویسد آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها همچنان دچار کوری سیاسی هستند و نمی‌توانند جنایت‌های عربستان و امارات را که تاکنون باعث کشته شدن بیش از 20 هزار زن و کودک و غیر نظامی یمنی شده، پیگیری کنند، اما حتی با وجود این کوری سیاسی نیز به دنبال کشف راهکارهای محرمانه و پیچیده ترورجمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در شهر استانبول ترکیه هستند که بنا به دستور محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و توسط سرویس جاسوسی این کشور انجام شده است.

در اینجا باید اشاره کرد که کشتار هزاران نفر از شرکت کنندگان غیرنظامی بی‌گناه در مراسم عزاداری در یمن و به خاک و خون کشیدن ده‌ها دانش آموز و دانشجو در اتوبوس های مدرسه و مدفون کردن غیرنظامیان در روستاها و شهرها، بخشی از قربانیان هزاران حمله هوایی عربستان سعودی و امارات است که از آغاز تجاوز به این کشور در سال 2015 تاکنون متوقف نشده است.

تمامی دنیا و به ویژه اعضای شورای امنیت جنایت‌هایی که عربستان و امارات در یمن رقم می‌زنند را نمی‌بینند. جنایت هایی که باعث گرسنگی شدید بیش از 15 میلیونی عملی شده و میلیون‌ها یمنی را گرفتار بیماری‌های سرطان،وبا، طاعون و حصبه کرده و در عین حال ریاض و ابوظبی مانع دسترسی شهروندان یمنی به داروهای و مراحل مداوای مورد نیاز آن‌ها می‌شود.

چگونه ممکن است که تمامی اروپا جنایت ترور خاشقجی را محکوم می‌کند، اما هیچ اقدامی در مورد یمن انجام نمی‌دهد. این موضوع نشان دهنده کوری سیاسی در جنگ یمن است که در نتیجه دلارهای نفتی عربستان سعودی ایجاد شده است. اما در مورد خاشقجی آمریکا نیز خواستار روشن شدن این پرونده شده است. جنگ عربستان و امارات ضد یمن با پوشش سیاسی و نظامی آمریکا همراه شده و همین موضوع اروپا و سازمان ملل و سازمان های حقوق بشری و موسسات بزرگ دینی و صلیب سرخ جهانی را در سکوتی مرگبار فرو برده است، تا جایی که بخشی از آنها انصارالله و ارتش یمن را مسئول کشتارهای موجود در این کشور معرفی می‌کنند.

نویسنده این مقاله به معیارهای دوگانه غرب در پرداختن به موضوعات مختلف اشاره کرده و می‌نویسد که آیا روشن شدن نحوه ترور خاشقجی ازسوی ولیعهد عربستان و سرویس اطلاعات تحت امر وی می‌تواند فرصتی برای بیدار شدن غرب در خصوص جنگ یمن ایجاد کند؟ آیا این موضوع باعث روشن شدن تناقض‌های موجود در رفتار آمریکا و اروپایی‌ها می‌شود؟

این موضوع ممکن است اروپایی‌ها را به توقف تایید خود از جنایت‌های صورت گرفته از یمن وادار کند که بنا به برنامه کاری آمریکا و در جهت پروژه های سلطه طلبانه این کشور با ابزار نظامی دنبال می‌شود. این اتفاق می‌تواند فشارها بر آل سعود را افزایش دهد تا گروه های سیاسی یمن را به حال خود رها کنند و آنها برای راه حل سیاسی با حضور سازمان ملل متحد با هم مذاکره کنند.

این موضوع باعث توقف سلطه طلبی عربستان و امارات در جنوب یمن می‌شود و دست آنها را از نفت و گاز یمن کوتاه می‌کند و پروژه‌های ریاض برای الحاق استان های یمنی به خاک خود را متوقف کرده و آرمان‌گرایی های امارات برای سوء استفاده توریستی و ژئو استراتژیک و اقتصادی از یمن و باب المندب و جزیره سقطری و عدن را نیز به باد می دهد. به هر حال باید گفت که ترور جمال خاشقجی پیامدهای خطرناکی بر سیاست‌های منطقه‌ای عربستان دارد.

ممکن است محمد بن سلمان بتواند آمریکایی‌ها را به ادامه نقش عربستان در منطقه قانع کند. این موضوع با پرداخت 3 هزار میلیارد دلار از صندوق سرمایه گذاری عربستان مربوط به شرکت آرامکو این کشور است که در خدمت به معامله های صورت گرفته با شرکت‌های آمریکایی هزینه می‌شود. این سرمایه کلان می‌تواند باعث افزایش سهام بورس آمریکا به میزان 8 درصد شود و فرصت های شغلی جدیدی برای بیش از 3 میلیون آمریکایی ایجاد کند. احتمالا این اتفاق هزینه سرپوش گذاشتن آمریکا و جنایات عربستان ضد خاشقجی است.

اما باید دید سعودی‌ها می‌توانند چنین معامله‌هایی را با اروپا و ترکیه و روسیه و چین انجام دهند؟

این موضوع نشان می دهد که جنگ یمن به سمت مذاکرات سیاسی بین طرف‌های داخلی آن پیش می‌رود و این روند به ضرر نقش عربستان و امارات در این جنگ است. انتظار برای چنین واقعه‌ای طولانی نخواهد بود، چرا که یمنی‌ها آماده و منتظر هستند. آنها در جبهه های درگیری‌ها به مبارزه خود ادامه می دهند تا بر جنگ آمریکایی سعودی اسرائیلی ضد این کشور پیروز شوند.

انتهای پیام/