چند پیشنهاد برای ساخت مستند غیرتکراری از راهپیمایی اربعین

محمدرضا محمدی‌نجات کارگردان مستند معتقد است که بسیاری از مستندهای تولید شده درباره راهپیمایی اربعین، مفاهیم و تصاویر تکراری دارند و بیشتر آثار شبیه یکدیگر شده‌اند.

محمدرضا محمدی‌نجات کارگردان سینمای مستند است. امسال مستند «اربعین حقیقت جاری» را با همکاری شبکه پرس‌‌تی‌وی تولید کرده است که برای دبیرخانه جشنواره حقیقت نیز ارسال شده است.

محمدرضا محمدی نجات در گفتگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا راجع به تجربه مستندسازی از راهپیمایی اربعین صحبت کرد. او در ابتدای صحبت‌های خود ضمن اشاره به جریان مستندسازی اربعین، به نقص‌ها و کمبودهای مستندهای این حوزه اشاره کرد و گفت: در ابتدا باید بگویم که جریان مستندسازی درباره اربعین از فضای کل مستندسازی در کشور و گفتمان انقلاب اسلامی بیرون نیست و زیر مجموعه‌ای از آن است. خیلی از حرف‌هایی که در مستندهای اربعینی زده می‌شود، ناگفته‌هایی از همین گفتمان است. با این حال مهم‌ترین نکته‌ای که وجود دارد کم عمقی در بسیاری از کارهای از این دست است که البته این موضوع ناشی از چند مولفه بزرگ است. یکی از این مولفه‌ها، سیاست‌گذاری مدیران فرهنگی ما است. یکی دیگر دانش، تجربه و کوشش مستندسازان ما است.

 

بسیاری از مستندهای اربعین با بسیاری از مفاهیم و تصاویر تکراری شبیه به هم شده است؛ مثلا همه می‌گویند عراقی‌ها مهمان‌نواز هستند و با تمام توان پذیرایی می‌کنند. چیزی که در بین کارها تفاوت ایجاد می‌کند رویکرد زیبایی‌شناسانه کارگردان‌ها است.

 

محمدی نجات تاکید کرد: اگر دقت کرده باشید خیلی از مستندهایی که در فضای اربعین ساخته می‌شود شبیه به همدیگر است. در حقیقت همه دنبال بیان یک‌سری مفاهیم تکراری هستند که چندین بار گفته شده است. مثلا همه می‌گویند عراقی‌ها مهمان‌نواز هستند و با انواع و اقسام امکانات از زائران پذیرایی می‌کنند. چیزی که در بین کارها تفاوت ایجاد می‌کند رویکرد زیبایی‌شناسانه کارگردانان ما است. بعضی‌ها با امکانات و تجربه بیش‌تری مستندسازی می‌کنند و بعضی دیگر دانش کمتر و بودجه کمتری دارند و بنابراین خروجی کارهایشان ضعیف‌تر می‌شود. فضای جدیدی که در یکی دو سال اخیر ایجاد شده این است که بگردیم و ببینیم که فلان خانم چشمانش رنگی است و ممکن است از آمریکا یا اروپا آمده باشد. به سراغ او برویم و بگوییم که شما از کجا آمدید و داستانتان چیست؟ 


پوستر مستند «اربعین حقیقت جاری» که با همکاری پرس‌تی‌وی تولید شده است

او به تولید مستندهای کم‌اثر اشاره کرد و گفت: مستندسازان ما زود سیر می‌شوند و با اولین سوال و برداشت کار را تمام شده می‌بینند در حالی که آنها باید وقت بیشتری بگذارند، مطالعه کنند و از پشتوانه کارشناسی کافی در  سفر بهره ببرند تا به سوالات پخته‌تری بپرسند. این موضوع در بیشتر مستندهایی که ساخته می‌شود وجود دارد. متاسفانه بخش زیادی از فیلم‌های ما در جذب مخاطب همسو و هم عقیده و هم موفق نیستند چه برسد به قشر خاکستری. این موضوع دو عامل بزرگ دارد؛ یکی حرفه‌ای نبودن مستندسازان ما است و دوم نیز به کسانی برمی‌گردد که این مستندها را سفارش می‌دهند. عامل دوم به مدیران فرهنگی رسانه‌ای ما برمی‌گردد چه در تلویزیون باشد و چه در فلان مرکز رسانه‌ای. روندشان این است که فقط یک فیلمی ساخته بشود تا یک بیلانی بدهند و بگویند ما امسال این قدر تولید داشتیم. حال برایشان مهم نیست که این تولیدات چه تاثیری داشته است و تا چه اندازه مخاطبان را به خود جذب کرده است؟ فضای فرهنگی و رسانه‌ای ما از مفهومی معادل غذای بی‌ارزش مانند چیپس و پفک پر شده است. کارهای ضعیفی که انباشت آن باعث می‌شود ضد پیام عمل کند.

کارگردان مستند «اربعین حقیقت جاری» راه برون‌رفت از این مشکلات را تلاش بیش‌تر مستندسازان دانست و گفت: اگر بخواهیم راهکاری برای برون‌رفت از این موضوع ارائه بدهم فقط می‌توان به تلاش بیشتر اشاره کرد. باید فیلم خوب ساختن را یاد بگیریم و سطح آگاهی خود از فیلم‌سازی و ارتباط با مخاطبان را بالا ببریم. کسی که زبان بلد نیست، اشتباه است که سراغ یک زائر خارجی برود و سوال بپرسد؛ او حتی نمی‌تواند یک گفتگوی عامیانه با او انجام بدهد و سوالاتش محدود می‌شود. هم‌چنین کسی که تاریخ اجتماعی سیاسی عراق را بلد نیست و به زبان عربی مسلط نیست، نباید راجع به این موضوع و این فضا فیلم بسازد. آن مستندساز باید بداند که در پشت آن مهمان‌نوازی بی‌نظیر عراقی‌ها چه چیزی نهفته است و آن را به مخاطب انتقال بدهد. وقتی یک نهاد فرهنگی، مستندساز بی‌اطلاع را برای ساخت فیلم به عراق می‌فرستد فقط پول بیت‌المال را هدر داده است و قطعا نتیجه بدی می‌گیرد. اکنون نگاه کنید که ما چقدر رسانه ناکارآمد برای جا انداختن گفتمان رسانه انقلاب و چقدر پروژه‌های رسانه‌ای سنگین شکست خورده در این فضا داریم؟ روزی حسرت این را داشتیم که نیم ساعت آنتن رسانه ملی را داشته باشیم اما الان فرصت‌ها و ظرفیت‌های منحصر به فردی در اختیار داریم که نمی‌توانیم از آن به درستی بهره برداری کنیم، چرا؟  باید یک وقتی هم باشد که حساب‌رسی کنیم و ببینیم که با این مقدار از بودجه چه کاری انجام داده‌ایم؟ مستندساز ما کی می‌خواهد روش ساخت یک فیلم خوب را یاد بگیرد یا آن نهاد فرهنگی کی‌ می‌خواهد کار درست رسانه‌ای را یاد بگیرد؟ خب این مقدار از هزینه‌کرد در یک جا باید نتیجه بدهد و به پاسخ برسیم. آزمون و خطا دیگر بس است و باید درست کار کردن را یاد بگیریم. شما یک کار مستند نام ببرید که شبیه کارهای مستند ما در ایام جنگ باشد. اکنون این همه بنیاد و موسسه و سازمان هنری رسانه ای و نهاد و بودجه در دستان ما است اما چرا فیلم‌هایمان به اندازه یک فیلم شهید آوینی تاثیرگذار نیست؟

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط