استعفا ازشغل کارمندی وآغاز کارآفرینی /سهم ۱.۲میلیونی بافندگان از فرش های میلیونی

حاجی پور، کارآفرین جوانی است که از سال ۸۲ وارد تولید شده ؛ وی کارمند وزارت راه بوده که استعفا داده به سمت تولید آمده است. اما سهم بافندگان از فرش میلیونی این کارگاه یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان حقوق ماهیانه است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم،‌ترس از قراردادهای کوتاه مدت در جامعه تا جایی پیش رفته که این روزها هر جوانی که به دنبال شغل می گردد،آمال و آرزویش در کارمندی خلاصه می شود. اما الهه حاجی پور، کارآفرین جوانی است که از کارمندی استعفا داده و اکنون برای خود کارآفرین در صنعت فرش است.

 در کارگاه نقشینه که متعلق به الهه حاجی پور و همسرش است،‌فرش های نفیس  و گران قیمت بافته می شود. فرش هایی که از کشورهای اروپایی سفارش داده می شود و در آن از نخ طلا و نقره استفاده شده است.

اینطور که حاجی پور می‌گوید: برخی از فرش ها بعد از آنکه به پایان می‌رسد ، ضخامتی حدود 3میلی متر دارد ،‌چرا که فرش ابریشم و با رج شمار90 ، نخ طلا و نقره بافته شده است.

الهه حاجی پور، کارآفرین جوانی است که از سال 82 وارد تولید شده است؛ وی کارمند وزارت راه بوده است.

 وی درباره فعالیتش می گوید: با  داشتن بیش از 8سال سابقه کاررسمی ، استعفا دادم و به سمت کار تولید آمدم. کار را با بافت تابلوهای کوچک شروع کردم،رفته رفته سفارش های ما گسترده تر شد و تصمیم گرفتیم کارگاه کوچکی را تأسیس کنیم. این اتفاق افتاد و چند نیروی کار ماهر را استخدام کردیم و تصمیم گرفتیم بافت های خاص را دنبال کنیم. بافت  سفارش های ما بر اساس آثار خاص بود. از روند تولید رضایت داشتیم  اما با افزایش مواد اولیه شرایط فعالیت برای تولید کنندگان هر روز سخت تر شده است.

 یکی از گلایه های این کارآفرین دلالی ها در بازار تهیه مواد اولیه است. علاوه بر این،‌نبود ثبات در قیمت مواد اولیه و عدم همکاری دولت در تهیه مواد اولیه و بازاریابی از دیگر مشکلات بافندگان فرش دستباف است. 

 این  کارآفرین با وجود اینکه از کار کارمندی خداحافظی کرده است اما از اینکه به کار تولید آمده پشیمان نیست؛ دلیل وی سود کلان در تولید نیست!بلکه علاقه به بافندن فرش است. نکته جالب در کارگاه این زوج کارآفرین فعالیت یک دانشجوی رشته عمران است که از سر ناچاری و مشکلات مالی در حال حاضر به جای فعالیت در رشته عمران بافنده فرش شده است.همکار دیگر این جوان،پیرمرد سالخورده ای است که از چهره‌اش پیدا است زمان بازنشستگی اش گذشته است. اما به قول خودش از سر ناچاری و برای تأمین امرار معاش خانه باید کار کند. این پیرمرد  قبلاً‌ تولید کننده بوده و کارگاه بافندگی داشته است، اما به دلیل مشکلات اقتصادی ورشکست و کارگاهش تعطیل  شده و در حال حاضر جایگاهش از کارآفرینی به کارگر بافنده رسیده است .

سهم این پیرمرد و این جوان دانشجو از فرش های میلیاردی در این کارگاه ماهیانه تنها 1میلیون و 200هزار تومان، حقوق اندک است. علاوه بر آن ؛ بیمه ای که به قول خود کارگران جز اضطراب برای آنها چیزی ندارد. بهانه جویی های وزارت کار و تأمین اجتماعی در بیمه بافندگان فرش تا حدی است که اکثر بافندگان از داشتن آن محروم هستند و آن دسته از کارگران بافنده ای که بیمه دارند، هر روز نگران از این هستند که به بهانه ای بیمه آنها قطع شود.

الهه حاجی پور در تعریف از مهارت بافندگان خود می‌گوید: استادکاران ماهر فرش های این کارگاه را می بافند و هر کدام می توانند برای خود یک تولید کننده باشند، اما شرایط اقتصادی و نبود جایگاه ممتاز فرش دستباف ایرانی در نمایشگاه های بین المللی باعث شده است که این افراد اطمینانی به بازگشت سرمایه خود نداشته باشند و به این درآمد اندک بسنده کنند.

بنابر این گزارش در حالی که سهم این بافندگان از فرش های میلیونی درآمدی اندک است که به اعتقاد عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف کشور32 درصد قیمت فرش در جیب دلال می رود.

 

*چرا کارخانه ابریشم خودمان را تعطیل کردیم و از کره وارد می‏‎کنیم؟

 عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف کشور در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، درباره مشکلات صنعت فرش دستباف گفت: یکی از  مولفه های اصلی صادراتی که در صنعت فرش وجود ندارد، تولید برای بازار هدف است. هم اتحادیه صادرکنندگان و هم اتحادیه فرش دستباف به صورت مستمر فروشگاه و تیم بازاریابی خوب ندارند.

 وی ادامه داد: این روزها بهترین فرش ها توسط دلال ها از بافنده خریداری می شود، از سال 74 به این سمت حتی یک ریال تسهیلات دریافت نکرده ایم. همه تشکیلات این صنعت حتی یک ریال  تسهیلات نگرفته اند. سرمایه کلان لازم دارد تا یک فرش بافته و به فروش برسد. این چرخه دچار نقص بسیار است. بافنده برای بافت فرش حدود 6 میلیون هزینه می کند، اما آن فرش را به قیمت 18میلیون تومان می فروشد حتیگاهی مجبور است آن فرش را به قیمت 14 میلیون بفروشد، چرا که بازار فروش مناسبی برای فرش وجود ندارد.

بهرامی گفت: در حال حاضر بافنده ها چون شرایط مالی خوبی ندارند مجبورند مواد اولیه را به صورت قسطی خریداری کنند، زمانی که مواد اولیه را به صورت قسطی خریداری می کنند هزینه بیشتری را پرداخت می کنند. امروز نقشه فرش هایی که مصرف کننده از آن استقبال می کند با فرش هایی که در گذشته بوده متفاوت است. اما از آنجایی که بافندهای ما مشکل دارند، نقشه های قدیمی را می بافند و به فروش می رسانند.

مدیرعامل اتحادیه تعاونی های فرش دستباف گفت: اتحادیه هیچ منبع مالی ندارد. نیاز کشور در شبکه تهیه و توزیع مواد اولیه است، تا بافنده مواد اولیه به دستش برسد ده ها دلال از آن سود می کنند. بخش زیادی از مواد اولیه ما وارداتی است.  از سوی دیگر فراوری مواد اولیه در داخل کشورمان یا وجود ندارد یا به میزان خیلی کم و محدودی است، پشم  از جمله مواد اولیه تولید شده کشورمان است؛ ولی به دلیل نبود امکانات یا هر دلیل دیگری به خارج از کشور به صورت خام صادر شده و پس از فرآوری مجددا به کشور وارد می‌شود و پشم مرغوب فرآوری شده را دوباره ما خریداری کرده و با قیمت تمام شده بالایی به دست تولید کننده می سپاریم.

 وی با بیان اینکه اکثر دامداران پشم های گوسفند خود را می سوزانند اظهار داشت:بهترین کارخانه های ابریشم کشی در گیلان و مازندران است اما با بی تدبیری تعطیل شده اند و ابریشم از کره و اوروگوئه وارد می کنیم. ابریشم ایران بهترین ابریشم است. بیشترین ارزش افزوده را پشم دارد. اگر فرآوری درکشور رونق بگیرد صنعت نساجی متحول می شود.

بهرامی با بیان اینکه دلال بازی و واسطه‌گری در صنعت فرش بسیار زیاد شده است گفت: نه تنها در مواد اولیه بلکه در خرید تولیدات شاهد دلالی هستیم. در کشورمان، صنعت فرش به اسم شبکه فروش وجود ندارد؛ واردکنندگان مواد اولیه را با چند حلقه واسطه‌گری در اختیار قالیبافان قرار می دهند و با یک محاسبه معمولی هم اگر هر دلالی 5 تا 8 درصد روی جنس اضافه کند و حداقل هم 4 واسطه وجود داشته باشد، مواد اولیه با  32 درصد گران تر به دست بافندگان می‌رسد.

وی افزود: از طرفی بافندگان فاقد منابع لازم برای تداوم کار هستند و با این وجود دولت آمار صحیحی از تعداد بافندگان در کشور را جمع آوری نکرده است متاسفانه بارها دولت اعلام کرده است که تدوین آمار بافندگان هزینه بر است و تاکنون سرشماری صورت نگرفته است. همچنین نبود سامانه جامع آماری بافندگان از جمله چالش‌های مهم در صنعت فرش دستباف است و همین موجب شده است تا مشکلات فراوان در تولید فرش دستباف وجود داشته باشد از اینرو فرش دستباف در اکثر استان ها به روزرسانی نشده است، فقط یکی دو استان از کشورمان،به لحاظ طرح و فناوری همگام با فناوری نوین هستند و بافنده و طراح از این طریق می‌توانند سود بیشتری را کسب کنند ولی سایر استان های به طرح و نقشه های سال‌های گذشته که بیش از بیست سال قدمت دارد و از روش طرح تجربی که از اجداد خود نسل به نسل گرفته‌اند طراحی می‌کنند.

 بهرامی گفت: این در حالی است که در تمام کشورهای دنیا، همگام با پیشرفت تکنولوژی محصولات تولیدی خود را از نظر رنگ، طرح و نقشه تغییر داده‌اند و از ایده‌ها، ساختارهای جدید بهره گیری کردند ولی هنر – صنعت فرش دستباف از لحاظ طراحی، تنوع رنگ و ابعاد فاقد هرگونه تغییر در بدنه تولید و طراحی است و این یکی از ایرادات اساسی به فرش کشور است .از طرف دیگر عملکرد سنتی گرایانه و طراحی قدیمی، یکی از چالش‌های مهم در عرصه صادرات فرش دستباف است. اینکه همچنان تخته‌های فرش دستباف با ابعاد و حجم سنگین را به نمایشگاه‌های خارج از کشور عرضه می‌کنیم ، در حقیقت نوعی عدم مدیریت بهینه را نشان می‌دهد.

مدیرعامل اتحادیه تعاونی های فرش دستباف گفت: یکی از مباحث مهم برای تولیدکنندگان فرش دستباف نرخ ارز است که تاثیرات مستقیمی در تشویق صادرات فرش دستباف دارد. در حقیقت دلار 4200 تومان و بالاتر  ایجاد کننده شکافی است که برای دست اندرکاران فرش دستباف خسارت ‌زا است.  در حال حاضر تولیدکنندگان فرش دستباف با عدم حمایت از سوی دولت مواجه بوده‌ و نه تنها هیچ سرمایه گذاری در این بخش مهم صنعتی نشده بلکه تسهیلاتی هم به آنها ارائه نشده یا با بهره های بانکی زیادی بوده است.

 وی افزود:تولید کننده فرش دستباف دارای توانمندی،  اخلاق و طبع ظریفی است. لذا فرش دستباف از نظر بحث فرهنگی هم دارای دامنه وسیعی است و می‌تواند تاریخ و تمدن ایرانی را با خود به سایر کشورها انتقال دهد. لذا هرگونه حمایت از فرش دستباف بزرگترین خدمت محسوب می‌شود ولی متاسفانه از سوی دولت هیچ بودجه‌ای برای آن در نظر گرفته نشده است.

بهرامی گفت: هند شبکه بازار یابی گسترده ای در عرصه فرش دستباف دارد علاوه بر اینکه دارای فروشگاه‌های زنجیره‌ای گسترده ای است از بازاریابی مویرگی برای فروش بیشتر کالا استفاده می‌کند، پس از اینکه کالا انتخاب و میزان وجه مورد نظر پرداخت می شود، پس از 24 ساعت در اختیار مشتری قرار می‌گیرد. ما فاقد این سیستم فروشگاه زنجیره ای در خارج از کشور هستیم لذا فروش اینترنتی نداشته برای خرید از همان روش سنتی استفاده می‌کنیم که پس از اینکه تخته فرش مشاهده شد اقدام به خریداری می‌کنند. ما فاقد بازاریابی مویرگی هستیم.

وی افزود: بنده اعتقاد دارم که می‌توان از طریق فرش بیش از چندین میلیارد دلار درآمدزایی ایجاد کرد به شرط اینکه مقدمات لازم در نظر گرفته شود این در حالی است که با دارابودن مواد اولیه خوب، طراحان بومی می‌توانیم نقش موثری در ارزآوری داشته باشیم. ما در حال حاضر  بیش از 14 هزار نفر فوق لیسانس و لیسانس در رشته فرش داریم که این خود توان بسیار بالایی است. همین کشور ترکیه، دکترای طراحی فرش را آموزش می دهد اما ما هنوز این دکترا را نداریم. یعنی آنان پی برده اند که به چه میزان فرش برای افرادی که شغل دیگری ندارند یا توانایی مهارتی شغل دیگری ندارند اثر گذار است . از این طریق یک فرد می‌تواند در مدت دو ماه یک بافنده شود چنانچه هیچ شغلی از این پتانسیل درآمدزایی برخوردار نیست. به عنوان نمونه باید گفت که افغانستان در نمایشگاه‌هایی که در خارج از کشور شرکت می‌کند با نام هنر زن افغانی شرکت می‌کند. آنها بازاریابی و برند زن افغانی را در لوگوهای خود می آورند . این کاملا حمایت شده است و آنان به گونه ای حضور پیدا می‌کنند که بتوانند با فرش ایرانی رقابت کنند و آن را از بین ببرند.

 وی ادامه داد: به واقع فرش دستباف نمادی از اقتصاد مقاومتی است . از یکسو متکی به تولید داخل است در تهیه مواد اولیه و نیروی انسانی . از سوی دیگر فرش دستباف چرخه توانمندی در اقتصاد دارد. در مبحث اقتصادی، فرش دستباف از مزیت بالایی برخوردار است و انتظار می‌رود مسوولان توجه به آن ویژه داشته باشند . اما در چند سال اخیر حمایت بانک کاهش یافته است.

بهرامی گفت:چنانچه بسیاری از تسهیلات بانکی برای تعاونی‌های تولید فرش از بین رفته است . بودجه بلاعوض اصلا وجود ندارد. تنها بانکی که در یکی دوسال اخیر بخش تولید ما را حمایت کرده، بانک توسعه تعاون بوده که یکی از کوچکترین بانک‌های دولتی کشور است. این بانک به ازای هر نفر برای تهیه مواد اولیه مبلغ 6 میلیون با بازگشت سه ساله پرداخت کرده است. 

 انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط