پرهیز از اعتماد بر دشمنان خدا در تفکر قرآنی امام رضا(ع)

یکی از تأکیدات خداوند در آیات قرآن عدم مودت و دوستی و اعتماد با کافران و عدم اعتماد قطعی بر اهل کتابی است که دین خویش را مورد تحریف قرار داده‌اند. امام رضا(ع) در یک روایت به تبیین این مسأله می‌پردازد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا یکی از تأکیدات خداوند در آیات قرآن عدم مودت و دوستی و اعتماد با کافران و عدم اعتماد قطعی بر اهل کتابی است که دین خویش را مورد تحریف قرار داده‌اند. به عنوان نمونه خداوند در آیه28 آل‌عمران مؤمنان را از دوستی با کافران برحذر می‌دارد و می‌فرماید: «اَّ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَیُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِیرُ؛ مؤمنان نباید کافران را به جاى مؤمنان به دوستى بگیرند و هر که چنین کند در هیچ چیز [او را] از [دوستى] خدا [بهره ‏اى] نیست مگر اینکه از آنان به نوعى تقیه کند و خداوند شما را از [عقوبت] خود مى‏ترساند و بازگشت [همه] به سوى خداست». و یا در آیه‌ای دیگر کسانی را که تصور می‌کنند عزتمندی در نزدیکی و دوستی با کافران و طرد کردن مؤمنان است مورد عتاب قرار می‌دهد و می‌فرماید:‌«الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا؛ همان کسانی که کافران را به جای مؤمنانْ سرپرست و دوست خود می گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان می‌طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خداست.» 

پیامبر گرامی اسلام(ص) زمانی که قصد مذاکرات با دشمنان خود را داشتند، همواره اصلِ عزت اسلام و مسلمین را سرلوحه کار خود قرار می‌دادند و بیعت‌ها و پیمان‌های زمان جاهلیت در صورتی مورد پذیرش واقع می‌شد که با مبانی اسلام سازگار بود. در غیر این صورت و در صورتی که خوف خیانت از سوی آنان را داشتند به دستور خداوند که فرمود: «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ؛ و هر گاه (با ظهور نشانه‌هایی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی عهد آنان را به زمین بزن»(انفال58)، عهدنامه را لغو می‌کردند. 

اما در طول تاریخ اسلام عده‌ای مسلمان‌نما بوده‌اند که با اعتماد بر دستاوردهای دشمن و با تسلیم شدن بر عزت ظاهری آنان این فرامین الهی را زیر پا نهادند. امام رضا علیه‌السلام در این باره در روایتی فرمود:

«از میان کسانی که ادّعای دوستی با ما اهل‌بیت را می‌کنند، کسانی هستند که فتنه  آنان بر شیعیان ما شدیدتر از دجّال است.» گفتم: چگونه؟ فرمودند: «با دوستی با دشمنانتان و دشمنی با دوستانمان و اگر این چنین شود، حق با باطل در آمیخته و حقیقت مشتبه می‌شود و در نتیجه مؤمن از منافق باز شناخته نمی‌شود؛ «إِنَّ مِمَّن یَنتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أهلَ البَیتِ مَن هُوَ أشَدُّ فِتنَة عَلَی شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ فَقُلتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُولاة أعدَائِنَاَ وَ مُعَادَاة أولِیَائِنَا إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اختَلَطَ الحَقُّ بِالبَاطِلِ وَ اشتَبَهَ الأمرُ فَلَم یُعرَف مُؤمِنٌ مِن مُنَافِق»‌ (وسائل ٬ج16 ٬ ص 179)

 این در حالی است که در آیه 22 سوره مجادله خداوند صحبت از قومی می‌کند که ایمان در قلبشان نوشته شده است و این قوم با کسانی که باخدا و رسولش مخالفت دارند، دوستی نمی‌کنند. خداوند در این آیه می‌فرماید: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فی‏ قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛  قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند [و] کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کرده‏‌اند ـ هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند ـ دوست بدارند. در دل اینهاست که [خدا] ایمان را نوشته و آنها را با روحی از جانب خود تأیید کرده است‏، و آنان را به بهشت‌هایی که از زیر [درختان‏] آن جوی‌هایی روان است در می‏آورد؛ همیشه در آنجا ماندگارند؛ خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند؛ اینانند حزب خدا. آری، حزب خداست که رستگارانند.» 

همان طور که مشخص است مهم‌ترین شاخصه‌های این قوم برگزیده الهی شامل این موارد است: ایمان به خدا و روز آخرت و عدم دوستی با دشمنان خدا و پیامبر(ص) هرچند از پدران و خویشاوندان‌شان باشد. در این صورت است که خداوند سه ثمره برای آنان‌ قرار می‌دهد: تثبیت ایمان در قلب و تأیید با روحی از جانب خود و در نهایت ورود آنان به بهشت‌های برین. خداوند این عده را حزب‌ اصلی خود معرفی می‌کند که در نهایت به فلاح و رستگاری می‌رسند. 

یادداشت: سعید شیری

انتهای‌پیام/