مناقشه نفتی کویت و عربستان؛ آتش زیر خاکستر بحران خاورمیانه
منازعات نفتی عربستان و کویت در منطقه مورد تنازع میان دو طرف آتش زیر خاکستری است که در پی افزایش بحران اقتصادی در منطقه شعلههای آن برافروخته میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری شبکه الجزیره، ریشه منازعات موجود میان عربستان سعودی و کویت در منطقه بی طرف المقسومة مربوط به اوایل دهه 20 قرن گذشته میلادی است. منازعاتی که توافقنامههای دو طرفه نیز نتوانسته است موضوع تمامیت ارضی این منطقه و مدیریت ثروتهای طبیعی آن را حل و فصل کند.
بعد از فروپاشی دولت عثمانی منازعه مسلحانه در سال 1920 بین کویت و منطقه نجد در خصوص مناطق مرزی اتفاق افتاد. این جنگ با امضای توافقنامه العقیر در سال 1922 به پایان رسید. این توافقنامه همچنان یک سند اساسی برای تعیین نقطه مرزی بین دو طرف به شمار میرود. بر اساس این توافقنامه یک منطقه بیطرف به مساحت 5.7 هزار کیلومتر یعنی حدود 32 درصد از مساحت کنونی کویت و 2 دهم درصد از مساحت کنونی عربستان سعودی در این منطقه قرار دارد.
عربستان سعودی و کویت اعمال تمامیت ارضی خود در این منطقه و مدیریت منابع طبیعی موجود در آن را میان یکدیگر تقسیم کردند، اما این توافقنامه نتوانست مشکلات و تنشهای موجود بین دو کشور را حل کند. عربستان سعودی کویت را تا چندین سال مورد محاصره و تحریم قرار داد تا بتواند دستاوردهای دیگری نیز در این منطقه بیطرف داشته باشد.
کویت و عربستان در سال 1965 بار دیگر توافقنامه ای را در خصوص این منطقه به امضا رساندند که مبتنی بر دو نکته مهم بود:
الف: اول مبنای جدید تقسیم منطقه به دو قسمت مساوی بود که بر اساس آن قسمت شمالی وابسته به تمامیت کویت و بخش جنوبی نیز وابسته به عربستان سعودی به شمار میرفت.
ب: مبنای دوم مبنای سنتی توافقنامههای دو طرفه بود که بر اساس آن بندهای معاهده العقیر در خصوص مالکیت مشترک ثروتهای طبیعی از جمله چاههای نفت و گاز موجود در این منطقه چه در روی زمین و چه نوار ساحلی به طول 6 مایل دریایی بر اساس این توافقنامه اداره میشد.
در حال حاضر درگیریها میان دو طرف بر سر این منطقه، درگیریهای سیاسی و اقتصادی است. بخش سیاسی این این منازعه در خصوص معاهده العقیر و معاهده سال 1965 و سایر مناسبات مرزی میان دو طرف است که هنوز نتوانسته اصل مشکل کویت و عربستان در خصوص این منطقه را حل کند. ابعاد اقتصادی منازعه دو طرف در خصوص اختلافات گسترده در زمینه مدیریت چاههای نفت و نحوه برداشت از آن است.
عربستان سعودی از طریق توان نظامی و قدرت اقتصادی و مالی خود و تأثیرگذاری بر کشورهای حاشیه خلیج فارس و مناسبات بینالمللی تلاش دارد همان سیستمی که در منطقه فشت ابو سعدة در سال 1958 در مورد بحرین اعمال کرده، در رابطه با کویت نیز دنبال کند. بر اساس توافقی که میان ریاض و منامه در این سال به امضا رسید، بحرین تمامیت ارضی خود در این منطقه را نادیده گرفت و در مقابل عربستان سعودی نیز موافقت کرد درآمدهای خالص نفتی از میدان نفتی ابو سعفه را با منامه تقسیم کند.
مناطق مورد تنازع و هزینههای آن
نفت مناطق بی طرف در نوار مرزی کویت و عربستان، برای کویت نسبت به ریاض از اهمیت بیشتری برخوردار است. تولید کلی نفت در این منطقه حدود 550 هزار بشکه در روز است که به صورت مساوی میان دو طرف تقسیم می شد. این در حالی است که عربستان سعودی تصمیم گرفت تولید نفت در منطقه مورد تنازع خود با کویت را متوقف کند.
کویت از تمامی چاههای نفت خود حدود 2.8 میلیون بشکه نفت در روز استخراج میکند و به این ترتیب مشخص میشود نفت این منطقه حدود 10 درصد از مجموع تولید نفت این کشور است. این در حالی است که تولید عربستان 10.7 میلیون بشکه نفت در روز است که نفت این منطقه حدود 2.5 درصد از مجموع صادرات نفت عربستان را تشکیل میدهد.
به این ترتیب با یک محاسبه ساده میتوان گفت که هزینههای توقف تولید و صادرات نفت از این منطقه برای کویت بسیار بیشتر از هزینهای است که عربستان در نتیجه توقف تولید نفت خود از این مناطق متحمل خواهد شد. عربستان پیش از این نیز سیاستهای مشابهی را در خصوص سایر میادین نفت و گاز مشترک خود با کویت انجام داده و تولید نفت در آنها را متوقف کرده است.
- توقف تولید میدان الوفرة
مجموعه ذخایر این میدان نفتی بالغ بر 3.4 میلیارد بشکه است که تولید نفت از آن در سال 1954 با قدرت 220 هزار بشکه در روز آغاز شد. مدیریت این چاه نفتی به صورت مشترک بر عهده یک شرکت کویتی و شرکت نفتی شفرون است. عربستان سعودی و کویت در نشستی مشترک در می سال 2015 تصمیم گرفتند برای انجام مجموعهای از عملیات بهسازی میدان نفتی، آن را به مدت دو هفته تعطیل کنند. اما از آن زمان تاکنون این میدان نفتی به فعالیت مجدد خود بازنگشته است.
در سال 2009 عربستان سعودی در اقدامی خودسرانه تصمیم به تمدید قرارداد با شرکت شفرون تا سال 2039 گرفت و در این خصوص هیچ مشاورهای با طرف کویتی انجام نداد. کویت این اقدام را نقض تمامیت ارضی خود به شمار آورد، اما از اتخاذ تدابیر عملی برای جلوگیری از این اتفاق خودداری کرد. کویت در عین حال از صدور مجوز برای کارمندان شرکت مذکور و صدور مجوز برای واردات مواد و تجهیزات مورد نیاز برای این شرکت خودداری کرد. این اقدام با خشم عربستان مواجه شد و ریاض آن را اقدامی برخلاف معاهدات مشترک ارزیابی کرد.
2- میدان نفتی الدرة
میدان نفت و گاز دریایی الدرة میدان مورد تنازع و مشترک میان عربستان و کویت و ایران است. این میدان بالغ بر 200 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی و 310 میلیون بشکه نفت دارد.
بر اساس توافقی که میان عربستان و کویت به امضا رسیده، هر کدام از طرفها باید به صورت مساوی سهم خود را از این میدان نفتی برداشت کند، اما عربستان سعودی اصرار دارد که تولید این میدان نفتی را به میدان الخفجی منتقل کند، اما با مخالفت کویت با این اقدام، فعالیتهای توسعه این میدان نفتی از سال 2013 متوقف شده و عربستان تولید نفت در این منطقه را در سال 2014 متوقف کرده است.
3- میدان نفتی الخفجی
میدان دریایی الخفجی میدان نفتی مشترک میان کویت و عربستان است که بالغ بر 6.3 میلیارد بشکه نفت در اختیار دارد و مجموعه پتانسیل تولیدی آن بالغ بر 300 هزار بشکه در روز است. مسئولیت استخراج نفت از این میدان نیز برعهده شرکت نفتی شفرون و شرکت نفت کویت است.
بر اساس منابع رسمی، عربستان در اکتبر سال 2014 اقدام به مسدود کردن این چاه نفت کرد. ریاض اقدام خود را مرتبط با ایجاد مشکل در تجهیزات تولید نفت و همچنین مشکلات زیست محیطی عنوان کرد، اما مسئله اصلی که باعث اقدام این عربستان شد، این است که نفت چاه مذکور به صورت تدریجی به میدان نفتی السفانیه در داخل عربستان منتقل میشد و مسدود کردن این میدان نفتی میتوانست تمام نفت آن را نصیب عربستان کند. میزان نفت منتقل شده بین دو میدان نفتی روزانه بین 50 تا 80 هزار بشکه نفت ارزیابی میشود.
به این ترتیب مشخص میشود که توقف تولید و فروش نفت از این میدانهای مشترک به صورت کامل به نفع عربستان و به ضرر کویت است. بر اساس محاسبات صورت گرفته میزان خسارت کویتیها از انتقال نفت از میدان الخفجی به میادین داخلی عربستان از پایان سال 2014 تا پایان سال 2016 بالغ بر 6.1 میلیارد دلار است. البته این خسارت در رابطه با توقف تولید است و هزینههای مهاجرت نفت از کویت در این محاسبه اعمال نشده است.
عوامل موثر بر تولید نفت در مناطق مورد تنازع
شاخصهای اقتصادی و سیاسی باعث می شود عربستان سعودی گاه تصمیم به تولید مجدد نفت در مناطق مورد تنازع کند و گاهی دیگر تصمیم به مسدود کردن آن بگیرد، البته سعودیها همواره گزینه دوم را ترجیح میدهند.
1- قیمت جهانی نفت: دولت عربستان به علت کسری بودجه خود تصمیم گرفت 5 درصد از سهام شرکت آرامکو خود را به فروش برساند، اما در ادامه از این تصمیم عقب نشینی کرد و تلاش کرد در ابتدا با بهبود قیمت نفت، سهام شرکت مذکور را بالاتر ببرد. محمد بن سلمان وعده داده که عملیات خصوصی سازی 5 درصد از سهام شرکت آرامکو را در آینده انجام خواهد داد.
بر اساس ارزیابی یکی از مسئولان ارشد عربستان، ارزش مجموع سهام آرامکو بالغ بر 2 تریلیون دلار است و به این ترتیب عربستان از طریق خصوصی سازی 5 درصد از این شرکت به 100 میلیارد دلار پول دست پیدا میکند.
مشخص است که ارزش شرکتهای نفتی مبتنی بر مجموعهای از شاخصها است که بخش مهمی از آن قیمت جهانی نفت است. از آنجا که قیمت نفت از حدود یک سال پیش به علت تحریم های آمریکا ضد ایران بالاتر رفته، عربستان سعودی ترجیح میدهد که در فروش سهام شرکت اندکی تأخیر کند تا ارزش آن بالاتر برود.
به این ترتیب احتمالا ریاض در شرایط کنونی به دنبال بازگرداندن تولید نفت در منطقه مورد تنازع با کویت نخواهد بود، چرا که این اقدام باعث افزایش تولید نفت عربستان میشود و افزایش تولید در شرایط کنونی باعث کاهش قیمت میشود.
به این ترتیب میتوان گفت که بازگشت تولید نفت در منطقه مورد تنازع عربستان و کویت تاثیر منفی بر قیمت جهانی نفت میگذارد و ارزش شرکت آرامکو به این ترتیب کاهش پیدا میکند.
2- نقش کویت در بحران خلیج فارس: کویت در بحران خلیج فارس موضع بیطرفی را اتخاذ کرده و در تحریم دیپلماتیک قطر از سوی عربستان و امارات و بحرین و مصر شرکت نکرد. کویت همچنین تلاش داشت دیدگاههای دو طرف را به هم نزدیک کند.
ریاض موضع کویت را از دو منظر بررسی میکند: منظر اول در خصوص احتمال میانجیگری کویت در این بحران است و نگاه دوم مرتبط با تلاش کویت برای تقویت مناسبات با دوحه است. علاوه بر اینکه این کشور به دنبال تقویت مناسبات اقتصادی خود با ترکیه بر آمده است و تلاش دارد تنش های دوجانبه با ایران را به حداقل برساند.
به این ترتیب میتوان گفت عدم از سرگیری تولید نفت در این منطقه در راستای افزایش فشارهای عربستان و کویت جهت تجدید نظر در این مناسبات است.
3- تحریم ها ضد ایران: بر فرض اینکه دور جدید تحریمهای آمریکا ضد ایران بتواند مانع از صادرات نفتی این کشور شود، کشورهای داخل و خارج از اوپک میتوانند سهمیه ایران را میان خود تقسیم کنند، گرچه عربستان میتواند افزایش تولید خود را از طریق راه اندازی مجدد مناطق مورد تنازع جبران کند، اما ریاض ترجیح میدهد تولید میادین نفتی داخلی خود را بیشتر کند. عربستان حتی بدون تولید نفت در منطقه المقسومة میتواند بالغ بر 12 میلیون بشکه نفت در روز تولید کند.
4- فشارهای آمریکا: دولت آمریکا بارها از عربستان سعودی خواسته است تا تولید نفت خود را افزایش دهد تا قیمت نفت کاهش پیدا کند. از سوی دیگر عربستان به علت جنگ در یمن و تلاش برای کاهش نفوذ ایران در منطقه مجبور است صادرات نفت را بالاتر ببرد تا بتواند بحرانهای مالی خود را جبران کند.
به این ترتیب میتوان گفت اقدام عربستان برای تولید مجدد نفت در منطقه مورد تنازع بخشی از سیاست مذکور است.
انتهای پیام/