نامه یک دانش آموز روستایی: اگر برف ببارد کارمان تمام است!
می دانم که تابستان آینده هم بهانه ای برای دلگرمی من است. دو سال است که صدای چکه های آب در لحظه درس خواندن ذهنم را به خود مشغول می کند از گذاشتن بشقاب زیر چکه ها و تند تند پر شدنش خسته شده ایم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، احمدی 17 ساله دانش آموز یکی از روستاهای شهرستان کلات در نامه ای به روزنامه خراسان نوشت: سلام ، من یک دانش آموز هستم که در یکی از روستاهای کلات تحصیل می کنم . چوب های قدیمی سقف منزل مسکونی مان شکسته است. دیشب که با مادرم حساب و کتاب می کردیم ، هزینه عوض کردن چوب ها ، پلاستیک، کارگر و استاد کار و میخ و سیمان و یک شعله برق یک میلیون و چهارصد هزار تومان شد.
مادرم لبخندی زد و گفت :«پسرم اگر امسال زمستان ،سقف خانه یاری کند و پایین نیاید تابستان سال آینده ان شاءا... درستش می کنیم .» اما من می دانم که سقف خانه ما فرو خواهد ریخت و هر شب با این وحشت در حالی که به سقف چوبی خیره شده ام به خواب می روم .
اگر برف ببارد کارمان تمام است .
می دانم که تابستان آینده هم بهانه ای برای دلگرمی من است . دو سال است که صدای چکه های آب در لحظه درس خواندن ذهنم را به خود مشغول می کند . از گذاشتن بشقاب زیر چکه ها و تند تند پر شدنش خسته شده ایم . از کشیدن پلاستیک روی فرش کهنه مان خسته شده ایم .
مادرم چند روز قبل به یکی ازاعضای شورای روستا این موضوع را گفته بود، اما در جواب مادرم گفته بودند بودجه ای برای این کار نداریم . این داستان مشترک من و تعداد زیادی از مردم این روستاست . کم کم فصل سرما نزدیک می شود و همکلاسی هایم که لباس گرم ندارند، مثل من هر روز در سرما می لرزند . در کلاس درس هر روز این سوال را در حالی که دست های مان از شدت سرما سیاه شده اند از خود می پرسیم :« زور سرما بیشتر است یا اصرار ما به درس خواندن ؟» هیچ کدام از ما نمی دانیم چند سال دیگر می توانیم دوام بیاوریم .
این واقعیت روستای ماست .این جا رودخانه هست، هوای پاک هست ،بوی نان گرم تنوری و صدای زنگوله گوسفندانی که از چرا
بر می گردند هم هست . اما طعم تلخ تنگدستی بر تمامی این دلخوشی ها می چربد . اگر چه می دانیم برف ، رحمت است ولی هرشب هراس از سرما و فرو ریختن سقف خانه هایمان ما را وادار می کند که برای نباریدن برف دعا کنیم . هر روز دعا می کنیم کاش یک نفر بیاید و ما را از این زمستان به سلامت بگذراند .من مطمئنم که اگر خیران گرامی مشکل ما را بدانند قطعا با ما همراه خواهند شد .
احمدی 17 ساله دانش آموز یکی از روستاهای شهرستان کلات
انتهای پیام/