حل بحران زندگی در سازمان خانواده
حفظ بنیان خانواده یکی از ارکان سبک زندگی ایرانی_ اسلامی است و در زمره فاکتورهای ۴۰ گانهای قرار دارد که مقام معظم رهبری در ترویج این سبک به آن اشاره کرده و بسیار مورد تأکید قرار دادهاند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، عوامل مختلفی خانواده، مهمترین و اولین نهاد اجتماعی را تهدید میکند که اگر آنها را شناخته و راه مقابله درست و منطقی با آنها به کار گرفته شود میتواند وظایف اصلیاش را محقق کند، بعضی دیگر از مواردی که در میان مؤلفههای سبک زندگی مورد تأکید قرار گرفتهاند همگی از خانواده نشأت گرفته و از کارکردهای ایجاد و تحقق یک خانواده مطلوب است. اما در سالهای اخیر آمار طلاق وضعیت نگرانکنندهای را ایجاد کرده که به عقیده کارشناسان عدم آشنایی با مهارتهای همسرداری و عدم پایبندی بر وظایف و تعهدات متقابل، از دلایل آن به شمار میرود. این بحران هرچند خانوادههای جوان را بیشتر با تهدید مواجه میکند اما خانوادههای چندساله را هم بینصیب نگذاشته است.
کارشناسان معتقدند یکی از دلایل بروز بحرانهای جدی در خانوادهها به خصوص خانوادههای جوان، فاصله گرفتن از شیوه زندگی ائمه و معصومین و عینی نکردن آن برای زمان کنونی است و در یک کلام، فراموش کردن سبک زندگی ایرانی و اسلامی است. خانم طاهره همیز، کارشناس خانواده، عضو هیأت علمی دانشگاه و عضو نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها معتقد است آرمان ما بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی ایران به کارگیری سبک زندگی ائمه و حرکت در این مسیر بوده و لازم است کارشناسان و محققان آن را به عرصه عملی وارد کنند،
همان قدر که لازم است درخصوص بحث سبک زندگی ایرانی_ اسلامی که مقام معظم رهبری عنوان کردهاند تحقیق شده و ابعاد مختلف آن بیان شود. او در گفت و گو با «صبح نو» معتقد است خانواده دارای فرایند پیچیدهای است و در واقع خود یک سازمان است و نیازمند توجه بیشتر دولت . «نیازمند تشکیل سازمان خانواده هستیم تا به زوایای مختلف این مسأله پرداخته شده و بحرانها و مشکلات قرار گرفته در طول این مسیر کاهش یافته و رفع شود. هرچند که تشکیل این سازمان بار بودجهای بر دولت تحمیل کرده و بارها مورد مخالفت قرار گرفته است.»
آموختن مهارتهای زندگی، قربانی توجه والدین به رتبههای عینی فرزندان
همیز در ادامه به تبیین نقش جایگاه خانواده در فرهنگ ایرانی پرداخته و میگوید: «مثالی در میان ما ایرانیان رایج است که میگوید عروس با لباس سپید به خانه بخت رفته و با لباس سپید بیرون میآید، این بیانگر قابلیتهایی است که همسران باید در تعامل با یکدیگر داشته باشند و زندگی را سالهای سال به پیش ببرند. پس برای اجرای سبک درست زندگی باید مقدمات آن را فراهم کرده و آموزشهای لازم به فرزندانمان بدهیم.» اولین نهادی که ارائه این آموزشها از آن انتظار میرود، خانواده و روابط میان والدین است. آموزشی که طی سالها و معمولاً غیرمستقیم به بچهها ارائه میشود. اما درچند سال اخیر بخش مهمی از این آموزشها را نه خانواده بلکه دورههای آموزشی ارتباط با همسر به عهده گرفتهاند. برپایی این دورهها فارغ از اینکه برگزارکنندگان آنها تخصص لازم را داشته یا بر اساس چه دیدگاهی مباحث را ارائه میدهند، میتواند مفید واقع شود اما موضوع قابل تأمل، کمرنگ شدن نقش خانوادهای است که سالهای سال به عنوان آموزشدهنده اصلی حضور پررنگی ایفا میکرده
اما حالا خروجی آن، فرزندانی است که مهارتهای همسرداری، پایبندی به وظایف و مسوولیتها و... را به درستی نیاموختهاند و بدیهی است که همه آنها از آموزشهای بعدی نیز استفاده نخواهند کرد. این کارشناس خانواده معتقد است آنچه موجب بروز این اتفاق شده، توجه خانوادهها به کسب رتبههای عینی فرزندان و نمره دادن به آنهاست. همیز میگوید: «حدود 20 سال است که ما به رتبه عینی فرزندانمان نمره میدهیم و بچههای ما نیز تلاش خودشان را معطوف به رسیدن به این رتبهها کردهاند.
در محیط ایزوله درس میخوانند، ساعتهای طولانی در مدرسه و دور از خانواده حضور دارند، برای ادامه تحصیل به شهر دیگری رفته و در خوابگاه زندگی میکنند و از کانون تعاملات خانوادگی دور ماندهاند به همین دلیل فرصتی برای یادگیری مهارتهای زندگی ندارند. تلاشهایی که خانوادهها برای کسب رتبههای عینی فرزندانشان انجام میدهند آنها را از زندگی طبیعی دور کرده است. درحالی که اگر فرزندان در کنار مادر و پدر خود باشند به طور عاطفی
بخش مهمی از این این مهارتها را یاد خواهند گرفت و نیازی به درس نامه ندارند.»
قرآن زن را حکیم و مدیر و مرد را نانآور میداند
بخشی از آنچه که در ذیل عدم حضور فرزندان در کنار والدین به خصوص مادران قرار میگیرد به اشتغال زنان در بیرون از خانه هم ارتباط مییابد. زنانی که متأثر از دوره صنعتی شدن به بازار کار وارد شده و حالا بعد از گذشت سالها ازاین اتفاق جهانی، کشورهای غربی این موضوع را به چالش کشانده و با چشیدن طعم تجربیات تلخ آن، اکنون زمزمههای بازگشت زن به خانه را مطرح میکنند. در ایران نیز توسعه شهرنشینی با این مسأله همراه شد و بر حضور بیشتر زنان در بازار کار دامن زد. همیز البته تأکید میکند که نمیتوان جامعه را از حضور زنان متخصص بینصیب گذاشت اما لازم است که این زنان نیز با مدیریت زمان، وقت مفید و قابل توجهی به فرزندانشان اختصاص دهند. او در ادامه به آیات قرآن اشاره میکند. آیاتی که بارها بر نقش مرد به عنوان نانآور خانواده تأکید شده و از زن مدیریت در خانه را انتظار دارد. «دستوراتی در مورد روابط زن و شوهر در قرآن داریم که هنوز بر سر آنها بحث است» و بعضی نتوانستهاند اصل آن را متوجه شوند. یکی از این موارد آیه 34 سوره نساء است همان الرجال قوامون علی النساء ... که میفرماید: «مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند، پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ (حقوق آنها) باشند از آن رو که خدا هم (حقوق زنان را) حفظ فرموده است... »
این آیه به برتری دادن به مردها در ارتباط با خانواده اشاره داشته و مسائل اقتصادی و پرداخت نفقه را کاملاً بر دوش مرد گذاشته است. این یک قدرت ذاتی است که مرد را برتر کرده و در واقع آن را جنگآور دانسته تا از خانواده خود محافظت کند و در عین حال او را نانآور نیز دانسته است.»
او بر این موضوع نیز تأکید میکند که برتر دانستن مرد به معنای نادیده گرفتن و پایین دانستن مرتبه زن نیست و در قرآن نیز به آن اشاره شده است. «براساس آیه 34 سوره احزاب زنان باید در خانه حکیمانه رفتار کنند. پس یعنی خداوند زن را حکیم خلق کرده که از او انتظار رفتار حکیمانه دارد.»
این استاد دانشگاه میافزاید: «دو صفت قوی و امین نیز، صفاتی هستند که در قرآن برای مرد، مورد پسند و تأکید قرار گرفتهاند. در جایی که دختران شعیب حضرت موسی را برای پدرشان توصیف میکنند از این دو صفت استفاده میکنند. پس پسران را باید قوی، ایمن، نانآور و جنگآور تربیت کرد. براساس سبک زندگی اسلامی، مرد مدیر خانواده و زن مدیر خانه است. هردو مدیر هستند اما تفاوت مسوولیت دارند. مرد باید بیرون از خانه باشد و مشکلات را حل کند و ارتباط خانه با بیرون را انجام دهد. از آن طرف مدیریت خانه، توجه به سلامت جسمی و عاطفی شوهر و فرزندان به دست زن سپرده شده است.»
منبع:صبح نو
انتهای پیام/