یادداشت| نگاه به شرق مزیتها و ملاحظات
اخیراً مقام معظم رهبری در فرمایشات خود، صحبت از نگاه به شرق کردند و به مسئولین، اندیشمندان و نخبگان توصیه فرمودند راهبرد نگاه به شرق و تعامل و همراهی با آن را بیشتر مورد توجه قرار دهند.
خبرگزاری تسنیم- داود عامری
فرهنگ پدیده دفعی و خلق الساعه نیست، بلکه حاصل سال ها زندگی در کنارهم و همزیستی با محیط جغرافیایی شکل می گیرد، بنابراین وقتی صحبت از فرهنگ شرقی و یا فرهنگ غربی مطرح میشود، این اتفاق یک تقسیم بندی انتزاعی و ذهنی نیست، بلکه ویژگی های ملموس در بین انسان های شرقی با مردمان ساکن نیم کره غربی زمین است.
این سخن بدین معنی نیست که تعامل و امتزاج فرهنگی بین شرق و غرب یک امر ناشدنی و غیرممکن است. چرا که در طول تاریخ این مهم اتفاق افتاده و نتایج گوناگونی نیز در زندگی مردم داشته است و ما شاهد حضور انسان هایی با فرهنگ شرقی در سرزمینهایی با فرهنگ غربی و بالعکس هستیم و چه بسا افراد و قبایلی در شرق زندگی می کنند که ریشه و زادگاه آنها در فرهنگ های غربی بوده است و همین طور، عکس این قضیه نیز می تواند در موارد بسیاری صدق کند. اما نگاه به این پدیده در شرایط کنونی جهان و زندگی انسانها و یکسو نگری بعضی کلونی های قدرت در جهان و تاثیر نقشه های آنها بر این موضوع را نمی توان نادیده گرفت.
آنچه مسلم است حضور و تاثیر گذاری بهتر و آسانتر در فرهنگ هایی که پیوندهای دیرینه تری نسبت به همدیگر دارند، به سهولت و با کمترین چالش و مانع امکان پذیر است، بر این اساس تردیدی نداریم که تعاملات ما با کشورهایی چون هند، چین، ترکیه و همسایگان راحت تر از کشورهای غربی که درک و خواسته های متفاوتی نسبت به ما دارند، شکل میگیرد و اطمینان بین طرفین حاصل میشود.
بنابراین باید گفت که تعامل و تاثیرگذاری با بهرهگیری از پیش آشنایی هایی که فرهنگ ها با همدیگر دارند، بسیار آسان تر و سریع تر اتفاق می افتد، حال ممکن است این پیش آشنایی تاریخی شکل خودآگاه داشته باشد، یا ناخودآگاه و در ضمیر مردم ثبت شده باشد.
***
اخیراً مقام معظم رهبری در فرمایشات خود، صحبت از نگاه به شرق کردند و به مسئولین، اندیشمندان و نخبگان توصیه فرمودند راهبرد نگاه به شرق و تعامل و همراهی با آن را بیشتر مورد توجه قرار دهند. این مهم اتفاق نمی افتد مگر آنکه با نگاه فرهنگی آن را مورد توجه قرار دهیم تا راهی برای این مهم باز شود.
این راهبرد در نگاه اول میتواند نشأت گرفته از پیش آشنایی فرهنگی و ارتباط سازنده دولتها و ملتها در شرق باشد، از سوی دیگر، نشان میدهد که سابقه همزیستی تمدنی و فرهنگی در شرق در طول سالیان طولانی، نشان داده است که این منطقه از جهان از لحاظ فرهنگی در تعاملات خود، موجب ایجاد بحران هویتی و فروپاشی فرهنگی و بحران های اقتصادی و اجتماعی برای همدیگر نشدهاند، و هر جایی هم نقطه تاریکی دیده می شود، دست توطئه های بیرون در این قلمرو قابل رویت است.
لذا صرف نظر از جهتگیریهای سیاسی که ممکن است در مواردی بین دولتها در شرق، شاهد چالش ها و حتی تضادهایی باشیم، اما از لحاظ فرهنگی یک همگنی نانوشته و درونی در بین جوامع شرقی وجود دارد که این امر نگاه به شرق فرهنگی و مسیر آسان آن را در چشم انداز آینده به نمایش می گذارد و فرصت ها و مشترکات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در این قلمرو فرهنگی و جغرافیایی راه روشن و امیدوار کننده ای را پیش روی ما قرار میدهد که در غرب کمتر دیده می شود.
این سخن به معنای نادیده گرفتن تفاوت ها و سادهانگاری موضوع نیست، بلکه اشاره به همواری مسیر راهبرد نگاه به شرق است که ایران فرهنگی خود قسمت بزرگی از این حوزه است، لذا به طرح چند ملاحظه در خصوص این راهبرد مهم میپردازیم:
- نگاه به اصل به جای بدل؛
همانگونه که می دانیم و بر همگان روشن است، بسیاری از حوزه های تمدنی از شرق به غرب رفته و در دورههای مختلف تاریخی، شرق الهامبخش غرب در عرصه های فرهنگی، علمی، اجتماعی، اقتصادی، و حتی ساختارها و نظامات اجتماعی بوده است. البته غرب در مصادره، بهینه کردن و بهره گیری از آنها برای تولید قدرت و ثروت خوب عمل کرده است. بنابراین باید بدانیم نگاه ما به شرق نگاه به اصل و پرهیز از بدل هاست و این ما را قوی تر خواهد کرد. البته این نکته منکر پیشرفت های علمی و فناوری غرب نیست و بهره گیری از آنها برای پیشبرد اهداف حتماً لازم است.
- اعتماد به داشتههای فرهنگی و باور به ارزشها؛
نگاه به شرق ازاین جهت برای ما اهمیت دارد که ما خود بخشی از آن هستیم، آن هم بخشی مهم، قابل افتخار و الهامبخش که باید آن را باور کنیم. این باور اعتماد به نفس ما را در رسیدن به قله های پیشرفت و رفاه تقویت کرده و میتواند جمهوری اسلامی را در این حوزه اثرگذار با نقشی فراتر از تعاملات با غرب قرار دهد. فراموش نکنیم که ایران فرهنگی امروز، محتاج توجه به گسترش است.
- نگاه به شرق با مدلهای شرقی؛ متاسفانه به جهت کنش ابزار مند و نظام مند غرب نسبت به مسائل اجتماعی، جامعه شناختی، اقتصادی و بخصوص فرهنگی، باعث نفوذ آنها در فکر و ذهن بسیاری از اندیشمندان و فعالان عرصه های مختلف علمی و فرهنگی در شرق شده است و در این امر نیز ممکن است برای پیشبرد برنامه های تعامل فرهنگی با شرق، از همان روش های پذیرفته شده غربی بهره گیری شود. اما باید توجه داشت که روش ها و نظریه های غربی متناسب با فرهنگ خود آنها طراحی شدهاند و بهره گیری بدون تأمل و شناخت درست، حتی ممکن است به نتایج غیر قابل پیش بینی منتج شود. پس باید در نگاه به شرق، شرقی فکر کرد و همگرایی جامعه نخبگی را نیز در این زمینه فراهم ساخت و اندیشه های مناسب آن را تولید نمود.
- توجه به منابع فراموش شده؛ در بسیاری از موارد، منابع در پیش چشمان ما هستند، اما از شدت وضوح دیده نمیشوند و ما غالباً به دنبال یافتن راه های پیچیده برای کشف و یا ساخت یک مفهوم و کالای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاثیرگذار هستیم. برای درک این موضوع می توان به سفرنامه ابن بطوطه، سیاح تونسی، اشاره کرد که شاهد بوده که ماهیگیران چینی اشعار سعدی شیرازی را به صورت دسته جمعی، آواز خوانی می کردند. و یا در سفرنامه مارکوپولو ایتالیایی که گزارش می کند در ری یک محل بزرگ از اطبا ماهر وجود دارد که بازرگانان خارجی به آن رجوع می کنند و یک روز طول کشیده تا بازار دارو فروشان ری را گشت بزنند، در حالی که در بعضی کشورهای غربی حتی به اندازه انگشتان یک دست پزشک حاذق وجود نداشته است.
در این ارتباط به عنوان یک روش عملیاتی میتوان به توصیه رهبر معظم انقلاب در شب خاطره با رزمندگان دفاع مقدس عمل کرد که فرمودند باید نهضت ترجمه به بیرون شکل بگیرد و برای اجرای این دستور لازم است داشته های خود را به خوبی بشناسیم و به داخل و خارج بشناسانیم.
- توجه به مزیت های فرهنگی؛ مزیت چیزی است که ما را از لحاظ دسترسی به سرمایه ها یاری می کند و از طرف دیگر میزان موفقیت و دست برتر را در تعاملات به همراه دارد. بنابراین نگاه به شرق به خصوص شرق فرهنگی با تکیه بر مزیت ها، قابل اطمینان ترین راهبرد برای رسیدن به اهداف است. بر هیچ کس پوشیده نیست که مزیت ما در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی در شرق به چه میزان با ارزش است و در طول تاریخ، استعمارگران همواره سعی کرده اند آن را در اختیار گرفته و به نفع خود مصادره کنند.
- پیش زمینه های بنیادی؛ این دقیقا همان نکته ای است که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد. قسمت عمده نگاه به شرق، واکاوی مولفه های فرهنگی و اجتماعی خود ما است. قرابت ها و اشتراکات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی در بین ملت های شرقی کم نیستند و این قرابت، همدلی و همراهی میتواند به عنوان یک پیشران بزرگ، برنامه های راهبردی کشور را با موفقیت و تاثیرگذاری زیادی همراه سازد و حرکت در مسیر پیشرفت را برای ملت و دولت ایران سریع تر و موثر تر فراهم کند.
نگاه به شرق، یک مسیر هموار برای توسعه تعاملات بین المللی با دستان پر از لحاظ داده- ستانده برای ایران اسلامی محسوب می شود که با برنامهریزی دقیق و بلند مدت می تواند بسیاری از اهداف عالی انقلاب اسلامی را در عرصه های بین المللی جامه تحقق ببخشد و این همان راهبرد برون رفت ما از شرایط کنونی به نقطه ای است که ایران اسلامی به آن فکر میکند. البته راه برای تعاملات سازنده با نگاه عدالت جویانه و به دور از اغراض نظام سلطه همواره میتواند باز و سازنده باشد. ان شاءالله
انتهای پیام/