بزرگا مردا که تو بودی
طنزپردازان و اهالی فرهنگ نسبت به انتشار خبر تلخ درگذشت زندهیاد ابوالفضل زرویی نصرآباد واکنش نشان دادند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، خبر کوتاه است و تلخ: «ابوالفضل زرویی نصرآباد درگذشت». مردی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اگر نه برترین، لااقل یکی از سه چهار طنزپرداز برجسته پس از انقلاب بود. مردی که روزگاری صابری فومنی(گلآقا) از او با عنوان امید ادبیات طنز ایران در سالهای آینده یاد کرد. طنزپردازان و اهالی فرهنگ از شب گذشته تاکنون نسبت به انتشار این خبر تلخ واکنش نشان دادند.
رضا رفیع در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشته است: هیچی نمیتونم بنویسم...هیچی، جامعه طنزپردازان کشور تسلیت، تسلیت. حیف، حیف، حیف، دریغ، دریغ، دریغ. همین پریروز پنجشنبه به جمعی از دوستان طنزپرداز پیشنهاد دادم برویم پیش استاد زرویی عزیز، ابوالفضل جان، چرا رفتی؟ با معرفت، با مرام، رفیق سالهای گلآقا. گریه راه نوشتن را گرفته، بزرگا مردا که تو بودی...
نادر ختایی، از شاعران پیشکسوت، نیز در یادداشتی نوشت: چرا رفتی، چرا من بیقرارم. انقدر دوستداشتنی بود که در کلام نمیگنجید. با معرفتترین مرد عالم بود با صفا ارزشمند و دانشمند عشق بود، عشق. آنقدر دوستش داشتم که در کالبد بیان نمیآید. یادش بخیر اولین کسانی که برای او شعر گفتند، من و شهرام شکیبا بودیم. شهرام یک دو بیتی گفت:
نکویی در نکویی آفریدند
مثال خوبرویی آفریدند
سبیلی را به سروی نصب کردند
ابوالفضل زرویی آفریدند
... خبر رفتن بزرگترین طنزپرداز معاصر به بلندای بلند مرد سترگ، بزرگ است؛ دردا دردا.
ناصر فیض نیز با جملهای نسبت به این خبر واکنش نشان داد و نوشت: خبر پتک سنگین در آیینه بود؛ تسلیت به همه.
افشین علا، شاعر، نیز در یادداشتی درباره شخصیت زندهیاد زرویی نصرآباد نوشت: دوست یگانهام ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر، محقق و نویسنده نامدار معاصر پس از سالها تحمل بیماری جسم و بی وفایی روزگار در آغوش مهربان خداوند به آرامش ابدی رسید. در سالهای اخیر، خلوت عارفانه ابوالفضل در احمدآباد مستوفی مأمن مألوف معدود یاران و قلندران صاحبدل و شاعران و سخن شناسان فرزانه روزگار بود.
به راستی که او هم در کلام و نوشتار، و هم در صفای باطن و رفتار، مصداق مسلم این بیت شیخ اجل سعدی شیرازی بود:
هر آن کست که ببیند روا بود که بگوید
که من بهشت بدیدم به راستی و درستی
اگرچه خواص اهل فرهنگ و ادب، و گوهرشناسان اقلیم جوانمردی و دیانت و پاکدامنی، گواهان عظمت روح و ژرفای دانش و نازکی طبع آن نازنیناند، اما او در عالم خاکی غریب زیست و غریبانه رخت بربست و با رفتنش خدشهای جبرانناپذیر بر قامت فضل و ادب و مردانگی و آزادگی باقی گذاشت. با تمام وجود و از فرسنگها دور، خود را در غم خانواده داغدار و دوستان و شاگردان خونین دلش شریک میدانم و ناباورانه به سوگ نشستهام.
سیدابراهیم نبوی، از طنزپردازان جوان کشور، نیز با انتشار چند مطلب نوشت: هیچ چیز غمانگیز تر از این نیست که مقالهای که در مورد رفیقت دیروز نوشتی، بگذاری جلوی چشمت و همه افعال حال را به ماضی تبدیل کنی.
ابوالفضل زرویی نصرآباد، نابغه طنزنویسی کشور که از 19 سالگی طنز مینوشت، و عالی مینوشت، به دلیل بیماری طولانی درگذشت، اسم این بیماری دق کردن است. ملانصرالدین هم رفت. یک آدم نازنین و دوستداشتنی که قلبی مثل بچهها داشت.
...وقتی آمد گلآقا، نام ملانصرالدین برازندهاش بود. آدمهایی که با اسم مستعار در طنز کار کردند، میفهمند که ساده نیست اسم خودت را بگذاری «ملانصرالدین» و این نام برازندهات باشد. چه رسد به اینکه کار چنان قد بکشد که دیگر اصلاً نام مستعار کفایت کار را نکند. خیلی نگذشت که نام زرویی از اسم مستعارش بزرگتر شد. ...
اکبر کتابدار، پژوهشگر ادبی، نیز نوشت: خبر از این تلختر هم میشود؟! نه، نه.
ابوالفضل زرویی نصرآباد شب گذشته در 50 سالگی دیده از جهان فروبست. مراسم تشییع پیکر این طنزپرداز نامدار و توانا قرار است فردا، 12 آذرماه، در حوزه هنری برگزار شود. خبرگزاری تسنیم درگذشت این هنرمند توانا و ادیب صاحبسبک را به جامعه ادبی کشور تسلیت میگوید.
انتهای پیام/