میزگرد دانشجویی تسنیم| تاکید دانشجویان بر پیگیری عدالتخواهی عقلانی
همزمان با ۱۶ آذر، روز دانشجو، میزگرد آسیبشناسی وضعیت جنبش دانشجویی کشور، با حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی کشور در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم ، همزمان با 16 آذر، روز دانشجو، میزگرد آسیبشناسی وضعیت جنبش دانشجویی کشور، با حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی کشور در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
محمدحسین صبوری، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی، پیام مرادی، دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، علی دهقان، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی (دفتر تحکیم وحدت)، محمدامین مهدیپور، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در این میزگرد میهمان خبرگزاری تسنیم بودند و در این نشست به سؤالاتی درباره پیشرو بودن جنبش دانشجویی در حال حاضر، وضعیت جنبش دانشجویی در فضای سیاسی کشور و نگاه جنبش دانشجویی به مفهوم عدالت پاسخ دادند.
پیام مرادی در ابتدای این نشست در پاسخ به اولین مطلب این نشست مبنی بر اینکه "بسیاری از کارشناسان و متخصصان امر معتقدند جنبش دانشجویی در شرایط فعلی مانند گذشتههای دور دیگر نقش پیشرو (آوانگاردی) در جامعه نداشته و مانند قبل نمیتواند نقش ایفا کند"، اظهار داشت: نگاه کاریکاتوری و صفر و یکی داشتند به این مسئله غلط است. جریان دانشجویی مانند هر قشر دیگری در جامعه در برهههایی اثرگذاری و کُنشگری بیشتری داشته و در برهههایی اثرگذاری کمتری و ضعف داشته است، ولی میتوان گفت هیچ زمانی، حداقل در دانشگاه تعطیل نبوده است.
وی 16 آذر و روز دانشجو را بهانه این گفتوگو دانست و با اشاره به دیدگاه صبوری، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی مبنی بر اینکه برخی 16 آذر را از هویت اصلی خود خارج میکنند با طرح سوالاتی گفت: 16 آذر چه چیزی را ثابت کرد؟ منِ دانشجو چرا در این روز در دانشگاه برنامههایی را اجرا میکنم؛ چون میخواهیم هویت 16 آذر را زنده کنیم. اگر 16 آذر یک حادثه هویتساز برای جریان دانشجویی است، چه عناصر هویتی در این روز برای جریان دانشجویی ثبت شد؟
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، 16 آذر را عامل ثبت سه عنصر هویتساز برای جریان دانشجویی دانست و گفت: جریان دانشجویی در مقابل بخشی از جامعه که مصلحت اندیش و بیتحرک هستند، آرمانخواه است. اولین شاخصه دانشجویی در 16 آذر متبلور شدن آرمانخواهی بود. دوم اینکه آرمانهایی که پیگیری میکند عمومی است، نه بخشی و مورد طالبه دانشجویان، دانشجویان در 16 آذر به چیزی اعتراض کردند که فقط ارمان و دغدغه آنها نبود بلکه دغدغه کل جامعه بود.
**آرمانخواهی و سلامت جنبش دانشجویی در 16آذر 32 ثبت شد
مرادی با اشاره به عنصر سوم یادآور شد: اینکه جریان دانشجویی از صداقت و سلامت برخوردار است و پای هر حرفی که زده هزینه داده و تحت تاثیر قدرت حاکم قرار نمیگیرد. این سه شاخصه در 16 آذر ثبت شد. پس هویت جریان دانشجویی این سه موضوع است.
وی در ادامه با طرح این سوال که چرا جریان دانشجویی پیشرو بود؟، خاطرنشان کرد: یک علت این است که جریان دانشجویی از یک بدنه نخبگانی برخوردار است. نسبت به عموم مردم از سواد، شناخت و توانمندی بیشتری برخوردار است. بعد از انقلاب آموزش عالی از نظر کَمی رشد کرد. خاصیت نخبگانی این جمعیت 4 و 5 میلیونی با عنوان دانشجو مثل گذشته نیست. تحلیل دانشجو به دلیل اینکه به صورت عمومی رشد کرده اُفت میکند.
** خاصیت نخبگانی جمعیت دانشجویی فعلی مانند گذشته نیست
این فعال دانشجویی با بیان اینکه هر مقدار دغدغه جریان دانشجویی با مسائل عمومی مردم تناسب بیشتری داشته باشد، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت،گفت: درست است که باید پیشرو باشد اما این به این معنی نیست که از مردم جدا باشد. برخی از شاخههای جریان دانشجویی در دورههای مختلف از جمله امروز از بدنه مردم جدا شدند نه اینکه جلوتر باشند، جدا شدند، جریان دانشجویی در این وضعیت قطعا خاصیت رهبری هم نخواهند داشت. وقتی از مسائل مردم جدا میشود، نمیتواند به این مطالبات جهت دهد. یکی از شاخصهای هویتی 16 آذر برای جریان دانشجویی صداقت و سلامت بود. اگر صداقت جریان دانشجویی آسیب ببیند؛ یعنی حاضر نباشد برای آرمانهای خود هزینه دهد، قطعا از مردم جدا میشود.
وی تصریح کرد: جریان دانشجویی برای اینکه مرجع تحلیل و گفتمان در کشور شود، باید نخبگانی بودن خود را حفظ کند؛ یعنی تخصص و توانمندی داشته باشد. بین کنش و دغدغهاش تناسب و اصطکاک وجود داشته باشد و سلامت خود را حفظ کند. از بدنه جریان دانشجویی هیچ وقت نمیتوان انتظار داشت در همه زمینهها متخصص باشد. نه در ایران در همه جای دنیا اینگونه است. انتظار اشتباهی است که از جریان دانشجویی توقع داشته باشیم در همه زمینهها دارای تخصص باشد.
**نباید انتظار داشت جریان دانشجویی در همه زمینهها دارای تخصص باشد
مرادی در همین زمینه افزود: البته این هم اشتباه است که حل مسائل کشور را به این جریان بسپاریم. جریان دانشجویی شان و جایگاهی دارد. مسئولان کشور هم شانی، امورات اجرایی و عملیاتی کشور کار جریان دانشجویی نیست. میشود گفت چطور میتوانست اثرگذارتر باشد اما نباید پیشرو بودن را با این دو مورد اشتباه گرفت؛ یک اینکه جریان دانشجویی بشود، نخبهای دانشگاهی که تولید محتوای تخصصی و نظر پردازی کند و دیگر اینکه انتظار داشته باشیم مسائل مملکت را به صورت عملیاتی برطرف کند.
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در ادامه این میزگرد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه "در مقطعی از تاریخ فعالیت جنبش دانشجویی، دولت حاکم از آن به عنوان پیاده نظام خود استفاده کرد و استقلال این جنبش تحت شعاع قرار گرفت، آیا در شرایط حاضر جریان دانشجویی از استقلال در قبال دولتها و احزاب سیاسی برخوردار است یا نه" به طرح صورت بندی جدیدی در این بخش پرداخت.
وی با اشاره به سه عنصر هویتساز جریان دانشجویی، آرمانخواهی، پیگیری دغدغهها و مطالبات مردمی و صداقت و سلامت گفت: پرداخت هزینه برای جریان دانشجویی یکی از موضوعات بدیع و مشخص است. یعنی اینکه با ابزار قدرت و ثروت قابل کنترل نباشد، با تطمیع، درگیر مسائل شخصی و زندگی شخصی قابل حذف و منفعل نشود.
مرادی با اشاره به اینکه دولتها به عنوان مجری اجرایی کشورها، همواره برای پدیدههایی که آنها را به نقد و چالش میکشند، برنامه دارند، گفت: رسانه و دانشگاه کانون برای کسانی که عملکِرد دارند همواره کانون اصلی است، نسبت به آنها احساس خطر میکنند و برای آنها برنامه خواهند داشت تا این کانونهای اعتراضی و انتقادی را کنترل کنند.
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه از بعد از جنگ هر کدام از دولتها برای کنترل فضای دانشگاه استراتژی داشتند، یادآور شد: روش و استراتژی دولت مرحوم هاشمی برای کنترل فضای دانشجویی این بود که هزینه کار و فعالیت دانشجویی را به شدت افزایش داد. برای کنترل این فضا هزینه را افزایش داد.
** استراتژی دولت مرحوم هاشمی افزایش هزینه فعالیتهای دانشجویی بود
وی به روش اجرا شدن این استراتژی نیز اشاره کرد و گفت: یکی از آنها استفاده سلیقهای از اختیارات قانون بود. قانون برای فعالیتهای دانشجویی، تخلفات و مسائل مختلف آن تعاریفی داشت؛ ممکن است برخی از این بخشها قابل تفسیر باشد، ممکن است برخی مسئولان دانشگاهی و دولتی اختیاراتی داشته باشند و از این طریق اهداف خود را اجرا کنند. اولویت کار استفاده سلیقهای از قانون بود. اگر قرار بود فعالیت انتقادی انجام دهید، بلافاصله حذف شده و در روند تحصیل و زندگی عادی دچار مشکل میشدید. ایجاد فشار و بالا بردن هزینه دو گزینه اصلی و طبیعی است در این شرایط برخی فعالیتها ریزش داشت.
مرادی با اشاره به رویکرد دولت اصلاحات در این بخش یادآور شد: اصلاحطلبان قبل از دوم خرداد سال 76 تلقی خود را از مفهوم آزادی به لیبرال تغییر دادند. مفهوم آزادی برخلاف گذشته و سابقه چپ سنتی به "دال" و عنصر مرکزی گفتمان اصلاحطلبی تبدیل شد و تلاش کردند همه مفاهیم موجود را از قبیل دموکراسی، حقوق اجتماعی، حقوق زنان و حتی تجارت و ... را حول این بنشنید؛ البته این مدلها را از غرب گرفته بودند و توسط نخبگان خودف اساتید و رسانه به بدنه اجتماعی و دانشجویی تزریق میکردند.
این فعال دانشجویی با بیان اینکه اصلاح طلبان برای کنترل فضای دانشگاه نیز از مدل غربی استفاده کردند، گفت: روش آنها ترکیبی از دو موضوع بود؛ با توجه به اینکه دانشجو مطالبهگر است و آرمان عمومی را دنبال میکند، به جای مانع تراشی برای فعالیت دانشجویی با مهندسی کردن فضای دانشجویی کاری کردند تا دانشجو اهداف آنها را دنبال کند. اولین کاری که کردند این بود که تلقی لیبرال از آزادی را با استفاده از اساتید دانشگاه که نزد دانشجو دارای تشخص بود و تریبون داشتند، به فضای دانشجویی تزریق کردند تا این فضا را کنترل کنند.
**سهمدهی به تشکلهای دانشجویی برای ورود به قدرت در دولت اصلاحات
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در همین زمینه گفت: در مرحله دوم برای دانشجویان این فضای ذهنی را ایجاد کرد که در انتخابات سهم خواهید داشت. انجمن اسلامی و تشکل دانشجویی یعنی ورود به عرصه قدرت. این یعنی تطمیع جریان دانشجویی؛ اینکه دانشجو و نخبهای که در دانشگاه تربیت شود بعد از دانشگاه وارد عرصه اجرایی، مدیریت و قانونگذاری کشور شود روال طبیعی است اما اینکه فعالیت دانشجویی، فلسفه و بستری برای حضور در عرصه قدرت شود و به او سهم دهید، غلط است.
وی با اشاره به نمونهای در این زمینه گفت: در کتاب "تاریخ تحکیم" میخوانیم که ما (دانشجویان تحیکم وحدت) در جلسه به یک نتیجه میرسیدیم ولی وقتی مسئل تشکل با شخصیتهای سیاسی اصلاح طلب نشست میگذاشت نظرش تغییر میکرد و نظر همه ما عوض می شد.
مرادی افزود: نکتهای که در استراتژی این دوران وجود داشت، تخریب رقیب بود. استفاده ناجوانمردانه از ابزار و امکانات رسانهای برای برسب زنی به مخالف؛ عناوین چون خشونتطلب افراطی و ... در این فضا پدید آمد. هرکاری کردند تا مجموعه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل که در این دوران داشت شکل میگرفت، پا نگیرد. نامهنگاری وزیر علوم با آقای خاتمی در این زمینه موجود است اینکه پول گرفتند و توسط جریانی خاص ایجاد شده است و... . این روش هم یک نوع بالا بردن هزینه برای فعالیت دانشجویی است. البته هزینهای که در سطح باور مردم باید پرداخت شود. دولت اصلاحات در محدود کردن فضای آزاد تشکلهای دانشجویی در بین همه دولتها شاخص است گر چه روش هوشمندانه ای را انتخاب کرد.
** روش دولت احمدینژاد برای همراهی جنبش دانشجویی با دولت
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به روش دولت نهم و دهم در این زمینه اشاره کرد و گفت: روش به کار گرفته شده در دوران آقای احمدی نژاد، ضریب کاریکاتوری دادن به برخی از تشکلها بود. (احمدینژاد) در دانشگاههای مختلف "سوگلی" داشت، یک عده از تشکلها دانشجویی برای او محترم بودند و برخی محترم نبودند. در آن سالها میدیدیم تشکلهای دانشجویی شناسنامهدار، اصلا تریبونی نداشتند و در دیدارها با رئیسجمهور حضور نداشته و سخنرانی نمیکردند. همان طیفی که به صورت خصوصی از دانشجویان در دفتر ریاست جمهوری رفت و آمد و در دانشگاهها و دستگاهها ضریب نفوذ داشت همان طیف در رسانههای وابسته به دولت حضور فعال داشت اما بخش بزرگی از جریان دانشجویی اصلا حضور ندارند.
مرادی با اشاره به وضعیت جریان دانشجویی و نگاه حاکم به آن از سوی دولت فعلی یادآور شد: دولت فعلی به نظر من در بحث کنترل تشکلهای دانشجویی سرآمد است. تلاش کردند هم با اعمال قدرت مستقیم، اینکه مسئولان وزارتخانه یا مسئولان دانشگاهها با فشار، تشکلهای خودساخته و دولت ساخته ایجاد کنند. این روند ناخودآگاه تلقی قدرت را در تشکل ایجاد میکند، چون بدنه این تشکل خود را مدیون دولت میداند، طبیعی است در نقد دولت احتیاط کند.
**دولت روحانی در کنترل تشکلهای دانشجویی سرآمد است
وی در همین زمینه ادامه داد: اقدام دوم دولت حاکم این است که ذیل عنوان اعتدال و معتدل تلاش کردند، تحرک را از دانشگاه بگیرند. مدیریت فضا به اسم اعتدال با بیجان و بیتحرک کردن دانشگاه و تشکل دانشجویی، در حالیکه این روند بیاعتبار کردن اعتدال است.
این فعال دانشجویی با بیان اینکه قبل از انقلاب بستر رسمی برای فعالیت دانشجویی وجود نداشت به استراتژی ثابت اصحاب قدرت و ثروت در دوران قبل از انقلاب نسبت به جریان دانشجویی اشاره کرد و گفت: اپوزسیون در فضای رسمی بعد از انقلاب به راحتی اجازه فعالیت در کشور پیدا کرد. خیلی از کسانی که منتقد جدی نظام هستند، به ترامپ نامه مینویسند و ... در فضای رسمی بعد از انقلاب اجازه فعالیت یافتند.
مرادی ادامه داد: اصحاب قدرت و ثروت بعد از انقلاب یک استراتژی ثابت هم داشتند و آن این است که به یک روشی قوه انتقادی دانشگاه را فلج، کنترل و یا محدود کنند. به خصوص جریانی که سر قدرت است و میخواهد قدرت را کنار بگذارد در این زمینه انگیزه داشته و تلاش میکند، پیاده نظام و بدنه فعالی برای خود بتراشد.
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در بخش دیگر این میزگرد در پاسخ به سوالی مبنی بر "دلیل نگاه کاریکاتوری جنبش دانشجویی به مسئله عدالت که بعضا از سوی برخی تشکلهای دانشجویی در سالهای اخیر مشاخد شده است، اینکه شعار عدالت خواهی سر میدهد اما در برخی مصادیق به مواردی ورود میکند که با عدالت فاصله دارد یا پشت افرادی قرار میگیرد که تنها شعار عدالت سر میدهند،" اظهار داشت: هر حرکت آرمانگرایانه در طول تاریخ چه در ایران و چه در خارج از ایران همیشه با خطر انحراف و از مسیر اصلی خارج شدن روبرو بوده است. حتی در طول تاریخ برخی از حرکتهای آرمانخواهانه به واسطه عدم آسیبشناسی درست به ضد خودشان تبدیل شده است.
**عدالت منهای عقلانیت انحراف است و به ضد خود تبدیل میشود
وی افزود: رهبران سیاسی هوشمند و آیندهنگر همیشه در مسیر حرکت برنامهریزی میکنند. گروههای مرجع مثل جریان دانشجویی در مسیری که حرکت میکنند، با نگاه آسیبشناسانهای باید جلو روند.جریان دانشجویی آرمانخواه است. آرمانهای عمومی چیست؟ عدالت، معنویت، استقلال، پیشرفت و آزادی آرمانهای عمومی هستند و اشاره کردیم که استقلال آزادی و عدالت اهم آرمانهایی بوده که در طول دورههای مختلف دنبال کرده است.
این فعال دانشجویی با بیان اینکه جریان دانشجویی به نظر من در بحث استقلال توفیق نسبی داشته است،گفت: من جریان دانشجویی را درگیر سه مسئله میبینم؛ یک مقوله، عدالت، دوم آزادی و سوم معنویت. هر کدام از اینها را به صورت کاریکاتوری دیده یعنی یکی را ببینم و بقیه را نبینیم، دچار خطا شدیم. جریان موسوم به اصلاحطلب گرفتار آزادی منهای معنویت و عدالت است. مفهوم عدالت اجتماعی که گفتمان و باور قالب آنها شده باشد، وجود ندارد.
وی گفت: به جز عدالت منهای آزادیخواهی و معنویت یک نکته مهمی دیگری که نه تنها جریان دانشجویی که بدنه انقلاب و بچههای انقلابی باید به آن توجه داشته باشند، عدالت منهای عقلانیت است. تذکری که شاید قبلا از بزرگان گرفتیم و با قدری تأمل، تفکر و بررسی تاریخ میشود فهمید، این است که عدالت منهای عقلانیت انحراف است و به ضد خود تبدیل میشود. چرا میگویم مسئله آسیب شناسی این مسئله برای جریان انقلابی از بقیه مسائل مهمتر است برای اینکه مفهوم عدالت پررنگترین شاخصه پایگاه گفتمانی جریان انقلابی است. در سطح جامعه در صورت بندیهای سیاسی، همیشه مسئله عدالت را با بچه های انقلابی میشناسند و در اعتقادات و باورهای ما مقوله عدالت زمینهساز پیشرفت کشور است.به خصوص در دوره فعلی که کارایی اقتصادی به شدت افت کرده و کارآمدی نظام مورد چالش قرار گرفته است. در این دوره مقوله عدالت اولویت دارد و در رأس همه موارد دارای اهمیت کشور است.
**توصیه رهبر انقلاب برای ورود دانشجویان به مسئله عدالت
مرادی با اشاره به طرح مبحث عدالت منهای عقلانیت از سوی رهبر انقلاب و مهمترین توصیه رهبری به دانشجویان در این زمینه گفت: وقتی رهبر انقلاب مقوله عدالت منهای عقلانیت را مطرح کردند آن چیزی که مهم بود مسئله مصادیق بود؛ گفتند اگر شما عقلانیت را در عدالتخواهی دخیل نکنید در تشخیص مصادیق دچار مشکل میشوید. در یک برههای مشخصا به جریان دانشجویی توصیه کردند که وارد مصادیق نشود. توصیه به خاطر این بود که شأن جریان دانشجویی را در این نمیدانستند که وارد مصادیق شوند. به دلیل اینکه عموم مسائلی که خصوصا در سطح ملی محل چالش قرار میگیرد از جزئیات و پیچیدگیهایی برخوردار است که آن کسی که در کرسی قضاوت نشسته ممکن است امکان قضاوت دقیق پیدا نمیکند، چه رسد به جریانی که تخصص کافی در آن فضا ندارد و تازه میخواهد از گروههای مرجع، اطلاعات دریافت کند.
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه جریان انقلابی باید مراقب باشد مبادا، بلایی که اصلاحطلبان بر سر مفهوم آزادی آوردند، بر سر مفهوم عدالت بیاورد، توضیح داد: تلقی اصلاح طلبان از مفهوم آزادی غیراسلامی شد و به خاطر کسب منافع بیشتر سیاسی، آزادی را از مبنا تهی کردند. مرزها را جابجا کردند،گفتند هر جا که ضریب نفوذ اجتماعی بیشتری وجود داشته باشد، رأی جمع کند و توجه مردم را بیشتر جلب کند مرز آزادی است؛ یعنی، آزادیخواهی میتواند ساختارها، باورها و نظم را بشکند تا ضریب نفوذ اجتماعی پیدا کند.
مرادی با اشاره به آسیب و خطری که امروز مقوله عدالت را تهدید میکند،گفت: این نباید در جریان انقلابی باب شود که من بگویم عدالتخواهی تا هر جایی که ضریب نفوذ اجتماعی بیشتری ایجاد کرد. اگر میخواهم موضعگیری کنم، ببینم این موضعگیری برای من ضریب نفوذ اجتماعی دارد، باعث میشود مردم بیشتر استقبال کنند، اگر رأی بیشتری برای من جلب میکند و من را بیشتر در معرض دید افکار عمومی قرار میدهد مرزها را جابجا کنم. قانون، ساختارها و حتی اگر لازم باشد، انصاف را هم میشکنم.
** اگر در عدالتخواهی فقط به ضریب نفوذ اجتماعی توجه کنیم ناچار باید چارچوبها را بشکنیم
وی به پیامدهای چنین رویکردی اشاره کرد و افزود: این روند باعث از بین رفتن عدالتخواهی از ریشه میشود. اگر عدالتخواهی از ریشه زده شود، قطعا بعد از گذشت مدتی به ضد خودش تبدیل میشود. چون وقتی حد و مرز و چارچوبی برای عدالتخواهی قائل نشویم و تنها به ضریب نفوذ اجتماعی توجه کنیم به جایی میرسیم که ناچار باید چارچوبها و ساختارهای کل جامعه را شکست. مثلا زیر میز انتخابات میزنید. دیدم که وقتی آزادی به ضد آزادی تبدیل شد با مقوله انتخابات چه کردند. کسانی که شعار آزادی میدادند حق تعیین سرنوشت را برای مردم قائل نبودند. اگر مردم فرد دیگری را انتخاب کردند که ما قبول نداریم آزادی نیست. آزادی خواهان ضد آزادی عمل کردند، مبادا عدالتطلبان ضد عدالت عمل کنند.
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل گفت: میگوییم، ولایت پذیری مصداق اتم عدالت است. بعد ببینیم اگر نقد ولایت و این ساختار ضریب نفوذ اجتماعی میآورد، شروع به نقد کنیم. این ضدعدالت است. تولید باورهای ضدعدالت در دل عدالتخواهی است. اگر ما به عنوان جریان انقلابی و پرچمداران عدالتخواهی این بلا را بر سر مفهوم عدالت بیاوریم بارقهها و روزنههای امیدی که هست از بین میرود. مثلا در حال حاضر انقلاب به شفافیت احتیاج دارد، عدالتخواهی برخورد آنارشیستی، ایجاد بینظمی، ساختارشکنی و بی احترامی به سنتها و بیمبنا کردن عدالتخواهی نیست باید روند شفافیت را با احترام به قانون، احترام به ساختارها و احترام به نظم جمعی پیش برد. این عدالتخواهی نیست که کسی این مفاهیم و مبناها را بشکند و بعد بگوید من عدالتخواه هستم.
**عدالتخواهی ساختارشکنی و بیاحترامی به سنتها نیست
وی در بخش پایانی سخنان خود درباره اقتضائات جنبش دانشجویی در شرایط فعلی گفت: در این موقعیتی که ما هستیم اگر بخواهیم یک کار ویژه تعریف کنیم که در 16 آذر 1397 مشخصا جریان دانشجویی چه کاری باید انجام بدهد و وظیفهاش چیست؟ مقوله اساسی و اصلی که باید دنبال شود، عدالتخواهی است. با توجه به افت شدید کارایی اقتصادی دولت و دستگاه هایی که در اداره کشور نقش دارند، مسئله عدالت در رأس همه مطالبات است.
**دانشجویان دوگانه شفافیت و پاسخگویی را دنبال کنند
این فعال دانشجویی گفت: برای تحقق عدالت و مبارزه با مظاهر بیعدالتی، فقر، فساد و تبعیض چه اتفاقی باید 16 آذر 97، 16 آذر شفافیت و پاسخگویی باشد. یعنی دوگانه شفافیت و پاسخگویی را دنبال کنیم. مثلا دانشجویان در هر شهر و حوزه انتخابیه از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای پاسخگویی در این بخش دعوت کنند. در مورد طرحهایی مثل اینکه چرا شفافیت آرای نمایندگان جلو نمیرود؟ چرا مجلس شورای اسلامی ناگهان تصمیم میگیرد، دهها منطقه آزاد تجاری اضافه کند؟ علیرغم اینکه دلسوزیهایی که شد کارشناسان متعهد و دلسوز در این زمینه مسائلی را مطرح کردند که نادیده گرفته شد. برخی نمایندگان برای کسب کرسی مجلس در دوره آینده گاهی حاضر هستند، منافع ملی را نادیده بگیرند.
دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، مجلس، قوه قضائیه، دولت را یکی از مخاطبین مسئله شفافیت دانست و گفت: مدتهاست مدعی هستیم قوه قضائیه باید یکنوسازی از درون انجام دهد و ساختارهای آن مستهلک شده؛ لذا فکر میکنیم خود مسئولین قوه قضائیه چه در سطح استانها، شهرستانها و چه در سطح کلان کشور که امیدوارم آقای آملی ریاست محترم قوه قضائیه امسال تریبون بدهند و ما توفیق داشته باشیم مطالباتمان و انتقاداتی را که داریم مطرح کنیم. در مورد قوه قضاییه نکتهای که وجود دارد این است که از نظر رسانهای فلج است و ضریب نفوذ اجتماعی خیلی پایینی دارد. سیاستگذاری مشخص رسانهای وجود ندارد. قوه قضائیه کارهایی انجام داده، گزارش گرفتیم اما مردم باید این اقدامات را درک کنند.
وی به لزوم شفافسازی همه نهادها و ارگانها اشاره کرد و افزود: نهادهای زیرمجموعه رهبری، مجموعههایی که از توان مالی برخوردارند و امکانات لجستیکی دارند حتی نهادهای نظامی که شفافسازی آنها به مسائل امنیتی برنمیگردد و محرمانگی ندارد. همه باید در قبال آن وظایفی که دارند، مناسباتشان را شفاف و پاسخگو باشند.
**حرکتهای دانشجویی رادیکالیسم بهنفع کشور نیست
مرادی افزود: در رأس همه اینها دولت که بیشترین امکانات و بودجه کشور را در اختیار وزارتخانههای مختلف قرار میدهد باید پاسخگو باشند. این موارد را احصا کردیم و سوژههای مشخصی داریم. به نظرم مسئولان استانی و شهرستانی در سطح شهرستانها، وزرا در سطح تهران باید با دانشجو گفتگو کنند قطعا اگر بحثهای دانشجویی به سمت رادیکالیسم پیش رود به نفع نظام و کشور نیست.
وی در پایان اضافه کرد: من 16 آذر امسال را 16 آذر پاسخگویی و شفافیت میدانم. به عنوان عضوی از جریان دانشجویی از مسئولان کشور اعم از دولتی، غیردولتی دعوت میکنم در این روزها در یک فضای منطقی مبتنی بر عقلانیت انقلابی در قبال وظایفشان پاسخگو باشند و مناسباتشان را هم شفاف کنند.
میزگرد|دبیر جنبش عدالتخواه: مسئله عدالتخواهی بعضی دانشجویان کاریکاتور عدالت است
محمدحسین صبوری، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی، در پاسخ به اولین سوال این نشست مبنی بر اینکه "بسیاری از کارشناسان و متخصصان امر معتقدند جنبش دانشجویی در شرایط فعلی مانند گذشتههای دور دیگر نقش پیشرو (آوانگاردی) در جامعه نداشته و مانند قبل نمیتواند نقش ایفا کند"، اظهار داشت: به اعتقاد من در ظاهر چنین احساس نمیشود که جنبش دانشجویی امروز در بسیاری از مسائل نقش پیشرو داشته و به دنبال ارائه گفتمان، ایده و نگاه جدیدی نسبت به مسائل مختلف کشور باشد.
**دو عامل پیشرو نبودن جریان دانشجویی در حال حاضر
وی با بیان اینکه به عنوان یک کنشگر اجتماعی یا باید حامی یا منتقد نگاههای موجود و یا ارائه دهنده موضوعات جدیدی در جامعه باشیم، افزود: این موضوع و نگاه در شرایط فعلی از سوی جنبش دانشجویی دیده نمیشود. ویژگی این جنبش در جهان و در مقاطع مختلف تاریخ، بُرندگی و نگاه انتقادی آن به مسائل و بخشهای مختلف جامعه حتی احزاب و گروههای سیاسی کشورها است؛ در در گذشته متناسب با گفتمانها و مکاتب فکری حاکم این پیشرویی را داشته اما در حال حاضر به خصوص در جامعه ما چنین نقشی ندارد.
این فعال دانشجویی با بیان اشاره به این جمله که "دانشجو، موذن جامعه است"، یاد آور شد: به اعتقاد بنده دانشجو عموم جامعه را به سمتی هدایت میکند که مطلوب و درست است، منتظر اذن گرفتن نیست، خودش اذن می دهد. رفتار و عملکردش در جامعه کُنشی است تا واکنشی، او در جامعه جریانی را ایجاد، مطالباتی را مطرح و بقیه را به آن سمت هدایت میکند. متاسفانه در شرایط فعلی و به خصوص در چند سال اخیر جریان دانشجویی به جریانی "واکنشی" تبدیل شده و منتظر است اتفاق جدیدی رخ دهد تا او واکنش نشان دهد.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در پاسخ به سوالی درباره علت این موضوع و نقش عوامل درونی جنبش دانشجویی و مسائل بیرونی آن در این روند، تصریح کرد: در شرایط فعلی هر دو عامل باعث این موضوع شده است. هم عامل بیرون از جریان دانشجویی یا بهتر بگوییم حاکمیت که نگاهها را نسبت به این جنبش تغییر داده و نقش آن را در جامعه کمرنگ کرده است و هم عواملی در خود جنبش دانشجویی.
صبوری در همین زمینه خاطرنشان کرد: طی سالهای اخیر نگاهی که به جنبش دانشجویی شده بیشتر به عنوان یک عنصر معمولی در جامعه است. اینکه جنبش دانشجویی فقط حرفش را بزند و حضور داشته باشد. به عنوان مثال مجری قوه اجرایی کشور، رئیس جمهور فقط سالی یکبار آن هم در روز 16 آذر یک جلسه مشخص و مناسبتی با دانشجویان برگزار میکند، مانند سایر دیدارهایش با اقشار مختلف کشور، در یک دانشگاه با دانشجویان دیدار میکند.
وی در این زمینه گفت: البته این دیدارها عمدتا مهندسی شده است به طوریکه یک هفته به این روز و جلسه دیدار دانشجویان با رئیس جمهور مانده و دانشجویان و تشکلهای مختلف دانشجویی باید استرس این را داشته باشند که آیا در این جلسه به اندازه چند دقیقه تریبون خواند داشت یا نه؟ و یا مثل سال گذشته این تریبون حذف میشود.
این فعال دانشجویی با اشاره به عدم حضور مسئولان اصلی سایر قوا در بین دانشجویان تصریح کرد: عدم حضور و عدم پاسخگویی مسئولان و روسای سایر قوا به دانشجویان این را به دانشجویان القا میکند که اصلا جایگاهی در سرنوشت کشور ندارند.
**برنامههای 16 آذر دانشگاهها به "استندآپ کمدی" تبدیل شده است
صبوری عامل دیگر پیشرو نبودن جنبش دانشجویی در مسائل جامعه را خود جریان دانشجویی دانست و گفت: اگر برنامه های 16آذر و روز دانشجو که توسط خود دانشجویان در سالهای اخیر را بررسی کنیم، میبینیم این برنامهها از برنامههای جدی، تحلیلی و گفتمانی به برنامههای سطحی، معمولی و "فان" تبدیل شده است. سطحینگری در جریان دانشجویی دیده میشود به طوریکه چند سالی است برنامه های 16 آذر به "استندآپ کمدی" تبدیل شده و مانند روزهای مختلف مانند روز جهانی کودک و... برنامههای مناسبتی برای آن برگزار میشود.
وی در جمع بندی این بخش از سخنان خود گفت: در پیشرو نبودن جنبش دانشجویی در مسائل جامعه هم خود جریان دانشجویی و هم عوامل بیرونی مانند جریان حاکمیت (قوا) و سایر بخشها مانند صدا وسیما مقصرند و جریان دانشجویی را به سمت تبدیل شدن به یک جریان "اخته" و "خنثی" سوق میدهند.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به سوالی درباره اینکه "در مقطعی از تاریخ فعالیت جنبش دانشجویی، دولت حاکم از آن به عنوان پیاده نظام خود استفاده کرد، و استقلال این جنبش تحت شعاع قرار گرفت، آیا در شرایط حاضر جریان دانشجویی از استقلال در قبال دولتها و احزاب سیاسی برخوردار است یا نه"، پاسخ داد : این موضوع را صرف دولت اصلاحات و حتی دولتها نمی دانم. معتقدم؛ دولتها، احزاب وهم سازمان ها و نهادهای مختلف داخل کشور همیشه یکی از مسائلی را که دنبال می کردند حالا برخی کمتر و یا بیشتر، به دنبال تاثیرگذاری و مسئلهسازی برای جنبش دانشجویی بودند.
وی افزود: چیزی که به طور خاص توسط دولتها دنبال شد، ایجاد تشکلهای دانشجویی دولت ساخته بود. در سالهای مختلف یکسری تشکلهای دولت ساخته، دانشگاه ساخته و وزارت علوم ساخته داشتیم که مسئولان وقت ایجاد کرده بودند، قبل از دوران اصلاحات هم این موضوع وجود داشت و حتی بیشتر بود، برخی دولتها در این زمینه موفق هم شدند.
صبوری با بیان اینکه چنین نگاهی به طور خاص از سوی احزاب به دانشجویان وجود داشته و دارد، گفت: برخی احزاب و گروههای سیاسی با درک قدرت تاثیرگذاری دانشجو در مقاطع مختلف در دوران انتخابات یا دیگر مقاطع با تطمیع یا حمایت مالی احزاب به جریان دانشجویی بها میدهند تا ضمن همراهی از تیزی نقدشان نیز در امان باشند.
**دانشجویی که از گروههای سیاسی حمایت میکند نباید مدعی استقلال دانشجویی باشد
وی با یادآوری این نکته که بخش اعظم این موضوع ( پیاده نظام شدن تشکلهای دانشجویی برای احزاب و گروههای سیاسی) به خود تشکل بر میگردد، تصریح کرد: اگر جریان دانشجویی اعلام میکند پیاده نظام و ابزار دست هیچ گروه و جناح سیاسی است اما در ایام انتخابات لیست یک گروه سیاسی مثلا اصولگرایان یا اصلاحطلبان را در خیابان پخش میکند، نمیتواند مدعی شود که تقسیمبندی اصولگرا و اصلاح طلب را قبول ندارد.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی خاطرنشان کرد: وقتی برنامههای یک تشکلی در دانشگاه، همواره بررسی عملکرد اصولگرایان و اصلاح طلبان است. مسئولان و تشکلهای دانشگاه را در همین قالب تقسیمبندی میکند، یا وقتی برنامهای که از طرف مسئولی در دانشگاه دیکته می شود، انجام میدهد، نمی تواند مدعی داشتن استقلال باشد، بلکه پیاده نظام، دولت، دانشگاه و... است.
این فعال دانشجویی با اشاره به عملکرد برخی از تشکلهای دانشجویی در کشور گفت: وقتی یکسال مانده به انتخابات به صورت اتفاقی، فردی که میخواهد در انتخابات شرکت کند به دعوت یک تشکل دانشجویی خاص در دانشگاههای مختلف حضور مییابد به این معنی است که این تشکل پیاده نظام یک جریان سیاسی شده است.
صبوری با بیان اینکه وجه مشترک همه دولتها این است که عملا تشکل دانشجویی و جریان دانشجوی بیتاثیر، کم اثر و درگیر برنامههای حاشیهای باشد،گفت: بستر فضای دانشجویی در دولت مرحوم هاشمی در تاریخ ماندگار شد و دانشجویان را به شدت منفعل میکرد. به طوریکه رهبر انقلاب در آن زمان سخنانی را درباره سیاسی بودن دانشگاه و دانشجو مطرح کردند.
وی با اشاره به تغییر دیدگاه جنبش دانشجویی نسبت به برخی موضوعات و جابجایی خط قرمزهای آن یادآور شد: به دلیل تاثیرپذیری جنبش دانشجویی از احزاب، گروههای سیاسی و دولتها زمانی دولت برای او خط قرمز است، گاهی قوه قضائیه و گاهی ... اما گاهی اوقات همین مراکز در کانون نقد او قرار میگیرند؛ این رویکرد شاید از سوی احزاب چندان با اشکال روبرو نشود اما از تشکلهای دانشجویی پذیرفته نیست که بین دستگاهها خودی و غیر خودی ایجاد کننند. این گونه رفتارها همان نگاه قبیلهای و جناحی است.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی تاکید کرد: خودی برای ما (جریان دانشجویی) آرمانهای انقلاب، حفظ شان و ارزشهایی که برای آن انقلاب کردیم، است. شخصیت خاصی برای ما خودی و غیرخودی نیست.
**تغییر دائمی خط قرمز جریان دانشجویی باعث بیاعتمادی افکار عمومی میشود
صبوری در همین زمینه افزود: اینکه خط قرمز جریان دانشجویی مانند روبان قرمز لحظهای تغییر کند، باعث بیاعتمادی افکار عمومی به جریان دانشجویی خواهد شد. این مسئله هم باز به خود تشکلهای دانشجویی بر میگردد که میخواهند چه برون دادی از خود در فضای سیاسی اجتماعی کشور داشته باشند.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در ادامه این میزگرد در پاسخ به سوالی درباره "دلیل نگاه کاریکاتوری جنبش دانشجویی به مسئله عدالت که بعضا از سوی برخی تشکلهای دانشجویی در سالهای اخیر مشاخد شده است، اینکه شعار عدالت خواهی سر میدهد اما در برخی مصادیق به مواردی ورود میکند که با عدالت فاصله دارد یا پشت افرادی قرار میگیرد که تنها شعار عدالت سر میدهند،" اظهار داشت: برای پاسخ به این سوال باید ابتدا درباره رابطه مسئله عدالت و ولایت صحبت کنیم. اینکه قائل به نسبتی بین این دو مسئله باشیم یا نه؛ یعنی میشود عدالتخواه بود، ولی ولایت مدار نبود. میشود ولایتمدار بود ولی عدالتخواه نبود. دو نگاه به مسئله ولایت و عدالت در حال حاضر وجود دارد که به عنوان دو آسیب به شدت خطرناک بعضا در تصورهای دانشجویی، فضای جامعه و رسانهها مطرح میشود.
وی در توضیح این مطلب گفت: یک اینکه هر نوع نقدی را درباره مسائل جامعه با یک واسطه یا چند واسطه به رهبری نسبت دهیم. یعنی نقد رئیس دانشگاه را با 5 واسطه یا 6 واسطه به رهبری نسبت داده و آن را نقد رهبری قلمداد کنیم. مثال رئیس دانشگاه شاید خندهدار باشد ولی هرچه واسطهها کمتر میشود، این موضوع عینیتر میشود. در این دیدگاه نمیتوان حتی رئیس جمهور را هم نقد کرد. یعنی یک نگاه خطی بین همه مسئولین، همه ارکان نظام و کشور با رهبری جامعه درست کردند و با همین نگاه همه نقدها را تخطئه کردند تاهر نقد و انتقادی که به هر مسئولی صورت میگیرد، تخطئه شود.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی با اشاره به دیدگاه دوم در این زمینه خاطرنشان کرد: نگاه خطرناک دیگری که الان خیلی بروز عینی و بازار گرمی دارد این است که تمامی اتفاقات، ایرادات و ضعفهای داخل کشور و نظام را باز هم با چند واسطه کمتر یا بیشتر به رهبری برسانید. یعنی اگر در سیستم دولت هم اشکالی ایجاد میشود رهبری باید پاسخگوی این مسئله باشد. در نهادهای انتصابی حتی در رسانه ملی که رهبری یکی از منتقدین جدی رسانه ملی هم هست این جریان به یک شکل مسئله را به رهبری ربط میدهد. به خاطر منافع شخصی خود و بازار گرمی خودش همه چیز را به رهبری وصل میکند.
وی تصریح کرد: این دو نگاه متاسفانه در این زمینه وجود دارد، هر کدام رسانهها و تریبونهای مختلفی دارند و دیدگاه خود را در این زمینه در جامعه طرح میکنند. هر دو آسیب خطرناک و جدی دارند و مانع هر نوع اصلاحی در داخل کشور میشود. یعنی شما هر مسئله ای را بخواهید اصلاح کنید تا زمانی که با این دو نگاه روبرو هستید جلوی هر اصلاحی گرفته میشود.
**در مسئله عدالتخواهی با یک نگاه کاملا کاریکاتوری مواجهیم
صبوری با بیان اینکه عدالتخواهی منهای ولایت و ولایت منهای عدالتخواهی هر دو خطرناک و انحراف است، تصریح کرد: ولایتمداری بدون عدالتخواهی و عدالتخواهی بدون ولایت دروغ است. وقتی رهبری در مقطعی میفرمایند، سرآغاز مسائل بلند کشور مسئله عدالت است، میبینید همان آقایان در روزنامههایشان همچنان درگیر دعوای اصولگرایی و اصلاحطلبی هستند.
وی افزود: عدالتخواهی کاریکاتوری یکی از مسائل جدی است که در مسئله عدالتخواهی و استکبارستیزی بحث مفصلی دارد. در مسئله عدالتخواهی به طور خاص با یک نگاه کاملا کاریکاتوری مواجهیم. در مقطعی عدالتخواهی را مسخره میکردند و برچسب میزدند حتی واژه عدالتخواهی را در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 مسخره میکردند. اصلا اسمی از عدالتخواهی نمیآوردند و دعوای دیگری بود. ولی الان بازار عدالتخواهی گرم شده حرف از عدالتخواهی میزنند، ولی نگاه کاریکاتوری نسبت به عدالتخواهی ارائه میدهند.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی با اشاره به رویکرد برخی گروههای سیاسی نسبت به مسئله عدالت گفت: اگر عدالتخواهی را قبول ندارید و قائل به نگاه گذشته هستید، حداقل با واژه عدالت بازی نکنید.این واژه عدالت را به وسیله ابزار و رسانههایی که دارید به قهقرا نبرید. شاه کلید رهبری یک دهه در تمام سخنرانیهایشان واژه عدالت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و اشرافیت و آقازاگی بود. وقتی بررسی میکنید و رسانههای حضرات را میبینید به همه صحبتهای رهبری پرداخته شده است الا مسئله عدالت. یعنی رهبری را هم سانسور میکنند. رهبری در سخنانی اصول عدالتخواهی را معرفی میکنند اما رسانههای این جریانها بدون اینکه اشارهای به مهمترین پیام آقا در مسئله عدالت داشته باشند که پیام 6 آبان 88 است، دنبال بگو مگوهای سیاسی هستند.
وی تصریح کرد: نگاه کاریکاتوری به مسئله عدالت در هر دو دیدگاه و روند وجود دارد، چه جریانی که با این استدلال غلط که اگر مسئله عدالت را مطرح کنیم، ولایت آسیب میبیند و تضعیف میشود قائل به عدالت نیست و چه دیدگاهی که به دنبال تحقق عدالت خواهی بدون ولایت است.
** منظومه فکری ما در عدالتخواهی برگرفته از حضرت امام(ره) و رهبری است
وی یاداور شد: در تعریف از مسئله عدالت باید جنبش دانشجویی را بازتعریف کنیم. اینکه مبنای عدالتخواهی جنبش دانشجویی باید چه چیزی باشد؛ اگر عدالتخواهی را از پیام رهبری در سال 81 گرفته باشیم و مستقیما در تأیید و رد آن پیام، باید پرچم عدالتخواهی را بلند کنیم. قطعا معنای عدالتخواهی و منظومه فکری ما در عدالتخواهی برگرفته از منظومه فکری حضرت امام(ره) و رهبری باید باشد؛ چون نسبتهای مختلفی بین ولایت، عدالت و یا مصلحت وجود دارد.
دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی تصریح کرد: در نسبت عدالت و مصلحت فقط به این جمله رهبر انقلاب اشاره میکنم که بزرگترین مصلحت عدالت است و هیچ مصلحتی بالاتر از عدالت وجود ندارد.
میزگرد|دبیر دفتر تحکیم: سطحی شدن پیشتازی را از جنبش دانشجویی گرفته است
علی دهقان، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی(دفتر تحکیم وحدت)، در ابتدای این نشست در پاسخ به اولین سوال این نشست مبنی بر اینکه "بسیاری از کارشناسان و متخصصان امر معتقدند جنبش دانشجویی در شرایط فعلی مانند گذشتههای دور دیگر نقش پیشرو (آوانگاردی) در جامعه نداشته و مانند قبل نمیتواند نقش ایفا کند"، اظهار داشت: پیشرو بودن یا نبودن جریان دانشجویی را باید در فضای جامعه و دانشگاه تفکیک کنیم. در فضای دانشگاه اگر پارامترهای اثرگذاری که توسط وزارت علوم و مجموعه دانشگاه که ذیل دولت است را کنار بگذاریم، به نظرم اثرگذرا بوده و پیشرویی خود را داشته، البته این موضوع در دانشگاهها و تشکلها به طور نسبی است.
وی با بیان اینکه ابتدا باید مشخص کنیم پیشرویی جریان دانشجویی را در چه میبینیم، افزود: به نظر من پرداختن به مسائل اصلی و اساسی جامعه از سوی جریان دانشجویی میتواند میزان پیشرویی و آوانگاردی او را در جامعه مشخص کند. در دورههای گذشته به دلیل همراهی جریان دانشجویی با مطالبات مردمی و دغدغههای آنها تا حدی از اثرگذاری و پیشرویی در جامعه برخوردار بود اما طی سالهای اخیر به خصوص در دولت روحانی این جریان با مسائل جدیدی روبرو شد که با وجود اینکه دغدغهها و مشکلات مردم به دلالی مختلف افزایش یافت اما میتوان گفت در حال حاضر چندان اثرگذار و پیشرو نیست.
**جنبش دانشجویی در دانشگاه پیشتاز است و در جامعه کماثر
وی فضای رسانهای جدید را بیتاثیر در فعالیت جریان دانشجویی ندانست و افزود: به جریان دانشجویی در فضای رسانهای چندان میدان داده نشد البته جریان دانشجویی نیز نتوانست به با ابزار و فضای رسانهای جدیدی که به تازگی در عرصه سیاست کشور بروز و ظهور یافته به خوبی ارتباط برقرار کند؛ لذا نتواست در این شرایط موضوعات و دیدگاههای خود را برای مردم تبیین کند.
دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) نقش دولتها را در کمرنگ کردن فعالیتها و اثر جریان دانشجویی تاثیرگذار خواند و یادآور شد: به طور طبیعی دولتها، نمیخواهند جریان دانشجویی فعال باشد، نقد و مطالبه کنند اما به نظرم اولین ضربهای که دانشجویان در این زمینه از دولتها دریافت کردند، زمان مرحوم هاشمی بود. ضربهای که دانشجویان از فضای خفقان و به اصطلاح گازانبری آن دوران برای به حداقل رساندن سطح فعالیت جریانهای دانشجویی در کشور دریافت کردند و سیاست ایجاد تشکلهای دانشجویی دولتی دریافت کردند، بر اثرگذاری و پیشرو نبودن جریان دانشجویی تا مدتها اثرگذار بود.
وی گفت: در دوران اصلاحات شاهد گره خوردن جریان دانشجویی با جریان قدرت بودیم که این اتفاق به اعتماد مردم و بدنه جامعه نسبت به جریان دانشجویی ضربه زد و تاحدی پیشرو بودن را از آن گرفت.
این فعال دانشجویی رویکار آمدن دولت احمدینژاد را اولین تجربه جریان دانشجویی انقلابی برای انجام کار ایجابی در کشور دانست و گفت: جریان دانشجویی انقلابی در آن دوران به دلیل کم تجربگی نتوانست از فرصت موجود به خوبی استفاده کند. شاید دولت نهم و دهم اولین تجربه تشکلهای انقلابی برای کار ایجابی بود. قبل از آن در دولت مرحوم هاشمی و اصلاحات این جریان تا حد زیادی منتقد دولت است و فضای ذهنی ما نسبت به این مسئله متفاوت بود. البته در این دولت هم شاهد سنگاندازی در مسیر تشکلهای دانشجویی حتی گاها شدیدتر از قبل بودیم اما به هر حال این وضعیت نیز باعث شد جریان دانشجویی در در زمان آقای احمدینژاد نیز نتوانست آوانگاردی و پیشرو بودن خود را به خوبی به نمایش بگذارد.
وی با اشاره به وضعیت جریان دانشجویی از نظر پیشرویی در دولت فعلی گفت: فضای فعلی حاکم بر جریانهای دانشجویی با برخی تفاوتها مانند زمان مرحوم هاشمی است با برخی تفاوتها است. مسئله اصلی موجود وضعیت رکوردی است که توسط دولت و وزارت علوم در دانشگاهها ایجاد شده و این موضوع بر پیشرویی و آوانگاردی جریان دانشجویی تاثیر گذاشته است.
**جنبش دانشجویی در شرایط فعلی در رکود قرار دارد
دهقان افزود: مسئله دیگری که امروز گریبانگیر جریان دانشجویی شده، سطحی شدن جریان دانشجوی است که دلایل متعددی دارد. نسل فعلی به خصوص در بدنه دانشجویی سطحینگر شده و عمیق به مسائل نمی پردازند. این نقد به نسل فعلی ما و نسل فعلی جریان دانشجویی وارد است که در حال رفع کردن آن هستیم
این فعال دانشجویی با انتقاد از برخی رفتارهای جریان دانشجویی گفت: تشخیص اولویتها یکی از مسائلی است که جریان دانشجویی گاها گرفتار آن شده و در اولویتها؛ اصلی و فرعیکردن مسئله دچار اشتباه میشود و باعث میشود آن پیشرویی را نداشته باشد. هر کدام از این دلایل در هر دوره نقش بیشتری داشته و باعث شده جبش دانشجویی چندان در فضای جامعه پیشرو نباشد اما در فضای دانشگاه هر چند برخی مسائل از سوی دانشگاه و دولت ایجاد میشود اما با توجه به شرایط موجود شرایط بهتری را دارد.
**سطحی شدن گریبانگیر جریان دانشجویی امروز شده است
دهقان در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به سوالی درباره اینکه "در مقطعی از تاریخ فعالیت جنبش دانشجویی، دولت حاکم از آن به عنوان پیاده نظام خود استفاده کرد، و استقلال این جنبش تحت شعاع قرار گرفت، آیا در شرایط حاضر جریان دانشجویی از استقلال در قبال دولتها و احزاب سیاسی برخوردار است یا نه"، اظهار داشت: برای پاسخ به این سوال اول باید مشخص کنیم تعریف ما از پیاده نظام چیست. وقتی از پیاده نظام احزاب صحبت میکنیم؛ یعنی یک ارتباط معنادار مقطعی یا مستمر بین جریان خاص سیاسی یا کانونهای قدرت و ثروت با تشکل دانشجویی وجود داشته باشد. دیگر اینکه وقتی از جریان دانشجویی صحبت میکنیم منظورمان جریان دانشجویی و تشکلهای دانشجویی اصیل باشد. البته اصالت نه از نظر تاریخی بلکه از لحاظ داشتن اساسنامه، مرام نامه و آرمان است. با این حساب تشکلهای قارچی و تشکلهای دولت ساخته از این منظومه خارج میشود.
وی با بیان اینکه مبنای تشکلهای دانشجوی اصیل مشخص است، گفت: مرام و اساس کار در تشکلهای دانشجویی اصیل، اسلام و خدمت به مردم است. اینکه کمک کنند جمهوری اسلامی در ریل اصلی حرکت کند. طبیعتا تشکلهای دانشجویی نسبت به احزاب، دولت یا دستگاههای دیگر کُنشگری دارد.کنش تشکل دانشجویی در قبال احزاب، دولت یا دستگاها گاهی مواقع تعبیر به این میشود که فلان تشکل پیاده نظام احزاب شده و گاهی برعکس، به نظرم در این زمینه افراط و تفریط شده است.
دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) افزود: گاهی میبینیم تشکل دانشجویی رسما از یک کاندیدای ریاست جمهوری حمایت میکند. بنده مطلقا این را قبول ندارم، نمیتوان اسم آن را تشکل دانشجویی گذاشت.
وی با اشاره به نسبت جریان دانشجویی با احزاب و جریانهای سیاسی گفت: اگر فرض را بر تقسیمبندی جریان دانشجویی انقلابی و جریانهای دانشجویی وابسته به اصلاحطلبان بگذاریم، جریان دانشجویی اصلاحطلب به طور کلی ذیل تفکرات رهبران سیاسی اصلاح طلب قرار داشته و چون معمولا ممزوج با بحث قدرت و دریافت امکانات مالی شده به نظرم اصالت و استقلال ندارد. معتقدم تشکلهای دانشجویی انقلابی هیچ وقت پیاده نظام احزاب نبوده و صرف دعوت کردن از برخی افراد و شخصیتها در برهههای مختلف در دانشگاهها به معنای اینکه از آن تفکر و شخص حمایت میکند، نبوده است.
این فعال دانشجویی در پاسخ به سوالی مبنی بر "دلیل نگاه کاریکاتوری جنبش دانشجویی به مسئله عدالت که بعضا از سوی برخی تشکلهای دانشجویی در سالهای اخیر مشاخد شده است، اینکه شعار عدالت خواهی سر میدهد اما در برخی مصادیق به مواردی ورود میکند که با عدالت فاصله دارد یا پشت افرادی قرار میگیرد که تنها شعار عدالت سر میدهند،" اظهار داشت: نکته اول در مورد بحث عدالت مسئله افراط و تفریط است. یکی از مضرات هر مفهومی ارتباط آن با مفهوم افراط و تفریط است. در خصوص بحث عدالتخواهی نیز موضوع مهم این است که عدالتخواهی به دور از افراط و تفریط باشد.
وی با بیان اینکه برای اینکه عدالت محقق شود باید سناریوی عدالتخواهی داشته باشیم، یاد آور شد: من چند تعبیر استفاده میکنم، "عدالتخواهها" و "عدالتخواهیهایی" که باب شده، در حال حاضر بازار عدالتخواهی داغ شده، برخی عدالتخواهان "سطحی"، "فانتزی" و "مصداقی" هستند، برخی عدالتخواهی "پراگماتیستی" و یک سری عدالتخواهی "رادیکالیستی" که همه اینها خارج از فضا و پارادایم عدالت فکر و حرکت میکنند اما میخواهند برچسب عدالت را همراه خودشان داشته باشند.
دهقان با اشاره به اینکه طبیعتا در فضای دانشجویی و تشکلهایی وجود دارند که این کار را انجام میدهند، تصریح کرد: نسبت عدالتخواهی باید با مسئله ولایت و ولایتپذیری مشخص شود. موضوع بعدی محدود کردن عدالت و گستره عدالتخواهی است. باید متوجه باشیم وقتی میخواهیم به موضوع عدالت بپردازیم و کلا مسائل و مشکلاتی که در فضای کشور وجود دارد را با رویکرد عدالتخواهانه عقلانی حل و رفع کنیم.
دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی(دفتر تحکیم وحدت) با اشاره به نسبت مصلحت و عدالت گفت: طبیعتا وقتی می خواهیم در فضای کشور حرکت و اقدامی انجام دهیم، مصلحتها هم نقش دارند اما نباید فراموش کنیم که مصلحت نباید بر منظومه فکری قالب شود و اینکه کلا بخواهیم به عنوان یک تشکل دانشجویی و جنبش دانشجویی مصلحت را فرض بگذاریم و براساس آن اقدامات خود را انجام دهیم اما قطعا در مجموعه اقداماتی که انجام میدهیم باید مسئله مصلحت را در نظر بگیریم.
**مرز عدالت و مصلحت باید مشخص شود
وی یاداور شد: مطالعه سیره امیرالمومنین و نهج البلاغه است به انسان میآموزد، چطور مرز مصلحت و عدالت در مشی و رفتارشان دیده شود. اگر به دنبال عدالتخواهی هستیم باید در اقدامات و موضعگیریها به دنبال امیدوار کردن مردم نسبت به جمهوری اسلامی باشیم، عدالتخواهی برای کارآمدتر شدن نظام اسلامی است و نباید منجر به سوءاستفاده دشمنان برای ناامید کردن مردم شود.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: یکی از راهها برای تخریب یک مفهوم، تعدد و تکثیر تعاریف آن مفهوم است. اگر هرکسی از عدالت مفهومی ارائه کند و چارچوب و مبنای کار را درنظر نگیرد قطعا ظلم و خیانت به عدالت و عدالتخواهی کرده است. آن براندازی که از عدالت صحبت میکند، دنبال پشتوانه فکری هست. باید مرز عدالت و عدالتخواهی را روشن کرد، این موضوع بسیار اهمیت دارد. نباید گذاشت مفهوم عدالتخواهی توسط گروهها و جریاناتی که به اسم عدالتخواهی دنبال جایگاه برای خود هستند، تخریب شود.
**وظایف جنبش دانشجویی در شرایط فعلی
دهقان در بخش پایانی این نشست با اشاره به وظایف جنبش و تشکلهای دانشجویی در این دوران گفت: در حال حاضر جنبش دانشجویی باید اولویتهای اصلی خود را تعیین کند. به دور از هر گونه نگاه اشتباه، رقابتهای منفی و نگاههای نادرست نسبت به رفع مسائل جامعه ذیل منظومه جمهوری اسلامی اقدام و فعالیت میکند. نقدها و اشتباهات مجموعه مدیریتی کشور را بپذیریم و برای حل انها نقشآفرینی کنیم.
وی با بیان بالاخره در نظام جمهوری اسلامی اشکالات و خطاهایی وجود دارد،گفت:با این وجود باید خوشحال باشیم نظام جمهوریاسلامی شکل گرفته و بعد از 40 سال این خطاها را خودمان متوجه شدیم. با افتخار در فضای فعلی جمهوری اسلامی فعالیت کنیم و برای حل مشکلات کمک کنیم. با رشدی که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی بعد از40 سال داشته، میشود به داشته افتخار کرد. امیدوارم همین اتفاق برای جریان و تشکلهای دانشجویی رخ دهد و بتوانیم با برطرف کردن نواقص و انتقاداتی که به جمعیت دانشجویی وارد است، نقشآفرینی بیشتری داشته باشیم و بتوانیم اثرگذاری بهتری در فضای جامعه و فضای مدیریتی کشور داشته باشیم.
انتهای پیام/