رادیو رقابت سختی با رسانههای نوین دارد
باورش کمی سخت است؛ در روزهایی که چند رسانهایها در قله محبوبیت هستند، رسانه کلاسیک رادیو در رقابتی نابرابر، هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد و به حیات خود ادامه میدهد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، باورش کمی سخت است؛ در روزهایی که چند رسانهایها در قله محبوبیت هستند، رسانه کلاسیک رادیو در رقابتی نابرابر، هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد و به حیات خود ادامه میدهد. یکی از سرمایههای مهم رادیو در ادامه این رقابت و دوامآوری، مجریان و گویندگانی است که به این رسانه دوستداشتنی وفادار ماندهاند. یکی از این چهرههای معروف رادیویی به خصوص برای طرفداران ورزش، مسعود اسکویی است. اسکویی که بیش از نیم قرن است در رادیو مهمترین رخدادهای ورزشی را گزارش کرده است، در گفتوگو با «جوان» از ارتباط این رسانه با مخاطبانش میگوید.
آقای اسکویی، رادیو سعی میکند رسانه متفاوتی باشد، اما از نظر تکنولوژیک دستهایش بسته است، این محدودیتها، برای برنامهسازی دردسرساز نیست؟
امروز شبکههای مختلف رادیویی وجود دارد که برای سلیقههای مختلف، برنامههای گوناگونی تولید میکنند، اما باید دقت کرد مسئلهای که وظیفه ما را در این میان سنگینتر میکند آن است که به نحو جدی و کاملاً پرقدرتتر از قبل به فعالیت رادیویی خود ادامه بدهیم. مثلاً در رادیو ورزش اگر تلاش کافی صورت نگیرد، ممکن است مخاطبان ما جذب سایر شبکهها شوند.
وقتی پای رسانههای جدید به میان میآید این رقابت سختتر نمیشود؟
در حقیقت به نحو شایستهای باید فضاسازیهای لازم را از طریق رادیو برای مخاطبان انجام داد تا آنها به نحو قابل قبولی با ما همراه شوند. امروزه رسانههای نوینی پا به عرصه حضور گذاشتهاند و رقابت بین رسانهای بیشتر از زمان قبل است. به موازات این تحول شاهد توسعه بخشهای مختلف فنی نیز هستیم که در نهایت ما را به سمتی میبرد که با دقت بیشتری وظیفه سنگین خود را ادا کنیم.
نکته جالب این است که رادیوییها بیشتر از سایر رسانهها با هم احساس یک خانواده بودن دارند و همین باعث میشود ادامه فعالیت در رادیو را بر دیگر رسانهها ترجیح دهند!
دوستیها در این رسانه بسیار ماندگار است. مثلاً من با مرحوم اینانلو نزدیک به 40 سال آشنا بودم. این رابطه بر اساس دوستی صمیمانه بود و هیچوقت چیزی جز این میان ما مطرح نشد. وقتی که مرحوم اینانلو فوت کرد احساس کردم پشتم خالی شد و این اتفاق تلخ برای من بسیار دردناک بود. این حس زمانی تشدید شد که آن مرحوم، بنده را به عنوان وصی خود معرفی کرد و من هم سعی بر آن داشتم تا به نحو شایستهای دوستی را در حق ایشان اجابت کنم، به نحوی که در قطعه نامآوران برای او محلی را تهیه کردم، اما بر اساس وصیتی که برای دفن در کنار والدینش داشت پیکر او به بوئین زهرا انتقال داده شد.
از سال 45 که وارد رادیو شدید، حتماً خاطرات تلخ و شیرین زیادی از اجرا دارید، تلخترین خاطره رسانهایتان به چه اتفاقی باز میگردد؟
زمانی که تختی به رحمت خدا رفت، متن فیلم مربوط به فوت ایشان را بنده خواندم و تمام جملات را با اشک و گریه قرائت کردم. این اتفاق تلخترین اتفاق کاریام بود. بعد از گذشت این همه سال هیچ وقت آن لحظات را فراموش نمیکنم.
اگر مثل مجلات زرد بخواهیم شادترین خاطرهتان را تعریف کنید، چه خاطرهای به ذهنتان میرسد؟
زمانی که بعد از سالها، امیدها برای صعود تیم ملی فوتبال کشورمان به جام جهانی 1998 فرانسه بیش از هر زمانی افزایش یافت، هیجان فراوانی تمام اهالی ورزشی رادیو را فرا گرفته بود. یادم هست زمانی که در بازی برگشت و تاریخی ایران- استرالیا وقتی که هفت دقیقه وقت اضافه بازی از سوی ساندروپول داور بازی اعلام شد واقعاً به سختی میتوانستیم در استودیو حضور داشته باشیم و تصور شادی هموطنان و غرور ملی که از نتیجه آن بازی برای کشورمان رقم میخورد از جلوی چشممان نمیرفت.
هنرمندانی که مردم سالها با آنها در ارتباط بودهاند، حتی تصور بازنشستگیشان برای مخاطب سخت است، چطور میتوان هم از تجربه پیشکسوتان و هم از نیروی جوانی در رسانهای مانند رادیو استفاده کرد؟
در زمان مدیریت فعلی معاونت صدای رسانه ملی توجه خاصی به پیشکسوتان شده و برای این افراد ارزش خاصی قائل میشوند. به طور کلی پیشکسوتان طی دوران کاری خود، به کوله باری از تجربه دست پیدا میکنند که بسیار ارزشمند است، مثلاً فردی که 50 سال به فعالیتهای مختلف پرداخته است باید حتماً این اندوخته گرانبها را به نسل جدید منتقل کند.
چقدر انتقال تجربیات میان نسل قدیم رادیو و نسل جوان مجریان رادیو باعث تداوم حضور این رسانه میشود؟
بنده سالها در داخل و خارج از کشور تجربیات متنوعی در زمینه فعالیت کاری خود دارم که این دانستهها برای جوانها میتواند پاسخگوی بسیاری از پرسشها باشد. جوانهای علاقهمند نیز باید در این زمینه دائماً پویا و پرسشگر و به دنبال کسب اطلاعات بیشتر باشند.
ششمین اجلاس جهانی صدا و جشنواره بینالمللی رادیو به میزبانی صداوسیما برگزار میشود، این ارتباطات بینالمللی چقدر میتواند به زنده ماندن و بهروز بودن رادیو کمک کند؟
جشنواره بینالمللی رادیو اقدامی بسیار مؤثر برای رادیو است که برپایی آن میتواند نتایج بسیار درخشانی برای این رسانه، علاقهمندان و برنامهسازان به همراه داشته باشد، اما باید توجه داشت که در این رویداد مهم اگر قصد مقایسه مستقیم برنامههای داخلی با سایر کشورها را داشتهایم شاید نیازمند برنامهریزی بیشتر بود. میتوان بر اساس شرایطی که وجود دارد اقدامات مناسب را انجام داد، به نحوی که رقابت برنامهسازان داخلی را بیشتر و به صورت کاملاً تخصصی مورد ارزیابی قرار داد. مثلاً برنامههای رادیویی ورزشی در بخش ورزشی، سلامت در بخش سلامت و سایر بخشها نیز در بخشهای تفکیکی مربوط به خودشان مورد ارزیابی قرار بگیرد، زیرا گویندهای که در حال اجرای یک برنامه با مضامین حوزه سلامت است، به خاطر شکل محتوای ارائه شده قطعاً با فردی که در زمینه ورزشی در حال اجراست تفاوتهای بسیار زیادی دارد.
در خصوص برنامهسازی در رادیو چطور میشود از کشور خارجی ایدهای برای تولید برنامه گرفت؟
باید توجه داشت که برنامهسازی در کشورهای خارجی با کشور ما از جنبههای مختلف متفاوت است، به عنوان مثال نوع خطوط قرمز در همه کشورها با یکدیگر تفاوت دارد، اما به لحاظ جنبههای تولید برنامه میتوان به تکنیکهای فنی و امکانات لازمی که در اختیار گزارشگر قرار میدهند بیشتر دقت کرد. ما باید یافتههای جدید فنی را به نحو شایستهای از سایر کشورها شناسایی و سپس آن را منتقل کنیم، زیرا پیشرفت علم و دانش هر لحظه در حال توسعه است و باید در این زمینه کاملاً بهروز بود.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/