سبک بازی در شورای شهر اهواز؛ منچ یا شطرنج؟
شورای شهر اهواز این روزها درگیر موضوع ابهام برانگیز رفتن یا نرفتن شهردار اهواز است که این موضوع مورد انتقاد برخی کارشناسان و اصحاب رسانه قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، دانشجویی را تصور کنید که تمام روزهای یک ترم تحصیلی را مشغول سرگرمی، دوستان، فضای مجازی و فعالیت های جانبی بوده(تصور سختی نیست و مصادیق آن همه جا هستند) او در آن هنگام احتمالاً فکر میکرده در حال فعالیت مهم یا حداقل پر لذتی است و زمان را می گذرانده.
همین دانشجو اما از دو سه روز قبل از امتحان پایان ترم درسی که در آن ضعف دارد تقریبا به هم می ریزد تلاش می کند کاری کند، دچار استرس هم می شود، کاهش تمرکز و نگرانی از نتیجه هم به حالات او اضافه می شود نهایتاً روند پشیمانی اش تا چند روز پس از امتحان و خراب کردن آن و گرفتن تصمیماتی برای ترم بعد ادامه خواهد داشت... آری پشیمانی!
برای اینکه بتوانیم کارهای درست انجام دهیم، تصمیمات درست بگیریم و احیاناً کمتر پشیمان شویم مولفه های زیادی وجود دارد اما شاید یک راهکار بسیار مهم آن را بتوان "پیشبینی مبتنی" بر شواهد دانست که البته کار پیچیده ای است و نیازمند تدبر و اندیشه است.
این پیچیدگی هنگامی که میخواهیم تصمیم های جمعی بگیریم طبیعتا، بیشتر نیز خواهد بود. تصور کنید شما عضو جمع 13 نفره شورای شهر اهواز هستید حالا باید تصمیمهایی بگیرید برای انتخاب شهردار، تصویب بودجه شهرداری، مصوبات مربوط به مدیریت شهرداری، عزل شهردار رایزنیهای مربوط به حوزه مدیریت شهری و ... حال چگونه باید عمل کرد؟
برای تصور بهتر، دو بازی شطرنج و منچ را در نظر بگیرید. در منچ هیجان لحظهای با کمی شانس و اقبال حاکم است اساساً شما چیزی را پیشبینی نمیکنید شما فقط به اندازه همان عددی را که در تاس برایتان آمده است جلو می روید حالا یا میشود و یا نمیشود.
این را مقایسه کنید با شطرنج که تمام آن در سکوت، تمرکز، پیشبینی وضعیتها، حدس زدن حرکت های بعدی رقیب، یافتن نقاط ضعف و قوت خود و رقیب و تعریف اولویت برای استفاده از اختیارات، گزینه ها و مهره ها خلاصه میشود، شما همچنان عضو شورای شهر هستید و میز شطرنج پیچیده اهواز، مدیریت شهری و شهردار آن مقابل شماست آیا با روش "منچ" و براساس احتمال و شانس و آزمون و خطا می توان نتیجه گرفت؟
آیا میتوان بدون در نظر گرفتن حرکت بعد صرفاً از یک گزینه استفاده کنیم مثلا آیا می توان گفت چون شهردار کاملاً توصیه ها و حرف های ما توجه نمیکند و احیاناً افرادی که برای انتصاب به او معرفی میکنیم را نصب نمیکند باید او را عزل، بازنشسته، خسته، بی انگیزه و یا مجبور به رفتن کنیم؟
گام بعد چه خواهد بود گزینه بهتری سراغ داریم؟ وضعیت شورا بهتر خواهد شد؟ با شهردار بعدی انسجام داخلی ما وضعیت بهتری خواهد گرفت یا بازهم همین خواهیم بود که هستیم؟ به اینها فکر کردهایم؟
فکر کرده ایم کاری کنیم بعداً کمتر پشیمان شویم؟ آیا فکر کردهایم که فرد قوی تری را سراغ داریم آیا شهرهای بزرگ این کشور را از نظر میزان ثبات مدیریت شهری بررسی کرده ایم؟ تهران(12سال)، اصفهان (14سال)، تبریز (8سال) و مشهد (6 سال).
البته ما در استانی زندگی می کنیم که پل های بزرگ در خیابان های اصلی مان میسازیم بعداً می فهمیم ضروری نبوده و می توان و اساساً "باید" آنها را برداشت لذا به برخی مدیران، تصمیم گیران و شورائیان نمیتوان زیاده خرده گرفت، آنها اغلب بر اساس حس و حال امروزشان تصمیم میگیرند و برای فردا همان فردا اصطلاحا اگر بودند، اگر آمد و اگر شد تدبیر میکنند.
آن دانشجوی سرخوش روزهای طول ترم آن عضو شورای سرخوش پشت تریبون، آن بازیکن منچ که در تاس 6 آورده است اگر یک بار حس و حال زمان مشاهده نتیجه عملکرد و شرمندگی مقابل همقطاران و حامیان خود را تصور می کرد به شکل دیگری عمل میکرد.
حال اگر در هنگام تصمیم گیری فردای حقیقی یعنی قیامت را در نظر بگیریم حتما تصمیمهای بهتری خواهیم گرفت، بستگی به سبک بازی ما دارد.
یادداشت از مجید منادی
انتهای پیام/ش