یادداشت تسنیم| ترکیه و پیچیدگیهای شرق فرات
حمله گسترده و پر سر و صدا به شرق فرات٬ حتی اگر پیروزیهای نظامی مهمی عاید ترکیه کند، اما از منظر افکار عمومی٬ رسانهها و نظام بینالملل٬ چندان به نفع آنکارا نخواهد بود و بنابراین انتظار میرود عملیات٬ ضربتی و محدود باشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ، این روزها در ترکیه و به ویژه در رسانهها و محافل سیاسی این کشور٬ موضوع احتمال حمله ارتش ترکیه به شرق فرات٬ حتی از موضوع رقابتهای انتخاباتی احزاب ترکیه پر رنگتر شده است.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه در هفتههای اخیر بارها تهدید کرده که به منظور مبارزه با تروریسم و رفع خطراتی که علیه تهدید امنیت ملی کشورش وجود دارد٬ به شرق فرات حمله ور خواهد شد.
یکی از عمدهترین و جدیترین مشکلات کردها در شرق فرات٬ این است که در حال حاضر گروههای سیاسی و نظامی وابسته به پ.ک.ک در این مناطق به شکل کامل قدرت را در دست گرفتهاند و از آنجایی که سرنوشت آنها با سرنوشت مذاکرات ترکیه و پ.ک.ک گره خورده و نام پ.ک.ک در لیست بینالمللی ترور قرار گرفته است٬ شانس چندانی برای کسب حمایتهای بینالمللی ندارند٬ اگر حمله صورت بگیرد٬ فقط میتوانند به مواضع رسانهای سیاستمداران اروپایی دل خوش کنند.
اظهارات جیمز جفری نماینده ویژه دونالد ترامپ در سوریه٬ به طور شفاف به این مساله اشاره میکند که همکاری آمریکا با کردها در شمال سوریه موقتی است.
در مورد موانع و پیچیدگیهای پرونده شرق فرات برای ترکیه میتوان به شکل اختصاری و کوتاه به دو مورد آن اشاره کرد: بدون تردید بزرگترین چالش و مانع در برابر ورود ارتش ترکیه به مناطق کردنشین شرق فرات در شمال سوریه٬ حضور نیروهای آمریکایی و قرارگاههای کوچک و بزرگ زمینی و هوایی آنهاست.
ورود بدون هماهنگی ارتش ترکیه به شرق فرات٬ بسیار دور از تصور و بعید است. چراکه ترکیه نمیخواهد به هیچ وجه حتی به قیمت رفع تهدید حضور پ.ک.ک در شمال سوریه٬ به آسانی در مقابل آمریکا قرار بگیرد. ترکیه در ماههای اخیر به ویژه پس از مقطع آزادی کشیش آندره برانسون٬ بارها نشان داده که حفظ رابطه با آمریکا برایش مهم است.
اگرچه رجب طیب اردوغان در سخنرانیهای خود در میادین و خیابانهای ترکیه بارها به تندی از آمریکا انتقاد میکند٬ اما به وضوح میتوان دید که رسانههای نزدیک به آکپارتی حتی گفتوگوی کوتاه اردوغان در یک نشست بینالمللی با دونالد ترامپ را به عنوان یک رویداد مهم برجسته میکنند و این نشان میدهد که ترکیه به دنبال آن است که در حوزه داخلی و به ویژه در جهان اسلام تا حد زیادی خود را به عنوان یک کشور دارای گفتمان اسلامی و ضد آمریکایی نشان دهد، اما در میدان عمل و در حوزه دیپلماسی٬ همواره تلاش میکند در کنار آمریکا بایستد.
اگرچه در پرونده سوریه و در چند سال اخیر در جریان همکاری ترکیه با ایران و روسیه در مذاکرات آستانه٬ ترکیه تا حدودی از آمریکا فاصله گرفته است٬ اما منافع درازمدت و عضویت ترکیه در ناتو در کنار بسیاری از دلایل اقتصادی دیگر٬ حکومت برآمده از حزب عدالت و توسعه را وادار میکند که رابطه با آمریکا را حفظ کند. به همین دلیل ترکیه به این نیاز دارد که برای ورود به شرق فرات حتماً با آمریکا هماهنگ شود.
یکی دیگر از چالشهای مهم ترکیه در حمله به شرق فرات٬ بازتاب بینالمللی و رسانهای این رویداد و بهرهبرداری سیاسی از آن است.
اتحادیه ارپا همواره نشان داده که در بحث قومیتها٬ انتقاداتی از ترکیه دارد و همچنان که در جریان حمله داعش به کوبانی شاهد بودیم٬ پ.ک.ک توانست با استفاده از ماشین تبلیغاتی خود٬ از این واقعه بهرهبرداری سیاسی به عمل بیاورد.
در مورد شرق فرات نیز میتوان چنین پیشبینی کرد که وقوع یک حمله گسترده و پر سر و صدا٬ حتی اگر پیروزیهای نظامی مهمی عاید ترکیه کند، اما از منظر افکار عمومی٬ رسانهها و نظام بینالملل٬ چندان به نفع ترکیه نخواهد بود. در نتیجه٬ احتمالاً ترکیه با درنظر گرفتن این مسائل٬ ترجیح خواهد داد تا به جای یک درگیری گسترده و درازمدت٬ با یک عملیات کوتاه و ضربتی٬ نتایج مطلوب خود را به دست بیاورد.
شرق فرات و یک سناریوی کمهزینه برای اردوغان
واقعیت این است که وضعیت حضور کردها در جغرافیای سوریه٬ تفاوت عمدهای با وضعیت کردها در جغرافیای عراق٬ ترکیه و ایران دارد.
مهمترین ویژگی جغرافیایی مناطقی که کردها در آن در سوریه زندگی میکنند این است که اساساً مناطق کردنشین شمال سوریه یکپارچه نیستند و در جریان سیاستهای کمربند عربی دوران حافظ اسد٬ مناطق کردنشین شمال سوریه سه تکه شدهاند که شامل منطقه جزیره به مرکزیت قامیشلو در استان حسکه٬ کوبانی در میانه و عفرین در غرب فرات است.
البته هر کدام از این شهرها٬ چندین شهر کوچک و صدها روستای پیرامونی دارند و گفته میشود جمعیت کل کردهای سوریه دو میلیون نفر است که البته بخشی از آنان نیز در حلب و دمشق یا به قول کردها در شام٬ سکونت دارند.
پراکندگی جغرافیایی کردها در سوریه٬ مساله مهمی است و به همین خاطر در جریان تاسیس کانتونها و خودگردانیهای دفاکتو نیز٬ ناچار شدهاند اعراب٬ ترکمنها و آشوریان و ارامنه را با خود همراه کنند.
ترکیه با اشغال عفرین توانست یک تکه مهم را از جغرافیای کردها جدا کند. اما حالا منطقه گسترده شرق فرات به ویژه با توجه به شمار قابل توجه نیروهای ی.پ.گ و حمایت آمریکا از آنان٬ لقمهای است که به یکباره بلعیدن آن بسیار سخت و دشوار به نظر میرسد.
به همین خاطر در شرایط کنونی٬ ترکیه ترجیح میدهد به جای اینکه در یک گستره جغرافیایی و قلمرو مبهم٬ نیروها و ارتش خود و مخالفین اسد را پراکنده کند٬ آنها را در یک منطقه متمرکز کرده و به سوی تل ابیض پیش برود. حضور ترکیه در تل ابیض میتواند علاوه بر دسترسی آسان به رقه٬ کوبانی را نیز تحت محاصره قرار دهد و به این ترتیب دومین ضلع از مثلث کردها جدا شود.
در این صورت به احتمال قوی ترکیه نیم نگاهی به مناطق دیگر شامل قامیشلو و شهرهای دیگر نخواهد داشت چرا که علاوه بر حضور آمریکاییها در خود حسکه و قامیشلو٬ نیروهای بشار اسد هم در آنجا حضور دارند و به مصلحت ترکیه نخواهد بود که تنش را به نقطهای بالاتر برساند.
یادداشت: محمدی علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه
انتهای پیام/