امیر شهریار امینیان: دولت باید در نمایشگاه فرانکفورت از وضعیت کمّی به کیفی تغییر حالت دهد/ میادین فرهنگی بین الملل و ظرفیتهای نو
آنچه در حال حاضر به عنوان فضای تعاملی دولت با تشکلهای نشر در حوزه بینالملل مشاهده میشود صرفاً یک ماکت کاریکاتوری از آنچیزیست که در سرفصلهای برنامههای پنجسالهی کشور و ظرفیتهای موجود قانونی در بخش فرهنگ و اولویتهای بینالمللی آن ذکر شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امیرشهریار امینیان؛ مدیرعامل گروه مطالعات اندیشهورزان و عضو هیأت مدیره مجمع ناشران دفاع مقدس است که سالها در نماشگاه کتاب فرانکفورت حضور داشته است.
متن مصاحبه منتشر نشده با وی در مورد نمایشگاه کتاب فرانکفورت پیش از برگزاری نمایشگاه سال جاری بنابر تقاضای موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران انجام شد لیکن به دلایل محتوایی موسسه از انتشار آن توسط رسانهها اجتناب نمود که بدست خبرگزاری تسنیم رسید و آن را برای مخاطبین خود منتشر کرد:
* ارزیابی شما از تمایل و تلاش تشکلهای نشر ایران برای تاثیرگذاری و نقش پذیری در فضای نشر بینالملل چیست؟
بدیهیست حضور تشکلهای نشر در فضای بینالملل بیش از آنکه یک اقدام مستقیم در روند اقتصاد نشر قلمداد شود، به عنوان یک حرکت تسهیلکننده و هماهنگکننده مطرح است و تشکلهای نشر به عنوان سمنهای حوزه فرهنگ زمینه را برای معرفی، برندسازی و آمادهسازی حضور ناشران در عرصهی کنشگری بینالمللی فراهم میسازند. از این منظر، با توجه به وضعیت فعلی نشر ایران در صحن بینالملل چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ موانع ساختاری، نقش تشکلها بیش از پیش اهمیت داشته و میتواند تأثیرگذار باشد. حضور هدفمند و با برنامه این تشکلها علاوه بر تولید مزیت ارزیابی و انتخاب آثار با نگاه کارشناسی متناسب با فضای بینالملل، و ترویج جمعی آثار در این حوزه، میتواند دستاوردهای جمعی نیز برای ناشران عضو تشکل فراهم آورد و چنانچه این سمنها تجربیات خود در نمایشگاههای خارجی را بتوانند بخوبی برای اعضای خود بازنشر کنند، طبیعیست که منجر به یک شناخت عمومی از چنین رویدادهایی شده و حضور مستقیم ناشر در آتی را هدفمندتر میسازد.
* موانع پیش روی تشکلها برای معرفی نشر ایران در نمایشگاههای جهانی نشر چیست؟
از آنجا که مشکلات و موانع داخلی پیش روی تشکلهای نشر همچنان قابل ملاحظه و متعدد است، به این مقیاس موانع آنها در فضای بینالملل گستردهتر نیز میشود. عدم وجود بخش حرفهای بینالملل در اغلب تشکلها و پرداختن موسمی به موضوع بینالملل؛ کمبود نیروی انسانی کارآمد و مطلع از قوانین و قواعد بینالمللی نشر؛ نبود امکانات و منابع مالی قابل سرمایهگذاری در این حوزه؛ عدم پیوستگی حضور در رویدادها به دلایل مختلف داخلی و خارجی؛ توجه نکردن به ضرورت ایجاد شبکهی توسعهیافتهی همکاریها و تبادلات بینالمللی درون صنفی بخصوص تعامل با سایر تشکلها و فعالان و کارشناسان حرفهای خارج از تشکل اعم از آژانسهای ادبی، شبکههای توزیعی، شبکههای اطلاعرسانی و...؛ و از همه مهمتر فقدان یک ساختار حمایتی نظاممند از سوی دولت جهت حضور قدرتمند تشکلها به عنوان بازوهای اصیل نشر در عرصهی بینالملل.
مجموعهی این موانع بهگونهایست که عملکرد بینالمللی تشکلهای نشر را از کارکرد صحیح اقتصادی و فرهنگی دور کرده و تبدیل به یک حرکت صرفاً ترویجی و گاه نمایشی تبدیل مینماید.
* فضای تعاملی ایجاد شده برای حضور تشکلها در نمایشگاههای بینالمللی کتاب از سوی دولت تا چه اندازه مثمر ثمر بوده است.
آنچه در حال حاضر به عنوان فضای تعاملی دولت با تشکلهای نشر در حوزه بینالملل مشاهده میشود صرفاً یک ماکت کاریکاتوری از آنچیزیست که در سرفصلهای برنامههای پنجسالهی کشور و ظرفیتهای موجود قانونی در بخش فرهنگ و اولویتهای بینالمللی آن ذکر شده است. بدون تردید از لحاظ کمی و کیفی تقریباً و تحقیقاً عمده سرمایهگذاریهای دولت در بخش بینالملل فرهنگ در سازمانها و نهادهای دولتی کمبازده هزینه میشود و بخش خصوصی و تشکلها به عنوان نمایندگان ناشران، از حمایت خاصی برخوردار نیستند. بجز موردی نظیر طرح گرنت که حمایت مستقیم از انتشار بینالمللی یک اثر محسوب میشود، شاهد حمایت خاصی در این حوزه نیستیم و نمیتوانیم تهیه یک بلیط سفر و یا تخصیص سه متر فضا برای نمایش آثار ناشران ذیل یک تشکل را حمایت محسوب کرده و بهواسطهی آن خود را از سایر مسوولیتها معاف بدانیم. تعامل واقعی دولت با تشکلها زمانی محقق میشود که با ساماندهی و تدوین یک نظامنامهی قانونی همهجانبه که مورد توافق دولت و تشکلها باشد، فضا را برای برنامهریزی کوتاه مدت و درازمدت تشکلها تسهیل کنیم و به همان نسبت انتظار خروجی مثمرثمر و تأثیرگذار داشته باشیم.
* انتظار شما از بخش دولتی برای حضور موفق در آوردگاههای بینالمللی نشر چیست؟
در این زمینه شاید بتوان گفت که از لحاظ کارکرد، نقش دولت نیز همچون نقش تشکلها، هماهنگسازی و ایجاد زمینهی تسهیل و تقویت کنشگری بینالمللی حوزه نشر میباشد. بنابر این همان انتظاری که ناشر از تشکل متبوع خود دارد در سطحی وسیعتر تشکل باید از دولت مطالبه کند. نخست اینکه، حضور موفق در عرصهی نشر بینالملل صرفاً معطوف به آوردگاههای بینالمللی نمیشود، آوردگاههای بینالمللی نیز صرفاً معطوف به نمایشگاههای بزرگ کتاب نیست، حضور در یک نمایشگاه چون فرانکفورت هم نمیتواند غایت بینالمللی نشر ایران تلقی شود. اولین انتظار حقیر حذف نگرش فرانکفورتی به نشر است. سالانه دهها کنفرانس عظیم بینالمللی در حوزه اقتصاد نشر برگزار میشود که تقریباً از تمامی آنها بیبهرهایم؛ ارتباطات و تعاملات با شبکههای داخلی نشر کشورها بجز معدود موارد تقریباً تعطیل و دستنخورده باقی مانده است؛ در حوزههای توزیعی، اطلاعرسانی، موانع صادرات و واردات، تخصیص ارز، تعاملات سازمانی، پیوستگی و ارتباط منسجم بین فعالان دولتی و غیر دولتی بخش بینالملل نشر به شدت دچار مشکل هستیم. مسوولیت اصلی در حمایت و بهسازی روندهای یاد شده طبق آنچه قانونگذار تعریف کرده است بر عهدهی دولت است، لیکن نماد و نمود آن با حضور در یک نمایشگاه بینالمللی تعریف میشود و با فعالیت چند موسسه و سازمان دولتی خاتمه مییابد. حتی در این سطح نیز در ایجاد زیرساخت متناسب بهگونهای که منجر به کاهش هزینههای ارزی و افزایش سطح خدمات گردد موفق نبودهایم. آیا موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران به عنوان بازوی اجرایی نشر در صحن بینالملل و متولی برنامههای حضور ایران در نمایشگاههای خارجی، منزلت این انتظارات را رعایت کرده است؟ آیا برنامهی هدفمندی رونمایی شده است؟ آیا با رویکرد فعلی قرار است ما غرفهی ملی ایران در نمایشگاه فرانکفورت آلمان را تبدیل به نسخهی کوچک شدهی فروشگاه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بنماییم؟ و با نگاهی صرفاً اقتصادی و اقتصادی مدعی ایفای نقش در حوزهی بینالملل باشیم؟
* تا چه اندازه خود را مقید به حضور استاندارد در نمایشگاههای جهانی کتاب میدانید.
شاخصها و معیارهای حضور در میادین بینالمللی صرفاً شامل دستورالعملهای نحوهی مراودات و عرضهی آثار و یا شیوهنامههای اطلاعرسانی نمیشود. اینگونه موضوعات گرچه اهمیت و جایگاه خاص خود را دارند چنانچه بر بستر یک برنامهی جامع تعریف نشوند بهسادگی بخشی از آن ماکت کاریکاتوری به شمار خواهند آمد. شما زمانی میتوانید بحث استاندارد و معیار جهانی را مطرح کنید که کلیت طرح بر این مبنا تنظیم شده باشد. دقت بفرمایید در همین نمونهی فرانکفورت اکنون بیش از یکماه مانده به رویداد، فهرست شمار زیادی از بازدیدکنندگان نیز معلوم شده است و از فردای روز پایان نمایشگاه جلسات دوره بعد فعال میشود. ما بارها این موضوع را گوشزد کردهایم و در جلسات متعدد آسیبشناسی نمایشگاههای خارجی نظرات را منعکس کردهایم و منتظر شدهایم تا مرداد سال بعد و در بهترین حالت خرداد سال بعد ببینیم تصمیم دوستان متولی بر چه مداری قرار میگیرد. جالب است بدانید که ثبتنام وقت مصاحبه جهت اخذ ویزا سفر به آلمان ششماه قبل انجام میشود اما بحثهای اجرایی ما در بهترین حالت سه یا چهار ماه قبل از برگزاری نمایشگاه آنهم با نگاه کاملاً کمی و مقداری!
مهمترین مسالهی بنده تعریف ضرورت حضور در نمایشگاهها مبتنی بر ضرورت وجود یک برنامهی جامع و هدفمند با خروجی مشترک اقتصادی و فرهنگی است. مادامیکه این برنامهی جامع تدوین نشود، رفتار ما موردی و موسمی ارزیابی میشود هرچند برخی معیارهای کمی را رعایت کرده باشیم!
* کارنامه خودتان و هدفتان از حضور در نمایشگاه فرانکفورت را توضیح بدهید.
اینجانب نزدیک به دودهه حضور مستمر در این نمایشگاه داشتهام. سالهای نخست را بیشتر صرف شناخت ابعاد، کارکردها، آموزهها و جنبههای فنی نمایشگاه نمودم و از این رو تجربیات ارزندهای را به دست آوردم که طی سالهای اخیر در بهبود شیوههای برگزاری برنامههای جمعی گروه مطالعات اندیشهورزان اعم از نمایشگاهها و همایشها بسیار مؤثر بوده است و همچنین در حوزهی دانشی صنعت نشر و موضوعات مرتبط با کتاب و کتابخوانی.
طی دو سال پیاپی نیز مسوولیت اجرایی غرفهی جمهوری اسلامی ایران را برعهده داشتم و در دو دوره حضور مستقل با عنوان اندیشهورزان را تجربه کردم. همچنین چند دوره در برگزاری نشستهای جنبی و البته حضور تشکل مجمع ناشران دفاع مقدس انجام وظیفه نمودم و به نوعی از جنبههای مختلف این نمایشگاه را تجربه کردهام.
طی سه سال گذشته نیز سعی نمودم راهکارهای معرفی و عرضهی آثار ایرانی در این نمایشگاه را جستجو کنم که البته در این خصوص حرف برای گفتن بسیار است. شاید یکی از حلقههای مفقوده در انتقال فرهنگ و ادبیات فارسی معاصر و کلاسیک را با توجه به بضاعتهای موجود و البته محدودیتهای ناشی از عدم پیوستن ایران به معاهده کپیرایت، ورود به چرخهی توزیع کتاب برشمرد. به نظر بنده، آژانسهای ادبی فعلی در کشور کفایت از موضوع نمیکنند و بیشتر به بنگاههای ترجمه و اطلاعرسانی شباهت دارند تا مجموعههای انتقال رایت آثار به سایر ناشران بینالمللی؛ گرچه این سطح از فعالیت آژانسها با ملاحظهی عدم وجود کپیرایت در کشور، قابل تقدیر است،آنچه در حال حاضر بیشتر قابل دسترس مینماید انتشار و فروش کتاب ناشر ایرانی به زبان مقصد است، تجربهای که در کشورهای عربی و کشورهای همجوار موفق بوده است و مخاطب خاص خود را داشته است. اشاره میکنم که این شیوه دشواریهای خاص خود را دارد و مستلزم سرمایهگذاری در بخش ترجمه و تولید و ارتباط اقتصادمحور با شبکههای توزیع بینالمللی است، تا حدی شبیه به نوع فعالیتی که انتشارات بینالمللی شمعومه در بخش عمومی و انتشارات انصاریان در بخش کتب مذهبی بدان مشغولند.
در این زمینهی خاص توفیقاتی حاصل شده و با برخی ناشران خارجی مکاتباتی انجام شده تا بهصورت مشترک برخی آثار ادبی به زبان انگلیسی منتشر گردند. از سوی دیگر، اندیشهورزان در حال ایجاد زیرساخت آن در قالب تأسیس انتشارات در خارج از کشور میباشد.
* از وضعیت خدمات دهی در غرفه ایران در این نمایشگاه طی سالهای اخیر چقدر راضی هستید؟
بهطور عمومی، وضعیت غرفه ملی جمهوری اسلامی ایران از این لحاظ سامان بهتری نسبت به گذشته یافته است اما به جهت برنامهریزی روبه توسعه از بعد کیفی اتفاق قابل ملاحظهای رخ نداده و جنبههای بیرونی و ظاهری بیش از جنبههای ذاتی و درونی نشر در سطح بینالملل مورد توجه قرار گرفته است. اینکه ما نتوانیم نشست علمی و یا یک رونمایی آبرومند در نمایشگاه برگزار کنیم و به نوعی مخاطب بینالمللی را وارد میدان خود کنیم آنقدر که مجبور شویم از فضاهای تخصصی رایج موجود در نمایشگاه بهره بگیریم، خود یک ضعف است که مستقیماً به نوع برنامهریزی ما برمیگردد. حال با این ضعف چگونه برخورد میکنیم؟ به سادگی برنامه نشستها را لغو میکنیم و از خیر آن میگذریم چون راه حل فوری و ساده پاک کردن صورت مسأله است! یا آنکه به جای حمایت فنی و حرفهای از ناشران ایرانی در این نمایشگاه، تخصیص چندمتر فضا و انتشار کاتالوگ با معیارهای کمّی را در نظر میگیریم. حتی در مورد حمایتهای مالی، موسسه نمایشگاهها میتوانست طی سالهای اخیر با مشارکت ناشران، تشکلها نسبت به سرمایهگذاری در بخش هتل و امکانات رفاهی اقدام نماید که این خود نهتنها نیازهای ناشران ایرانی در فرانکفورت را تأمین مینمود بلکه به دلیل حجم تردد گستردهی بازرگانان ایرانی به این شهر و نمایشگاههای مختلف بینالمللی آن در طول سال، ضمن ارزآوری برای کشور، از سود اقتصادی نیز برخوردار میشد. دقت بفرمایید، در حال حاضر کشورهایی نظیر ترکیه و هندوستان از چنین امکاناتی به طور غیرمستقیم برخوردارند. متأسفانه علاقه و ارادهی لازم برای ایجاد زیرساخت جهت فعالیتهای بلندمدت فرهنگی کمتر مشاهده میشود. بعد از دو دهه حضور در فرانکفورت حقیقتاً درست نیست که ما یک پایگاه ثابت در آنجا نداشته باشیم و در طول سال از مزایای حرفهای و اقتصادی آن بیبهره باشیم.
* انتظاری که از بخش دولتی برای بهینه سازی فضای این غرفه دارید چیست؟
با اجازه سؤال شما را بدین شکل اصلاح میکنم که انتظارات ما از غرفهی جمهوری اسلامی ایران در فرانکفورت چیست؟ پاسخ آن ساده است: تغییر رویکرد دولت از وضعیت کمّی به کیفی! یکبار هم شده، آمار و اعداد را بگذاریم کنارَ و تکلیف خود را با نحوهی حضور در نمایشگاههای بینالمللی روشن کنیم. نخست آنکه حضور ما در نمایشگاه باید شایستهی فرهنگ و ادبیات ایران اسلامی باشد و تمام وجوه آن را منعکس نماید. دوم اینکه، چنانچه دولت اگر بهعنوان تسهیلکننده و هماهنگکننده وارد میدان شده است باید قواعد حرفهای آن را رعایت نموده و استلزامات اجرایی آن را مهیا سازد. در غیر این صورت ترجیح آن است که ناشران همچون گذشته خود به طور مستقل در این نمایشگاه حضور یابند و با توجه به ضرورت هزینهکردن شاید این برایشان بهتر باشد و نتایج ارزندهتری به دست آورند.
همهی همکاران و همراهان ما در این نمایشگاه بخوبی میدانند که فرانکفورت هدف نیست، یک رویداد موقت اقتصادی نیست، فروشگاه کتاب نیست! بلکه محل تبادل است. محل اطلاع از آخرین دستاوردهای صنعت نشر است. محل ایدههای نوآورانه و فناوریهای پیوند خورده با این صنعت است. گردهمایی ظرفیتهای نشر و متعلقات آن است. ناشری که وارد این نمایشگاه میشود ابتدا باید درک صحیحی از این نمایشگاه داشته باشد. پس برگزاری یک تور درون نمایشگاهی- هم برای غرفهداران و هم برای بازدیدگنندگان ایرانی- با هدف شناخت ابعاد آن یک ضرورت است که از عهدهی موسسهی نمایشگاههای فرهنگی ایران برمیآید و مورد انتظار است.
تدارک نشستهای تخصصی بینبخشی از لحاظ ردهبندیهای موضوعی، نقاط جغرافیایی هدف، سطوح حرفهای آمادهسازی، تولید و توزیع و همینطور مبانی و قواعد بینالمللی نشر، بین ناشران ایرانی و ناشران دیگر کشورهای حاضر در این رویداد یک انتظار بجا میباشد که تاکنون تحقق نیافته است.
مشاهده و ارزیابی دقیق رویدادهای موضوعی مرتبط در این نمایشگاه – نشستها، رونماییها و...- و تدوین گزارش مستند آن به مثابهی یک پروژهی ارزشمند تحقیق و توسعه تلقی میشود. حضور در باشگاه حرفهی نشر یا همان بیزنس کلاب و انعکاس محتوایی آن مطالبهای مهم میباشد. انتظار ناشران ایران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران بهعنوان هماهنگکننده این حضور، ایجاد بانک محتوایی روزآمد و در دسترس فرانکفورت است.
دولت بهعنوان هماهنگکننده ضرورت دارد به صورت جدی وارد مذاکرات همکاریهای مشترک در بخش تولید و توزیع کتاب با سایر ملل شود و با حمایت مادی و معنوی ورود تشکلها به این بحث را تسهیل نماید. حمایت از تشکلهای در فرآیند طرحریزی برنامههای تولید مشترک بینالمللی و یا تبادل مشترک آثار یک انتظار بجا و همگانی است.
سرمایهگذاری و التفات دولت در بخش تأمین زیرساختهای رفاهی و اقامتی ، ایجاد پایگاه فرهنگی دائمی در فرانکفورت و ارتباط ثمربخش و قابل دسترسی بین رایزنیهای فرهنگی و علمی با تشکلهای نشر یک ضرورت انکارناپذیر میباشد. جای تأسف است که نزدیکترین کانونهای ادبی ایرانی و فارسیزبان از حضور ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت مطلع نباشند!
نکته آخر اینکه، همانطور که پیشتر متذکر شدم فرانکفورت آخر دنیا نیست! پیوستگی و ارتباط آن با سایر نمایشگاههای بینالمللی و رویدادهای نشر و فعالان این صنعت است که نمایشگاه کتاب فرانکفورت را متمایز شاخته است. به همین نسبت لازم است زمینهی حضور پیوستهی تشکلها و ناشران فعال بینالمللی ایران در سایر نمایشگاههای بینالمللی فراهم آمده و نقش تشکلها به عنوان بسترسازان حرفهای شبکهی نشر کشور در مباحث سیاستگذاری، واسپاری امور، طرحریز و برنامهریزی با قالب حرفهای بیشار مورد توجه قرار گیرد. گرچه نفس حضور موسسهی نمایشگاههای فرهنگی ایران در برنامههای بینالمللی قابل تقدیر میباشد، باید نسبت به اقدام حرفهای در این خصوص اهتمام بیشاری صورت گیرد و تسلط زبانی و حرفهای جایگزین موضوع مأموریتمحوری گردد.
* چه برنامههای امسال در نمایشگاه امسال فرانکفورت انجام دادید؟
گفتگو و ملاقات با ناشران خارجی حوزه ادبیات پایداری، معرفی آثار مجمع ناشران دفاع مقدس، تدارک برگزاری یک همایش بینالمللی با موضوع توزیع کتاب در صنعت نشر جهان، گفتگو با ناشرانی از چهار کشور جهان برای تولید اشتراکی، حضور در کتابخانههای آلمانی تجهیز شده با آثار ادبیات انقلاب اسلامی و همکاری در تولید یک مستند مستقل مفهومی از نمایشگاه بخشی از فعالیتهای بنده طی روزهای نمایشگاه و پس از آن است.
انتهای پیام/