نمایی ازجنگ قبیلهای در میدان مدرن
پاییز سال گذشته در نخستین روزهای اعلان جنگ رسمی سعودی و شرکایش به قطر، تارنمای مرآه الجزیره از احیای کینهتوزیهای ضد قبایل عربستانی علیه قطریها به سبک دوران جاهلیت خبر داد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، شروین طاهری طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: بارها این عبارت را شنیدهایم که فوتبال، ورزشی تیمی است اما امشب میتوانیم موقتا این تعریف کلیشهای را به فراموشی بسپاریم، چرا که در دیدار 2 تیم قطر و عربستانسعودی از چارچوب گروه E جام ملتهای آسیای 2019 امارات، این قبایل هستند که با هم رو در رو میشوند نه تیمها؛ آلسعود در نبرد با بنیتمیم! بدویتی که از متن بازی مدرن بیرون میزند.
حتی انگار تاریخ بازی روز پنجشنبه 17 ژانویه در ورزشگاه زاید در ابوظبی نیز کارکردی جز یادآوری سال آغازین خصومت رسمی 2 شیخنشین خرد و کلان عربی به هواداران فوتبال ندارد. اوایل تابستان 2017 بود که همزمان با نخستین سفر رئیسجمهور جدید ایالات متحده به عربستان و در حاشیه نمایش کمدی ترامپ و سلمان با آن گوی کذایی - که واقعا هم مثل ماشین زمان عمل کرد، اگرچه به جای پیش بردن آمریکا و سعودی در تاریخ، هر دو را به عصر توحش بازگرداند- رژیم ریاض به همراه 3 متحدش مصر، بحرین و امارات، دوحه را به جرم خیانت طرد کرده و جدا از تحریم سیاسی و اقتصادی شبهجزیره کوچک جنوب خلیجفارس، آن را تهدید به برخورد نظامی کردند. شبهجزیرهای که حالا با طرح جدی بنسلمان برای تبدیل مرز پرتنش «سلوی» میان 2 کشور به آبراههای 60 کیلومتری، در حال تغییر ماهیت جغرافیایی به یک جزیره است. بدین ترتیب به نظر میرسد با مسدود و سپس محو شدن این مرز زمینی، تا زمان یک برخورد محتمل نظامی بین شیخنشین بزرگ جزیرهالعرب با جزیره متخاصم جدید، میدان فوتبال مهمترین آوردگاه رویارویی فیزیکی مستقیم بین دو طرف خواهد بود، بویژه که امیر قطر و ولیعهد سعودی، حاکمانی جوان و سودازده ماجراجوییهای بزرگ ورزشی و فوتبالی هستند. یکی به لطف تلاشهای پدرش امتیاز میزبانی نامتعارفترین جامجهانی فوتبال را با تطمیع میلیاردی سران فاسد پیشین فیفا گرفته و دیگری تلاش دارد با همین روش نظر اینفانتینو، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال را برای راهاندازی یک جامجهانی باشگاهی جلب کند، اگرچه سر بریده جمال خاشقجی بد موقعی وارد دروازه کنسولگری سعودی در استانبول شد و گل به خودی خونین بنسلمان ژست قلابی او در قامت یک «جنتلمن» طرفدار «بازی زیبا» را خراب کرد. البته نباید نادیده گرفت که در هر حال جنون قدرت بیحد و مرز بنسلمان بر میل او به فوتبال که دارای قواعد و ضوابط خاص خود است میچربد. همان رویکرد بدوی و کینهتوزانهای که مالکالرقاب مجنون آلسعود ابتدا در قبال رقبای همقبیلهایاش چون «بننایف»، «مقرن بنعبدالعزیز» و «بنطلال» داشت و بعد به شکل وحشیانهتری در قطعه قطعه کردن خاشقجی نگونبخت که روزنامهنگار منتقد فامیل بود نمود پیدا کرد، در چالش با قبیله رقیب هم دیده میشود. «آلثانی» و «بنیتمیم» 2 قبیلهای هستند که تا قرن هفدهم میلادی هنوز از شهر «اشیقر» بر شمال نجد و جنوب عراق حکومت میکردند و از دیرباز تا امروز سلطه آلسعود را بر مسقط الراس تاریخیاش در مرکز شبه جزیره عربی به چالش کشیدهاند. این دو در قالب یک قبیله واحد، 2 قرن پس از اشغال قطر و بحرین توسط اقوام دورشان همچنان در خاستگاه خود، سرزمین نجد، دومین قبیله صاحب قدرت سیاسی و اقتصادی محسوب میشوند.
پاییز سال گذشته در نخستین روزهای اعلان جنگ رسمی سعودی و شرکایش به قطر، تارنمای مرآه الجزیره از احیای کینهتوزیهای ضد قبایل عربستانی علیه قطریها به سبک دوران جاهلیت خبر داد. به دعوت «شیخ فهد بنفلاح آلحثلین» دایی بنسلمان، بیش از 120 هزار تن از قبایل یام و آلحثلین در دره عجمان در بیابانهای نعیریه در نزدیک مرز با قطر زیر یک چادر مدرن و عظیم گرد آمدند تا 21 سال پس از سلب تابعیت بیش از 5 هزار تن از اعضای قبیله المره توسط دولت وقت دوحه، به هواخواهی از آنان برای حمله به قطر اعلام آمادگی کنند.
این تنها یکی از صدها مورد کریخوانیها و کینهتوزیهای بدوی میان سعودیها و قطریهاست.
همچنین رژیم ریاض همواره امیران قطر را متهم کرده که به واسطه نفوذ تاریخی قبیله «بنیتمیم» در بخش مهمی از مناطق مرکزی عربستان، قصد براندازی آلسعود را دارند.
اواسط سال 2017 وقتی منابع خبری نزدیک به دوحه ادعا کردند امیر قطر دعوت رسمی پادشاه سعودی از او برای حضور در اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس را بهخاطر کشف توطئه بنسلمان برای ترور هوایی تمیم بنحمد در آسمان عربستان رد کرده است، رسانههای بینالمللی این موضوع را چندان جدی نگرفتند اما پس از آنکه ولیعهد سعودی، نخستوزیر لبنان را به گروگان گرفت و سپس نقش او در قتل فجیع روزنامهنگار عربستانی واشنگتنپست کشف شد، میتوان انتظار هر حرکت جنونآمیز دیگری را از سوی همهکاره رژیم ریاض داشت. بیدلیل نیست که امیر قطر ماه گذشته میلادی برای دومین سال متوالی دعوت رسمی ریاض را رد کرد و به جای خود یک نماینده فرستاد. قطر که عملا از ائتلافهای نظامی عربی به رهبری سعودی و حتی شورای همکاریهای خلیجفارس کناره گرفته، 2 ماه پیش با این بهانه که قطبی گازی است و نه نفتی، از اوپک هم خارج شد تا به طور مطلق از هر گونه اشتراک منافع با سعودیها دوری کرده و خود را بیش از پیش به رقبای آنها نزدیک سازد.
با این پسزمینه و تصویر کلی که رسانهها تاکنون از شخصیت زودجوش و مالیخولیایی محمد بنسلمان عیان کردهاند، تصورش سخت نیست که هر بار او نام «تمیم بنحمد آلثانی» امیر جوان قطر را میشنود یا گذرش به «حوطه بنی تمیم» سرسبزترین شهر نجد در جنوب ریاض میافتد، چنان دچار حمله عصبی میشود که عزمش برای تار و مار کردن مقر جدید قبیله رقیب در حاشیه خلیجفارس جزمتر میشود.
برای او چه فرصتی بهتر از یک رقابت قارهای فوتبال به میزبانی متحد اماراتیاش تا عقدهاش را مقابل چشم همه بر سر قطریها خالی کند؟
به همین دلیل قطعا هیچکس هنگام قرعهکشی جام ملتهای 2019 بیش از ولیعهد مجنون سعودی از همگروهی تیمملی کشورش با عنابیهای قطری خوشحال نشده است. اماراتیها نیز مشخصا به اشاره ریاض تمام پروتکلهای مرسوم میزبانی و رسانهای در یک تورنمنت معتبر بینالمللی را نقض کردهاند و بستر برای کشیده شدن خصومت سعودی- قطری به مستطیل سبز کاملا آماده شده است.
وقتی الجزیره، رسانه بینالمللی پرنفوذ جزیره گازی ثروتمند که پیش از آغاز رقابتها به میزبانی امارات عربی متحده - که خصومتش با قطر دستکمی از خود سعودیها ندارد - تلاش کرده بود تا شرایط را کمی برای کاروان فوتبالیستهای عشیره آلثانی که باید برای مسابقات به محدوده استحفاظی قبیله آلنهیان سفر میکردند تسهیل کند، در تارنمایش در مقالهای به قلم «صبا عزیز»، جلوگیری از ورود «سعود المحمدی» نایبرئیس فدراسیون فوتبال قطر به امارات را در آستانه آغاز رقابتها سوءتفاهمی نهچندان مهم خوانده و در کمال خونسردی همگان را به عدم اختلاط فوتبال و سیاست فراخواند، این لحن بیطرفانه بیشتر از چند ساعت دوام نیاورد و وقتی تیم خبرنگاران شبکه قطری برای پوشش مسابقات توسط پلیس امارات از فرودگاه دیپورت شدند، الجزیره که چند روز جلوتر حتی با خوشبینی به پیشواز پیشنهاد یک مقام ورزشی اماراتی درباره میزبانی مشترک 2 کشور در جامجهانی 2022 رفته بود، ناگهان حملاتش را متوجه میزبان جام ملتهای 2019 کرد و به بایکوت رسانهای تیمملی قطر و گزارشهایی از منع حضور عمده هواداران و خبرنگاران این کشور در میادین اشاره کرد. همچنین الجزیره در کنار بازوی رسانهای ورزشی خود یعنی شبکه « بیاین اسپورتس» که پوششدهنده انحصاری جامجهانی فوتبال و شماری از بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان است، شروع به تاختن به سعودیها کردند. در روزهای اخیر که مقامات سعودی و اماراتی با غنیمت دانستن حضور «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا در منطقه و اظهارات ضد ایرانیاش، شروع به فضاسازیهای جدید علیه قطر کردهاند، رسانههای بینالمللی قطر فوتبال را موثرترین عرصه برای پاسخ به دشمن تشخیص دادهاند. الجزیره به نقض قانون کپیرایت توسط «بی اوت کیو» یک شبکه عربستانی پوششدهنده جام ملتها و شکایت کنفدراسیون فوتبال آسیا پرداخته و آن را «دزد دریایی» خطاب کرد. بیاین اسپورتس نیز با حمله به «بی اوت کیو» از مقامات فوتبال ایتالیا خواسته بود دیدار دیشب سوپرجام ایتالیا بین یوونتوس و میلان را که در ورزشگاه ملک عبدالله جده برگزار میشد علاوه بر موضوع سرقت کپیرایت توسط شبکه عربستانی، بهخاطر متهم بودن حکومت سعودی در قتل جمال خاشقجی متوقف سازد.
در چنین فضای پرتنشی، دنیل اسکافیلد، ستوننویس روزنامه انگلیسی تلگراف، دیدار امشب سعودی - قطر را دنباله جنگ تبلیغاتی 2 طرف میداند که به زمین فوتبال کشیده شده است.
سایمون چادویک، ورزشینویس انگلیسی هم نبرد 17 ژانویه در ورزشگاه زاید ابوظبی را فراتر از فوتبال میخواند. او تقابل عمر هوساوی، بازیکن النصر و حسن الهیدوس، بازیکن السد به عنوان کاپیتانهای تیمهای ملی عربستان و قطر را در بازی امشب تقابلی نمادین از اختلافات بنسلمان و تمیم بنحمد، رهبران 2 کشور میداند که واجد بسیاری از چالشهای سعودیها با قطریهاست. او همچنین مساله حضور تماشاگران قطری روی سکوهای ورزشگاه زاید را با توجه به تحریمهای امارات میزبان علیه این کشور، یکی دیگر از موضوعات جنجالی بازی امشب میداند. چادویک مینویسد: «بازی سعودی با قطر بهخاطر مسائل ژئوپلیتیک خارج از زمین مسابقه فراتر از یک برخورد فرهنگهای فوتبال است»؛ تقابلی که بهخاطر صدرنشینی غیرمنتظره قطر به دلیل تفاضل گل بهتر در گروه E رقابتها در حضور عربستان مدعی پرتنشتر هم شده است. تصور بنسلمان این است که روباههای صحرا (لقب تیمملی عربستان) در این جام که امارات، میزبانش هم مدعی مهمی محسوب نمیشود، بخت اول قهرمانی است؛ قهرمانی به هر قیمت همانطور که او قدرت را به هر قیمت طلب میکند. از لحن رسانههای سعودی نیز چنین برمیآید که آنها میخواهند تیم ملیشان 23 سال پس از قهرمانی 1996 در امارات بار دیگر جام آسیایی را در جایی مانند خانه بالا ببرد. این وضعیت بازی امشب را بغرنجتر میکند، چرا که اگر شاگردان «خوان آنتونیو پیتزی» نتوانند رقیب حیثیتی سیاسی عربستان را در زمین فوتبال شکست دهند، در گروهشان دوم میشوند که مایه شرمساری سعودیها خواهد شد. این میتواند چشمانداز قهرمانی را تهدید کند و در فضای پساخاشقجی بار دیگر خشم جنونآسای بنسلمان را باعث شود. همین حالا هم نگرانیها از دخالتهای فاجعهآمیز میزبان اماراتی و شریک سعودیاش در داوری و روند مسابقات کم نیستند. میگویند «فوتبال مسالهای فراتر از مرگ و زندگی است» اما این بار در سایه یک جنگ بدوی قبیلهای، فوتبال با همه ابعاد مدرنش به شکلی شرمآور به ناچیزترین مساله مسابقه سعودی-قطر تقلیل یافته است.
انتهای پیام/