هویت قومی پامیری، ملیگرایی تاجیک و مساله بدخشانِ تاجیکستان
پژوهشگر موسسه مطالعات اسماعیلیه در لندن در مصاحبهای با شبکه تحلیلگران آسیای مرکزی پیرامون هویت قومی پامیری، هویت ملی تاجیکی و مسائل بدخشان پرداخته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به تقل از پایگاه اطلاع رسانی «شبکه تحلیلگران آسیای مرکزی»، پامیرها گروهی از مردمان آسیای مرکزی هستند که توسط برخی تاجیک خوانده شده و گروهی نیز آنها را قومیت رو به تکاملی میدانند که به زبان ایرانیان شرقی در کوههای پامیر صحبت میکنند. هویت قومی این جوامع که عمدتا به شاخه اسماعیلی مسلمانانِ شیعه تعلق دارد، موضوع مهمی برای مباحثات و تبادل نظرها به ویژه در داخل تاجیکستان و البته خارج از این کشور بوده است. تحقیقات و نوشتههای علمی پژوهشگران پیرامون پامیرها و جوامع پامیری که توسط نویسندگان بومی منطقه و غربیها نوشته شده است در کتابی که اخیرا تحت عنوان «هویت، تاریخ و فراملیگرایی در آسیای مرکزی: جوامع کوهستانی پامیر» جمع آوری شده و به چاپ رسیدهاند. این کتاب توسط دکتر داغیخدا داغیاف و دکتر کارول فاوچر ویرایش شده است. دکتر داغیاف در مصاحبه حاضر پیرامون تحقیقاتش درباره هویت پامیرها در خلال هویت تاریخی و مدرن تاجیکی آنها صحبت میکند. خود ایشان در میان پامیرها به دنیا آمده و در مناطق کوهستانی پامیر نیز بزرگ شده است. در آغاز این مصاحبه دکتر داغیاف ابتدا پیرامون آخرین کتابهای چاپ شده در زمینه قومیت و زبانهای پامیری توضیح میدهد و سپس به بخش ژئوپلیتیکی تاجیکستان، بدخشان بزرگ و نقشه جوامع ساکن در آنها میپردازد.
دکتر داغیاف پژوهشگر دپارتمان تحقیقات آکادمیک و نشریات موسسه مطالعات اسماعیلیه در لندن است. او مدرک دکتری خود را در گروه علوم سیاسی دانشگاه لندن اخذ کرده و رساله دکتری وی تحت عنوان «فرایند گذار در آسیای مرکزی پساشوروی و چالشهای پیش روی آن: مطالعه موردی تاجیکستان و ازبکستان» بوده است. حوزه تخصصی پژوهشهای دکتر داغیاف شامل جوامع معاصر آسیای مرکزی پساکمونیستی، تاریخ و مذهب، و ظهور دوباره اسلام و ایدئولوژیهای اسلامی، و ملیگرایی در این جوامع است .دکتر داغیاف دوره کارشناسی خود را در دپارتمان علوم انسانی و زبان و ادبیات کلاسیک تاجیک در دانشگاه دولتی خاروغ (تاجیکستان) گذرانده است. وی همچنین دانشآموخته برنامه مطالعات علوم انسانی و اسلامی(GPISH 2000-2002) و دریافت کننده بورسیه در رشته مطالعات اوراسیا در دانشگاه آکسفورد (2002 الی 2004) بوده است.
نخستین کتاب وی در سال 2013 تحت عنوان «گذار در آسیای مرکزی: دولتگرایی، ملیگرایی و تغییر سیاسی در تاجیکستان» توسط انتشارات روتلج به چاپ رسیده است.
هویت، تاریخ و فراملیگرایی در آسیای مرکزی
کتاب «هویت، تاریخ و فراملیگرایی در آسیای مرکزی: جوامع کوهستانی پامیر» نتیجه کنفرانسی است که در سال 2014 در آستانه، پایتخت قزاقستان برگزار شده بود. این کتاب طیفی متنوعی از مباحث مربوط به هویت پامیری و فرایندهای شناسایی آن را در بر میگیرد. این کتاب همچنین در 3 بخش تقسیمبندی شده است: در بخش نخست به پسزمینههای مربوط به جغرافیای منطقه و تاریخ معاصر جوامع پامیری میپردازد؛ بخش دوم در رویکردی انتقادی بررسی میراث غنی فلسفی، مذهبی و فرهنگی پامیرها در خلال نوشتههای چهرههای مشهور تاریخی را مد نظر قرار میدهد؛ بخش سوم نیز به مسائل مربوط به سنتهای معاصر، فرایند صلح، تبادلات بین فرهنگی و آنچه برای نسل جدید منطقه تاجیکی- پامیری خوانده میشود، میپردازد. نویسندگان این کتاب ضمن ارائه دیدگاههای جدیدی درباره جوامع اسماعیلی در این منطقه، میراث تاریخی و قومنگاری دوره اتحاد جماهیر شوروی را با نگاههای امروزِ کارشناسان به روز میکند.
بازی بزرگ روسیه و بریتانیا و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» در میان پامیرها
پامیرها یا بدخشانیها در گفتمانهای مشهور جزو گروهای کوچک ایرانی محسوب میشوند که در مناطق کوهستانی پامیر- هندوکش یا منطقه تاریخی بدخشان ساکن بودهاند. مطالعه دقیق ادبیات علمی این حوزه نشان میدهد که مفهوم «پامیر» یا «بدخشان» مجزای از یکدیگر هستند. در حالی که پامیر به چشمانداز جغرافیایی اشاره دارد، بدخشان بر یک قلمرو با مرزهای تاریخی و کنترل دولتی متمرکز است. جوامع پامیری در حال حاضر در حوزه 4 دولت- ملت مختلف قرار دارند: تاجیکستان، افغانستان، چین و پاکستان؛ که هر کدام به گویش خاصی از زبانهای ایران شرقی تکلم میکنند. در قرن نوزدهم این منطقه به میدان نبرد قدرتهای وقت جهان بدل شده بود: امپراطوریهای بریتانیا و روسیه. در نتیجه، دو قدرت استعماری مذکور رقابتی تصنعی را میان حاکمان محلی همچون امیرها و خانها با اجرای آنچه سیاست «جدایی بینداز و حکومت کن» خوانده میشود، برانگیختند. در پایان قرن نوزدهم دیگر رود «پنج» تبدیل به یک مرز طبیعی بین قدرتهای استعماری شده و پس از آن در قرن بیستم منطقه میان 4 کشور تقسیم شده بود.
مردم بدخشان: هویت تاجیکی یا پامیری؟
شبکه تحلیلگران آسیای مرکزی: هویت قومی پامیرها طی سالهای اخیر در تاجیکستان سیاسی شده و به یک مساله حساس، به ویژه در دوران پس از استقلال بدل شده است. این فرایند چطور تکامل یافته است؟
داغیاف: مطالعات صورت گرفته بر اساس شواهدی که از تاریخچه تحقیقات روسها در مورد پامیرها به دست آمده، تاکید میکنند که ساکنان کوههای پامیر خود را به جای پامیری تاجیک میخوانند. بخش دوم مطالعات نیز به تحلیل عوامل موثر در تغییر هویتی میان برخی پامیرها میپردازد. حجم مطالب تولید شده توسط متخصصان در مورد منطقه پامیر نیز از زمانی که آنها خود را پامیری خواندند، بسیار زیاد است؛ که مورد اخیر شواهدی را در خصوص هویت تاجیکی مردم بدخشانِ تاجیکستان توسعه دادهاند. دانشمندان روس و شوروی نیز نقشی ابزاری در توسعه هویت پامیری، به میزان برابر با هویت تاجیکها ایفا کردهاند و از زمان فروپاشی شوروی در میان دانشمندان غربی نیز روند مشابهی طی شده است.
طی دوره اتحاد جماهیر شوروی، توسعه در بسیاری از ابعاد زندگی مردم همچون ساخت و ساز جادهها، نهادهای دولتی، بیمارستانها، مدارس، و افزایش بسیار گسترده سطح سواد شهروندان مشهود بود. این مساله تاثیر سریعی بر زندگی کوهستانی مردم پامیر گذاشت و جمعیت آنها از 21 هزار نفر به 200 هزار نفر رسید. آموزش نیز نقش بسیار کلیدی و مهمی را در ولایت بدخشان تاجیکستان ایفا نمود. به خصوص از سال 1989 با تاسیس موسسه مطالعات منطقه پامیر در شهر خاروغ به عنوان شاخهای از آکادمی علوم تاجیکستان تاثیر این فاکتور بیشتر شد.
آنچه از مطالعاتی که تاکنون انجام شده بر میآید، این است که هویت پامیری مفهومی است که در انتظار توسعه بیشتری میباشد. طی مدتی که از بدتر شدن اوضاع با شکلگیری جنبشهای جداییطلبانه پیشگیری میکرد، شانس زیادی نیز برای باقی ماندن در محدوده مباحثههای ملی برای تاجیکهای پامیری و کشور تاجیکی وجود داشت.
لذا به رغم دیدگاه معروفی که پامیرها را از تاجیکها جدا میکند، شما و دیگر روشنفکران پامیری اینطور بحث میکنید که پامیرها تاجیک هستند. بحث شما بر چه پایهای استوار است؟ این دیدگاه سوالات دیگری را به وجود میآورد. به عنوان مثال این که آیا مردمی با زبان و فرهنگ مشترک که در بدخشان افغانستان و یا «هونزا» در پاکستان نیز مانند اشکاشیمیها و واخیها تاجیک هستند؟ آیا آنها نیز خودشان را به عنوان تاجیک میشناسند؟ آیا فارسی زبانان ایران نیز تاجیکاند؟ فارسی زبانان افغانستان نظیر هزارهها و دیگران چطور؟ وقتی که ما اویغورهای ترک زبان »ساریکولیس» چین را نیز تاجیک میخوانیم بر چه مبنایی است؟ «تاجیکها» به صورت کلی چه کسانی هستند و ما چطور قومیت آنها را بر مبنای زبان، فرهنگ، حوزه ژئوپلیتیکی محل زندگی آنها و ... تعریف میکنیم؟
«تاجیک» خواندن فارسیزبانان آسیای مرکزی یک حرکت سیاسی توسط بلشویکها
در همین حال، برخی از مورخین و متفکرین در خصوص استفاده از واژه «تاجیک» مباحثی را مطرح کرده و میگویند که تاجیک خواندن ایرانیان فارسی زبان و نامگذاری زبان آنها به عنوان زبان تاجیکی تنها یک حرکت سیاسی توسط بلشویکها با هدف قطع ارتباط ملتهای شوروی با دیگران بوده است. آنها بر این عقیدهاند که ما ایرانی هستیم و به زبان فارسی صحبت میکنیم. کلمه تاجیک تنها متضاد «ترکی» در ادبیات مبتکرانه آنها بوده است.
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، واژه «پامیری» به صورت کلی برای اشاره به گروهی از مردمان ایرانیتبار ایالت خودمختار کوهستانی بدخشان استفاده میشده است. در چین، همین مردم به صورت رسمی تاجیک در نظر گرفته میشوند. تا چندی پیش در افغانستان نیز به همین صورت بود و آنها تاجیک شناخته میشدند. اما اخیرا دولت افغانستان آنها را در زمره پامیرها دستهبندی کرده است.
بنابراین، اکنون وقتی از «پامیرها» صحبت میشود، ما به گروه خاصی از مردم که به زبانهای بومی خود در بدخشان و دیگر مناطق گستردهتر پامیری صحبت میکنند، اشاره داریم. آنها پیوندهای زبانی، فرهنگی و مذهبی نزدیکی با مردم استان بدخشان افغانستان، ساریکولیها و واخیهای ناحیه تاجیکی تاشکورگان ایالت خودمختار سینکیانگ در چین، و نیز واخیهای افغانستان و مردم هونزا- گوجال در مناطق کوهستانی شمال پاکستان، به اشتراک میگذارند.
واژه «تاجیک» نیز میتواند بر اساس 2 دستهبندی متفاوت تعریف شود: یکی تعریف مضیقی است که تنها میتواند بر مردمی که در عصر حاضر در آسیای مرکزی و افغانستان به زبانهای فارسی و تاجیکی صحبت میکنند، اطلاق شود. تعریف دوم اما میتواند بر مردم ایرانی آسیای مرکزی، افغانستان و هر نقطه دیگری که به زبانهای کهن خانواده ایرانی تکلم کرده، اما به لحاظ تاریخی خود را تاجیک معرفی میکنند، اطلاق شود.
البته عمده افرادی که در دولتهای مدرن مختلف نظیر ازبکستان زندگی میکنند، ممکن است همانطور که شما اشاره کردید دیگر فارسی صحبت نکنند، اما به لحاظ قومی آنها نه ازبک و نه پاکستانی نیستند. همانطور که ساموئل هانتینگتون در کتاب «نبرد تمدنها»ی خود آورده است، به خصوص پس از حوادث دراماتیک اواخر قرن گذشته با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایدئولوژی کمونیستی، نسلهای جوان این جمهوریها برای آموختن درباره هویت، فرهنگ، زبان و تاریخ اجدادشان و البته زبانی که برای چند هزار سال تاریخ و فرهنگ آنها به آن نوشته شده است (زبان فارسی) حساس هستند. این اصلیترین دلیلی است که بسیاری از مردمان ایرانیتبار آسیای مرکزی را وا داشت تا در خصوص زبان و هویت خود صحبت کرده و تحقیق کنند. این مساله شامل تاجیکهای ازبکستان، افغانستان، پاکستان و چین نیز میشود.
اقوام غیرپامیری/ تاجیکی بدخشان
شبکه تحلیلگران آسیای مرکزی: شما مدت زمان زیادی است که در اروپا زندگی میکنید که از قضا محل زندگی اقوام مختلف و مباحث قومی متعددی است. مباحثات قومی در میان مردم این کشورها به چه صورت است؟ به عنوان مثال آیا آلمانی زبانهای سوئیس یا اتریش به هویت خود اهمیت میدهند یا اینکه آن را به صورت ژئوپلیتیکی تعریف میکنند؟ (من شناسنامه اتریش دارم پس اتریشی هستم. من یک آلمانی نیستم)
داغیاف: البته، در این قسمت جهان همه چیز تقریبا متفاوت است. اگرچه شما نمیتوانید تجربه وحشتناک 2 جنگ جهانی را فراموش کنید. اما به هر حال از آن زمان به بعد آنها به سوی احترام به دیگر فرهنگها، سنتها و زبانها حرکت کردهاند. من تنها میتوانم بگویم که این هویتها بسیار کمتر سیاسی شدهاند و بر این مبنا آنها در تلاش برای ایجاد کنفدراسیون ملتهای اروپایی بودهاند؛ با این بحث که اروپا خانه تمام آنهایی است که در این قاره زندگی میکنند.
اجازه بدهید از اروپا دوباره به بدخشان برگردیم. زمانی که ما راجع به بدخشان صحبت میکنیم، منظور ما عمدتا پامیرهای اولیه، تاجیکها و یا اسماعیلیان و دیگران است. اغلب اقوام ترک ساکن این مناطق را فراموش میکنیم. به عنوان مثال، منطقه مرغاب در بدخشان بیش از 30 درصد کل مساحت تاجیکستان را به خود اختصاص داده و عمده جمعیت آن را قرقیزها تشکیل میدهند.
این سوال بسیار مهمی است که در مقدمه کتاب به آن پرداخته شده است. همچنین بسیار مهم است که اشاره کنیم گروههای دیگری نیز در پامیر زندگی میکنند، از جمله قرقیزهای ساکن در مناطق شرقی بدخشان. این کتاب در نظر ندارد که صرفا اقوام ساکن در پامیر را برشمارد، بلکه به جای آن بر گروههایی که خود را پامیری میخوانند و بر مبنای اعتقادات مذهبی اسماعیلیه متحد میشوند، متمرکز است؛ شاخهای از اسلام شیعی که حضور آن در این منطقه به اوایل قرن دهم و یازدهم باز میگردد و به فعالیتهای مبلغین اسماعیلی و خواجه ناصر خسرو (1088-1004) مرتبط است. علاوه بر این، پامیرها به زبانهای غیرمتجانسی تکلم میکنند که شامل تمام گروههای ایران شرقی و شاخهای از ایرانیان خانواده هندی- اروپایی میشود.
بدخشان، هویت پامیری و جهانی شدن
شبکه تحلیلگران آسیای مرکزی: در عصر جهانی شدن و زمانی که اقتصاد در صدر همه امور قرار میگیرد و پول نقش اصلی را ایفا میکند، آموختن و ارتقاء چنین پرسشهایی چه اهمیتی دارد؟ برای تثبیت تاجیکستان از منظر هویت سیاسی؟ برای به دست آوردن تصویری در میان جوامع کشورهای همسایه و به کسب وزن سیاسی در آینده این کشورها؟
داغیاف: من معتقدم پیش از این بسیار مهم است که در عصر جهانی شدن نسبت به هویتمان خودآگاهی داشته باشیم. این به معنای بستن درها مقابل دیگران نیست، بلکه در عوض بدین معنی است: تنها با مطمئن بودن از اینکه شما چه کسی هستید و از کجا آمدهاید شما میتوانید قدرت تحمل و بردباری خود را بگشایید. درحقیقت «بردباری» واژه دقیقی نیست و بهتر است بگوییم پذیرش تنوع در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، زبانی و مذهبی. جهانی شدن یا بینالمللی شدن فرایندهایی هستند که نباید یکدستسازی را مد نظر قرار دهند، بلکه گشایش دیگران نسبت به خود است.
انتهای پیام/