علی رهبری: مدیر ارکسترها با آزمون انتخاب شود / سهرابی برای مدیر شدن در روند ارکسترها سنگ اندازی می‌کرد

علی رهبری: مدیر ارکسترها با آزمون انتخاب شود / سهرابی برای مدیر شدن در روند ارکسترها سنگ اندازی می‌کرد

علی رهبری موسیقیدان بین‌المللی ایرانی معتقد است که مدیر هنری ارکسترها درباره برگزاری آزمون انتخاب نوازندگان برای نخستین بار، خلاف واقعیت صحبت کرده‌است و این آزمون پیشتر هم برگزار شده است.

خبرگزاری تسنیم - هفته‌های گذشته ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران شاهد حاشیه‌های بسیاری بوده‌اند. خبر آمده که 10 نوازنده از ارکستر ملی ایران اخراج شده‌اند. برخی نوازندگان در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم از غیرحرفه‌ای بودن شرایط برگزاری آزمون گفتند. برخی هم اشاره کردند که این اخراج‌ها برای کاهش هزینه‌هاست. برخی هم مشکل اصلیِ ارکسترها را مدیر اداری ارکسترها یعنی حسن سهرابی معرفی کردند.

اکنون اما علی رهبری رهبر بین‌المللی و موزیسینِ ایرانی که در دنیای موسیقی کلاسیک شناخته شده است؛ مباحث دیگری را مطرح می‌کند و ماجرا را از زوایه‌ای دیگر می‌بیند.

 

علی رهبری در سال 1394 مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران بود و دوران درخشانی با این ارکستر پشت سرگذاشت. در ادامه صحبت‌های علی رهبری را درباره‌ی برگزاری آزمون در ارکسترها و ضعف‌های مدیریتیِ ارکسترها را می‌خوانید:

در روزهای اخیر حاشیه‌هایی درباره برگزاری آزمون نوازندگی در ارکسترها ایجاد شد. شما روند برگزاری آزمون در ارکسترها را چگونه می‌بینید. آقای سهرابی در توضیح‌هایی که درباره آزمون ارکسترها داشته‌اند، گفته است که این آزمون در چهلمین سال پیروزی انقلاب و برای اولین بار برگزار شده است. مگر نه اینکه در هنگام حضور شما در ایران، آزمون انتخاب نوازندگان برگزار شد؟

در سال 1394 آقای سهرابی مسئول مالی ارکستر بود. آخر سال 1394 آزمون انتخاب نوازندگان ارکستر را با حضور دو رهبر بین المللی و یک سولیست بین المللی در ایران برگزار کردیم.

حسن سهرابی اکنون مدیر اداری ارکسترهاست.

دیروز متوجه شدم که آقای سهرابی مسئولیت ارکستر را دارند و ایشان اعلام کرده‌اند که برای بالا بردن سطح ارکستر تصمیم‌هایی گرفته‌اند. من خیلی شُکه شدم. شاید نوازندگانی که سال 1394 در کنار ما بودند، کسانی مانند آقای شریفی و آقای قیطاسی و خیلی از بچه‌های ارکستر می‌دانند که چرا من شُکه شدم.
یکی از مهترین مشکلاتی که در شش ماه آخر کارم در ایران با ارکستر سمفونیک داشتم، علتش همین آقای سهرابی بود. سهرابی مسئول مالی ارکستر بود. جلوی چشمم بارها به بچه‌ها قول می‌داد که فلان روز برای پرداخت مسائل مالی‌تان بیایید و وقتی بچه‌ها می‌رفتند هیچ چیز عملی نمیشد. یعنی بچه‌های ارکستر را دور سر می‌گرداند.

سهرابی، در آن زمان آقای شریفی بهترین نوازنده ارکستر را، ماه‌ها به دروغ دور سر دواند. شریفی ارکستر را ترک می‌کرد و من به صورت دوستانه از او می‌خواستم که به ارکستر برگردد.

سهرابی به نوازنده فلوت و اُبوا و نوازندگان دیگر قول‌هایی داده بود و رفتارهایی کرده بود که صحبت کردن درباره‌اش مرا آزار می‌دهد. سهرابی با ارکستر و با موسیقی آشنایی ندارد و اخلاق و طرز رفتارش شایسته موزیسین‌ها نیست. جالب اینکه چنین کسی برای ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران تصمیم می‌گیرد.

یکی از مشکلات بزرگی که من در هنگام حضورم در ایران داشتم همین آقای سهرابی بود. در آخرین جلسه‌ای که در نهایت به خروجم از ایران منتهی شد، سهرابی حضور داشت و حرف‌های غیرحرفه‌ای او در رفتنم خیلی تاثیر داشت.

نامه‌ای که آن زمان به او نوشتم را اگر نگاه کنید، می‌بینید که سهرابی مشکل اساس ارکسترهاست.

در اینجا متن نامه‌ی علی رهبری خطاب به حسن سهرابی مسئول اداری ارکسترها را می‌ خوانید:

آقای سهرابی عزیز
با سلام
تقریبا هر هفته که میگذرد ما به  مشکلی برخورد می‌کنیم که به عدم آشنایی شما با ارکستر سمفونیک ارتباط پیدا می‌کند.
در 8 ماه گذشته تابحال چندین بار خدمتتان حضوری یا در دفترتان برایتان شرح داده و حتی چندین بار شما را به دفترم احظار کرده‌ام و چند بار هم برایتان نوشته‌ام که عدم آشنایی واطلاعات جنابعالی با موسیقی کلاسیک و سیستم و سبک کار ارکستر سمفونیک برای ما مشکلات و گرفتاری های بسیاری ایجاد کرده است.
با وجود این تلاش ها هرچند روز یکبار شما نامه ای تهدید آمیز به آقای صفی در مورد یک هنرمند می‌نویسید و از روی نا آشنایی با کار آن شخص ایشان را از ارکستر فراری می‌دهید.
نامه های نسنجیده با فرهنگ و ادب  مخصوص شما هم اغلب باعث عصبانیت نوازنده‌های بسیار با ادب و با استعداد شده است.
شما هنوز که هنوز است آشنایی ندارید  که در بعضی قطعات نوازنده هایی شرکت میکنند که جزو گروه 70 یا 75 نفری ارکستر نیستند.
شما با کمال بی احترامی به ایشان می‌گویید کسی به شما دستمزد نخواهد داد.
وقتی هنرمند می‌گوید به من گفته اند بیا و در قطعه ای سازی مانند تمبک دف یا هارپ بنواز  شما که از هیچکدام این مسایل  اطلاعی ندارید ( گناهی هم ندارید)  میفرمایید همان کس که بشما گفته بیایید، حقوقتان را هم خواهد داد ( البته  از مهر ماه به بعد منظورتان اقای رهبری است)
چرا ما باید در ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد با این سبک و فرهنگ جواب نوازندگان را بدهیم

بر ای اخرین بار برایتان مینویسم
ما در برنامه افتتاحیه  جشنواره فجر برای اولین بار در کنار قطعاتی از استاد شریفیان سمفونی فانتاستیک برلیوز  یکی از بزرگترین آثار جهانی  را اجرا خواهیم کرد
این سمفونی به جای یک تیمپانیست 4 تیمپانیست دارد
به جای یک توبیست 2 توبیست دارد
به جای 2 فاگوت 4 فاگوت دارد
به جای یک هارپ 2 هارپ دارد
به جای 2 ترمپت 3 ترمپت دارد
به جای 2 کلارینت 3 کلارینت دارد
به جای 2 ابوا 3 ابوا دارد
متوجه شدید ( اینها در لیست شما نیستند)
اگر شما را آزاد بگذارند احتمالا مانند ماه‌های گذشته برای 11 نفر می‌نویسید که شما در این ساختمان چه می‌کنید
ای کاش در این 10 ماه گذشته فقط 2 ساعت وقت می‌گذاشتید و مطالعه می‌کردید که هر هفته ما چه رپرتواری اجرا می‌کنیم و یا حداقل از یکی از بچه های ارکستر سوال می‌کردید
لطفا قبل از مطالعه و حداقل سوال از افراد وارد نامه تهدید امیز دیگری برای این هنرمندان بزرگ ایران نشوید
ضمنا تمام قرارهایی که جنابعالی با گروه کر ارکستر سمفونیک تهران بدون اطلاع مدیر هنری گذاشته اید بی اعتبارند
تمام فعالیت های این گروه  همیشه زیر نظر مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران بوده است

با احترام
علی رهبری

شما در ارکسترهای مهمی در دنیا کار کرده‌اید. مدیر اداری ارکستر چه نقشی دارد. به نظرتان گلایه‌های نوازندگان ارکستر ملی که در روزهای گذشته مطرح شده، منطقی است.

یک مدیر ارکستر نقش مهمی در همه جای دنیا بازی می‌کند. البته که به کارهای هنری کاری ندارد. صحبتِ بچه‌های ارکستر و گلایه‌هایشان درباره شیوه رفتاری آقای سهرابی را کاملا درک می‌کنم.

در کشورهای دیگر آزمونِ انتخاب نوازندگان به چه شکلی برگزار می‌شود.

بیایید کشور ترکیه را ملاک قرار دهیم که بیست ارکستر دولتی دارد و کشور مسلمانی است که بسیاری از رفتارهایشان به ما نزدیک است. آزمون چیزی نیست که هر زمان دلتان خواست برگزارش کنید. اگر آزمونی برگزار و نوازنده‌ای به ارکستر اضافه شد، دیگر نمی‌توانید او را به این راحتی‌ها از ارکستر کنار بگذارید.

در سال 1394 رسانه‌ها نوشتند که برخی نوازندگان ارکستر را ترک کردند. رفتن این نوازندگان به خاطر رفتارهای آقای سهرابی بود که به آنها حقوقشان را نمی‌داد. ما نمی‌توانیم به همین راحتی نوازنده‌ای را از ارکستر کنار بگذاریم؛ مگر اینکه خیلی وضعِ آن نوازنده خراب باشد.

 

من به او گفتم که همین امروز قرار است که دوست، برادر یا شاگرد شما در پشت پرده به نوازندگی بپردازد. من و دیگر داوران نمی‌توانیم بفهمیم که شخص نوازنده کیست اما شما به راحتی می‌فهمید که این نوازنده برادرتان یا شاگردتان است، چون صدای ساز زدن آنها را تشخیص می‌دهید.

 

در تمام کشورها آزمون به این شکل انجام می‌شود که مدیر هنری با چند تن از استادان و نوازندگان ارکستر حضور دارد. در زاگرب که بودم، آزمون با حضور تمام نوازندگان ارکستر برگزار می‌شد. یعنی همه می‌نشستند و شاهد نوازندگی شرکت کنندگان بودند. برخی ارکسترها هم آزمون را پشت پرده برگزار می‌کنند. اما خودِ من وقتی رئیس ارکستر فیلارمونیک بروکسل شدم، پرده را برداشتم. آن زمان نوازنده هُرون آقای «فانرِشه»(که یکی از بهترین نوازندگان بود) از من پرسید که ما در آزمون‌ها پشت پرده‌ها نوازندگی می‌کنیم چرا شما پرده را برداشتید. من به او گفتم که همین امروز قرار است که دوست، برادر یا شاگرد شما در پشت پرده به نوازندگی بپردازد. من و دیگر داوران نمی‌توانیم بفهمیم که شخص نوازنده کیست اما شما به راحتی می‌فهمید که این نوازنده برادرتان یا شاگردتان است، چون صدای ساز زدن آنها را تشخیص می‌دهید.

همین صحبت‌های من باعث شد که از آن پس پرده‌ی حائل میان نوازنده و هیات داوران را بردارند.

در ارکستر فیلارمونیک زاگرب ما یک هیات داوران داشتیم که من رئیسش بودم. اما تمام نوازندگان ارکستر هم در سالن حاضر می‌شدند و شاهد نوازندگی تمام شرکت کنندگان بودند و اگر نکته یا قضاوتی داشتند مطرح می‌کردند.

در ارکستر فیلارمونیک مالاگا هم اوضاع همین گونه بود. ولی مهمترین چیزی که وجود دارد این است که وقتی دانشجویی در آزمون قبول شد، این نوازنده حق بزرگی را به دست آورده و شما نمی‌توانید به این راحتی او را کنار بگذارید. در برخی کشورها کنار گذاشتن چنین نوازنده‌ای از ارکستر تقریبا غیرممکن است. یعنی پس از شش ماه یا یک سالِ آزمایشیِ حضور در ارکستر، دیگر عضویتشان در ارکستر قطعی می‌شود.

در زمان حضور من در ارکستر سمفونیک تهران چند نفری بودند که سرِ تمرین نمی‌آمدند. در این زمان باید آن نوازنده را تنبیه کرد.در لیستی که برایتان فرستادم می‌بینید که به دستور آقای مرادخانی در اتاق تشریفات با فراخوانی که در بیشتر رسانه‌ها منتشر شده بود، حدود 160 نفر از نقاط مختلف ایران در آزمون شرکت کردند.

کسانی مانند کیارس، ظهیرالدینی و بهترین نوازندگان ارکستر در آزمون شرکت کردند. همه‌ی این‌ها جلوی من و دو رهبر بین‌المللی و یک سولیست بین‌المللی نشستند و آزمون دادند. این آزمون بسیار با ارزش است. شما نمی‌توانید دو سال بعد دوباره آزمون برگزار کنید و قبول شدگان در آزمون پیشین را از ارکستر اخراج کنید.

آزمون که برای شخص علی رهبری نبوده و این آزمون برای حضور در ارکسترهای دولتی ایران بوده است.

شما در زمان حضورتان در ایران، آزمون را با حضور خودتان و البته دو رهبر بین‌المللی و یک نوازنده بین‌المللی برگزار کردید. اکنون آقای سهرابی درباره سطح کیفی ارکسترها نظر می‌دهد. به نظرتان او صلاحیتِ صحبت کردن در این باره را دارد؟

به قطع می‌گویم که آقای سهرابی به هیچ وجه صلاحیت دخالت کردن درباره موضوع ارکستر و صحبت کردن درباره سطح ارکسترها از نظر فنی را ندارند. ایشان سابقه خوبی در برخورد با نوازندگان ندارند. نمی‌دانم چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین شخصی را مسئول دو ارکستر گذاشته است؛ این مسئله بسیار ناراحت کننده است.

 

ارکستر در سال 1394 هر روز و هر هفته و هر ماه در سطح بسیار بالایی تمرین و فعالیت و اجرا داشت. یکی از دلایل شکست بنیاد رودکی در روند نگه داشتن آن ارکستر همین آقای سهرابی بود.

من اصلا کاری به رهبران ارکسترها ندارم. اما مصاحبه‌ای از آقای سهرابی خواندم که کاملا بی‌ربط است. درست مانند این است که من بیایم و درباره مسائل پزشکی صحبت کنم.

بعد از چهار پنج ماه که من در ایران بودم و آقای سهرابی مسئول مالی ارکستر بود؛ یک روز سهرابی گفت که مشکل بزرگ ما داشتن دو ارکستر است. سهرابی می‌گفت اگر ما یک ارکستر داشته باشیم به راحتی می‌توانیم از نظر مالی ارکسترها را اداره کنیم. یعنی سهرابی مخالف صددرصد داشتن دو ارکستر بود. تعجب می‌کنم که امروز به راحتی نشسته و درباره دو ارکستر صحبت می‌کند.

سهرابی در صحبت‌هایش گفته که برای نخستین بار پس از انقلاب است که آزمون ارکسترها برگزار می‌شود، در حالی که پیش‌تر چند بار این اتفاق افتاده است. حتی قبل از حضور من در ایران هم آزمون برگزار شده است. اما آخرین بارش همان زمانی بود که من در ایران حضور داشتیم.

سهرابی سال‌هاست که در بنیاد رودکی مشغول کار است. چطور شده که بعد از این همه سال به فکر کیفیت افتاده است. سهرابی زمانی که من در ایران بودم، با هر چیزی که به نفع نوازندگان بود مخالفت می‌کرد.

در صحبت‌هایتان به اهمیت جایگاه مدیر اداری ارکسترها اشاره کردید. در ا رکسترهای بزرگ دنیا این انتخاب‌ها بر چه اساسی صورت می‌گیرد.

در وین یا برلین یا حتی در پراگ، وقتی می‌خواهند مدیر اداری ارکسترها را انتخاب کنند، برای این امر هم آزمون برگزار می‌کنند و حتی از کشورهای دیگر مدیر اداری می‌آورند. در ایران کسی که دمِ دست بوده را مدیر ارکسترها گذاشته‌اند.

وقتی مدیر ارکسترها به این کار آشنایی نداشته باشه، همه چیز غیر حرفه‌ای می‌شود. در ایران افراد بسیاری داریم که لایق چنین سِمتی هستند. می‌توان برای انتخاب مدیر ارکسترها آزمون گذاشت. آزمون تنها برای موزیسین‌ها نیست. برای اداره کنندگان کارها و شغلی که دولتی و بسیار مهم است باید آزمون برگزار کرد.

در کشورهای پیشرفته برای انتخاب صاحبان چنین پُست‌های مهمی حساسیت بسیار بیشتری نسبت به انتخاب نوازندگان وجود دارد.

ایران امروز افرادی دارد که به راحتی می‌توانند ارکستر را اداره کنند و هر قدمشان حرفه‌ای باشد.

چند روز پیش در نشست خبری برگزاری اپرای پردیس و پریسا، آقای لوریس چکناواریان اشاره کردند که کیفیت کنونی ارکسترهای سمفونیک و ملی، 30 سال تا رسیدن به کیفیت ارکسترهای استاندارد جهانی فاصله دارد. نظرتان در این باره چیست.

دوستم آقای چکناواریان گفته‌اند که ارکستر بیش از 30 سال از ارکسترهای بزرگ دنیا عقبند. ایشان حق دارند. البته این گناه موزیسین‌ها نیست. همین سهرابی که مدیر ارکسترهاست، شغلش بسیار مهم و در این عقب‌ماندن تاثیرگذار است.

 

چکناواریان تنها رهبر ایرانی حاضر در ایران است که تجربه مدیریت هنری حرفه‌ای را دارد و آهنگساز بزرگی است. ارکسترهای مختلفی را هم رهبری کرده است.
با این وجود معتقدم که در مدت کوتاهی می‌توان عقب‌ماندگی ارکسترها را جبران کرد و مسئله را سروسامان داد؛ اولین قدم تغییر مدیر اداری ارکسترهاست.

یکی از مشکلات بزرگ در ایران، این است که بر خلاف کشورهای دیگر، ماجرای مدیریت کارها جدی گرفته نمی‌شود. فکر نمی‌کنند که یک مدیر اجرایی ارزش و اثرش روی کارِ موزیسین‌ها بسیار زیاد است و سطحش باید خیلی بالا باشد.

بنیاد رودکی در حال حاضر بالاترین مقام در تصمیم‌گیریِ زندگی موزیسین‌هاست. من نمی‌دانم که مسئولان عالی‌رتبه تا چه حد به این مسئله فکر می‌کنند.

مدیر اداری ارکستر پیش از انقلاب دکتر سعدی حسنی بود. ایشان موزیسین نبود اما یکی از با فرهنگ‌ترین افراد آن زمان بود. اطراف این آقای حسنی هم افرادی بودند که سطحشان بسیار بالا بود.

 

نگاهی به رزومه‌ی سعدی حسنی: او دکترای حقوق از دانشکده علوم سیاسی وین داشت و در دانشکده علوم موسیقی وین، به تحصیل موسیقی غرب پرداخته است. حسنی نویسنده دو کتاب مهم در حوزه موسیقی به شمار می‌رود که یکی کتاب «تاریخ موسیقی (از رمانتیسم تا دوره معاصر)» و دیگری کتاب «تفسیر موسیقی» است که در دهه 30 توسط انتشارات صفی علیشاه تهران منتشر شده است. این کتاب‌ها تا چند دهه پس از انتشار، همچنان از مهم‌ترین منابع نوشتاری فارسی درباره‌ی موسیقی غرب بودند. در سال 1346 تالار رودکی تهران (تالار وحدت) گشوده شد و سعدی حسنی به عنوان نخستین مدیر عامل آن برگزیده شد. او در سال 1351 «انجمن ژونس موزیکال ایران» (جوانان دوستدار موسیقی) را بنا نهاد. این انجمن با همراهی بسیاری از نوازندگان، کنسرت‌های موسیقی کلاسیک ایران و غرب را در شهرهای مختلف اجرا نمود. وی همچنین از سال 1352 چهارمین دوره مجله موسیقی را با نام «نشریه انجمن ژونس موزیکال ایران» مدیریت و منتشر می‌کرد.

 

 

 

دوازده سال ماندنم در بروکسل به خاطر این بود که مدیر ارکستر آندره لاپورد یک مدیر درجه یک در سطح دنیای موسیقی بود.

در خیلی از کشورها مانند اتریش و آلمان مدیر ارکستر باید سطح هنری بالایی داشته باشد. این مسائل در ایران جدی گرفته نمی‌شود و عقب‌ماندگی ما هم شاید به همین دلیل است.

در دنیا ارکسترهای حرفه‌ای بسیاری وجود دارد. تا جایی که من یادم هست، تمام مسئولان و مدیران ارکستر که من می‌شناختم؛ افرادی هستند که با موسیقی ارتباط دارند. یا موزیکولوگ، آهنگساز، رهبر ارکستر، نوازنده بازنشسته ارکستر و یا نوازنده فعال در ارکستر هستند. من چهارده ماه با سهرابی کار کرده‌ام و به جرات می‌گویم که او هیچ کدام از این ویژگی‌ها را ندارد.

به نظرتان اخراج برخی نوازندگان و اعمال فشار بر روی موزیسین‌ها موجب ارتقای سطح کیفی ارکسترها می‌شود.

همه‌ی صحبت‌هایی که سهرابی مطرح کرده بِلُف است. او اخراج نوازندگان از ارکسترها را راه حلی برای ارتقای سطح کیفی ارکسترها بیان کرده در حالی که سطح کیفی ارکسترها اینگونه بالا نمی‌رود. موزیسین‌ها را زیر فشار قرار دادن که درست نیست.
باید برنامه‌ریزی روزانه، هفتگی و همیشگی داشت.

به نظر می‌رسد که تمام سنگ‌اندازی‌های سهرابی در سال 1394 برای تخریبِ روند کار ارکسترها بوده تا شاید روزی به این جایگاه امروزش برسد. متاسفانه در ایران وزیر ارشاد و معاونانش زود زود تغییر می‌کنند اما در عین حال مدیران سطح میانی که برای همان وزیران و معاونان و مدیرکلان کار می‌کنند؛ در کارهایشان باقی می‌مانند و شاهد هستیم که باز هم همان روندِ گذشته ادامه می‌یابد. باید بدانیم که تغییر وزیر و معاونانش راه حل نیست.

متاسفانه نوازندگان و موزیسین‌ها را وادار به سکوت کرده‌اند، چرا که اگر درباره این مشکلات سخن بگویند، آنها را به شدت اذیت می‌کنند.

*علی رهبری حداقل شش بار مدیر هنری ارکسترهای مختلف در دنیا بوده و بیش از 120 ارکستر مختلف را رهبری کرده است.

----------------------
گفت‌وگو: یاسر یگانه
----------------------

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران