روایت متهم میکونوس از ۵ سال حبس انفرادی در آلمان/ دارابی: قبل از صدور حکم محکوم شده بودم
مراسم معرفی کتاب «نقاشی قهوهخانه» با حضور کاظم دارابی، متهم دادگاه میکونوس، برگزار شد. او در این نشست اعلام کرد که او قبل از صدور حکم توسط جراید و دستگاه قضایی آلمان محکوم شده بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مراسم معرفی کتاب «نقاشی قهوهخانه»، خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس، با حضور محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری، عبدالحمید قرهداغی مدیر انتشارات سوره مهر، مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، محسن کاظمی نویسنده این اثر و جمعی از اهالی فرهنگ صبح امروز 15 بهمنماه، در حوزه هنری برگزار شد.
قرهداغی در ابتدای این مراسم با اشاره به جزئیات «نقاشی قهوهخانه» و تلاشهای محسن کاظمی برای نگارش این کتاب گفت: این کتاب به موضوع مهمی میپردازد که تقریباً 11 سال زمان برای تحقیق در این زمینه و نگارش آن زمان صرف شده است. این اثر حدود 1700 صفحه بود که با چندبار ویرایش، در نهایت در یک جلد به چاپ رسید. کتاب حاضر حاوی اطلاعات مهم از اسناد و مستنداتی است که میتواند برای مخاطب جذاب باشد.
سرهنگی نیز در ادامه این نشست با اشاره به اهمیت تاریخ شفاهی برای ثبت خاطرات و وقایع تاریخ انقلاب اسلامی گفت: شرایط جنگ جهانی دوم به گونهای بود که 50 میلیون قربانی از جهان گرفت. این حادثه به اندازهای فراگیر بود که سربازان آن پس از جنگ منتظر مورخان رسمی نماندند و خود شروع به نوشتن کردند. تاریخ شفاهی پس از این واقعه اوج گرفت و پخته شد.
کتابی که علیه فراموشی نوشته شد
وی ادامه داد: در حال حاضر نیز برای وقایع بزرگ، چه تلخ و چه شیرین، کسی منتظر مورخان رسمی نمیماند. آقای کاظم دارابی نیز پس از این ماجرا خود به سراغ آقای کاظمی آمد تا خاطراتش ثبت شود و شعارش این بود که ما علیه فراموشی مینویسیم. او یک شاهد عینی است و شاهدان عینی به لحاظ اعتبار در درجه اول قرار دارند. مردم نیز وقتی حرفهای آنها را میخوانند، میدانند که چیزی جز واقعیت نمیخوانند.
محسن کاظمی، پژوهشگر حوزه تاریخ و نویسنده کتاب «نقاشی قهوهخانه» نیز در ادمه این نشست با بیان اینکه 10 سال به صورت چراغ خاموش برای نگارش این اثر فعالیت کردیم تا به نتیجه برسد، گفت: کاظم دارابی 10 سال برای نگارش و به ثمر رسیدن این کتاب صبوری کرد، همانطور که حدود 182 ماه در زندانهای آلمان صبوری کرد و این کتاب را برای ما به ارمغان آورد.
«نقاشی قهوهخانه» شکستی است بر تکصدایی ماجرای میکونوس
وی با بیان اینکه برای نگارش کتاب «نقاشی قهوهخانه» خود موضوع به سراغ من آمد، افزود: من ابتدا با اکراه کار را قبول کردم اما بعد کمکم به انجام کار علاقهمند شدم. این اثر روایت دیگری است در کنار روایتهای یکسویه قرائت شده و میتواند ذهنهای وقاد را به این سمت بیاورد که یک روایت دیگر را بشنوند. این کتاب در پی اثبات هیچ امری نیست، اما روایتی است از آن شب سیاه در برلین که چهار نفر کشته شدند و قصد دارد به برخی از سؤالات در چیستی و چرایی این موضوع نزدیک شود، نه اینکه جواب کامل به این پرسشها بدهد. توفیق این کتاب شاید این باشد که چرایی ماجرا را تقویت کند و مخاطب را به این سمت هدایت کند که درباره چرایی و منشأ اتفاقات پیرامون خود سؤال کند؛ از این رو «نقاشی قهوهخانه» رقابت مقابلهجویانه نیست، بلکه روایتی است در کنار دیگر روایتها. این اثر شکستی است بر تکصدایی ماجرای میکونوس.
روایت متهم میکونوس از 5 سال حبس انفرادی در آلمان/ دارابی: قبل از صدور حکم محکوم شده بودم
دارابی، متهم دادگاه میکونوس، نیز در ادامه این نشست به ماجرای اتهام و زندانی شدنش در آلمان اشاره و اضافه کرد: در 6-7 ماه اول که دستگیر شدم، در موقعیت خطرناک و بدی به سر میبردم، به طوری که حدود 17 کیلوگرم وزن کم کردم. سیر قضایی ماجرا به گونهای پیش رفت تا یک فرد ایرانی در این ماجرا دستگیر و متهم شود. تمام دستگاه قضایی آلمان، جراید و مسئولان این کشور سعی کردند که کاسه و کوزه این ماجرا را سر من بشکنند.
راوی کتاب «نقاشی قهوهخانه» افزود: برای آنها اهمیتی نداشت که من در این کشور درس خوانده و دارای خانواده هستم و آیا این اتهام واقعیت دارد یا خیر. برای آنها مهم این بود که یک ایرانی برای این ماجرا متهم شود. اگر من را متهم نمیکردند، نمیتوانستند جمهوری اسلامی را مورد هدف خود قرار دهند. من برای آلمانیها یک سیبل بودم. در این راه نه تنها خود آلمانیها، بلکه تمام معارضین با انقلاب از بنی صدر گرفته تا منافقین سعی کردند تا به این جریان کمک کنند و اعتقادات مذهبی و فعالیتهایی مانند عزاداری عاشورا و ... که انجام میدادم استفاده کرده تا من را به عنوان یک انسان مذهبی چماق به دست معرفی کنند. در واقع آنها من را قبل از صدور حکم محکوم کرده بودند.
وی تأکید کرد: آنها به اهدافی که میخواستند، رسیدند، اما اگر کسی چه در داخل و چه در خارج از کشور، میخواهد به حقیقت دست یابد، باید این کتاب را بخواند. آیتالله هاشمی در مصاحبهای گفته بود که افرادی که در حادثه میکونوس نقش داشتند، خودسر بودند. میخواهم بگویم که خودسر بودن آنها درست است، اما این موضوع به من هیچ ارتباطی نداشت و اثبات هم نشده، حتی برای خود آلمانیها نیز اثبات نشد که من در این عملیات نقش داشتم. در احکامی که صادر کردند، به گفته رئیس دادگاه قید شده که بعد از انجام تمامی تحقیقات نتوانستند ثابت کنند که من طراح این عملیات بودهام، اما طبق شواهد امر به این نتیجه رسیدهاند که من در این زمینه نقش داشتهام.
دارابی ضمن انتقاد از سکوت خبری و انفعال برخی از مسئولان در بررسی این اتهامات، یادآور شد: کشور آلمان میگوید من طرفدار حقوق بشر هستم و جمهوری اسلامی ایران را بارها به نقض حقوق بشر متهم کرده است. کدام حقوق بشر میگوید که یک نفر را به پنج سال حبس انفرادی محکوم کنند و تمامی شکنجههای روحی را انجام دهند؟ من در تمام این مدت از در آغوش گرفتن فرزندم محروم بودم و حق صحبت با همسرم را نداشتم. در این میان سازمان حقوق بشر اسلامی که دفترش در ایران است، چرا از من نپرسید که تو که هستی؟ آیا این اتهام درست است یا خیر؟ یک فرد خارجی در هر کجای دنیا به اتهام قتل، جاسوسی، قاچاق و ... دستگیر شود، سفیر آن کشور در پی بررسی وضعیت اوست، چرا سازمان حقوق بشر اسلامی کاری برای من نکرد؟ من به ارتکاب این جرم متهم شدم، در حالی که در روز حادثه حدود 400 کیلومتر با منطقه عملیاتی فاصله داشتم.
فخرزاده: غرب نمیتواند انقلاب اسلامی را مخفی کند
حجتالاسلام و المسلمین فخرزاده، پژوهشگر حوزه تاریخ و مدیر تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، نیز در ادامه با تأکید بر پژوهش در تاریخ انقلاب اسلامی گفت: هنوز در کشور ما اهمیت پژوهش جا نیفتاده و مورد توجه واقع نشده است. باید از محسن کاظمی پرسید که چرا از بین این همه وقایع، به سراغ این موضوع رفته است؟ بسیاری از موضوعات راجع به انقلاب و اتهاماتی که به انقلاب زدند، نیاز به پژوهش دارد.
وی ادامه داد: غربیها و اذناب آنها به انقلاب اسلامی اتهامات متعددی وارد کردند که بیمنطق و آشوبگر است. سؤال اینجاست که چرا وقتی ایران به بوسنیها و یا افغانستانیها کمک کرده، حرفی نمیزنند؟ چرا وقتی با داعش مقابله میکند، ایران را به این امور محکوم میکنند؟ کتاب حاضر اقدام کوچکی است در جهت رفع این دست از لکهها. آنها نمیتوانند انقلاب اسلامی را مخفی کنند، اما تلاش دارند تا چهره آن را در جهان مخدوش کنند.
پرسش خبرنگاران بخش دیگر این مراسم بود. کاظمی در پاسخ به چرایی سکوت 10 ساله درباره این ماجرا گفت: سکوت صورت گرفته نسبت به انتشار کتاب بود نه موضوع. دارابی از سال 2001 بنا داشت که کتاب خاطراتش را منتشر کند. او اسناد و روزنوشتهایی نیز در این زمینه داشت. در سال 86، پس از اینکه کتابی از من مطالعه کرده بود، به سراغم آمد تا کتابش نوشته شود.
وی ادامه داد: سختترین بخش کار، ترجمه اسناد آلمان بود. از این رو با گروههای مختلف ترجمه وارد بحث شدیم و شروع به فیشبرداری از این اسناد کردیم. لازم بود تا اعتبار روایت دارابی سنجیده شود؛ از این رو به سراغ اسناد دیگر هم رفتیم. تاریخ شفاهی یک رشته بینرشتهای است؛ این کتاب نیز که براساس تاریخ شفاهی نوشته شده، هم دارای مباحث تاریخی است و هم دارای مباحث مردمشناسی، روانشناسی و بالاتر از همه اسناد حقوقی. سازمان اطلاعاتی آلمان تلاش کرد تا در حد توان مدارکی را جمع کند و این دادگاه را به سرانجام برساند. یکی از ویژگیهای خوب دستگاه قضایی آلمان این است که موظف است همه مدارک را در اختیار متهم قرار دهد، از این جهت این اسناد نیز در اختیار ما بود. ما در این سالها صبوری کردیم تا با یک کار علمی، کتاب را به سرانجام برسانیم.
دارابی نیز همچنین در ادامه این جلسه درباره علت نامگذاری کتاب به «نقاشی قهوهخانه» گفت: عنوان اثر اشارهای دارد به رستوران میکونوس. قهوهخانه معمولاً جایی است که در آن سیگار میکشند و غیبت میکنند و من نقال این قهوهخانه هستم.
وی همچنین از وعده انتشارات سوره مهر برای ترجمه کتاب به زبانهای عربی، انگلیسی و آلمانی خبر داد.
محسن کاظمی همچنین در ادامه این نشست به نحوه استفاده از اسناد در کتاب اشاره و اضافه کرد: استفاده از اسناد به صورت هدفمند بوده و ما فقط به روایت دارابی اکتفا نکردهایم. ما در این کتاب از منابع و مدارک دیگری نیز استفاده کردهایم. تمامی اسناد، کتابها و مطبوعات آن زمان را مورد بررسی قرار دادیم. تفاوت کار تاریخ شفاهی با دیگر کارها، پژوهش برای سنجش وثوق کلام راوی است؛ از این رو پژوهش ما در این کار فقط محدود به مطالب مندرج در کتاب نیست.
انتهای پیام/