شمشیر کشیدن زبیر در کوچههای بنیهاشم علیه دشمن اشتباه بود/ روحانی اشرافی تمام جامعه مذهبی را زیر سوال میبرد
حجتالاسلام حسنآبادی گفت که تجملاتی و اشرافیگری برخی مسئولان و روحانیت کشور با سیره اهلبیت (ع) و انبیاء و رسولان هیچ همخوانی ندارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مسأله هیئتهای عزاداری همچنان که فرصت مناسبی برای ترویج معارف شیعه و اهل بیتی(ع) است، با کمتوجهی مسئولان امر و هوشیاری دشمنان اسلام میتواند به عنوان تهدیدی برای جوامع مسلمان محسوب شود تا جایی که اقشار مختلف مذاهب مسلمانان را به اختلافات مذهبی سوق دهد. بنابراین اصلاح ساختار و محتوای هیئتها مذهبی باید یکی از اولویتهای مسئولین مربوط به هیئتهای مذهبی قرار گیرد تا جایی که بتوان از آن حداکثر بهره را در راستای ترویج معارف ناب شیعی و معرفی شیعه به عنوان پایگاه اخلاقمداری برد. در همین راستا گفتگویی را با حجتالاسلام مهدی حسنآبادی استاد حوزه و کارشناس علوم قرآن و حدیث ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
جلوی نفوذ دشمن به هیئات مذهبی گرفته شود
* به نظر شما تا چه زمانی باید از آسیبهای هیئات مذهبی و لزوم اصلاح آنها سخن گفت؟ این در حالی است که در سالهای اخیر در این باره سخنان بسیاری از سوی کارشناسان و بزرگان این حوزه مطرح شده اما آنطور که باید و شاید شاهد عملیاتی شدن آنها نبودهایم. نظر شما در این باره چیست؟
بله همینطور است، تا به امروز درباره آسیبهای هیئات بیشتر از آنچه فکر میکردیم صحبت شده است، در واقع تاکنون بیشتر در حد ارائه نظریه و سخنرانی بوده تا کشیده شدن به عرصه عمل و رفع آسیبها و این یعنی ما زمان بسیار زیادی را از دست دادیم، در حالی که میشد با یک برنامهریزی منسجم و دقیق به تدریج این آسیبها را اصلاح کرد تا از این طریق مجالس و محافل بیشترین کارایی را داشته باشند و باعث رشد و بهره معنوی بیشتر مردم شوند و از سوی دیگر، با برگزاری هرچه بهتر مراسمات اهل بیت(ع)، جلوی نفوذ دشمنان به هیئات مذهبی و دامن زدن آنها به نوع عزاداریهایمان را بگیریم. امروز دشمن با برنامهریزی درصدد تحقق اهداف شوم خود جهت ایجاد برخی تحریفهاست، لذا ما باید توجه بیشتری داشته باشیم و با عملکرد صحیح خود در قبال آنها، جلوی برنامههای آنها را بگیریم.
شیخ مهدی حسنآبادی در گفتگو با تسنیم
در بحث آسیبهای عزاداری فقط به سخنرانی بسنده نکنیم
امروز در آسیبهای هیئات زیاد صحبت شده و در واقع تکرار مکررات شده است، این بدین معنا نیست که ما دیگر از آسیبهای هیئات صحبت نکنیم، بلکه منظورم آن است که باید در کنار اینکه به شناسایی و تحلیل آسیبها میپردازیم، توأمان درصدد حل و فصل آنها باشیم و فقط به سخنرانی و نوشتن مقالات متعدد در این زمینه بسنده نکنیم، طوری که ظهور و بروز آن را در جامعه و محافل مذهبی شاهد باشیم.
* به نظر شما آیا باید سازمان یا نهادی برای رفع این مسأله پا در میدان بگذارد؟
ما در کشور سازمانها و نهادهایی که ظرفیتهای بالایی در حل چنین مسائلی داشته باشند کم نداریم اما نمیدانم که واقعاً پرداختن به این موضوع در شرح وظایف کدام از سازمان فرهنگی و مذهبی کشورمان است، اما آنچه میدانم این است که این موضوعات باید به طور جدی مورد پیگیری قرار گیرد. بنده معتقدم که باید تعامل صورت گیرد نه تقابل، من قائل به تقابل و حذف بچه مذهبیها نیستم بلکه باید با آنها تعامل صورت گیرد و تبیین صحیح به آنها داده شود، آنها سرمایههای کشور هستند و باید به آنها کمک کرد و از ظرفیتشان را در جبهه حق بکار گرفت.
کدام سازمان متولی حل آسیبهای هیئات مذهبی است؟
برای حل این موضوع منِ روحانی و سایر روحانیون جامعه به تنهایی نمیتوانیم این موضوع را حل و فصل کنند، بلکه باید دید این مسأله در حیطه وظایف کدام یک از نهادهای کشور است تا آنها پای کار بیایند و اگر مردم مطالبهای دارند از آن نهاد یا سازمان داشته باشند. درست است که جامعه روحانیت، مراجع و سایر علما در این زمینه وظیفه دارند با عملکرد خود و سخنرانیهای پرمحتوا و مفید خود سطح و کیفیت مراسمات را افزایش دهند، اما آیا سازمان و نهادی در کشور متولی اصلی این امر نیست؟
تقویت فرصتهای هیئات، آسیبها را به حاشیه میبرد
* آسیبها و فرصتها دو موضوع در کنار هم است اما به نظر بیشتر آسیبها مورد بحث قرار میگیرد.
بله همینطور است، چرا مدام از آسیبها میگوییم؟ چرا از فرصتهای آن کمتر سخن گفته میشود؟ امروز هیئات مذهبی حالا چه در حسینیهها و چه در مساجد یکی از بهترین فرصتها برای جذب مخاطب آن نسل جوان کشور است. این خود فرصتی است که مادحان و ذاکران اهل بیت (ع) میتوانند از آن نهایت استفاده را کنند و آن را به نقطه عطف برنامههای هیئت تبدیل کنند. بسیاری از مستمعان در بخش مداحی دچار تحول روحی و رجعت به فطرت شده و اشک بر مصائب و نشاط در شادی اهل بیت (ع) قلب را آماده دریافت مطالب میکند. مادحان گرامی در صورت استفاده از اشعار پرمحتوا میتوانند تاریخ گذشته و درس امروز را، یکجا به مخاطب خویش تزریق کنند و این هنری است که افراد هنرمند را میطلبد. بیتردید اگر بتوانیم این فرصتها را تقویت کنیم، خود به خود آسیبها کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
باید به دنبال حضرت زهرا (س) در قرآن بود
ایام فاطمیه (س) یکی از بهترین ایام برای پرداختن منصفانه و منتقدانه به جریاناتی است که در سقیفه بنیساعده پیش آمده است. از یک نگاه ممکن است عدهای بگویند به خاطر وحدت چیزی از ماجرای سقیفه مطرخ نشود، این درست نیست، خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»، منظور از حبلالله امیرالمومنین (ع) است، پس باید پروانهوار دور ایشان گشت، از طرف دیگر ما باید ماجرای سقیفه را صحیح، مستند و مستدل برای نسل امروز بیان کنیم تا مورد پذیرش آنها قرار گیرد، تا از این طریق، راه برای تشیع انگلیسی و تزریق تفکرات شومشان به جوانان مومن و انقلابی بسته شود. پس ما باید تحلیلهای درست و قرآنی از ماجرای سقیفه در اختیار مردم قرار دهیم، درست است که کار سختی است، اما این روش درست و مورد رضای خداست، پس باید سختی آن را به جان بخریم و ضمن کسب توفیق الهی برای مطالعه حضرت زهرا (س) و جریانات مختلف ایشان در قرآن کریم، وارد دریای قرآن شویم و دستی بر آب بزنیم تا خدا ما را از گنجینه معارفش بهرهمند کند که این یعنی تبدیل تهدید به فرصت.
شمشیر کشیدن زبیر در کوچههای بنیهاشم علیه دشمن اشتباه بود
* با توجه به جریان سقیفه و بروز رفتارهای ناشایست در قبال اهلبیت (علیهمالسلام)، امروزه چه درسهایی میتوان از دوران گرفت؟
ما نیاز به تحلیل درست مبتنی بر قرآن و روایات داریم. زبیر در کوچههای بنیهاشم برای دفاع از امیرالمومنین (ع) شمشیر کشید و وقتی امروز عدهای این حرف را میشوند میگویند: آفرین بر زبیر، در حالیکه سلمان، ابوذر و مقداد و عمّار هم در آن صحنه حضور داشتند اما مانند زبیر رفتار نکردند، اگر بخواهیم از این قضیه تحلیل درستی ارائه کنیم باید بگوییم که زبیر کار درستی انجام نداد، مگر در آن صحنه خودِ حضرت نمیتوانست شمشیر بکشد، سلمان، ابوذر و مقداد و عمّار چرا شمشیر نکشیدند، چون میل امامشان این نبود که اقدامی انجام ندهند، لذا هیچ کاری نکردند. در زیارت جامعه کبیره و مناجات شعبانیه میخوانیم: «الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِقٌ»، در آن صحنه زبیر از امام علی (ع) جلو افتاد «الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ». جالب است امیرالمومنین (ع) درباره فرد جاهل میفرماید: «لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفرِطاً أو مُفَرِّطاً؛ نادان را جز در حال زیادهروى یا کوتاهى کردن نمىبینی (نهجالبلاغة، حکمت 70). افراط زبیر موجب به تفریط او در جنگ جمل شد و خون هجده هزار نفر را ریخت. ما باید قدم به قدم با ولیّ زمانه پیش برویم، به همین دلیل نیاز به تحلیل و نقد صحیح و منصفانه جریان سقیفه داریم.
نکته دیگر، اصلاح نوع نگرش است، امیرالمومنین (ع) هفتاد روز بعد از جریان غدیر خم که حضرت به عنوان خلیفه مومنان از سوی پیامبر (ص) اعلام شد، برخی مردم به خاطر مطامع دنیا درِ خانهشان را به روی حضرت باز نمیکردند، امام حسین (ع) در حدیثی میفرماید: «إنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنیا، وَالدّینُ لَعقٌ عَلى ألسِنَتِهِم یَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعایِشُهُم، فَإِذا مُحِّصوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛ مردم، بنده دنیایند و به ظاهر، دم از دین مىزنند و تا زمانى که زندگىشان تأمین شود، از آن دفاع مىکنند؛ اما چون در بوته آزمایش قرار گیرند، دینداران اندکاند». اگر نگرش ما به موضوعات مختلف قوی نیست، باید پشت سر کسی قرار بگیریم که دارای نگرش قوی است تا دچار اشتباه نشویم، لذا پیغمبر اکرم (ص) به عمّار فرمود: اگر تمام دنیا یک طرف رفتند و علی بن ابیطالب (ع) طرف دیگر رفت، تو با علی (ع) برو، این یعنی در نگرش امیر مومنان (ع) زندگی کن.
نکته دیگر این است که اگر چند نفر از خواص در جریان سفیقه سکوت نمیکردند، سرنوشت بشریت از این رو به آن رو میشد. خیلی از اوقات سکوت برخی خواص ضرباتی به اسلام زده که تقابل جاهلان با اسلام چنین نکرده است. زبیر وقتی متوجه اشتباه خود شد، تصمیم گرفت که جنگ را رها کند و به امیرالمومنین (ع) عرضه داشت میخواهد برود، حضرت نیز فرمود راه را باز کنید تا او برود، او با این کار اشتباه دیگری کرد و سرش را پایین انداخت و رفت. او باید میماند، روشنگری میکرد و با حضرت سخن میگفت و در رکاب حضرت میماند تا دیگر هجده هزار نفر هم مظلومانه کشته نشوند.
روحانی اشرافی تمام جامعه مذهبی را زیر سوال می برد
* امام خمینی (ره) بارها درباره خطر اشرافیت روحانیت هشدارهایی داده بودند. به نظر شما این قشر حداقلی چه توجیهی برای اقدامات تجملاتی خود به اسم دین دارند؟
تجملاتی و اشرافیگری برخی مسئولان و روحانیت کشور با سیره اهلبیت (ع) و انبیاء و رسولان هیچ همخوانی ندارد. ما در پای منبرها از سیره و سادهزیستی آن بزرگواران میگوییم و مردم را به این رفتارها دعوت میکنیم، اما اگر خودمان به آن مقید نباشیم که اصلاً نمیشود. امام صادق (ع) میفرماید: «کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِالخَیرِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم؛ مردم را با [اعمالتان] جز زبانتان به نیکى فرا خوانید». در انقلاب اسلامی این عملکرد امام (ره) بود که مردم را جذب کرد. پیامبر اکرم (ص) از مال و دارایی حضرت خدیجه (س) ـ که از بیت المال هم نبود ـ میتوانست برای رفاه و آسایش خویش استفاده کند اما این کار را نکرد. امروز قشری حداقلی باعث شدند تمام جامعه مذهبی زیر سوال بروند، پیامبر (ص) میفرمود زمانی خواهد رسید که امت من در دنیاطلبی با یکدیگر مسابقه میگذارند. اشرافیگری ریشه دین را در قلب میسوزاند. کسی نمیگوید دنیا بد است، نه اینطور نیست بلکه حبّ دنیا بد است، اهل بیت (ع) دنیا را مزرعه آخرت و حبّ دنیا را ریشه هر خطایی دانستهاند (حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلِّ خَطیئَةٍ).
==================
گفتگو از امیرمحسن شیخان
==================
انتهای پیام/