جبهه پایداری: آینده پیشروی کشور قطعا روشن‌تر از امروز است

جبهه پایداری با صدور بیانیه‌ای به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی از مردم ایران اسلامی دعوت کرد با حضور باشکوه خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن بار دیگر با آرمان‌های انقلاب اسلامی تجدید بیعت کنند.

به گزارش حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، جبهه پایداری با صدور بیانیه‌ای به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی ضمن دعوت از مردم ایران اسلامی برای حضور باشکوه در راهپیمایی 22 بهمن اعلام کرد: یکی از معضلات اصلی کشور آن است که این "پشیمان‌ها" و "کم آورده‌ها" و "اشرافیت زده‌ها" گرچه اعتقادی به مسیر اصیل انقلاب اسلامی که همان خدمت به مردم خصوصا مستضعفین و ایستادگی در برابر ظلم ندارند، اما همچنان بر کرسی‌های قدرت و مسئولیت چنبره زده و در نگاه عمومی، به غلط، ویترین جمهوری اسلامی شده‌اند. اگر کشور می‌خواهد به بلندترین قله‌های پیشرفت و عدالت برسد، احتیاج به یک تصفیه درونی و به عبارت دقیق‌تر یک "انقلاب در انقلاب" دارد.

 

متن این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
الذین انّ مکّناهم فی الارض أقاموا الصلاه و آتوا الزّکاه و أمروا بالمعروفِ و نهوا عنِ المنکرِ و للهِ عاقبه الأمور(الحج:41)

اکنون که در آستانه چهل سالگی انقلاب مردمی ملت عزیز و سربلند ایران، و ورود به دهه پنجم عمر پر برکت این انقلاب قرار داریم، بررسی روندهای طی شده در 4 دهه گذشته، و توجه به مسیر پیش رو، از اهمیت بالایی برخوردار است. در 40 سال گذشته دستاوردهای فراوانی در عین وجود موانع و کارشکنی‌های متعدد داخلی و خارجی نصیب ملت ایران شد، همچنین ضعف‌هایی نیز وجود داشت که می‌بایست برای برطرف شدنشان و حرکت پرشتاب‌تر به سوی موفقیت‌ها، آن‌ها را به خوبی شناخت و با ارائه راه حل‌های دقیق و عالمانه به نقاط قوت تبدیل کرد. همچنین باید چالش‌های این 4 دهه را مطرح و برای تبدیل آن‌ها به فرصت، اولا به مردمی که اصلی‌ترین حامیان انقلاب در همه این سال‌ها بودهاند آگاهی داد و از ظرفیت‌های عظیم آن‌ها برای غلبه بر این چالش‌ها به خوبی استفاده کرد.

لذا بر این اساس به بیان برخی دستاوردها، چالش‌ها و همچنین ضعف‌های عمر گذشته انقلاب که می‌تواند چراغ راه آینده ما باشد می‌پردازیم:

1- حجم دستاوردهای کشور در 40 سال گذشته بی‌نظیر بوده است. به صورت خلاصه به جایگاه ایران در برخی حوزه‌های علم و فناوری، کشاورزی، ورزش و صنعت در جهان و منطقه که در آمارهای مراکز غربی ذکر شده است اشاره می‌کنیم:

- رتبه 11 جهان در دانش هواوفضا(رتبه اول در منطقه)

- رتبه 12 جهان در مهندسی برق و الکترونیک(رتبه اول منطقه)

- رتبه 13 جهان در بیوتکنولوژی(رتبه اول منطقه)

- رتبه 18 جهان در مهندسی کامپیوتر(رتبه اول منطقه)

- رتبه 11 جهان در دندانپزشکی(رتبه اول منطقه)

- رتبه 12 جهان در فناوری هسته‌ای(رتبه اول منطقه)

- رتبه 13 جهان در انرژی های تجدیدپذیر و پایدار(رتبه اول منطقه)

- رتبه 11 جهان در داروسازی(رتبه اول منطقه)

- رتبه 3 جهان در تولید گچ

- رتبه 8 جهان در تولید آهن

- رتبه 12 جهان در تولید مس

- رتبه 14 جهان در تولید روی

- رتبه 13 جهان در تولید فولاد (با سرعت تولید بیش از 18 برابر میانگین جهانی)

- رتبه 8 جهان در تولید سیمان

- رتبه 19 جهان در تولید آلومینیوم

- رتبه 10 جهان در صنعت هوانوردی

- رتبه 12 جهان در تولید گندم و 14 جهان در تولید جو

- رتبه 1 جهان در صادرات زرشک، پسته، خاویار و زعفران

- رتبه 1 جهان در والیبال نشسته مردان و 2 جهان در کبدی

- رتبه 3 جهان در فوتبال ساحلی 5 جهان در فوتسال

- رتبه 1 جهان در والیبال نشسته

- رتبه 1 جهان در کشتی آزاد، وزنه برداری و وشو

- رتبه 2 جهان در کشتی فرنگی، کاراته و جودوی فردی

- رتبه 3 جهان در تکواندو و 4 جهان در شمشیربازی

- رتبه 14 جهان در تیروکمان مردان و 17 جهان در تیروکمان بانوان

- رتبه 15 جهان در المپیک لندن که در تاریخ بی سابقه بوده است

- رتبه 18 جهان در میان بزرگترین اقتصادهای جهان

- رتبه 9 جهان در مراکز ارائه دهنده خدمات اینترنت

- رتبه 17 جهان در تعداد کاربران اینترنت

- رتبه 1 جهان در سرعت رشد تولید علم(11برابر میانگین متوسط جهان)

همه این آمار که تنها بخش کوچکی از دستاوردهای بی‌نظیر ایران پس از پیروزی انقلاب است نشان می‌دهد، می‌توان هم مستقل بود و به نوکری بیگانگان و ظالمان تن نداد و هم پیشرفت کرد و قله‌های دانش و افتخار با حفظ عزت و کرامت ملی دست یافت.

2- در کنار این حجم بالای دستاوردهای مادی که به جای خود بسیار مهم هستند و باید روز به روز ارتقا نیز یابند، مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی ایجاد نظم نوین جهانی در شرایطی است که اندیشمندان غربی از سیطره کامل آمریکا بر جهان پس از فروپاشی شوروی با تعابیری چون "پایان تاریخ" یاد می‌کردند.

زمانی که در تقابل دو بلوک غرب و شرق، یکی به ترویج تفکر سرمایه‌داری و لیبرالی و دیگری به تبلیغ نگرش بی‌خدایی و کمونیستی می‌پرداختند، تفکر سومی تحت عنوان "خدامحوری و خداباوری" در مقابل این دو اندیشه فردمحوری قد علم کرد و با افول و نابودی شوروی کمونیست، امروز اندیشه بنیادینی که در برابر جهانخواری غرب به رهبری آمریکا قد علم کرده و به گواه همان اندیشمندان غربی به خوبی توانسته مانع سیطره آمریکا بر دنیای امروز شود، به گونه‌ای که این بار با عنوان "پایانِ پایان تاریخ" از آن یاد کردند.

انقلاب اسلامی در این سال‌ها توانست با بسط و تعمیق نگرش‌های خدایی و الهی خود در داخل و خارج کشور و با ثابت کردن این واقعیت که خدا از هر کدخدای دنیوی قوی‌تر است، دل‌های بی شماری در سراسر جهان را به این نگاه مشتاق و علاقمند کند. ثمره همین نگاه، شکل‌گیری جبهه‌ای از مظلومان و مستضعفان در آفریقا و غرب آسیا گرفته تا آمریکای لاتین و بوسنی و هرزگوین، و اخیرا نیز قلب اروپا، شده است که دیگر سلطه کلاه گشادی به اسم لیبرالیسم را نمی‌پذیرند و معتقدند آمریکا به جز قتل و غارت و خونریزی هیچ دستاورد دیگری برای بشریت نداشته است.

در این نگاه فرقی نمی‌کند حججی و احمدی روشن و همدانی باشی یا نصرالله و زکزاکی و عبدالملک الحوثی، افغانستانی و پاکستانی باشی یا عراقی و سوری و لبنانی، وقتی خدامحوری حاکم شد، زوال و افول آمریکا نیز شروع می‌شود هرچند برخی همچون کبک سر خود را زیر برف کنند و همچنان بت‌ها و کدخداهای دروغین را حاکم بلامنازع دنیا بدانند!

3- اما در کنار همه دستاوردهای مادی و معنوی و انسانی، برخی عوامل مانع تحقق تمدن نوین اسلامی شده است که مختصرا برخی از آن‌ها را بیان می‌کنیم:

الف) در کشور ما برخلاف تمام کشورهای دموکرات و توسعه یافته جهان، اجازه حضور و نقش آفرینی سیاسی آن هم در قالب‌های رسمی مثل انتخابات، به همه جریانات سیاسی، از مرعوب غرب و ناتوان در اداره امور مدیریتی گرفته تا برانداز و مخالف با چارچوب های قانونی کشور داده می شود. همین مسئله باعث می‌شود وقتی این افراد در انتخابات حاضر می شوند و رای می آوردند، بلافاصله پس از رای آوری، به جای برنامه ریزی برای رفع مشکلات معیشتی و ایرادات سیستم های بروکراتیک و اداری کشور، تمام همت خود را برای ایجاد دوقطبی های کاذب برای سیاسی کردن فضای کشور و ماهی گرفتن از آب گل آلود به کار گیرند.

این جریانات سیاسی در سال‌های گذشته از هر فضایی برای ایجاد انشقاق در توده‌های مردم و چند پاره کردن آن‌ها به بهانه‌های مختلف استفاده کرده است. روزگاری در کوران دفاع مقدس که عموم مردم سرگرم دفاع از کشور و شهید و مجروح شدن بودند، با بیان حرف‌های غیرعاقلانه از امکان پایان زودهنگام جنگ سخن گفتند و شهید شدن بهترین جوانان این کشور را بی فایده و کاری عبث معرفی کردند، روزگاری توسعه سیاسی و گفتگوی تمدن‌ها را شعار دادند و دانشگاه را به ابزاری برای هجمه به انقلاب قرار دادند و پای تئوریسین‌های انقلاب‌های مخملی به کشور را به عنوان دانشمندان علوم انسانی باز کردند و صنعت هسته‌ای کشور را پلمپ کردند، روزگاری به دلیل شکست مفتضحانه در انتخابات اردوکشی خیابانی به راه انداختند و دقیقا زمانی که کشور در آستانه بزرگترین جهش‌های اقتصادی و سیاسی بود، چشم طمع غربی‌ها به ایران را جلب کرده، و هم با به آتش کشیدن کسب و کار مردم امنیت اقتصادی را از بین ببرند، هم به آن طرف آبی‌ها گرای تحریم ایران دادند و هم بین صفوف مستحکم مردم با غبارآلود کردن فضا فاصله ایجاد کردند.

امروز نیز همین جریان واداده و ناتوان، پس از به نتیجه نرسیدن تلاش 40 سال گذشته خود در عقب نگهداشتن کشور و به دامان غرب انداختن آن، سعی در القای این مسئله دارد که تنها راه فلاح و سعادت کشور، پناه بردن به غرب و زیر سایه کدخدا زندگی کردن است.

بنابراین یکی از مهمترین چالش‌های انقلاب، استفاده جریان غرب‌گرا از بستر انتخابات به عنوان ابزاری برای ایجاد تغییر مسیر انقلاب است، چرا که پس از پروژه‌های براندازی مختلف، آمریکا به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای فشار بر انقلاب اسلامی و تغییر موضع در آن، اعمال همزمان فشار اقتصادی و حضور گروه‌های برانداز در ساختارهای کشور با استفاده از مکانیزم انتخابات است.

نکته جالب آن است که همین جریان غرب‌گرای بی‌اعتقاد به قوانین کشور و رای مردم، در حالی که سال 88 علیه مردمسالاری کشور کودتا کرده بودند و شکست مفتضحانه‌ای را متحمل شده بودند، امروز با موضعی بالا، از رفع حصر سردمداران این دهن کجی به رای مردم سخن می‌گویند در حالی که خوب است به سرنوشت افراد مشابه خود در کشوری مثل ترکیه بنگرند که حتما اقدامات مخالفان دولت مستقر ترکیه، درصدی از خیانت‌ها و جنایت‌های افرادی در داخل کشور ما نیست که به دنبال تباه کردن زحمات میلیون‌ها ایرانی در به استقلال رساندن کشور با پیروزی انقلاب، و تقدیم هزاران شهید در دفاع مقدس و حفظ امنیت این آب و خاک، بودند.

ب) در 4 دهه گذشته انقلاب، ریزش‌ها و رویش‌های فراوانی داشته است. بسیار بودند کسانی که  یارِ غار امام(ره) بودند و شدیدترین شعارها را علیه آمریکا و استکبار سر دادند و حتی برخی تا یک قدمی شهادت نیز پیش رفته‌اند اما امروز از گذشته خود یا "پشیمان" هستند، یا دیگر رمقی برای ایستادگی و مقاومت ندارند و اصطلاحا "کم آورده‌اند"، و یا "اشرافیت زده" شده‌اند و تعلقات به مال و ثروت و قدرت موجب شده است که دیگر اعتقادی به خدمت و نوکری مردم و محرومان نداشته باشند. و چه بیشتر کسان دیگری که پیر خمین(ره) و انقلاب و جنگ را حتی درک نکرده‌اند اما حاضرند از جان و مال خود برای پیشرفت کشور و تامین امنیت آن مایه گذارند. امروز خیل عظیمی از جوانان تحصیل کرده و متعهدی را در کشور شاهد هستیم که پیشرفت‌های عظیم علمی و صنعتی و ورزشی در کشور مرهون مجاهدت و خدمات و حضور خستگی ناپذیر آن‌هاست.

یکی از معضلات اصلی کشور آن است که این "پشیمان‌ها" و "کم آورده‌ها" و "اشرافیت زده‌ها" گرچه اعتقادی به مسیر اصیل انقلاب اسلامی که همان خدمت به مردم خصوصا مستضعفین و ایستادگی در برابر ظلم ندارند، اما همچنان بر کرسی‌های قدرت و مسئولیت چنبره زده و در نگاه عمومی، به غلط، ویترین جمهوری اسلامی شده‌اند. اگر کشور می‌خواهد به بلندترین قله‌های پیشرفت و عدالت برسد، احتیاج به یک تصفیه درونی و به عبارت دقیق‌تر یک "انقلاب در انقلاب" دارد. باید به سرعت این جمعیت فراوان جوان آماده به کارِ انقلابی جایگزین پیرمردهای خسته و فاسد و اشرافی شوند که جز نوکری آمریکا و تحقیر ملی، هیچ راه حلی برای عبور از بحران‌ها و حل مشکلات کشور ندارند و جز بن بست، عاقبتی پیش روی این کشور بزرگ و غنی ترسیم نمی‌کنند.

پ) در آستانه 40 ساله شدن انقلاب که سن بلوغ عقلی انسان نیز می‌باشد، با تجربه افراد و نگاه‌های مختلف در مناصب اجرایی کشور، دیگر حجت بر همگان تمام شده است که جریان لیبرال مسلک، هیچ راهی برای اداره کشور ندارد چرا که به توانمندی‌های داخلی بی‌اعتقاد، و در مقابل توسعه غرب مرعوب است.

در حالی که تفکر انقلابی ثابت کرده است هرجا که مجال حضور و به دست گرفتن مسئولیت پیدا کرده است، همه ناظران بیرونی را حیرت زده کرده است. ما با همین نگاه انقلابی توانستیم به بالاترین دستاوردهای نظامی و علمی دست پیدا کنیم، اما چرا در حوزه اداره امور اجرایی کشور، مثل اداره اقتصاد و رفع بی‌عدالتی، توفیق آن حوزه‌های دیگر را نداشته‌ایم؟ پاسخ روشن است! چون مسئولیت رفع تبعیض برعهده دولت‌ها و افرادی بوده است که اعتقادی به عدالت نداشتند و خود، آینه تمام عیار بی‌عدالتی بودند. آیا می‌توان از دولتی که معتقد به پیاده‌سازی اندیشه های بازار آزاد آدام اسمیت و طبیعی بودن له شدن مردم فقیر زیر چرخ دنده‌های توسعه اقتصادی بوده است، انتظار عدالت خواهی داشت؟! و یا می‌توان از دولتی که وزرای آن هزار میلیارد تومان سرمایه دارند، پورشه سوار می‌شوند و یا اقوام تحت حمایت درجه یکشان از مفاسد بزرگ اقتصادی در کشور هستند، انتظار رسیدگی به درد محرومان و برخورد با فساد داشت؟!

قطعا خیر!

راه و چاره پیشرفت کشور در حوزه عدالت و رفع تبعیض نیز، بازگشت به آرمان های روزهای پیروزی انقلاب و رجعت به گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری است. یعنی تشکیل دولت اسلامی و انقلابی. دولت ها اگر مردم را ولی نعمت و صاحبان کشور، و نه رعیت، و خود را خدمت گذار مردم، و نه مالک آن ها بدانند، مشکلات کشور بر طرف خواهد شد.

و البته در ضعف دستگاه‌های مسئول و امکان حضور این نگاه‌های تحقیر آمیز به مردم، ملت ایران وظیفه خطیرتری بر عهده دارند تا در انتخاب‌های خود دقت بیشتری به خرج دهند و افراد را با حرف زدن و خوب مناظره کردن و اخلاق را زیر پا گذاشتن انتخاب نکنند، چرا که این افراد پس از انتخاب نیز فقط و فقط خوب حرف می‌زنند، اما عمل، خیر.

ت) این جریان لیبرال که نزدیک 3 دهه از 4 دهه پس از پیروزی انقلاب، سکان اداره امور اجرایی کشور را برعهده داشته است، به دلیل "اشباع ناکارآمدی" و ترس از روی گردانی همیشگی مردم از ایشان و به دلیل عمق وابستگی به بیگانگان و ناتوانی در اداره حداقل های زندگی مردم، به دنبال طرح مکرر مسائل حاشیه ای و دروغین است مثل اینکه می گویند نظارت استصوابی مانع حضور افراد توانمند آن ها در انتخابات ها شده است، در حالی که شورای شهر مستقر تهران که هیچ نظارتی از سوی شورای نگهبان در تایید یا رد صلاحیتشان وجود نداشته است، و لیست انتخاباتی اصلاح طلبان به صورت کامل رای آورده است، با تغییر 3 شهردار در کمتر از 2 سال، گواه خوبی بر وجود اشباع ناکارآمدی این جریان پر مدعا اما مثل طبل، تو خالی است.

یا مثلا هر روز یک موضوع حاشیه‌ای مثل حقوق شهروندی، حضور زنان در ورزشگاه‌ها، برگزاری کنسرت‌ها، ریاست بانوان بر مسند مسئولیت ها و... به منظور انحراف افکار عمومی از بی عرضگی جریان لیبرال مسلک در حل مشکلات کشور مطرح می‌کنند که البته حنای اینگونه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن‌ها دیگر برای مردم رنگی ندارد.

امروز نیز هم چون گذشته ثابت شد که این جریان خودباخته در مقابل استکبار هیچ ایده‌ای برای حل مشکلات، جز وابستگی و به حراج گذاشتن دارایی های کشور به منظور جلب رضایت غرب، در ذهن ندارد. لذا تنها راه اصلاح کشور در این شرایط، استقرار مسئولین در ارکان مختلف کشور و دولتی خودباور و خدمتگزار و انقلابی است.

4- با وجود همه مشکلات و چالش‌های ذکر شده، آینده پیش روی ایران اسلامی قطعا به مراتب روشن تر از امروز است و این مسئله، غیر از قطعی بودن وعده‌های به حق الهی که "ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم"، در گفته‌های دشمنان انقلاب اسلامی نیز به صراحت به چشم می‌خورد و حتی وزیر دفاع سابق اسرائیل نیز به همین موضوع اشاره کرده و گفته است: "ایران در سال‌های آینده قوی‌تر خواهد شد" و یا وزیر خارجه رژیم پهلوی نیز آینده ایران و جوانان ایرانی را روشن دانسته است.

ملت ایران همه سختی‌ها، فشارها، دشمنی‌ها و کاستی‌ها را خنثی و تحمل کرده و تنها آخرین حربه باقی مانده دست دشمنان، فشار و تحریم‌های اقتصادی است که با بی‌توجهی مسئولین به تدابیر اقتصاد مقاومتی که متکی بر ظرفیت‌های داخلی و توانمندی‌های جوانان این مرزوبوم است، تا حدی توانسته برای کشور مشکلاتی ایجاد کند اما با وحدت و همدلی، انتخاب مسئولین انقلابی و معتقد به توانمندی‌های داخلی و به کارگیری جوانان متخصص و متعهد، با عبور از این آخرین گردنه، کشور می‌تواند به قله روشن عزت و رفاه مادی و معنوی دست پیدا کند و پرچم انقلاب را به دست صاحب حقیقی آن برساند.

در پایان، جبهه پایداری انقلاب اسلامی، از اقشار مختلف مردم و تمامی گروه‌ها و جریانات سیاسی و اجتماعی دعوت به عمل می‌آورد تا با شرکت در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، ضمن بیعت مجدد با آرمان های معمار کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری، نقش موثری در هرچه باشکوه تر برگزار شدن این اجتماع عظیم داشته باشند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط