«منشور اقتصاد در گام دوم» | ویژگیهای اقتصاد قوی و مستقل چیست؟ ۵ مولفه تابآوری اقتصاد ایران
«اقتصاد قوی و مستقل» که حاصل سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است، در بیانیه مهم و راهبردی امام خامنه ای موسوم به «گام دوم انقلاب» نقطه کلیدی تعیین کننده خوانده شد. «اقتصاد قوی و مستقل» چه ویژگی هایی دارد؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبری در بیانیه مهم و راهبردی «گام دوم انقلاب» با بیان اینکه اقتصاد یک نقطهی کلیدیِ تعیینکننده است، تصریح کردند: "اقتصاد قوی، نقطهی قوّت و عامل مهمّ سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است."
ایشان در این بیانیه اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را مهمترین راه حل چالش های کنونی اقتصاد و تحقق اقتصاد قوی و مستقل اعلام کرده اند.
یکی از سوالاتی که ممکن است در این زمینه ایجاد شود، این است که شاخص ها و موالفه های یک اقتصاد قوی و مستقل که بر اساس سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی طراحی و ایجاد می شود، چیست؟ به عبارت دیگر، به چه اقتصادی، قوی و مستقل می گویند؟
شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی در تحقیقی پیرامون ویژگی ها و مولفه های مقاوم سازی و تاب آوری اقتصاد اعلام کرده است: نقد و بررسی تعابیر گوناگون از اقتصاد مقاومتی روشن ساخت که اقتصاد مقاومتی یک راهبرد اقتصادی برای مقاومسازی به معنای فعالانه آن است. در این تعبیر، منظور از اقتصاد مقاومتی صرفاً مقاومسازی نقاط آسیبپذیر اقتصادی و با تأکید بر جنگ اقتصادی و یا مقابله با تهدیدهای خارجی و بهویژه دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیست. اقتصاد مقاومتی به این معنا، دارای دو جنبه است: کاهش آسیبپذیری و افزایش تابآوری.
برنامهریزی در جهت کاهش آسیبپذیری، که علاوه بر نقش اصیل خود، با تأثیر بر تابآوری و افزایش آن شکل فعالانهتری به خود میگیرد و همچنین تلاش برای افزایش تابآوری اقتصاد کشور میتواند منجر به اقتصادی مقاوم در کشور شود. نمونه بارز برنامهریزی برای کاهش آسیبپذیری میتواند در سیاستگذاریهای ناظر بر کاهش وابستگی بودجه عمومی و مخارج دولت به درآمدهای نفتی تبلور یابد.
تابآوری بهعنوان جنبه دیگر اقتصاد مقاومتی بهصورت قابلیتهای اقتصاد در شناسایی، ایجاد ظرفیتهای بهرهبرداری و خلق راهبردهای بهرهبرداری متبلور میشود. در واقع، تابآوری قابلیت نظام اقتصادی در مواجهه با اختلالات و تغییرات منفی است، بهگونهای که اولاً، بتواند آنها را پیشبینی نماید. ثانیاً، ظرفیت لازم برای استفاده از جنبههای مثبت آنها را داشته باشد و در صورت نداشتن ایجاد نماید. ثالثاً، راهبردهایی خلق کند که بتواند حداکثر بهرهمندی از تغییرات را ببرد. با چنین قابلیتی، نظام اقتصادی نظامی تابآور خواهد بود و خواهد توانست در صورت مواجهه با شوکهای منفی، بهراحتی از عهده حل تحمل برآید.
لازم نیست اقتصادی که تابآور است، بتواند دقیقاً کارکردهای قبلی خود و بهویژه مشابه آنچه را قبلاً انجام میداده است، انجام دهد. ممکن است بر اثر تغییرات ایجادشده، نظام کارکردهای جدیدی برای خود ایجاد نموده، از این رهگذر، کارآمدی بالاتری نیز کسب کند. آنچه مهم است اینکه اقتصاد تابآور توان مدیریت تغییرات مثبت و منفی را دارد و میتواند از آنها در جهت اهداف خود بهرهبرداری کند. از این رو، میتوان اقتصاد مقاومتی را بهصورت راهبردی تعریف نمود که به دنبال کاهش آسیبپذیری و افزایش تابآوری است. بهعبارتدیگر، نتیجه اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که علاوه بر آسیبپذیری پایین ـ بهویژه آسیبپذیری ناشی از سیاستگذاری ـ قابلیت جذب، مدیریت و بهرهبرداری از شوکهای مثبت و منفی ایجادشده بر اثر تحولات را دارد.
مؤلفههای تابآوری در اقتصاد مقاوم
مؤلفههای تابآوری در سیستم اقتصادی به قرار زیر هستند:
الف) پابرجایی (robustness)
پابرجایی به مفهوم قابلیت اطمینان و اعتبار و یا قابلاتکا بودن است. به تحملپذیری سیستم در مقابل مخاطرات و بحرانها نیز اطلاق میشود. زمانی یک سیستم از بعد پابرجایی در سطح بالایی است که عوامل ایمنی و محافظ در سیستم نسبت به مخاطرات وجود داشته و سیستم از قابلیت مناسبی برای تغییر در زنجیره تصمیمگیری که باعث میشود آسیب در یک بخش با احتمال کمتری به سایر بخشها گسترش یابد، برخوردار است. از ابعاد این ویژگی، به سه مورد «وجود مکانیزمی برای پایش مستمر سلامت سیستم»، «ماژولار بودن» و «انعطاف در الگوهای تصمیمگیری» میتوان اشاره نمود. پایش منظم و ارزیابی کیفیت زیرسامانهها، قابلیت اعتماد آن را تضمین خواهد کرد. همچنین طراحی مکانیزمهایی برای جلوگیری از سرایت اثرات بحران در یک بخش به بخش دیگر، میتواند اثرات مخاطره را موضعی کند و در نهایت بروز نمودن و مطابقت پذیری سیستم تصمیمگیری با شرایط محیطی و قابلتغییر بودن وابستگی نهادهای اجرایی به ستاد مرکزی در مواقع بحران به کاهش اثرات ناشی از بحران کمک مینماید.
ب) افزونگی (redundancy)
به مفهوم داشتن ظرفیت مازاد و ذخیره احتیاطی است که کمک میکند تا کارکرد سیستم در شرایط حرانی حفظ شود. این جزء از تابآوری بیان میکند در صورتی که زیرساختها و نهادهای اساسی یک کشور طوری طراحی شوند که برای دستیابی به اهداف و مقاصد، امکان استفاده از روشهای متنوع وجود داشته باشد، احتمال فروپاشی سیستم در شرایط تنش و یا از کار افتادن برخی زیرساختها، کاهش مییابد. بر این اساس از میان ابعاد این ویژگی میتوان به داشتن ظرفیت مازاد در زیرساختهای حساس و مجهز بودن سیستم به انواع راهحلها و راهبردها در حل یک مسئله اشاره نمود.
پ) هوشیاری و تدبیر (resourcefulness)
توانایی مطابقت، داشتن انعطاف و در مواقع ممکن تبدیل اثرات منفی مخاطره به اثرات مثبت است. این جزء از تابآوری در یک سیستم، از انعطافپذیری ذاتی آن سیستم نشأت میگیرد و زمانی محقق میشود که اجزاء سیستم به هم اعتماد داشته باشند و قادر به خودسازماندهی باشند. اگر زیربخشهای اقتصادی جوامع توانسته باشند در درون خود، اعتماد و خودسازماندهی را حفظ نمایند، با حذف شدن کارکرد برخی از نهادها ناشی از وقوع مخاطره، احتمال اینکه بقیه نهادها بهطور خودجوش واکنش نشان داده و چالشهای به وجود آمده را حل نمایند، بالا خواهد رفت. ظرفیت خودسازماندهی به عواملی از قبیل سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و وجود نهادهایی که مشارکت و یکپارچگی بین افراد جامعه و دولت را ممکن میسازد، بستگی دارد. این عوامل در شرایطی همانند شکستن دولت که نهادها به خودسازماندهی نیاز دارند، مهم خواهند بود.
ت) واکنش به مخاطره (response)
توانایی جامعه برای حرکت سریع در مقابله با بحران و مخاطرات است. این جزء از تابآوری مشخص میکند که آیا سیستم اقتصادی و اجتماعی یک کشور رویکرد مناسب و سریعی را برای جمعآوری اطلاعات مرتبط، از همه قسمتهای جامعه، ارتباط دادن آنها و تعمیم آنها به سایر قسمتها و همچنینی توانایی تصمیمگیری برای سازماندهی مجدد را در زمان معین دارد یا خیر؟ در مواقع مخاطره یا بحران، داشتن ارتباطات مؤثر و قابلاعتماد، افراد جامعه و دولت را قادر به مشارکت سریع، مطمئن، درک واحد و صحیح از اثرات مخاطره نموده و آنها را در ارائه پاسخ واحد نسبت به مخاطره هماهنگ مینماید. در این میان، تقویت سرمایه اجتماعی و مشارکت بیشتر مابین دولت و بخش خصوصی و سایر نهادها باعث میشود فهم مشترکی از عمق مخاطره در کشور به وجود آید و این امر اعتماد آحاد جامعه نسبت به هم را نیز افزایش میدهد. لذا از ابعاد این جزء میتوان به مخابره مؤثر و مشارکت فراگیر اشاره نمود.
ث) احیاء (recover)
توانایی برای برگرداندن سیستم به کارکرد نرمال خود پس از وقوع بحران است و بر منعطف بودن و مطابقت پذیری و بهبود اوضاع در مواجه با تغییرات محیطی بعد از ظهور مخاطره دلالت دارد. این جزء از تابآوری لازم است خلأهای دانشی کشف و سپس ساماندهی پژوهشها با پر کردن خلاءهای مذکور صورت پذیرد. همچنین سازوکارهایی وجود داشته باشد که دانش ارتقاء یافته عملی گردد. اجزای تابآوری شامل مؤلفههایی همچون شدت نفت، ریسک سیاسی، تولید ملی، فساد، کیفیت عرصه داخلی، بلایای طبیعی و غیره میشوند.
با این اوصاف، ادبیات تابآوری و خصوصاً تابآوری اقتصادی در چند دهه گذشته و با بروز بحرانهای اقتصادی و مالی مثبت و منفی، گستره نظری و کاربردی قابلتوجهی یافته و انواع مدلها و چارچوبهای مفهومی در سطوح سازمانی، اجتماعی و ملی سعی در مقاومسازی اقتصادها داشتهاند. اقتصاد ایران نیز در دو دهه اخیر حسب پویاییهای درونزا و همچنین شوکهای بیرونی وارده بر آن، بیش از پیش رو به مقاومسازی اقتصادی آورده که این مهم را با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی شاهد هستیم.
اقتصاد تابآور اشاره به ظرفیت تحمل مخاطرات بیشتر، بازگشت سریع پس از مخاطرات، کاهش تخریب در اثر مقدار معینی از مخاطرات، ثبات اقتصاد کلان، کارایی بازارهای خرد، حکمرانی خوب، توسعه اجتماعی، صحت سیاستهای مالی، صحت سیاستهای پولی، اثربخشی دولت، نظارت همهجانبه، سلامت بانکی، تنوع صادرات، استقلال صادرات و… دارد. لذا ساختار و نظام اقتصادی کشور باید بهگونهای طراحیشده باشد که در برابر آسیبهای احتمالی از خود مقاومت نشان داده و بتواند بهسرعت خود را ترمیم کند.
راهبردهای تاب آور ساختن اقتصاد ایران چیست؟
برخی از راهبردهای تابآور ساختن سیستم اقتصادی ایران در سطح کلان به شرح زیر است؛ برنامهریزی در راستای توازن صادرات و واردات، آمادگی در برابر سوانح طبیعی و غیرطبیعی، حمایت از مشاغل دانشبنیان، رونق بخشیدن به اقتصاد دانش، دستیابی به علوم راهبردی و برترساز، کاهش وابستگی در کالاهای اساسی، توانمندسازی دیپلماسی اقتصادی کشور، مدیریت فساد مالی، جلوگیری از رانتخواری اقتصادی، تسهیل و آمادهسازی سرمایهگذاری خارجی، ایجاد ثبات اقتصاد و کاهش دادن ریسک در حوزه سرمایهگذاری اقتصادی، ترمیم حوزههای آسیبپذیر اقتصاد کشور، اشتغالزایی و کاهش دادن درصد بیکاران جامعه، انضباط مالی در برنامههای کلان اقتصادی، ارتقاء سطح رشد داخلی، حمایت از بخش کشاورزی و رونق بخشیدن به مشاغل روستایی، رفع تبعیض از روستاها و افزایش حمایت از فعالیتهای اقتصادی روستائیان، حمایت مادی معنوی از نخبگان در حوزه صنایع مختلف، تسهیل در تأسیس و ثبت شرکتهای فناور و دارای بازده اقتصادی فراوان، پیوند نخبگان با صنایع و غیره. در سطح اقتصاد خرد نیز برخی از عملکردها توسط شهروندان نظیر؛ مصرف کالاهای تولید ملی، اصلاح سبک زندگی و دوری از تجملگرایی، جلوگیری از اسراف انرژی، فعالسازی مشاغل خانگی و درآمدزا، صحت در عملکرد مالیاتی، توجه به راهبردهای کلان نظام در حوزه مصرف و… میتواند به تابآوری سیستم اقتصادی کمک شایانی نماید.
انتهای پیام/