پوسترهای تئاتر، هنر قدر نادیده

پوسترهای تئاتر برشی از تاریخ گرافیک ایران هستند و برخلاف اسلاف سینماییشان، بعد هنریشان بر بعد اقتصادیشان می‌چربد؛ اما زورشان به بازار مکاره جذب مخاطب‌ نمی‌رسد و نادیده گرفته می‌شوند.

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

این روزها گالری‌های صبای فرهنگستان هنر میزبام نمایشگاه پوستر تئاتر فجر است. جایی دنج برای قدم زدن میان مخلوقات هنری یک سال ایران. آثار گرافیکی که مختص به تهران نمی‌شود. از گوشه گوشه ایران ارسال و انتخاب شده‌اند تا برشی باشد از وضعیت هنر گرافیک در سراسر کشور. پوسترهایی که می‌توانند با ما از جهان خود یا جهان‌بینی خاستگاه خود سخن بگویند. پوسترهایی که مهمترین راهنمایان مخاطبان تئاتر در اولین گام انتخاب هستند. پوسترهای تئاتر اما مظلوم واقع می‌شوند.

 

در حالی که سالن‌های متعدد تئاتری میزبان نمایش‌ها هستند و رسالت تئاتری جشنواره در آن مکان‌ها ممکن می‌شود؛ کمی دورتر از تئاتر شهر، گالری‌های صبا نمی‌تواند برای مخاطب وسوسه‌برانگیز باشد. البته مشکل تنها به مخاطب ختم نمی‌شود. برای محققان حوزه گرافیک هم نمی‌تواند جذابیت ایجاد کند؛ اما چرا؟ روز گشایش نمایشگاه جز افراد دخیل در امر برگزاری، خبری از بزرگان و شاخصان طراحی پوستر نیست. خبری از دانشجویان و اساتید نیست. خبری از یک سخنران عملی نیست. خبری از یک راهنمای فرهنگی در باب پوسترها نیست. پوسترها تنها آویزان‌اند و به ما خیره.

پوسترهای تئاتر اما واقعیت مهمی را فریاد می‌زنند که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. کافی است آنها را با پوسترهای سینمایی یا رویدادهای فرهنگی ریز و درشتی قیاس کنیم که در سراسر شهر، بر بنرها، بیلبوردها یا استندها خودنمایی می‌کنند. پوسترهای تئاتر اما هنوز به شکل سنتی با فرهنگ چاپ گره خورده است و در عین واحد خود را درگیر وضعیت فضای مجازی کرده است. وضعیتی که پوستر در یک فرایند چند ثانیه‌ای به یک انیمیشن بدل می‌شود و عناوینی چون سینماتوگراف و موشن‌گرافیک بر سینه‌اش نصب می‌شود.

پوسترهای تئاتر برخلاف پوسترهای سینمایی خودنما نیستند. درگیر خودشیفتگی چهره بازیگرانش نیست. پوسترها گرافیک خالص هستند. شبیه هم نیستند. کافی است نگاه کنید که چه رقابتی در تکنیک وجود دارد. از کالیگرافی تا چاپ زینک. هر گرافیستی تلاش می‌کند امضای خودش را داشته باشد. برای مخاطبان عمومی پوسترهای تئاتر قابل تشخیص است که برای مثال کدام اثر متعلق به سیاوش تصاعدیان است. بخش مهمی از پوسترها مؤلف‌‌محور هستند. مسئله‌ای که در پوسترهای سینمایی به چشم نمی‌آید. پوسترهای سینمایی در بهترین حالت Low-Copyهای فیلم‌های درجه دو هالیوودی هستند. همه در یک فرم، سه رخسار در میانه و چند المان از فیلم در پس‌زمینه. اما پوسترهای تئاتر مستقل از محتوای نمایشی هستند.

مشکل از همین جا آب می‌خورد. پوسترهای تئاتر هنر مستقلی هستند که قرار است به عنوان پیرامتن به تئاتر الصاق شود؛ اما در نهایت این تئاتر است که دیده می‌شود. تئاتر متن است؛ اما واقعیت آن است که پوستر متنی مستقل است. کسی این را نمی‌گوید. کسی برای این استقلال تره خُرد نمی‌کند. پس پوستر از بستر تئاتریش جدا می‌شود و در گوشه‌ای تبعیدی به نمایش گذاشته می‌شود. اجازه عصیان و شورش به پوستر داده نمی‌شود. پوستر کنج عزلتی می‌گزیند و چون کودکی به فرزندی پذیرفته شده، آویزان می‌ماند. این بد روزگار است.

کافی است به پوسترها خیره شوید. به ریزه‌کاری برخی از آنان توجه کنید. می‌توان دید که پوسترها به چه کمالی رسیده‌اند. از همان زمانی که فریدون آو در کارگاه نمایش پوستر می‌ساخت و بر پایه ملاک‌های زبانی و فرمی نمایش‌هایی آن روزگار، اثر هنری می‌آفرید تا به امروز پوستر تئاتر خود جریان‌ساز گرافیک ایران بوده است. مهمترین شخصیت‌های گرافیک ایران از ممیز تا حقیقی، از شیوا تا مشکی، در خلق پوستر تئاتر حضور مؤثر داشتند. این مهم درمورد سینما صادق نیست. پس پوستر تئاتر برشی از یک تاریخ هنری است. کسی بدان توجه نکرده است. اگر به کتاب «صدسال اعلان و پوستر فیلم در ایران» مسعود مهرابی دقت کنید می‌توان دید که چگونه سینما در یک دگماتیسم هنری اسیر است. همه چیز در چنته ذائقه بازار است و چندان پوسترها با جریان روز فرهنگی و هنری همراه نیست.

در مقابل پوستر تئاتر گشوده به جریان نگاه کرده و اساساً در برهه‌هایی جریان‌ساز بوده است. مصداق این سخن نمایشگاه دیگری است در نزدیکی مجموعه صبا، نمایشگاه چهل سال اسناد تئاتر که مجموعه‌ای از مهمترین آثار گرافیکی ایران در آن به نمایش گذداشته شده است. سیر تکوینی هنر گرافیک حداقل از سال 1357 تا به امروز مشهود است. اینکه چگونه از جریان «کانستراکتیویسم» برآمده از جریان‌های شوروی سابق یا هنر سوسیالیستی ابتدای انقلاب به مینی‌مالیسم این روزها می‌رسیم. یا اینکه چگونه در برهه‌هایی از تاریخ بازگشت به سنت رقم خورده است و جریان پست‌مدرن را رقم می‌زند. نمایشگاه پوستر فجر حاوی بسیاری از این موارد است. اما می‌توانید پوستر سینمای خاصی را نام ببرید که از بازگشت به سنت گرافیکی ایرانی بگوید. من که ندیده‌ام.

آنچه در نمایشگاه پوستر تئاتر فجر رخ داده است یک فرصت مطالعاتی است. فرصتی برای دریافت جهان گرافیست‌های جوانی که آینده درخشانی دارند. هنرمندانی که از جریان جهانی گرافیک دور نیستند و ارتباط معنای و معنوی قابل مشاهده‌ای با سنت‌های سابق گرافیک ایران دارند. کاش نمایشگاه پوستر را کمی جدی‌تر می‌گرفتیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط