قضاوت با سینهای مملو از آیات قرآن/ ماجرای تنبیه قرآنی برای جوانِ مجرم
بنده همیشه این موضوع را وظیفه خودم میدانم که در حد توان بتوانم بین دوستان و همکارانم از زیبایی و عظمت قرآن و نحوه انس گرفتن با قرآن صحبت کنم و به نحوی عاملی برای نزدیکی دوستانم به قرآن باشم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، متولد و بزرگشده روستای محمدآباد (قرآنآباد ایران) از توابع شهرستان استهبان فارس است، در خانوادهای سنتی، مذهبی که مقیّد به آداب ایرانی اسلامی هستند، بزرگ شده. متولد سال 68 است و در مدرسه تیزهوشان شیراز تحصیل و مدرک کارشناسی را از دانشگاه علوم قضایی تهران دریافت کردهاست و هماکنون دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه شیراز است. از این بیوگرافیهای کلاسیک که بگذریم، آنچه "اکبر شهسوار" را برایم متفاوت کرد، حفظ کل قرآن و مسئولیت مهم و خطیرش در قوهقضاییه است. شهسوار اما از آن دسته آدمهایی است که شباهت زیادی به حرفهایش دارد. او همیشه سعی کرده قرآن را سر لوحه کارهای خود قرار دهد، حتی در اتاق کارش آیاتی مانند "اِنَّ رَبَّکَ لَبالمِرصاد" یا " أَلَم یَعلَم بأنَّ الله یری" را که عمومیت دارد، نصب کرده تا تذکر و تنبّهی باشد برای خود و اینکه بداند که مسئول، باید حواسش به اربابرجوع و بیتالمالی که در اختیارش قرار دارد، باشد.
این حافظ کل قرآن خود را مدیون تلاشها و برنامهریزیهای موسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س) میداند و در این باره میگوید: پیش از اینکه بخواهم به حفظ تخصصی قرآن گرایش پیدا کنم، در جلسات روانخوانی و حفظ عمومی مؤسسه بیتالاحزان(س) شرکت میکردم. در ابتدا دو جزء و نیم از قرآنکریم را حفظ کردم. حجتالاسلام شاهسونی مسئول موسسه بیتالاحزان در مورد حضور در طرح حفظ تخصصی با پدرم صحبت کرد. پدرم، نظر مرا خواست و چون از قبل با این فضا آشنایی داشتم، استقبال کردم و به لطف خداوند توانستم در یک سال، حافظ کل قرآن شوم.
در ادامه مشروح گفتوگوی تسنیم با این حافظ قرآن را میخوانید.
*در چه سنی موفق به حفظ قرآن شدید؟
11 سالگی، حافظ کل قرآن شدم.
*شغل پدرتان چیست؟ شما فرزند چندم خانواده هستید؟
ایشان کشاورز است. خانوادهام تقریباً پرجمعیت محسوب میشود. یک خواهر و چهار برادر دارم و فرزند پنجم خانواده هستم.
*مطمئناً خانوادهای که توانسته است استعدادی همچون شما را درون خود پرورش دهد، از جو بسیار جالبی برخوردار بوده است، در مورد خانوادهتان هم توضیحاتی بفرمائید؟
با توجه به این که 3 برادر بزرگتر از خودم داشتم، همواره پیشرفت علمی و تحصیلی یکی از دغدغههای خانواده و برادران بود. یکی از سرگرمیهای ما در دوران نوجوانی و مخصوصاً در تابستانها، بازی شطرنج بود که من معمولاً در این بازی فکری، پیروز میشدم، بنابراین از همان دوران، توانمندی حفظ قرآن را در خود دیدم و خانواده هم مرا تشویق میکردند. مخصوصاً پدر و مادرم علاقه خاصی جهت سوقیافتن فرزندان به فضاهای معنوی و مذهبی داشتند.
پیمودن مسیر حفظ با علاقه و تشویق
* آیا از سوی خانواده اجباری برای حافظشدن شما وجود داشت یا این راه بهصورت اختیاری انتخاب کردید؟
خیر، اجباری در کار نبود. با توجه به اینکه در آن زمان، حفظ یک فعالیت نو و بدیع بود و حافظ قرآن خیلی کم بود، حفظ کل قرآن و پاسخگویی در کمترین زمان برای ما جذابیت خاصی داشت. به خاطر دارم تعداد داوطلبان اولین دوره حفظ تخصصی موسسه، 40 نفر بود. این آمار به قدری ریزش داشت که در پایان دوره، تنها 4 نفر مانده بودیم. اگر به اجبار یا اصرار خانواده بود، من هم میتوانستم در بین 36 نفری باشم که حفظ را رها کردند. شاید آن زمان ارزش حفظ قرآن را به اندازه الان درک نمیکردم امّا قطعاً باعلاقه شخصی ماندم و با عنایت خداوند حفظم را تمام کردم.
راهاندازی جلسه حفظ برای دانشآموزان تیزهوش
*همزمان با حفظ قرآن، تحصیل هم میکردید؟
زمانی که اقدام به حفظ قرآن کردم، مؤسسه بیتالاحزان هنوز زیر ساختهای لازم را برای هماهنگی با آموزش و پرورش جهت گرفتن مرخصی تحصیلی نداشت. به جای ورود به کلاس اول راهنمایی به حفظ پرداختم و آخر سال به طور آزاد در امتحانات شرکت کردم. یادم میآید فقط یک شیفت عصر مؤسسه به ما اجازه میداد که حفظ نکنیم و دروس امتحانی را بخوانیم که همسن و سالهایمان در طول یک سال به همراه معلم خوانده بودند. با توجه به تأثیراتی که حفظ قرآن بر هوش و حافظه دارد در همان دوران، قبل امتحان درس را میخواندم و الحمدلله توانستم موفق شوم. در واقع با مطالعه، شب امتحان موفق شدم راه یکساله را بپیمایم و این موفقیت را مدیون قرآن کریم میدانم. سال 84 یا 85 اولین دوره ارتقای علمی حافظان قرآن برای اخذ مدرک کارشناسی علوم قرآن و حدیث در بیتالاحزان برگزار شد و برای شرکت در این دوره، مدرسه را رها کردم که متأسفانه در آزمون قبول نشدم و به مدرسه برگشتم. دوره دبیرستان را در مدرسه تیزهوشان شیراز گذراندم. در همان خوابگاه مدرسه تیزهوشان، یک کلاس حفظ دایر کردم که بعضی از دانشآموزان در کنار تحصیل به حفظ بالای 10 جزء هم رسیدند. در کنکور سراسری با رتبه 280 انسانی منطقه یک از دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاه تهران و دانشگاه علوم قضایی تهران که مستقیم زیرنظر قوهقضائیه است، پذیرفته شدم. حافظ قرآن بودنم بیشترین تأثیر را در پذیرفتهشدن در مصاحبههای حضوری یا تحقیقات محلی دانشگاهها داشت. در نهایت به دانشگاه علوم قضایی تهران رفتم و مدرک کاشناسی خود را از این دانشگاه گرفتم و در حال حاضر هم مشغول به ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه شیراز هستم.
نقش موسسه بیتالاحزان در حفظ قرآن
*رسیدن اکبر شهسوار به درجه حفظ کل قرآن، حاصل تلاشها و برنامههای طراحی شده در خانواده است یا آن را حاصل برنامهریزیهای جامعه و یا نظام آموزشی کشور میداند؟ یعنی کدام یک از این سه نهاد در تربیت نخبگانی همچون شما نقش پررنگتری داشتهاند؟
هرچند در نظام آموزشی کشور تلاشهایی شده امّا واقعاً خیلی کم هست چرا که هنوز میبینیم جوانی که در این جامعه تحصیل کرده هنوز قادر به روخوانی قرآن نیست و این ریشه در ضعف نظام آموزشی کشور دارد؛ البته در این بین، نقش مؤسساتی مثل بیتالاحزان در کنار خانواده خیلی پررنگ و اثرگذار بوده است.
*به نظر شما حافظان قرآن تا چه میزان توانستهاند در جامعه نقشآفرینی کنند و تاثیر حفظ قرآن را به همگان بشناسانند؟
بهعنوان یک حافظ قرآن میتوانم بگویم، بخشی از این تاثیرگذاری به جامعه و بخش دیگر به سیاستهای دولت و حکومت برمیگردد. من به شرطی میتوانم تأثیرگذار باشم که جامعه این تأثیر را بپذیرد و ضرورتش این است که حاکمیت هم از من حمایت کند. در جامعه ما بر خلاف تأکیدهای مقام معظم رهبری مبنی بر منشأ اثر بودن قرآن در همه حرکتها، توجه مسئولان به موضوع حفظ قرآن، بسیار کم است و حمایتهای مادی و معنوی که مثلاً از یک ورزشکار میشود خیلی بیشتر از یک حافظ قرآن است.
* شما در مسابقات قرآنی هم حضور پیدا کردهاید؟
بله 2بار در مسابقات دانشآموزی مقام اول استانی را کسب کردم و موفق به راهیابی به مرحله کشوری شدم. چند سال است که مسابقات سراسری قرآن قوهقضائیه به طور جدی و با کیفیت بالا برگزار میشود که خوشبختانه 2 سال متوالی مقام اول استانی حفظ کل را کسب کردم و در مرحله منطقهای دوم شدم ولی در مرحله کشوری مقامی کسب نکردم البته برنامه دارم به طور جدی تری در این مسابقات حاضر شوم و انشاء الله رتبه اول کشور را کسب کنم.
*چه برنامهای برای مرور و تثبیت محفوظات خود داشتید که بعد از این همه سال هنوز از تسلط کافی برخوردارید؟
در این 16 سال زمانهایی هم بوده که بین مرور محفوظاتم فاصله افتاده است؛ بهخصوص ایام قبل از کنکور. در برههای از زمان با برنامهی کلاسهای بیتالاحزان و نیز با برنامههایی که خودم داشتم، توانستم محفوظاتم را حفظ کنم.
* باتوجه به اینکه کار قضاوت را پیش گرفتهاید، چقدر در کارهایتان، قرآن را محور قرار میدهید؟
همیشه سعی کردم قرآن را سر لوحه خود قرار دهم. حتی در اتاق کارم آیاتی مانند "اِنَّ رَبَّکَ لَبالمِرصاد" یا " أَلَم یَعلَم بأنَّ الله یری" را که عمومیت دارد، نصب کردم تا تذکر و تنبّهی باشد برای خودم و بدانم که منِ مسئول، باید حواسم به اربابرجوع و بیتالمالی که در اختیار من قرار دارد، باشد. معتقدم که کوچکترین تخطّی یا سوءاستفاده و حتّی استفاده بلاجهت را خداوند میبیند و در زندگی دنیوی و اخروی من انعکاس پیدا میکند.
* شما یک قاضی حافظ هستید یا یک حافظ قاضی؟
شاید بهتر باشد بگوییم حافظ قاضی، چرا که بنده بدواً حافظ شدم و حفظ قرآن به بنده این جایگاه را داد و به عبارتی برکت قرآن موجب شد به این سِمت برسم. و اگر بخواهیم بین این دو تفکیک قائل بشویم قطعاً جایگاهی که قرآن به فرد میدهد بالاتر از آن چیزی که شخص حسب یک ابلاغ به پستی میرسد امّا زمانی که این دو توأمان باشند یعنی این فرد حافظ قرآن بتواند در جایگاه خطیر قضاوت از آموزههای دین و کلام وحی نسبت به طرفین پرونده و آرائی که صادر میکند، استفاده کند، قطعاً عدالت در جامعه جاری و رضایت افراد از دستگاه قضایی بیشتر خواهد بود.
*جایگاه کدام یک از این دو تخصص در جامعه بالاتر است، چه به لحاظ جایگاه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ..؟
قطعاً بسیاری از قوانین ما نشأت گرفته از فقه اسلامی است و حتی در بسیاری از موارد، قانونی خصوصاً در بحث جرایم حدّی، عیناً مستنبط از فقه است.
* شما تا چه میزان خودتان را موظف دانستهاید تا مشوّق دیگر قضّات، برای انس با قرآنکریم شوید؟
بنده همیشه این موضوع را وظیفه خودم میدانم که در حد توان بتوانم بین دوستان و همکارانم از زیبایی و عظمت قرآن و نحوه انس گرفتن با قرآن صحبت کنم و به نحوی عاملی برای نزدیکی دوستانم به قرآن باشم.
* حلقه دوستان شما بیشتر از حقوقدانان و قضات هستند یا حافظان قرآن؟ و با کدام گروه بیشترین مراودات را دارید؟
حلقه دوستان بنده هم شامل دوستان حافظ میشود که با هم مشغول به حفظ قرآن کریم بودیم و کماکان این رابطه دوستی برقرار است و حتی رفت و آمد خانوادگی نیز داریم. البته در حوزهی کاری با همکاران قضائی هم رفت و آمد دارم و رابطهی صمیمی برقرار است.
* برخورد همکارانتان بعد از اینکه متوجه میشوند حافظ کل قرآن هستید، چگونه است و تغییری با زمان قبل از این شناخت دارند؟
زمانی که همکاران و یا اشخاص دیگر متوجه میشوند، بنده حافظ کل قرآن کریم هستم نحوه برخورد و ارتباط آنها با قبل فرق میکند و با احترام بیشتری برخورد میکنند که این نظر لطف دوستان هست البته برای بنده، سنگینی تکلیف بیشتر میشود و میبایست بیشتر مراقب اعمال و رفتارم باشم چرا که در برخی موارد دوستانم از رفتارم به عنوان حافظ قرآن الگوبرداری میکنند و این سبب میشود مسؤولیت من بیشتر شود.
آرزوی یک حافظ قرآن
* برای اکبر شهسوار که به جایگاه رفیع حفظ قرآن دست یافته و در عرصه علم و مسئولیت موفق بوده است، چه افق دیگری باقی مانده است؟
دوست دارم به عنوان یک حافظ قرآن و خادم حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جهت نشر و ترویج قرآن بکوشم. مدتی است که به فکر راهاندازی کلاس حفظ قرآن به صورت تخصصی در زندان هستم و قبلاً هم تلاشهایی شده ولی متأسفانه هنوز راهاندازی نشده است و امیدوارم با راهاندازی این کلاس، گام مؤثری در جهت بازپروری زندانیان و بازگشت آنها به جامعه داشته باشم چرا که در سال های گذشته شاهد یک دوره همکاری مطلوب و مؤثر بین مؤسسه بیتالاحزان و زندان عادلآباد شیراز جهت آموزش قرآن به زندانیان بودیم و این طرح اثرگذاری معنوی بسیار بالایی در بین زندانیان داشت.
تنبیه قرآنی برای جوان مجرم
*تاکنون مواردی پیش آمده است که برای متهمان و مجرمان، تنبیه قرآنی درنظر بگیرید؟
در خصوص تنبیه قرآنی باید بگویم بله موارد زیادی بوده است. به عنوان مثال در قانون مجازات اسلامی قانونگذار یک نهاد و تأسیسی بنام تعلیق اجرای مجازات ابداع کرده است که در آن تأسیس، قاضی پرونده در یک سری جرایم خاص و وجود شرایط مقرر در قانون، میتواند اجرای مجازات را تعلیق و در مدت تعلیق محکوم را مکلّف به انجام یک سری دستورهای خاص کند؛ برای نمونه در یک پرونده که جوانی برای خانمی در خیابان ایجاد مزاحمت کرده بود، بعد از رضایت شاکی در خصوص جنبهی عمومی جرم، بنده آن جوان را مکلّف به حفظ 15 حدیث در خصوص حرمت و مذمت ایجاد رابطه با نامحرم و ایجاد مزاحمت برای آنها کردم که آن شخص میبایست بعد از حفظ، احادیث را به صورت بروشور در مساجد شهر نصب کند و علاوه بر آن مکلّف به حفظ سورههایی از قرآن شد.
* با توجه به اینکه بخش زیادی از اکثر قوانین قضایی از فقه اسلامی استنباط میشود، به نظر شما چه اندازه از مفاهیم قرآنی در مسائل قضایی بهره برده میشود؟ اصلاً به نظر شما ارتباطی بین این دو بخش وجود دارد؟
هرچند بیشتر قوانین قضایی عیناً از فقه گرفته شده است امّا متأسفانه بعضاً در نحوه اجراء و گزینشها، اسلامی عمل نمیکنیم. به عنوان مثال، اطاله دادرسی گاهی باعث میشود که افراد به حقوق خود نرسند و این مغایر نظر مستقیم دین مبین اسلام است.
* نظر شما درباره حکم صریح قصاص در قرآن چیست؟
حکم قصاص حرف یک قاضی یا حقوقدان نیست که بتوان به آن خدشهای وارد کرد؛ حرف خداست که میگوید " وَ لَکُم فی القِصاصِ حیوه " . مسلماً حکمتی در این کار است. بهعنوان یک قاضی، اثرات این حکم را کاملاً ملموس میبینم. وقتی جرمی واقع میشود، احساسات عمومی جامعه جریحهدار میشود و وقتی این حکم صحیح اجرا شود، آرامش خاطر و امنیت به جامعه بر میگردد و هیچ چیز از امنیت مهمتر نیست. همچنین باعث عبرت میشود و از جرمهای بعدی جلوگیری میکند.
* خودتان را فرد موفقی میدانید؟
من قاضی هستم و در مورد دیگران قضاوت میکنم امّا در این مورد بهتر است دیگران در مورد من قضاوت کنند. در کل از وضعیت فعلی خود راضی هستم و خدا را شاکرم که توفیق حفظ قرآن در کودکی را به من داد و بزرگترین موفقیت من در زندگی همین حفظ قرآن است.
* اگر به کودکی برگردید، دوباره همین مسیر را انتخاب میکنید؟
حفظ قرآن افتخار همیشگی من است؛ هر چند فکر میکنم هنوز به آن بلوغ نرسیدهام که قدر این نعمت را بدانم. در مورد قضاوت هم همینطور. با لذت تمام این شغل را انتخاب کردم و چه لذتی بالاتر از گرفتن حق مظلوم از ظالم و بازستاندن آن به فرد ستمدیده. کار ما کاری پیغمبرگونه است و معتقدم اگر در این راه قرآن را سرلوحه خود قرار دهم، قدم به قدم من عبادت است. اگر برگردم هم مطمئناً باز همین انتخابها را خواهم داشت.
حافظان قرآن میتوانند امانتداران واقعی انقلاب باشند
* به عنوان حرف پایانی اگر مطلبی دارید، بفرمایید.
در درجه اول از استاد عزیزم حاج آقای شاهسونی عزیز تشکر میکنم که مصداق بارز " مجاهد فی سبیل الله " هستند و همه زندگی خود را در راه قرآن گذاشتهاند. امیدوارم که مسئولان از اینگونه افراد که همه زندگی خود را وقف قرآنکریم کردهاند حمایت بیشتری کنند. همچنین از برادر بزرگترم ممنونم که همیشه پیگیر کارهای من بودهاند و مرا تشویق کردند و خیلی از جاهایی که نمیتوانستم راه را تشخیص دهم، ایشان حامی و راهنمای من بودند. جا دارد که از همسرم و خانواده که همیشه یاور من بودهاند و توانستند هجمههای کاری مرا تحمل کنند و مرا درک کنند تشکر کنم. امیدوارم که خواسته رهبر معظم انقلاب مبنی بر تربیت 10 میلیون حافظ محقق شود و تصدی منصبهای خطیر و مهم از میان حافظان قرآن باشد؛ چرا که حافظان قرآن میتوانند امانتداران واقعی انقلاب باشند. در پایان سلامتی و طول عمر همه خدمتگزاران به نظام و قرآن، خصوصاً خانواده بزرگ بیتالاحزان را از خداوند منان مسئلت دارم.
-------------------------
گفتوگو از میلاد مرجانی
-------------------------
انتهای پیام/