خاطرات دیده‌بانان جنگ به عربی ترجمه شد

خاطرات یکی از دیده‌بانان زمان جنگ در اثری با عنوان «آتش به اختیار» در لبنان ترجمه و توزیع شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حجت ایروانی، راوی کتاب «آتش به اختیار» از دیده‌بانان زمان جنگ است که در آن خاطرات خود و جمعی از همرزمانش را ذکر کرده است. در مقدمه درباره معرفی این اثر آمده است: «مجموعه‌ای که هم‌اکنون پیش رو دارید خاطراتی است از برادران دیده‌بان که در طول ایام پر فراز و نشیب جنگ با گمنامی به وظیفه حساس و خطیر خود عمل کرده‌اند.»

در این کتاب علاوه بر آنکه وظیفه خطیر و دشوار دیده‌بانان پیش چشم مخاطب تصویر می‌شود، جنبه‌های دیگر جنگ نیز مغفول نمانده است؛ آن هم نگاه انسانی و عاطفی افراد به همدیگر و نیز پررنگ بودن حس حیات و زندگی در اوج نبرد است. مثلاً در همان خاطره اول کتاب، ماجرای روحانی رزمنده‌ای به نام شیخ محمود روایت می‏ شود که با وجود معلولیت مادرزاد از ناحیه پا به جبهه آمده است و دوشادوش رزمندگان دیگر تلاش و مجاهدت می کند و نهایتاً هم به شهادت می‌رسد ...

مجموعه «آتش به اختیار» خاطراتی است که به سرگذشتی از دیده بانان سیار و نفوذی اختصاص دارد؛ کسانی که در عملیات کربلای 5 کارآیی خود را به اثبات رساندند و از نظر تکنیکی و تاکتیکی مهارت کافی داشته‌اند. خود نویسنده یکی از دیده‌بانان روزهای جنگ بود و عنوان کتاب نیز از نام یکی از خاطرات درج شده در کتاب اقتباس شده است.


جمعیت المعارف لبنان ترجمه عربی این اثر را به تازگی با عنوان «امر النار بیدک» منتشر کرده است. در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

شیخ محمود در همه زمینه‌های دینی، سیاسی، اخلاقی، تفریحی، رزمی،‌ استقامت، مدیریت و جذبه و ... نمره یک بود. از آن روز مدت‌ها گذشت تا اینکه یکی از بچه‌های گردان حضرت زینب(س) برای من از روز آخر شیخ محمود صحبت کرد. او می‌گفت: یه روز سر سفره ناهار که همه نشسته بودن حاجی اومد و با روی خندان دست انداخت میون دو تا از بچه‌ها و گفت: بذارید ببینم می‌شه آخرین ناهار رو بین شماها بخوریم. و همون‌جا نشست و آخرین ناهار رو خورد.

شیخ محمود در عملیات بیت‌المقدس 2 از زمین کنده شد و به دیدار خدا رفت.  

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط