هیلاری کلینتون باخت، تئاتر بُرد
نویسنده نیویورک تایمز به نمایش «هیلاری» و تأثیر متقابل جهان سیاست و درام بر هم نگاهی دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شاید برای برخی مهم باشد که چگونه تئاتر میتواند در یک کارزار انتخاباتی به عنوان یک بازوی اجرایی عمل کند. چگونه میشود یک نامزد انتخاباتی را دراماتیزه کرد تا به او در انتخابات کمک کرد یا برعکس او را از رسیدن به آنچه خواهانش هست، مانع شد. تئاتر چنین قابلیتی را دارد و این مهم در گزارش نیویورکتایمز در باب قدرت تئاتر و نامزدی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاستجمهوری مشهود است.
لورا کالینز هیوز، نویسنده روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی مفصل از این مهم میگوید:
***
در چهارمین آخر هفته جولای 2015، زمانی که هیلاری کلینتون برای نامزدی ریاست جمهوری حزب دموکرات در نیوهمپشایر کمپین تبلیغاتی تشکیل داد، تئاترروها در فالموت اثری رو به رشد درباره وی تماشا کردند - نمایش «هیلاری و کلینتون»لوکاس نایت، که امروز برای اجرا در برادوی آماده شده است.
نمایش برای جهانی جایگزین مبنی بر انتخابات مقدماتی 2008 صحنهپردازی شده است، زمانی که هیلاری برای بقا در برابر یک پیشرفتی کاریزماتیک مبارزه میکند. این یک تراژدی-کمدی بود و نمیتوانست معاصرتر شده باشد. انعکاس حول یک لحظه محوری در رقابت، نمایش بدین مسئله پرداخت که چگونه محدودیتهای جنسیتی و پشتوانه ازدواج هیلاری بر توانایی او برای حرکت در جهان سیاست مردان اثر میگذارد.
هال بروکز، مدیر هنری پروژه تئاتر کیپ کید، علاقه مخاطبانش به مجموعهای از جلسات نمایشنامهخوانی را یادآور میشود؛ اما او از شانسهای واقعی خانم کلینتون در سال 2016 مطمئن بود، زمانی که درباره آینده نمایشش فکر میکرد، ریشه زد به محض آنکه رسیدن به کاخ سفید با شکست مواجه شد، بروکز نگران بود.
او گفت: «یک روزی رئیس جمهور میشود، واقعاً کسی دلش میخواهد؟»
نگران نباشید. خبر بد برای خانم کلینتون، به نظر شانس موفقیت نمایش را بالا برده است. پس، ظاهراً قیام خشم فمینیستی است که در پی شکست هیلاری، موجی از زنان را امسال راهی کنگره کرده و دستهای از نامزدهای زن را به کارزار ریاست جمهوری سال 2020 معرفی کرده است.
«هیلاری و کلینتون» با بازی لوری متکالف در نقش هیلاری و جان لیتگوف در نقش بیل و به کارگردانی جو منتلو، مارس امسال در گلدن تئاتر در میانه بحثهای فرهنگی شگفتانگیز درباره سیاستهای جنسیتی و استاندارد دوگانهای اجرا میشود که زنان با آن مواجه هستند.
نتیجه بدی به دست نمیآید؛ اما غافلگیری برای نمایش آن است که در 2008 نوشته شده و ناچار به انتظاری هشت ساله برای اولین اجرایش در جهان بود - تا زمانی که خانم کلینتون یک بار دیگر یک کمپین اصلی را برگزار کرد. نمایش به کارگردانی چای یوو در آوریل 2016 در تئاتر Victory Gardens شیکاگو افتتاح شد.
چارلز ایشروود، که در مورد این اثر در نیویورک تایمز نوشت، گفته «هیلاری» آقای نایت را در فرم «محتاطانه غیرمعمول» پیدا کرد. اما کریس جونز، در شیکاگو تریبون، گفته نمایش شگفتانگیز، هوشمندانه، بسیار سرگرمکننده» و «بخش مهمی از نوشتن» است.
این یک نمایشنامه است که بر این مسئله تعمق میکند هیلاری عموماً به چه اندازه مجبور به سختگیری بود، چگونه میتواند از پس پیشنهادی برآید و آیا ممکن است توازنی ایجاد کند که خطر سرزنش نداشته باشد.
در میان این سالها، پیش از آنکه آقای یو نمایش را روی صحنه برد، گفته بود نمایشنامه «نوعی گزافه حول برخی از تئاترها است و هیچ کس نمیدانست با آن باید چه کرد.»
او همچنین گفته بود « در زمانی که کسی از برخی تئاترها متعجب میشود، آیا این نمایشنامه مناسب بود.»
با این حال، هنگامی که او اولین بار در سال 2012 نمایشنامه را میخواند، به یاد میآورد نمایشنامه را کوبیده - آن را «کاملاً فمینیستی و تراژیک» مییابد؛ زیرا با «پرسش ابدی نقش زنان در جامعه» مواجه است.
در تابستان سال 2014، او کارگاه اجرایی در جشنواره ایگنیشن در ویکتوری گاردنز برپا میکند؛ جایی که مدیر هنریش است. در سال 2015، او و آقای نایت «هیلاری» را به کیپ کُد بردند.
از آن روز تا به اکنون، نمایش به مثابه یک بیوگرافی معنا نیافته بود. ولو هیلاری کلینتون محافظت میشود و در نبرد زخمی شد،هیلاری در نمایش دقیقاً هیلاری کلینتون خبرها نیست. همین امر برای مردان اطرافش هم مطرح است- شوهرش، بیل، هرچند هنوز هزاران بار بیخیالتر از چیزی است که هیلاری است؛ حریف او، باراک (که در نسخههای قبلی بازی به عنوان «اون یکی یارو» شناخته میشد) و استراتژیست او، مارک پِن.
همانند دیکر نمایشنامههای نایت در مورد شخصیتهای مشهور (والت دیزنی، ایزاک نیوتن)، «هیلاری» داستان را با واقعیت ترکیب میکند، هدفش واژگونی آن چیزی است که مخاطبان خیال میکنند از پیش میدانستهاند. اما لورا کللوری، که در ژانویه 2018 نمایشنامه را برای The Second Thought Theatre در دالاس کارگردانی کرد گفت تأثیر نزدیکتر آوردن مخاطب به سمت خانم کلینتون است.
او گفت: «صحبت کردن در مورد هیلاری به عنوان یک شخصیت داستانی، یکی از روشهایی است که میتوانیم یک گفتگوی عادلانه در مورد زن واقعی داشته باشیم. این گزینه، شانس، حتی تقاضایی برای تضمین اوست که به شما داده میشود تا شاید کمی از بشریتی که 40 سال در چشم عموم بوده میتواند از شما دور شود.»
در نسخه متن «هیلاری» که در سال 2017 توسط Dramatists Play Service منتشر شده است، آقای نایت که بازیگران علیه تقلید کلینتون واقعی هشدار میدهد («این کار را نکنید!»)، سپس به کارگردانان میگوید «حتی سعی نکنید بازیگران را برگزینید که شبیه به این افراد هستند.»
تمام محصولات تولید شده منجر به برادوی میشود که نقش هیلاری را یک زن آفریقاییتبار آمریکایی بازی میکند، یک انتخاب کارگردانانه که از دل متن درنیامده است. آزمونی برای دانشآموزان و جایگزینهای احتمالی در تولید برادوی اعلام میشود، سه ستاره نمایش سفید هستند، یک نژاد تنها برای بازیگر نقش باراک در نظر گرفته میشود، که باید از تبار آفریقایی باشد.
مونولوگ آغازین در متن منتشر شده از مخاطب میخواهد تا احتمال «تعداد نامحدود زمینهای سیارهای» را بررسی کنند. سپس: «بسیار مفید خواهد بود اگر - همانطور که این نمایش را تماشا میکنید - تصور میکردید که نمایش روی یکی از این سیارات اندکی متفاوت، واقع در میلیاردها سال نوری دور از ما، رخ میداد.»
البته، تماشاگران همیشه آنچه از آنها خواسته میشود را انجام نمیدهد. آقای یوو به یاد میآورد که در ویکتوری گاردنز «هر کس زبالههای خود را، واقعا، به نمایش اضافه میکرد.» هرچه در مورد انتخابات فکر میکردند با خود به تئاتر میآوردند. برخی ناراحت بودند، نگران بودند که «هیلاری» به شانست خانم کلینتون واقعی ضربه بزند.
همان بهار، درست بعد از اجرای شیکاگو، کن روس شمول در کمپانی تئاتر فیلادلفیا اثر را کارگردانی کرد. پس از انتخابات، چند اجرای دیگر روی صحنه میرود. (از طریق یک سخنگو، نه آقای نیات و نه کسی وابسته به برادوی بر این مقاله اظهار نظر میکند، اما آقای یو گفت نمایشنامهنویس «هیلاری» را بازبینی کرده است.)
اثر نایت که واقعاً کارش گرفت «خانه عروسک، قسمت 2» است که آوریل 2017 در برادوی افتتاح شد و طبق مجله تئاتر آمریکا، بیشترین متن تولید شده در فصل جاری است. اولین نمایش برادوی آقای نایت که تا آن زمان عزیز مرکز شهر برای آزمایشهای خوشفکر بود، اولین تونی خانم متکلاف را به ارمغان آورد.
در «خانه عروسک» او نقش نورا را بازی میکرد، آقای نایت بر شخصیت کلاسیک ایبسن - یک زن با فکر مردانه و ساختارشکن، یک شخصیت مهم برای تصورفرهنگی و بسیار مورد بحث - بازنگری کرد. همان میتوانست از هیلاری کلینتون بگوید، به جز آنکه او نیز یک انسان زنده است.
یک منطق معین بر هر دو این نمایشنامهها حاکم است و هر دو این شخصیتهای معروف پس از جریان پوسیهت در برادوی ظاهر میشوند - که توسط همان نمایشنامهنویس نوشته و توسط همان بازیگر اجرا میشود.
نایت در یادداشتهای خود برای انتشار «هیلاری» به نظر مشتاق به کشف آن است که چطور نمایشنامه بدون داشتن نامزدی کلینتون در تعادل معلق است.
او میخواهد تماشاگران بتوانند در نظر بگیرند «چه چیزی هیلاری را برای ریاست جمهوری مجاب میکند.» اما اگر این اتفاق بیفتد، هشدار می دهد، لحن اثر باید درست باشد.
مینویسد «با دقت بخوانید.»
هیلاری - کسی در جهان نایت، مانند همانی است در جهان ما- مسیر صحنه را به خوبی میشناسد.
انتهای پیام/