امتداد خط فکری داعش و القاعده به سلفیت جهادی باز میگردد
رئیس دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان قم میگوید سلفی جهادی که ابتدا در مصر شکل گرفت، در افغانستان گسترش یافت و القاعده و بعد داعش را تشکیل داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا همایش "نقد مبانی سلفی گری" امروز با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان رئیس دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان قم، حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه طباطبائی و برخی اندیشمندان دینپژوه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در حال برگزاری است.
حجتالاسلام مهدی فرمانیان در این نشست با تأکید بر اینکه بین سَلفگرایی و سلَفیگرایی تفاوت وجود دارد، گفت: موضوع سَلفگرایی از ابتدای قرن اول وجود داشت. تمام اهل حدیث در طول تاریخ سَلفگرا و تابع نظرات پیشینیان بودند. سَلف در نگاه اهل سنت، صحابه و تابعین هستند. با این وجود تا قبل از ابن تیمیه به هیچ وجه کلمه سَلفی را در عبارات صحابه نمیبینیم.
وی با بیان اینکه اصطلاح سلفیگرایی از زمان ابن تیمیه آغاز شد، گفت: ابن تیمیه در قرن هفتم آغازگر مکتب سلفیه بود. او با پذیرش عقاید اهل حدیث درباره سلف صالح، مطالبی را به آنها منسوب کرد که به هیچ وجه در عقاید اهل حدیث یعنی در کتاب و سنت سَلف وجود نداشت. اما با این حال به دروغ مدعی شدند سلفگرایی همان سلفیگرایی است. یکی از مهمترین پیروان مکتب ابنتیمیه وهابیت است. آنها به اسم صحابه یعنی همان سلَف مطالبی به خورد اهل سنت دادند که به هیچ وجه در عقاید صحابه و تابعین نبود. متأسفانه اندیشمندان ما که در حوزه فرقهشناسی ورود داشتند، به این نکته توجه نکردند و سرچشمه سلفیگرایی را از همان قرن اول معرفی کردند؛ یعنی همان چیزی که ابنتیمیه به دروغ نسبت داد. لذا قاطعانه میتوان گفت سلفیگرایی غیر از سلفگرایی است و فرقهای به نام سلفیه تا قبل از ابن تیمیه وجود نداشت.
وهابیت طلب شفاعت را شرک میداند اما صحابه آن را فضیلت
فرمانیان افزد: وهابیت که تفکرات خود را از ابن تیمیه و مکتب سلفیه گرفت از این جریان سوءاستفاده کرد و معتقد شد سَلف صالح بهترین علمکرد را داشتند، لذا حرف و عملشان حجت است. به عنوان نمونه یکی از اعتقادات آنها به ویژه داعشیها اعتقاد به شرک دانستن تمثّل است و از این طریق مسلمانان را به شرک در عبادت متهم کردند. آنها میگویند چرا مسلمانان باید به سمت قبور پیامبر و اهلبیت بروند و از آنها طلب حاجت و شفاعت کنند. این تفکر ناشی از افکار ابنتیمیه یعنی مکتب سلفیه بود. همان طور که گفتیم آنها در حالی خود را به سلف صالح نسبت میدهند که هیچ یک از صحابه و تابعین نه چنین اعتقاداتی نداشتند بلکه احادیثی در فضیلت زیارت قبور پیامبر و ائمه داشتند. یکی از این افراد عثمان بن حنیف از صحابه پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) بود. ترمذی از علمای اهل سنت در کتاب خود به نقل از عثمان بن حنیف میگوید: پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم اعرابی را در حالی که نابینا بود به این کلمات تعلیم داد: «اللهم إنی أتوجَّهُ إلیک بنبیکَ محمد نبی الرحمة .... ، إلى قوله: اللَّهُمَّ فشفِّعْهُ فیَّ؛ یعنی خدایا من به واسصطه پیامبر رحمتت به سوی تو توجه میکنم ... خدایا به واسطه او مرا شفا بده».
این کارشناس فرقهشناسی با ابراز تأسف از اینکه تحت تفکر ابنتیمیه جریانات مختلف در جهان اسلام ایجاد شد، گفت: وهابیت، دیوبندیها، اخوانالمسلمین، سلفیهای جهادی، سلفیهای زیدی و سلفیهای شیعی از جمله این جریانات است. از این جهت وقتی گفته میشود نقد جریان مبانی سلفیت، باید ابتدا پرسید منطور کدام یک از این فرقههای 6گانه منتسب به سلفیت است. چرا که هر یک از اینها روشهای مختلفی در زمینه عقاید، تفسیر، معناشناسی و ... دارند.
وی با اشاره به اینکه جریان داعش وابسته به جریان سلفیت جهادی است، گفت: سلفی جهادی که ابتدا در مصر شکل گرفت، در افغانستان گسترش یافت و القاعده و بعد داعش را تشکیل داد. در واقع برخی مبانی سلفی جهادی با وهابیت التقاط شد و القاعده به وجود آمد که اثرش در داعش است.
انتهایپیام/