تأملی در پیشرانهای گام دوم
بیانیه گام دوم، سندی ناظر به آینده است. بیشتر اینگونه اسناد مبتنی بر «پیشران»هایی تدوین و طراحی میشوند تا آینده وقوع محتوای هدف را عینیتر ترسیم و تبیین کنند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مهرداد بذرپاش طی یادداشتی در وطن امروز نوشت: بیانیه گام دوم، سندی ناظر به آینده است. بیشتر اینگونه اسناد مبتنی بر «پیشران»هایی تدوین و طراحی میشوند تا آینده وقوع محتوای هدف را عینیتر ترسیم و تبیین کنند. در بازبینی بیانیه گام دوم از این منظر، میتوان بر اساس اهمیت و اولویتی که به واژگان کلیدی متن داده شده از یکسو و منظومه اسناد راهبردی انقلاب از سوی دیگر، در پی استخراج پیشرانها بود که در این نوشتار به آنها اشاره و ارجاع میشود.
جوانسازی
یکی از این پیشرانها، «جوانسازی» است. جوانسازی که اعم از «جوانگرایی» است به معنای نوگرایی در «عاملان و کنشگران» و «فرآیندها» به صورت همزمان است. «جامعهسازی» مصداق بارز و بیّن جوانسازی فرآیندها و زدودن خطاهای احتمالی و کمرمقیهای پدید آمده در 40 سال نخست انقلاب است که هم تبیین نظریه حاکم بر آن و هم توجه و اجرای عینی این نظریه نیاز به عاملان جوان و البته معتقد به این نظریه دارد.
اجتماعیسازی
پیشران دومی که متن بیانیه، نویسنده را بدان راهنمایی میکند، مفهومی است کلیدی و در عین حال پردامنه؛ «اجتماعیسازی». اجتماعیسازی در نحلهها و رشتههای مختلف دانش، معانی گوناگونی دارد اما در سیاق این بیانیه، اجتماعیسازی، مفهومی نزدیک به «عمومیسازی» دارد که بر اساس آن مردم، نهتنها «مخاطبان» مسائل کشور که «مدیران» آن نیز هستند. اجتماعیسازی در این موقعیت مفهومی، نهتنها مشارکت در تدبیر مسائل کشور را طلب میکند که «تشخیص» بسیاری از مسائل را نیز به عرصههای عمومی بویژه تجمعات علمی، معرفتی و کنشگری جوانان متعهد به انقلاب میسپارد. یکی از لوازم تقویت و تحکیم این پیشران مهم، بسط تفکر «شبکهسازی» میان وفاداران و دلسوزان و دغدغهمندان انقلاب است. شبکههای شکلگرفته در ساحات علم و فناوری، معنویت و اخلاق، عدالتخواهی، مقاومت و اقتصاد، ظرفیت حرکت و اقدام جمعی ساختارمند و گسترده را فراهم میآورد. علاوه بر این بستری هموار و متجانس را برای تحقق مؤثر پیشران جوانسازی مهیا میکند.
کارآمدگرایی
اجتماعیسازی در چارچوب شبکهسازی گسترده مردمی، نیازمند توصیف است. بهترین وصف برای این پیشران که آن را از سایر الگوهای اجتماعیسازی میتواند متمایز کند، «کارآمدگرایی» است. تمرکز منظومه رسانهای دشمنان انقلاب و ایران بر ناکارآمد پنداشتن نظام اسلامی در همه زمینهها و عرصههاست. تمام توان و تلاش عاملان شبکههای مردمی دغدغهمند باید بر تحقق کارآمدی عینی و عملی در کنار ترسیم کارآمدی در عرف ذهنی اجتماع باشد. امروز متأسفانه بر اساس تلقینهای ناجوانمردانه دشمن در رسانههای متنوع و ضعف ایمانی و نگرشی بعضی از اصحاب انقلاب و مسؤولان، ناکارآمدپنداری مجال طرح یافته است. توسعه این انگاره نادرست و تعمیم آن در میان اجزای حاکمیت و مردم، یکی از موانع اصلی در تحقق هرگونه اقدام مبتنی بر آینده در کشور است. مردم، برخلاف همه هجمهها و دروغهای رایج و شایع، قدردان زحمات و خدمات انقلابند. نگهداشت و افزایش سرمایه اجتماعی برآمده از این خدمات، با تأکید بر «سرمایه اجتماعی شناختی» که ناظر به حفظ و افزایش همدلی و همزبانی حاکمیت و ملت است، مهمترین ابزار برای مواجهه با تلقین ناکارآمدی است.
ارائه الگوی جدیدی از حاکمیت
از متن این بیانیه میتوان فهم کرد که تمرکز بر هر پیشران، و وزندهی متوازن به هر سه، بعد آیندهاندیشانه آن را بهتر تضمین میکند. از منظری دیگر، هر سه پیشران، علاوه بر نقشآفرینی در راهبری محتویات بیانیه، میتوانند بهعنوان مقوم طرحی مفهومی از «سیستم عامل» واسط میان قوای نرمافزاری کشور، نیروی انسانی مستعد مومن، دیندار و جوان، ابزارهای سختافزارانه و فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور، عمل کنند.
یکی از دستاوردهای بُعد تمدنساز انقلاب، ارائه الگوی جدیدی از حاکمیت است. بهصورت طبیعی، هر حاکمیتی برای بسط اقامه و بسط اهداف خود، نیازمند چنین سیستم فناورانه جامعی است. شاید یکی از نقایص موجود در معماری کلان ناظر به بُعد و شأن جامعهسازی انقلاب، عدم طراحی این سیستم عامل واسط یا بهروزرسانی آن است. 3 پیشران جوانسازی، اجتماعیسازی و کارآمدگرایی، علاوه بر نقش پیشرانِش، میتوانند اضلاع الگویی برای طراحی مفهومی این سیستم نیز فرض شوند.
انتهای پیام/