سوریه مقتدر؛ خروجی کنفرانس اتحادیه پارلمانهای عربی در امّان
مشارکت رئیس پارلمان سوریه در کنفرانس اتحادیه پارلمانهای عربی، که برای نخستین بار طی ۷ سال اخیر بود، غرور و عزت کشورش، را که درگیر چهار جنگ است، بازتاب داد و این موضوع را تأکید میکند که سوریه، با شروط خود و با مقاومتش به اتحادیه عرب بازمیگردد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: کسانیکه کنفرانس اتحادیه پارلمانهای عربی در امّان، پایتخت اردن، و رایزنیها و گاهی اوقات اختلافات حاکم بر برخی نشستهایش را پیگیری میکرد، میتواند تصویری نزدیک به واقعیت نه فقط درباره تحولات اوضاع کنونی منطقه عربی بلکه درباره غافلگیریهای احتمالی در این منطقه ترسیم کند.
نخست: آقای «حموده الصباغ» رئیس مجلس «الشعب»( پارلمان) سوریه، که برای نخستین بار بعد از هفت سال غیبت در این کنفرانس مشارکت داشت، ستاره بلامنازع این دوره بود و توانست با «درایت سیاسی» شامّی خود در کانون توجهات قرار بگیرد و از جایگاه اعتماد به نفس و پیروز، غرور سوریه را بازتاب دهد بهویژه اینکه سوریه درگیر چهار جنگ است: تروریسم، محاصره، جنگ رسانهای، تاجران جنگ. البته سوریه در تمام این جنگها پیروزیهایی محقق کرده است و میکند.
دوم: به نظر میرسد آقای «علی عبدالعال» رئیس پارلمان مصر و رئیس اتحادیه پارلمانهای عربی با اصرار به طرح فقط یک موضوع در دستور کار این نشست، یعنی قضیه نخست جهان عرب- فلسطین به پایتختی قدس- میخواست «واکنش» پارلمانی به نشست ورشو بدهد که مشارکتکنندگان در آن، از جمله 12 نفر از وزیران خارجه کشورهای عربی- این قضیه را( از دستور کارشان) حذف کردند و ایران، نه اسرائیل، را خطری برای بیثبات کردن منطقه خواندند.
سوم: مخالفت قاطع با هرگونه عادیسازی با رژیم اشغالگر اسرائیل. آقایان «عاطف الطراونه» رئیس پارلمان اردن، «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان و «مرزوق الغانم» رئیس پارلمان کویت همگی قاطعانه بر درج بند محکومیت عادیسازی( با اسرائیل) در بیانیه پایانی تأکید کردند. موضوع جالب توجه این است که دو تن از این چهرهها نمایندگان پارلمانهای منتخب هستند و چه بسا آقای الغانم در سخنرانی خود در این کنفرانس بسیار قاطعانه ظاهر شد که مستحق تشویق بسیار بود زمانیکه گفت: «این موضوع تنها در حد سخن نباشد، بلکه این امر صریحا و بدون هیچ تردیدی حرام سیاسی اعلام شود و همه یک صدا بگویند که هیچ عادیسازی با رژیم اشغالگر و غاصب سرزمینهای عربی صورت نخواهد گرفت.»
چهارم: نزدیکی عربستان سعودی به سوریه، که به صورت آشکار در نشستهای علنی و پشت درهای بسته بازتاب داشت، به نحوی که نماینده سعودی بازگشت سوریه به آغوش جهان عرب را ارج نهاده و از آن استقبال کرده است. او همچنین با بازپرداخت بدهیهای سوریه به خزانهداری اتحادیه پارلمانها مخالفت کرد. در حالیکه همتای او، آقای الصباغ تأکید داشت سوریه به آینده مینگرد و آنگونه که رئیسجمهوری آن «بشار اسد» میگوید به گذشته عقبگرد نمیکند. این اظهار دوستی دوجانبه نشان از بازگشت قریبالوقوع روابط میان دو کشور، و چه بسا تشکیل محور سوری- سعودی برای مواجهه با محور قطری- ترکیهای است.
پنجم: اعتراض هیئتهای اماراتی، سعودی و مصری با بند مربوط به مخالفت با عادیسازی در بیانیه پایانی، و درخواستشان برای تجدیدنظر در این بند موضعی است که تأیید میکند این حکومتها در مسیری حرکت میکنند که قریب به اتفاق مردمانشان با این امر مخالف هستند و خود این امر، نشان از ضعف توجهات به متغیرها در جهان عرب است. موضع آقای الطراونه، که مورد حمایت دیگر همتایانِ مخالف با تجدیدنظر در بند مذکور همراه شد، شرافتمندانه بود و درسی در پایبندی به آرمانهای عربی و اسلامی میدهد.
ششم: غیبت آقای «احمد ابوالغیظ» دبیرکل اتحادیه عرب در این نشست کلیدی غیرقابل توجیه است. او قرار بود در مراسم افتتاحیه کنفرانس سخنرانی کند که خود این امر، دلیل دیگری برای کاهش نقش این اتحادیه و از دست دادن اهمیتش در اقدام مشترک عربی، یا حتی غیر مشترک، است و نشان میدهد سیطره طرفهای عربی حوزه خلیجفارس بر محافل تصمیمگیرنده در آن ادامه دارد.
در پایان به صورت خلاصه میگوییم که سوریه با شروط خوش و با مقاومتش به اقدام مشترک عربی، قاطعانه و به عنوان کشوری پیشرو بازمیگردد که محور آن، آرمانهای عربی از جمله قضیه فلسطین را بار دیگر، به صورت تدریجی در اولویت قرار میدهد، و این، خود نشاندهنده مرحله تغییر است که بر منطقه حاکم میشود و عنوان بارز آن، شکست پروژه آمریکایی- اسرائیلی در سوریه، عراق و لیبی است. امری که ما را به سمت خوشبین بودن برای آینده، و لو جزئی، سوق میدهد.
انتها پیام/