اثبات علمی یک اثر درمانی جدید برای "حجامت"/ "اسرائیلیات" منشأ بخشی از مخالفتها با "طب اسلامی"
یکی از جراحان و متخصصان ارتوپدی و فلوشیپ شانه و زانوی کشورمان اخیراً توانسته در قالب یک تحقیق دانشگاهی اثرات جدید درمانی "حجامت" در حوزه تخصصی خود را به اثبات برساند ...
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ جابر سعادتی صدر: امروز در روزهای پایانی سال 1397، کشورمان در حوزه "طب سنتی" چه سطح و جایگاهی در جهان دارد؟ امروز بعد از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، طب ایرانی ــ اسلامی چقدر در سطح کشورمان ترویج و توسعه یافته است؟ حاکمیت و نظام سلامت رسمی کشورمان چه نقشی در آموزش و توسعه طب سنتی داشته است؟ وزارت بهداشت کشورمان چقدر قائل به توانمندی طب سنتی کشورمان بوده و چهمیزان از بودجه رسمی نظام سلامت کشور را صرف احیا، آموزش و توسعه طب سنتی کرده است؟متولیان نظام سلامت کشور و وزارت بهداشت چقدر قائل به طب سنتی و قدرت و توان آن در دو حوزه مهم "پیشگیری و درمان" هستند؟
اینها تنها گوشهای از سؤالات جدی و مبنایی است که برای فهم صحیح وضعیت امروز طب سنتی در ایران باید به آنها پاسخهایی صریح و روشن داده شود. باید به این سؤالات پاسخ روشن داده شود که؛ چرا هنوز هم در کشورمان برخی از مسئولان حوزه سلامت بهراحتی به خود اجازه میدهند در مقابل ترویج و توسعه "طب سنتی" سنگاندازی کنند و چرا سهم بودجه رسمی و مصوب طب ایرانی ــ اسلامی از بودجه مصوب نظام درمانی و سلامت کشورمان چیزی نزدیک به "صفر" است؟!
چرا با وجود اینکه امروزه حتی بسیاری از کشورهای فاقد عقبه طب سنتی به طب مکمل روی آوردهاند و توانمندیهای درمانی این طب را وارد نظام سلامت رسمی کشور خود کردهاند و ارائه خدمات طب سنتی در بیمارستانهای کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، آمریکا، هلند، فرانسه و... از جایگاه ویژهای برخوردار است، در کشورمان هنوز حتی یک بیمارستان بهصورت رسمی خدمات طب سنتی را ارائه نمیکند؟
چرا باید در کشوری مانند انگلستان بیش از 116 مرکز رسمی حجامت مشغول به فعالیت باشد و حجامت بهعنوان یک روش مؤثر درمانی پذیرفته شده باشد اما در کشورمان که بهنوعی مهد "حجامت" با قدمتی هزارساله محسوب میشود، رئیس سازمان انتقال خون در تریبون رسمی به خود اجازه دهد بدون ارائه حتی یک سند و مصداق، از حجامت بهعنوان عامل هپاتیت نام ببرد؟!! (برای مشاهده اینجا و اینجا را کلیک کنید)
چرا با وجود گذشت بیش از 12 سال از راهاندازی دانشکدههای طب سنتی در دانشگاههای علوم پزشکی وزارت بهداشت، هنوز تعداد فارغالتحصیلان این دانشکدهها به 100 نفر هم نرسیده است! و نهتنها هیچ مرکز بیمارستانی برای ارائه خدمات طب سنتی در کشورمان وجود ندارد بلکه تا به امروز هیچ یک از خدمات و داروهای گیاهی تجویزی توسط اساتید طب سنتی تحت پوشش هیچ بیمهای نیست؟!!
برای صحبت درباره برخی از این دست سؤالات، با دکتر"محسن مردانی" جراح و متخصص ارتوپدی و فلوشیپ شانه و زانو و از اساتید و مؤلفان طب سنتی و طب اسلامی و دکتر "رضا منتظر" پزشک محقق در طب سنتی و از مؤلفان و محققان حوزه طب اسلامی گفتوگویی داشتیم که بخش نخست آن پیش از این با عنوان "غربزدگی" در حوزه "طب" را وارد خون مردم کردهاند/ ریشه سنگاندازی در مسیر توسعه "طب سنتی" منتشر شد؛ در ادامه بخش پایانی این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: جناب آقای دکتر مردانی! برخی از منتقدان و مخالفان "طب اسلامی" مدعی هستند که بسیاری از روایات طبی و آموزههایی که از طریق ائمه اطهار در حوزه سلامت و طب به دست ما رسیده، برای جامعه امروز و بیماریهای مختلفی که مردم با آن درگیر هستند، ناکافی و غیرقابل اتکا است! نظر شما در این باره چیست؟
دکتر مردانی: نام این عمل، مرعوب شدن در برابر علم غربی است؛ بسیاری از اساتید حوزه بهمحض اینکه با مباحث دانشگاهی برخورد میکنند، مرعوب و منفعل میشوند! باورمندی واقعی به داشتههای ملی و اسلامی تنها در وجود مقام معظم رهبری و عدهای معدود قابل مشاهده است؛ ایشان از بن وجود معتقدند که در همه زمینهها اسلام، داروی شفابخش است؛ عمق اعتقاد افراد در چنین مواردی خودش را نشان میدهد؛ سعادت دنیا و آخرت در اسلام است اما باید روشهای ما، علمی هم باشد.
تسنیم: آیا در حوزه سلامت و طب به تمام روایاتی که به دست ما رسیده، میتوان اتکا کرد و تمام آنها را بهکار گرفت؟
دکتر مردانی: خیر برای این کار شرایطی وجود دارد؛ مشکل برخی از افرادی که امروزه بهعنوان چهرههای فعال در حوزه طب اسلامی شناخته میشوند این است که به همه احادیث استناد میکنند و بر اساس آن نسخه میدهند و حتی گاهی از خودشان هم چیزهایی به آن اضافه میکنند و آن را بهعنوان طب اسلامی ارائه میدهند که این کار، غلط است. بهنظر ما آیات و احادیث در حوزه طب بهمنزله نشانه است و وظیفه یک پژوهشگر کار بهروی این موارد است، برای مثال خداوند در قرآن کریم در رابطه با زایمان به حضرت مریم(س) میفرماید "خرما بخور" اما سریع از آن میگذرد؛ حالا پیگیری دلیل و نحوه این تجویز بهعهده پژوهشگران است؛ بنده در بیمارستانی رئیس هیئت مدیره هستم، در آنجا برای زایمان طبیعی به خانمها خرما میدهیم البته این کار را تازه شروع کردهایم؛ پژوهش یعنی همین؛ پژوهش بهچالش کشیدن مسائل است که از آن "علم" تولید میشود؛ باید برای نشانههایی که در منابع دینی داریم، اهمیت قائل شویم.
تسنیم: یعنی شما بهعنوان یک پژوهشگر به این قائل هستید که در منابع دینی و روایی، حتی اگر حدیثی از نظر علم رجال، سندیت ضعیفی داشته باشد، نمیتوان آن را کاملاً کنار گذاشت و این موارد در حوزه طب قابل پژوهش هستند؟
دکتر مردانی: بله؛ بهروی این موارد میتوان پژوهش کرد و نباید منابعمان را بهراحتی کنار بگذاریم، منتهی این موارد را بهجای توده مردم، ابتدا باید در اختیار پژوهشگران قرار دهیم؛ کار اشتباه برخی از چهرههای شناختهشده در حوزه طب اسلامی این است که این احادیث را برای توده مردم تجویز میکنند؛ باید به پژوهشگران، فضای کار داده شود چرا که فشارهای بیمورد باعث عقبنشینی پژوهشگران میشود.
در علوم تجربی، برخورد ما صفر یا صدی نیست و قطعیتی وجود ندارد. همیشه همه چیز در حال تحول است چون ذات علم تجربی مبتنی بر تغییر و تحول است. طی ملاقاتی که سال گذشته با آیتالله جوادی آملی داشتیم، ایشان گفتند که هرعلمی که بیان فعل خدا باشد، اسلامی است. ما در علوم تجربی بهدنبال قول و فعل خدا میگردیم.
تسنیم: آقای دکتر منتظر، جریان حذف طب سنتی در کشورمان از چهزمانی و چگونه شکل گرفت؟
دکتر منتظر: در کتاب "طب ایرانی در آینه تاریخ" کامل توضیح داده و مستندات آن را ارائه دادهایم؛ دشمنان ما از زمان ناصرالدین شاه متوجه شدند برای آنکه بهروی تصمیمگیریها اثرگذار باشند باید در سیستم آموزشی، عامل انسانی داشته باشند؛ نقطه آغاز فعالیت این جریان مدرسه دارالفنون بود؛ در ابتدای تأسیس دارالفنون، طب سنتی و طب غربی هر دو تدریس میشد اما بعد از شهادت امیرکبیر، بلافاصله آموزش طب ایرانی کنار گذاشته شد؛ بهدنبال آن مجوز فعالیت فقط به اطبایی داده شد که طب غربی خوانده بودند؛ بنده مطالعه کتاب یادشده را به افرادی که تمایل به دانستن حقایق تاریخی در حوزه طب سنتی دارند، پیشنهاد میکنم.
تسنیم: نحوه مواجهه مراکز علمی غرب با مقالات شما چگونه بوده است؟
دکتر مردانی: تاکنون چند مقاله به آمریکا فرستادهام اما آنها وقتی نام ایران را بهروی مقالهای میبینند بلافاصله آن را ریجکت میکنند؛ در آمریکا رشته ارتوپدی در انحصار یهودیها بوده و اغلب مراکز و منابع آموزشی این حوزه در اختیار آنهاست و چون این رشته جزء رشتههای تاپ پزشکی است، ایرانیها اجازه ورود به آن را ندارند.
تسنیم: آیا در حال حاضر دانشکدهها یا کلینیکهای طب سنتی نقش ترویج و توسعهای در حوزه طب سنتی داشتهاند؟
دکتر منتظر: هماکنون طب سنتی در تهران دارای دانشکده است اما در ایران حتی یک بیمارستان طب سنتی وجود ندارد و در چند کلینیک موجود نیز خدماتی از قبیل حجامت بسیار کمرنگ ارائه میشود؛ باید مراکزی داشته باشیم که همه خدمات را با قوت ارائه داده و کنار آن، کارهای پژوهشی نیز انجام شود.
تعداد کلینیکهای طب سنتی در تهران و سایر شهرها بسیار محدود است؛ همین مراکز نیز خدمات کاملی ارائه نمیدهند و در واقع واکسنی از طب سنتی ضعیفشده هستند؛ متأسفانه نگاه بسیاری از دانشآموختههای دانشکدههای طب سنتی تحت تأثیر برخی اساتید آنجا، ناقص، سطحی و ناکارآمد است، مثلاً تعجب میکنید اگر بگویم که یکی از مقاومتهای پیشِروی ما در تصویب پروپوزال "تأثیر حجامت بر کمردردهای غیراختصاصی" که با جناب آقای دکتر مردانی به انجام رساندیم، دانشکده طب سنتی شیراز، پزشک PhD طب سنتی در آنجا ایرادهایی غیرمنطقی و غیرعلمی به پروپوزال ما وارد کرد؛ در طرف مقابل امروز شاهدیم که این تحقیق انجام شده و گزارش آن در یکی از معتبرترین نشریات طب سنتی در چین نمایه شده است؛ چرا باید چنین باشد؟
برای اصلاح دستورالعملها باید اطلاعرسانی کنیم اما اتفاقی که در حال حاضر در کشور روی داده این است که به نام علم، مسیر علم مسدود میشود؛ این سنگاندازیها موجب میشود تا تصویب یک پروپوزال مثلاً با موضوع "حجامت و اثر درمانی آن بر روی کمردرد" سه سال بهطول انجامد؛ باید این سدها شکسته شود و اصلاحات اساسی صورت گیرد.
تسنیم: شما ریشه اصلی این مشکلات را در چه میبینید؟
دکتر منتظر: ما امروز بهعنوان جریان سالم حامی طب سنتی و طب اسلامی توسط سه گروه و جریان قیچی میشویم: یکی از سمت دانشگاهیان غربزده یا در نگاه خوشبینانه، منفعل در برابر طب غربی؛ اینها یا طب سنتی را قبول ندارند یا یک نگاه حداقلی به آن دارند یعنی نهایتاً قائل به این هستند که ما باید زیرنظر طب غربی و کنار آن فعالیت محدودی داشته باشیم و بیشتر هم در پیشگیری و حفظ سلامت فعالیت کنیم و در درمان دخالت نکنیم.
دو گروه دیگر متأسفانه و با کمال تعجب حوزوی هستند؛ یکی حوزویانی که معتقد به طب اسلامی هستند اما عملکرد خوبی ندارند و بسیار بد دفاع میکنند که نمونه بارز آن آقای تبریزیان است و دیگری حوزویهای سکولار که منکر طب اسلامی هستند.
چندی پیش آیتالله محقق داماد در همایشی با موضوع روایات طبی در دانشگاه امام صادق(ع) مدعی شد که "ما باید بدانیم شأن دین چه بوده است و پیامبران برای چه آمدهاند؟ نباید چنین حکمت والایی را تا حدی پایین بیاوریم که بگوییم چهچیزی برای معده خوب است!"، ایشان همچنین با استناد به یک روایت مجعول در مورد باروری درختان خرما، چنین نتیجه گرفته بود که "مردم در امور دنیای خود از پیامبر آگاهتر هستند! و پیامبر برای بیماری خودش هم به طبیبان مراجعه میکرده است!".
تسنیم: آیا اینکه برخی از مخالفان طب اسلامی مدعی هستند حتی پیامبر اکرم(ص) یا ائمه اطهار(ع) بههنگام بیماری به طبیب مراجعه میکردند، سندی دارد؟ بهخاطر دارم که حتی "عبدالکریم سروش" هم بهعنوان یکی از مخالفان طب اسلامی مدعی شده بود پیامبر برای درمان بیماری خود به طبیب زن یهودی مراجعه میکرد؟!
دکتر مردانی: یکی از مصیبتهای ما همین موارد است؛ این نشان میدهد که بعضی از علما بهدرستی از جایگاه امامت آگاه نیستند؛ باور نداشتن به اینکه پیامبر و ائمه علیهم السلام علم مطلق هستند از همان صدر اسلام هم نمود داشته است مثلاً ابنعباس که مفسر قرآن بود به امام حسین(ع) توصیه کرد که به جهاد نرود! یا کسی در ظهر عاشورا به امام حسین(ع) یادآوری کرد که "وقت نماز است!"، اغلب این تذکر را برای آن فرد، فضیلت میدانند در حالی که این امر از کممعرفتی است که به امام حسین(ع) که اصل نماز است، بگوییم وقت نماز است! مشکل ما این است که نسبت به اهلبیت دید سطحی داریم، بهنظرم برخی از این مدعیان برای امامشناسی باید بهطور مرتب زیارت جامعه کبیره را بخوانند؛ امامان محاط بر همه عالم هستند و عالم را در مشت خود دارند.
تسنیم: متأسفانه این باور توسط این جریان بین برخی از توده مردم ایجاد شده که ائمه برای معالجه بیماری خود به طبیبان زمان خود رجوع میکردهاند! واقعاً چگونه باید بپذیریم که پیامبر یا امام معصوم که تمام علم اولین و آخرین را در اختیار دارد، حتی برای درمان یک بیماری ساده به فرد دیگری مثلاً به یک طبیب نیازمند بوده است؟!
دکتر مردانی: این موارد، مصداق "اسرائیلیات" است که برای پایین آوردنشان امام معصوم(ع) مطرح میشود؛علم امامان معصوم، "علمالکتاب" است به این معنی که علم کل عالم هستی از ابتدا تا انتها در اختیار آنهاست؛ این تفکر شیعه نیست و برخی از اهلتسنن میگویند "پیامبر تنها در مسائل مربوط به قرآن، معصوم است و در بقیه موارد ممکن است اشتباه کند"!
دکتر منتظر: جالب استکسانی که این موارد را مطرح میکنند حتی یک روایت غیرصحیح نیز برای اثبات ادعای خود ندارند؛ در حالی که بر اساس اسناد تاریخی، تنها برای حضرت علی(ع) طبیب بردند که آن هم میتواند بهخاطر برخی مصالح بوده باشد مثلاً چهبسا اگر حسنین(ع) با حضور طبیب مخالفت میکردند، بعد از شهادت امام عدهای میگفتند "ما میخواستیم علی علیه السلام را معالجه کنیم و فرزندانش نگذاشتند"! غیر از این مورد، هیچ امامی را سراغ نداریم که برای بیماری خود به طبیب مراجعه کرده باشد؛ حال اینکه چگونه یک بهاصطلاح عالم دینی چنین ادعایی را مطرح میکند برای من جای سؤال است؛ جالب است که آقای دکتر اسماعیلی که سالهاست بهعنوان یکی از اساتید شناختهشده در حوزه طب اسلامی فعالیت دارد، برای کسی که در این رابطه سندی ارائه کند یک سکه طلا جایزه تعیین کرده است!
از آیتالله محقق داماد سؤال شد که "آیا اگر سند روایات طبی اثبات شوند، میتوان یک مکتب طبی از آن استخراج کرد؟"، وی در پاسخ میگوید "این روایتها باید اول اجتهاد و بعد استنباط شوند و در ادامه در صورت تأیید، باید بررسی شود که ارزش دینی دارند یا خیر و در صورت تأیید این روایتها، نه از جایگاه رسالت و امامت بلکه باید بهعنوان تجارب شخصی و اطلاعات امام مطرح شوند!"، شگفتآور است که چنین فرد حوزوی، روایات طبی را تجربه شخصی پیامبر و امام میداند!
تسنیم: درباره کار تحقیقی که درباره حجامت و کمردرد در قالب ارائه مقاله انجام دادید، بیشتر توضیح دهید.
دکتر مردانی: بنده بهدلیل اینکه متخصص ارتوپدی هستم، پژوهشی را انتخاب کردم که به زمینه تخصصیام مرتبط باشد؛ عنوان پروپوزال "تأثیر حجامت بر روی کمردردهای غیراختصاصی مزمن غیر تیرکشنده" بود؛ ما یک جامعه آماری شامل 150 بیمار را به دو گروه تقسیم کردیم؛ گروه اول فقط حجامت شدند و گروه دوم از داروهای شیمیایی استفاده کردند؛ ما بیماران را مدت شش ماه پیگیری کردیم و به این نتیجه رسیدیم نتایج درمان در افرادی که حجامت کرده بودند با آنهایی که در همین مدت از داروهای شیمیایی رایج استفاده کرده بودند، یکسان بود. در این مطالعه، پروتکلهای درمان شامل دو نوبت حجامت بهفاصله دو هفته در دو نقطه از بدن بوده است.
در مورد ارزش این کار هم باید بگوییم که این کار در درجه اول، یک فعالیت پژوهشی است به این خاطر از ابتدا بهفکر نتیجه گرفتن نبودیم؛ حجامت کاری است که ساید افکت (عارضه) خاصی ندارد و نهتنها یک پروسه تقریباً بیعارضه است بلکه در صورت انجام پژوهشهای بیشتر، صدها فایده دیگر آن نیز میتواند اثبات شود، بهبیان دیگر ما با استفاده از یک روش درمانی بیعارضه و ارزان توانستیم یک بیماری را درمان کنیم و در شرایطی که داروهای شیمیایی عوارض متعددی دارند، ما یک پیشنهاد درمانی نتیجهبخش را مطرح کردیم.
تسنیم: شما برای تحقیقات بیشتر بهروی حجامت چه موضوعی را پیشنهاد میکنید؟
دکتر منتظر: پیشنهاد بنده به همکاران متخصص بیماریهای عفونی این است که با توجه به اینکه در حال حاضر بیماری "هپاتیت" به یک معضل جهانی تبدیل شده است، یک طرح تحقیقاتی با موضوع تأثیر حجامت بر بیماری هپاتیت اجرا کنند زیرا یکی از مکانیزمهای اثر حجامت، تقویت سیستم ایمنی است و تاکنون تعداد زیادی از بیماران مبتلا به هپاتیت با لود ویروسی بالا بر اساس PCR داشتهایم که کاملاً از ویروس پاک شدهاند.
انتهای پیام/*