گزارش تسنیم؛پیامدهای تضعیف بزرگترین حزب مخالف در ترکیه
حزب جمهوری خلق٬ از منظر فکری٬ سیاسی و تنشهای داخلی٬ با مشکلاتی روبرو است اما عامل مهمی همچون هجمههای سنگین و حملات رسانهای آکپارتی علیه این حزب در تضعیف جایگاه آن٬ نقش مهمی ایفا کرده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ ترکیه در حالی انتخابات شهرداریها و مجالس استانی را برگزار میکند که نه حزب حاکم و نه بزرگترین حزب مخالف٬ هیچکدام در جایگاهی نیستند که به تنهایی نقش سیاسی و اجتماعی خود را ایفا کنند و به ائتلاف با احزاب دیگر ناچار شدهاند.
حزب عدالت و توسعه به عنوان حزب حاکم که در 17 سال اخیر به شکل یک قبضه قدرت را در دست گرفته٬ ناچار شده برای حفظ بقای خود٬ با یک حزب راست افراطی ملیگرا٬ همراه و همپیمان شود که هیچ نسبتی با بنیادهای فکری و سیاسی حلقهی نخست موسسین حزب عدالت و توسعه ندارد.
موسسین آکپارتی یا حزب عدالت و توسعه که همگی از شاگردان نجم الدین اربکان نخست وزیر فقید اسلامگرای ترکیه بودند٬ در قرائت اسلام سیاسی و اقتصاد لیبرال٬ دارای اشتراک نظر هستند و نسبت ناچیزی با ملیگرایی ترکی دارند. این در حالی است که در حال حاضر اردوغان ناچار شده با حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی٬ ائتلاف جمهور را تشکیل دهد. یعنی حزبی که به عنوان مهمترین جریان رهبری و هدایت جریان راست افراطی ناسیونالیسم ترکی٬ فعال است. در دیگر سوی این میدان٬ حزب جمهوری خلق نیز به عنوان یک حزب سوسیال دموکرات و کمالیست که توسط آتاترک تاسیس شده٬ به لاییسم٬ کمالیسم و اندیشههای چپگرایانه معتدل٬ بیشتر اهمیت میدهد تا ملیگرایی سنتی ترکی. اما این حزب نیز در موضع ضعف قرا گرفته و ناچار شده دقیقا مانند حزب حاکم٬ با حزب دیگری ائتلاف کند که نسبتی با بنیادهای فکری و ایدئولوژیکی حزب جمهوری خلق ندارد. این حزب در شرایطی مجبور به ائتلاف با حزب خوب شده که خانم مرال آکشنر به عنوان رهبر حزب خوب٬ پیشتر٬ از شاگردان و همراهان دولت باغچلی و از سران حزب حرکت ملی بوده و هنوز هم یکی از نمایندگان اندیشهی راست افراطی ملیگرایی ترکی است که از لحاظ منش فکری و سیاسی٬ هیچ تفاوتی با حزب حرکت ملی ندارد و اگر به خاطر اختلافات داخلی نبود٬ خانم آکشنر ترجیح میداد به جای انشعاب و تاسیس یک حزب جدید٬ باغچلی را کنار زده و شخصا سکان رهبری حزب حرکت ملی را در دست بگیرد.
اصلیترین مشکلات حزب جمهوری خلق
حزب جمهوری خلق در سال 1923 میلادی و همزمان با تاسیس جمهوری ترکیه توسط آتاترک تاسیس شده و نخستین و قدیمی ترین حزب تاریخ جمهوری است. این حزب فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته و به باور بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران٬ دوران اوج خود را سپری کرده و وارد دوران فترت و ضعف شده و علاوه بر آن که استراتژی و برنامه روشنی برای آینده ترکیه ندارد٬ رهبر قدرتمند و تاثیرگذاری هم ندارد که بتواند در هماوردی با اردوغان٬ پیروز شود.
سران حزب جمهوری خلق از آغاز تاکنون:
1.مصطفی کمال آتاترک از زمان تاسیس حزب در سال 1923 میلادی تا زمان مرگ آتاترک در سال 1938 میلادی و به مدت 15 سال.
2.جلال بایار در سال 1938 و به مدت کمتر از 2 ماه.
3.عصمت اینونو از سال 1938 میلادی تا سال 1972 میلادی و چند ماه پیش از مرگ اینونو و به مدت 34 سال.
4. کامل کرک اوغلو سال 1972 و به مدت 6 روز.
5. بلنت اجویت از سال 1972 تا زمان کودتای نظامی سال 1980 میلادی و به مدت 8 سال.
6. مصطفی اوستون داغ (به نمایندگیاز هیات نظامی) از سال 1980 تا 1981 میلادی. بعد از این دوره حزب جمهوری خلق بنا به سیاست فرماندهان نظامی که حکومت را در اخیتار گرفته بودند٬ تعطیل شده و یک دوره ی وقفه 11 ساله را تجربه کرد.
7.دنیز بایکال از سال 1992 میلادی و پس از بازگشایی حزب تا سال 1995 میلادی سکان رهبری حزب را به مدت 3 سال در دست گرفت.
8. حکمت چتین در سال 1995 میلادی و در یک دوره کوتاه٬ به مدت چند ماه هبر حزب شد.
9. دنیز بایکال مجددا در اواخر سال 1995 تا سال 1999 میلادی کرسی رهبری حزب را در اختیار گرفت.
10. جودت سلوی در سال 1999 میلادی در یک مدت کوتاه چند ماهه به وکالت٬ کرسی رهبری را در اخیتار گرفت.
11. آلتان اویمن در سال 1999 میلادی تا 2000 میلادی رهبر حزب شد.
12. دنیز بایکال در سال 2000 میلادی باز هم رهبر حزب جمهوری خلق شد و تا سال 2010 میلادی و تا زمانی که کاست ویدیویی روابط غیراخلاقی او منتشر شد٬ به مدت 10 سال در این پست باقی ماند.
13. جودت سلوی یک بار دیگر به وکالت از شورای مرکزی حزب و در یک دوره 10 روزه بر کرسی رهبری نشست.
14. کمال کلچداراوغلو در سال 2010 میلادی به عنوان رهبر حزب انتخاب شد و تاکنون در این پست انجام وظیفه میکند.
نگاهی به تاریخچه فوق٬ نشان میدهد که آتاترک و اینونو مجموعا نزدیک به نیمقرن٬ سکان رهبری حزب را در اختیار داشتند. از دید هواداران حزب جمهوری خلق٬ آنها هر دو٬ چهرههای کاریزماتیک و قهرمان بودند و بر اساس تفکرات سنتی٬ علاوه بر رهبر٬ پدر حزب بودند. اما رهبران دیگر این لیست همچون دنیز بایکال٬ بلنت اجویت٬ کمال کلچداراوغلو و دیگران٬ همگی از افرادی بودند که از پلههای پایین حزبی بالا آمدهاند و همچون پدران تاریخی حزب٬ دارای کاریزما نیستند. مخصوصا با توجه به این که رسوایی اخلاقی دنیز بایکال٬ موجب خدشهدرا شدن اعتماد٬ اعتیار و جایگاه حزب شده و این حزب نتوانسته در دوران اقتدار حزب عدالت و توسعه و در برابر هجمههای اردوغان٬ موضع قدرتمندانهای بگیرد. در سالیان اخیر٬ بر سر مسائل مختلفی همچون رهبری حزب٬ دیدگاه های اقتصادی٬ اختلافات فکری کمالیستهای چپگرا و ملیگرایان٬ مساله کردها و مسائلی از این دست٬ در داخل حزب اختلافات فراوانی بوجود آمده که موجب جداشدن تعدادی از کادرهای مهم از این حزب شده است. حزب جمهوری خلق٬ از منظر فکری٬ سیاسی و تنشهای داخلی٬ با مشکلاتی روبرو است اما عامل مهمی همچون هجمههای سنگین و حملات رسانهای آکپارتی علیه این حزب در تضعیف جایگاه آن٬ نقش مهمی ایفا کرده است. در چند سال اخیر٬ رجب طیب اردوغان رهبر حزب حاکم٬ بارها با اظهارات تحقیرآمیز و تکرار و بازتاب این اشهارات در رسانههای زنجیرهای وابسته هب دولت٬ به کمال کلچداراوغلو ضربه زده و او را به حاشیه رانده است.
حزب جمهوری خلق پس از انتخابات شهرداریها
حزب دموکراتیک خلقها به عنوان یکی از نهادهای اقماری پ.ک.ک٬ حزب خوب به عنوان یک حزب ملی گرای سنتیی و احزاب اسلامگرای سعهادت و وحدت بزرگ٬ هیچکدام به تنهایی و حتی همگی با هم٬ نمی توانند به اندازه حزب جمهوری خلق٬ در دموکراسی و ساختار سیاسی و حزبی ترکیه٬ نقش مخالف را بازی کنند. به همین خاطر٬ تضعیف و به حاشیهراندن این حزب٬ صدای مخالفین را در جامعه ترکیه خفه می کند و اثری از مخالفت با سیاستهای حزب حاکم باقی نمی ماند. اما اگر این حزب قدیمی ترکیه بتواند در کلانشهرهایی همچون استانبول و آنکارا٬ ائتلاف اردوغان و باغچلی را شکست دهد٬ در آن صورت٬ یک بار دیگر٬ حزب جمهوری خلق خواهد توانست برای ارتقای نقش و میزان تاثیرگذاری خود٬ گامهای تازهای بردارد.
انتهای پیام/.