چند نکته درباره مدیریت سیل!
در صحنه عمل اما هماکنون تلاش متراکمی در حال انجام است. از حضور چشمگیر نیروهای ارتش، سپاه و بسیج که چهره برخی شهرها را یکدست نظامی کرده است تا حرکت انبوه گروههای جهادی به مناطق سیلزده.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حسن رضایی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: به سیلهای اخیر کشور میتوان از چند منظر مختلف نگاه کرد. یک منظر همین است که هوای نازنین قشم را در این فصل سال از دست ندهیم و برویم جنوب. بعد چند روز غیبت هم بیاییم پشت تریبون که بله! آن انفجارها را که خبر دارید، خیلی الکی بود و فقط آب را از اینجا برد به آنجا! معاون اولی هم که قبلا گفته قدرت برکناری منشیام را ندارم، اگر به جای ما در این غیبت 5 روزه، استاندار فرنگرفته را برکنار کند، به هیچ جا برنمیخورد و خب! دستش هم درد نکند! نگاه دوم هم این است که بگویی موکبهای اربعین حسینی به مدت یک ماه در لرستان، خوزستان و سایر مناطق سیلزده فعال شوند؛ البته که قبل گفتن حاج قاسم هم فعال شده بودند برخی! و سوای موکبها، هزاران بسیجی، سپاهی، ارتشی و نیروی مردمی به کمک سیلزدگان و دستگاههای دولتی رفته بودند!
حضور آقای جهانگیری در مناطق سیلزده البته اقدام خوب و دلگرمکنندهای بود، به شرط اینکه پرداخت خسارت سیلزدگان به سرنوشت قول و قرارهای سال 95 دولت به مردم سیلزده خوزستان دچار نشود! تصمیم به گسیل کردن هر وزیر به یک استان سیلزده برای هدایت جریان امور هم اگر اجرایی شود، خوب است. حجم خسارت سیل اما بیش از حد تصور است و لزوم کمکهای مردمی بیش از هر وقت دیگری احساس میشود. عملکرد دولت اگر چه شایسته نقد است، ولی باید بدانیم در چنین بحرانی، هیچ دولتی به تنهایی قادر به حل مساله نیست و البته هر دولتی هم که بخواهد کاری کند باید بداند که بحران نیاز به مدیریت بحران و اقدام جهادی دارد و مرد در صحنه میخواهد! رئیس دولتی میخواهد که از بقیه جلوتر در حل بحران کوشا باشد و اختلافات و حاشیهها را کم کند نه حاشیهافکن باشد!
ما مردم هم هر کس ولو شده 5000 تومان باید به سیلزدگان کمک کنیم و این کمک را هم بدهیم دست سازمانهای مسؤول، نه هیچ کس دیگری! هلالاحمر و کمیته امداد بهترین جایی است که اگر فرصت حضور جهادی در مناطق سیلزده نداریم، میتوانند با پول ولو اندک ما به داد مردم برسند.
خبر مهمتر اما این است که آسمان ظاهرا هنوز خیال خفتن ندارد و تا انتهای نیمه اول اردیبهشت همچنان خواهد بارید. بر همین اساس، کارشناسان از تداوم وضعیت فعلی خوزستان تا حداقل 20 روز آینده خبر میدهند و این یعنی اینکه آسمان هی ببارد و دبی دز و کرخه هی سیلابی باشد. مساله شاید در لرستان هم به همین منوال پیش برود. نیروهای جهادی حاضر در پلدختر از نگرانیشان بابت بارش روزهای آینده میگویند و این یعنی آنکه دامنه بحران ممکن است باز هم گستردهتر شود. در این شرایط چه باید کرد؟! مساله اول و فوری طبعا همان است که اول گفتم. اینکه هر کسی به جای گیر دادن به آن انفجارهایی که خبر دارید(!) به صف کمک به هموطنان سیلزده بپیوندد. ایراد گرفتن از کار دستگاهها و افراد حاضر در وسط میدان، خوب است، ولی از سوی کارشناسان و رسانهها؛ نه از سوی فردی که خودش به سفر کاری(!) و فشرده(!) در جزیره قشم رفته است! نه از سوی کسی که مسؤول اصلی سامان دادن به بحرانهاست و در بحرانها ناپیدا!
مسؤولان باید به جای خیابان کشیدن در پیادهرو، مسائل اختلافی در زمینه مدیریت بحران را در جلسات حل کنند نه جلوی دوربین رسانهها. آنگاه ما هم باور خواهیم کرد که دولت مدیریت بحران دارد و نه بحران مدیریت! موضوع دوم؛ نگاه تخصصی به مساله سیل اخیر و خسارات ناشی از آن است. آسیبشناسی و ریشهیابی نکردن سیلاب میتواند از خود آن مخربتر باشد، چرا که خسارت سیلهای آینده را هم به خسارات فعلی اضافه خواهد کرد و دوباره تمام مناطق بازسازی شده را با خود خواهد برد. دولت باید به سازمانهای تخصصی مانند سازمان زمینشناسی، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری و... ماموریت فوری داد عوامل دخیل را شناسایی کرده و پیش از شروع جدی بازسازی مناطق سیلزده نتایج خود را در هر استان به صورت عمومی منتشر کنند.
در صحنه عمل اما هماکنون تلاش متراکمی در حال انجام است. از حضور چشمگیر نیروهای ارتش، سپاه و بسیج که چهره برخی شهرها را یکدست نظامی کرده است تا حرکت انبوه گروههای جهادی به مناطق سیلزده. این وسط البته عادل فردوسیپور هم کمی در آققلا تراکتورسواری کرد. تهمینه میلانی هم که پس از ناکامی در کپی کردن نقاشیهای خانم «جنی میلی هو» نمایشگاهش در گالری ایوان تعطیل شده بود، حالا با برش زدن عکسهای ارسالی یک مستندساز جهادی، حضور بسیجیها را در پلدختر سانسور میکند. خلاصه! هر کسی همان کاری را میکند که دوست دارد. یکی خدمت، دیگری جنگ روانی، یکی هم شوآف!
انتهای پیام/