آیا جشنوارهها استعدادها را به قتل میرسانند؟
شب گذشته برنده تندیس بازیگری جشنواره تئاتر فجر در یک برنامه استعدادیابی حاضر میشود تا رویا نونهالی، کارگردان تئاتر را متأثر کند و این پرسش را پدید آورد که آیا جشنوارههای تئاتری این استعداد را از مسیر حرفهای منحرف کرده بودند؟
خبرگزاری تسنیم- احسان زیورعالم
فاطمه رادمنش، از تئاتریهای شاخص استان کرمان، برنده چندین جایزه معتبر تئاتری از جمله تندیس جشنواره تئاتر فجر و جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان، شب گذشته در برنامه استعدادیابی «عصر جدید» حاضر میشود و با رأی صددرصدی داوران راهی مرحله بعد میشود. بازیش در نقش یک مادر شهید اشک داوران را درمیآورد و این تأثر شکلگرفته برایش هواخواهی پدید میآورد تا او به عنوان یک استعداد معرفی شود. با نگاهی به عنوان برنامه و کارکرد «عصر جدید»، در واقع تهیهکنندگان در کنار داوران فاطمه رادمنش را به عنوان یک استعداد کشف کردهاند؛ اما این مسأله دو وضعیت پیچیده را پدید میآورد.
شناخت نگارنده از فاطمه رادمنش به سال 1390 بازمیگردد که او به عنوان دانشجوی کارگردانی وارد دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر میشود و در طول تحصیل از دانشجویان موفق دانشکده به حساب میآمد. از همان سالها نیز به همراه همسرش که به شکل حرفهای در کرمان فعال بود، در بخش تئاتر خیابانی فعالیت میکند تا در طی هشت سال گذشه ویترین افتخارات فاطمه رادمنش مملو از جوایز فجر، مقاومت و مریوان و فتح خرمشهر و غیره باشد؛ اما او هیچگاه با بردن پیاپی جوایز به عنوان یک استعداد مطرح نمیشود.
بازی او در فجر را کسی نمیبیند و حضورش در مهمترین آوردگاه نبرد هنری در تئاتر به چشم نمیآید. حتی در جشنواره تئاتر فجر امسال برای اجرای یک نمایش با موضوع چهل سالگی انقلاب شرایط مالی برای او و همسرش در تولید نمایش «شدن» سخت میشود و نهادهای مرتبط با این رویداد آن گونه که شایسته حمایت است از او و گروهش حمایت نمیکنند. پس برایش جوایز و موفقیتها به جایی نمیرسد. در سالهای سپری شده هیچ کارگردان شاخصی در تئاتر به سراغش نرفته است و شاید مهمترین همکاریش با یک چهره، حضور در یک نمایش محلی با کوروش زارعی باشد که اثری حرفهای به حساب نمیآید.
با نگاهی به تاریخچه جشنواره تئاتر فجر میتوان به خوبی دید در دهه نخست این جشنواره به سبب تمرکز عمده این جشنواره به شهرستانها بازیگرانی چون ابوالقاسم جلالی، عینالشریعه پران، حسن کریمی، مینا تاجالدینی، محمود قبهزرین یا مینا مصدق تندیس فجر را به شهر خود بردهاند. از اواسط دهه هفتاد است که جشنواره فجر به محلی برای دیده شدن بازیگران و ورودشان به جهانهای موازی بدل میشود. سیما تیرانداز، امیر جعفری، حمیدرضا آذرنگ، دانیال حکیمی، نگار عابدی،مهدی سلطانی، علی سرابی، احمد مهرانفر و حتی کوروش زارعی - آخرین کارگردانی که با فاطمه رادمنش کار کرده است - بازیگردانی بودند که در تئاتر و فجر به شهرت رسیدند و موفق به تداوم حرفه خود به شکل حرفهای مرسوم در ایران شدند.
اما در دهه نود جشنواره تئاتر فجر گویا چندان موفق به کشف استعدادها نبوده است. فاطمه رادمنش تنها بازیگری نیست که با گرفتن تندیس به جایی نمیرسد تا کارش به یک برنامه استعدادیابی برسد. بازیگری که دانشجویی نمونه دانشگاه خود است با وجود برتر بودنش دیده نمیشود. با وجود تندیسها و جوایزش دیده نمیشود تا درنهایت در کنار جوانان دیگر دیده نشده آرام آرام به سوی میانسالی خود پیش رود و تنها مفر برای دیده شدن را قاب تلویزیون بیابد؛ آن هم در شکل جذب از سوی هنرمندان و مدیران سازمان؛ بلکه در شکل تلاشهای خود او برای رسیدن به یک برنامه. به عبارتی پس از چندین سال کار حرفهای باید از جایی شروع کرد که برای بسیاری نقطه آغازین است.
جشنواره تئاتر فجر و دیگر جشنوارههایی که صرفاً برگزار میشوند که برگزار شده باشند محلی برای کشتن استعدادها میشوند. کسی از توماج دانشبهزادی خبر ندارد یا کسی ندیده است رستا رضوی وارد پروژهای بزرگتر از آثار همسرش شود. آیا برای الهام نامی اتفاق بزرگی در این سالها رخ داده است؟ آیا شما علیرضا کیمنش را در یک اثر شاخص سینمایی دیدهاید؟ آیا به جز با علیاکبر علیزاد در این سالها همکاری داشته است؟ آیا کسی تینا یونستبار یا مارال عابدی را میشناسد؟
پرسش مهم این است که دستگاه استعدادیاب امروز که به شکل جعلی به استعدادیابی مشغول است چرا در فضایی چون فجر استعدادها را کشف نمیکند یا دستگاه پرطمطراق فجر چرا دیگر نمیتواند استعدادهای جوان را سامان دهد؟ آیا تلویزیون به عنوان بزرگترین مصرفکننده هنرمندان حوزه بازیگری اصلاً توجهی به این استعدادها دارد یا سیستم بازیگریابی در سریالها و فیلمهای تلویزیونی چیز دیگری است؟ آیا مجاری برای دیده شدن استعدادهای حوزه تئاتر در دیگر دستگاهها وجود دارد؟
پاسخ به شدت منفی است و بازیگران جوانی چون فاطمه رادمنش مجبورند برای ادامه حیات تنها خود به فکر خود باشند و برای ماندن حتی فرصت حضور در یک برنامه استعدادیابی را از دست ندهند؛ چون مرگ جهان حرفهای آنان بسیار نزدیک هستند. آنان چون شفیرههای ابریشم در پیله خود، پروانه نشده کشته میشوند و مانند بسیاری دیگر از بازیگران تندیسدار فجر خانهنشین هنر.
البته یادآوری این نکته نیز خالی از لطف نیست که برخلاف جشنواره فیلم فجر، اختتامیههای جشنواره تئاتر فجر یا از شبکههای تلویزیونی پخش نمیشوند یا توسط کممخاطبترین شبکه این روزهای سازمان مورد پوشش قرار میگیرد. پس عجیب نیست کسی لحظه تندیس گرفتنهای فاطمه رادمنش را ندیده است.
انتهای پیام/