روایت جانباز قمی که در زیر آسمان کبود شلمچه پاهایش را به یادگار گذاشت


مهدی جعفری یکی از جانبازان غیوری است که در سال‌های نبرد تحمیلی با شرکت در عملیات متعددی به حماسه‌سازی پرداخت و سرانجام با به یادگار گذاشتن هر دو پای خویش در زیر آسمان کبود شلمچه، بر تارک هستی نقشی بی‌بدیل بر جای بگذارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، محرومیت از ناحیه دو پا، پاپوشی با روکشی چرمی که ناحیه بالای هر دو زانویش را حصار خود ساخته بود، با قدم‌های قرص و محکمی که گویی در صحنه‌های پرآشوب عملیات کربلای 5 به‌جا گذاشته بود، به‌گونه‌ای گام برمی‌داشت که غیرت و جوانمردی روزهای نبرد را برایم به تصویر می‌کشید گام‌های استواری که با پشت پا زدن به همه مشکلات و موانع زندگی به نحو حیرت‌آوری در نظرم نمودار شدند.

با طنین صدای سرشار از آرامشی که از یاد خدا موج می‌زد رشادت‌ها و حماسه‌آفرینی‌های هم‌رزمانش را به نحوی بازگو می‌کرد که در یک نگاه، آمیختن حس غم، شادی و شعف در گفتارش کاملاً مشهود بود با کمی تأمل می‌توان گفت قرار گرفتن در چنین وضعیتی در شرایط عادی برای امثال ما بسیار سخت و حتی غیرقابل‌ تصور است اما در قاموس چنین انسان‌های وارسته‌ای، جان‌فشانی برای حفظ ایمان و اعتقاد و دستیابی به ارزش‌های والای انسانی امری کاملاً بدیهی است.

مهدی جعفری با عنوان یکی از فعالان پرشور انقلابی با سن‌ و سالی اندک اما به‌تنهایی یکه‌تاز میدان بود و با شنیدن ناقوس جنگ سر از پا نشناخته و مسیر فعالیت خود را هم سو با دیگر رزمندگان اسلام در راه دفاع از ارزش‌های ناب محمدی به‌پیش برد، به‌راستی‌ که این حجم از مردانگی جز در سایه خانواده‌ای روحانی آن‌ هم آشنا با سیره نبوی شور عاشورایی و حماسه حسینی حاصل دیگری نداشت.

رضایت والدینی که با واژه ایثار و شهادت بیگانه نبودند برای کسی که کوهی از موانع را در یک‌ چشم بر هم زدنی همچون پنبه‌های حلاجی‌ شده هموار می‌کند قطعاً کار سختی نبود تا حدی که توانست در مدت 13 ماه، در عملیات متعددی به حماسه‌سازی پرداخته و در نهایت با به یادگار گذاشتن هر دو پای خود در زیر آسمان کبود شلمچه بر تارک هستی نقشی بی‌بدیل از خود بر جای بگذارد.

پس از گذشت زمان و پذیرش شرایط خویش این بار با عزمی راسخ و سعی وافر و تحمل مشقت‌های بی‌شمار در نبرد عرصه‌های علمی گوی سبقت را از کف همسن و سالانش ربود و با کسب رتبه برتر علمی، این بار در لباس پزشکی حاذق و موفق، خدمت به هم نوعانش را به‌گونه‌ای دیگر تجربه کرده و با این اتفاق عملاً خط بطلانی بر واژه محدودیت و محرومیت می‌کشد.

به همین بهانه و به‌منظور گرامیداشت روز جانباز به گفت‌وگو با مهدی جعفری نشستیم تا از حال و هوای دوران پرمشقت نبرد و ایثار و جان‌فشانی‌های بی‌مثال آن زمان جویا شویم.

مهدی جعفری در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در قم خاطرات روزهای افتخارآفرین نبرد تحمیلی را یکی از باارزش‌ترین اتفاقات زندگی خود معرفی کرد و اظهار داشت: حس و حالی ناب، خالص و خدایی در وجود تک‌ تک جوانان دوران دفاع مقدس موج می‌زد حس و حالی که به‌نوعی در وجودمان ریشه دواند و تا سر حد جان‌فشانی به‌ پیش رفت با وجود فعالیت‌های فرهنگی که در پایگاه‌های بسیج داشتم پس از جلب رضایت والدینم که سال‌ها در راه دین و اعتقادشان عمر خویش را صرف کرده بودند و انس و الفتی دیرینه با واژگان ایثار و شهادت داشتند به‌اتفاق دوستان راهی میدان شدیم.

پس از اعزام به مناطق عملیاتی در 13 ماه در عملیات متعدد محرم، والفجر 8، کربلای 4 و 5 افتخار حضور داشتم تا اینکه در آخرین عملیاتی که به فرمایش رهبری نقشی سرنوشت‌ساز در ادامه یا خاتمه این جنگ داشت با علم به پرمخاطره بودن عملیات کربلای 5، مصرانه حضور خود را در این عملیات ملزم و ضروری می‌دانستم.

بعد از اصابت ترکش بر بدنم غافل از حال خود تا خواستم به هم‌رزمانم کمکی کنم یا حداقل به همراه آن‌ها به مکان امن‌تری پناه ببرم متوجه جراحت شدید خود شدم با توجه به دوره‌های امدادی که گذرانده بودم نخستین اقدامی که به ذهنم رسید جلوگیری از خونریزی و استفاده از وسیله‌ای برای کاستن از شدت آن بود.

از یکه‌تازی میدان نبرد تحمیلی تا ربودن گوی سبقت در عرصه‌های علمی

به‌گونه‌ای با فشار دستان خود بر محل خونریزی سعی در مهار آن داشتم که ممکن نبود تا در نهایت با کمک شهید موسی کاظمی و جعفر مرادی بعد از جدا کردن پوتین‌هایم به‌وسیله سیم تلفن پاهایم را بر هم سوار کردند و من هم از همه‌ جا بی‌خبر به بیمارستان صحرایی منتقل شدم؛ یادم هست در آن دوران به پوتین‌های زیپی علاقه خاصی بین رزمنده‌ها وجود داشت من هم به‌واسطه چنین غنیمتی که به دست آورده بودم با اشاره چشم به آن‌ها فهماندم که زیپ پوتین‌هایم را می‌خواهم که گفتند دیگر به کارت نمی‌آید.

تازه متوجه عمق جراحتم شده بودم که در بیمارستان صحرایی پزشکان برای جلوگیری از خونریزی مجبور به قطع یک‌ پا شده و از آنجا نیز بعد از انتقال به بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران در جراحی دیگری در نهایت پای دیگرم را نیز از دست دادم و بعد از گذشت مدتی حضور در بیمارستان و اطلاع‌رسانی به خانواده‌ام با راهنمایی و حمایت یکی از برادران فرهنگی‌ام از همان بیمارستان با فکر ادامه تحصیل به کسب علم و دانش مشغول شدم.

تا به‌ جایی که پس از کلی سعی و تلاش شبانه‌روزی موفق به قبولی در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان آن‌ هم با رتبه‌ای عالی شدم این اتفاق و شرکت در کنکور سرا سری که در سال 66 صورت گرفت هم‌زمان با ازدواجم و شرایط سخت‌کاری و مالی همراه بود که واقعاً امکان ثبت‌نام و حضور در شهری دیگر به همراه خانواده برایم مقدور نبود تا زمانی که با درخواست مرخصی رو به‌ راه شدن اوضاع کارم موافقت شد.

تا اینکه بعد از گذشت مدتی به‌تنهایی در خوابگاه دانشجویی مستقر شدم و مدام در مسیر رفت‌ و آمد به دانشگاه به تحصیل در رشته مورد علاقه‌ام پرداختم، بعد از مدت دو سال و نیم به‌اتفاق خانواده با استقرار در خوابگاه متأهلی تا زمانی که مکان مناسبی را اجاره کنم به‌سختی گذشت و بالاخره روزهای پرمشقت تحصیل با کار و تلاش شبانه‌روزی و مشکلات بی‌وقفه بدون هیچ‌گونه کمک و حمایتی تنها با مدد الهی سپری شد.

از مقاومت در جبهه نبرد تحمیلی تا مقاومت در برابر ناملایمات زندگی

فعالیت این جانباز پرافتخار میهن تنها در عرصه‌های علمی خلاصه نمی‌شود چرا که با قبول مسئولیت تیم بسکتبال جانبازان تا به‌ حال در سطح استان در کسب مقام اول مسابقات ویلچررانی بسکتبال جانبازان نیز افتخار آفریده است و علاوه بر رسیدگی به کار مطب خصوصی خویش، در اکثر روستاهای محروم اطراف قم نیز بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی به کار پزشکی اشتغال دارد این در حالی است که از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی قم نیز به شمار می‌رود.

وی با پیگیری فعالیت‌ها و برنامه‌های مختلفی از قبیل اداره یک مرکز ترک اعتیاد و حتی ساخت‌وساز در واقع با استفاده بهینه از لحظات عمر پر خیر و برکت خویش، پیوسته در حال خدمت‌رسانی به خلق خدا و فعالیت در جبهه اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است و در یک کلمه در جامه عمل پوشاندن به گفتار مقام معظم رهبری در هر سه عرصه تحصیل، تهذیب و ورزش البته بدون در نظر گرفتن محدودیت جسمی‌اش بسیار خوش درخشیده است.

جعفری با تأسی از فرمایش امام راحل(ره) یادآور شد: همه ما و تک‌ تک اقشار جامعه در هر کار و هر جایگاهی باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حتی برای لحظه‌ای هم که شده مبادا به‌گونه‌ای عمل کنیم که در سرای باقی شرمنده شهدا باشیم انقلاب ما در حقیقت به‌منظور جلوگیری از زور و زیر بار آن نرفتن شکل گرفت نه چیز دیگر، اکنون‌که دشمنان ما از هر حربه‌ای چه به لحاظ اقتصادی یا فرهنگی و غیره برای ضربه زدن به این انقلاب استفاده می‌کنند ملت ما باید هوشیارتر از قبل عمل کند.

جانبازانی چون مهدی جعفری که برای حمایت از ارزش‌های والای انسانی و اعتقادات ناب خویش این‌گونه جانانه با ایثار جانشان و پذیرش سختی‌های دنیایی ساده زیستی را در همه حال پیشه خودساخته‌اند و با وجود اینکه می‌توانست با حرفه خود زندگی راحت‌تری را بدون دغدغه سپری کند اما با برگزیدن رضایت خالق هستی‌بخش و تحمل مشقات زندگی، سرنوشت را جور دیگری برای خود رقم‌زده است تا شاید چراغ راهی زنده برای هدایت بندگانش باشد.

گزارش از الهام پناهی فر

انتهای پیام/ح