آلمانیهایی که آذربایجان را وطن خود میدانند
امسال شهر گویگول آذربایجان (تا سال ۱۹۳۸ هلندورف نامیده میشد)، که در سال ۱۸۱۹ توسط مهاجران آلمانی تأسیس شد، دویستمین سالگرد تأسیس خود را جشن میگیرد.
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در یادداشتی به نقل از وستنیک قفقاز به زندگی مهاجران آلمانی در قفقاز پرداخته شده است که بهشرح زیر میباشد.
سکونت در گویگول حداقل از قرن بیستم وجود داشته است اما در ابتدای قرن نوزدهم بود که امپراتور الکساندر اول تقاضای 700 خانواده شوابی را که خواستار نقل مکان به ماوراء قفقاز بودند، پذیرفت. Eurasianet در مقالهای تحت عنوان Scattered by Stalin, Germans remember Caucasus homeland مینویسد که این مهاجرت از مشکلات سیاسی و اقتصادی پس از جنگهای ناپلئونی بهوجود آمد. آلمانیها بر این باور بودند که برای خود آزادی مذهبی و پناهی در شرق پیدا خواهند کرد.
الکساندر اول برای مهاجرین مزایایی چون معافیت از مالیات و خدمات نظامی، و همچنین ارائه وامها را در نظر گرفت. در آغاز قرن نوزدهم، بیش از ده روستای آلمانی در سراسر گرجستان و آذربایجان بهوجود آمد. آنها عمدتاً از طریق شرابگیری پیشرفت کردند. یونس حاجیف، متولد سال 1928 در شمکیر (آنِفِلد سابق) چنین راجع به آنها میگوید: "آنها خیلی سخت کار میکردند و کارهای سختی هم انجام میدادند، شبها آواز میخواندند، در خیابانها و پارکها قدم میزدند. هر یکشنبه آلمانیها در پارکها جمع شده، شطرنج و دومینو بازی میکردند، به این ترتیب آنها زندگی بسیار فرهنگی داشتند".
با این حال، پس از حمله هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی در ماه ژوئن 1941، استالین، آلمانیهای قفقازی را بهعنوان همکاران بالقوه با آلمان طبقهبندی کرد. در اکتبر همان سال، آلمانیها با قطارهایی بهسوی استپهای قزاقستان رانده شدند. طبق گزارش EuroKaukAsia، پروژهای از دانشگاه برلین، حدود 46،000 آلمانی مجبور به جابهجایی از قفقاز شدند. ورنر بکر که در سن 6سالگی از روستای آذربایجان رانده شده و اکنون در قزاقستان زندگی میکند، میگوید: "مردم هرچه را میتوانستند با خود حمل کنند برداشتند و در قطار نشستند. ما را با دو قطار و دو کشتی بخار منتقل کردند. در ماه نوامبر، در آن زمان ما حدود یک ماه بود که در حرکت بودیم، سوار سورتمه شدیم چرا که در آنجا برف در حال بارش بود، در حالی که در قفقاز، از جایی که از آن رانده شده بودیم، هوا هنوز گرم بود. لباسهای زمستانی نداشتیم، تنها لباسهای پاییزی داشتیم، بسیاری از مردم بر اثر سرما و گرسنگی جان خود را از دست دادند".
ساکن سابق هِلِندورف آنجلیکا گامِل، بهیاد میآورد که آنها فکر میکردند که این جابهجایی موقتی خواهد بود، اما معلوم شد که اینطور نیست. مردان و زنان به اردوگاههای کار در بخشهای دور شوروی ــ به کومی، به اورال، به چلیابینسک و کاراگاندا ــ فرستاده شدند، در حالی که کودکان و سالخوردگان در روستاهای دورافتاده استپ قزاقستان باقی ماندند.
حتی پس از مرگ استالین، آنها اجازه بازگشت به قفقاز را نیافتند. بسیاری در این دیگ مخلوط چندقومیتی حل شدند که به قزاقستان شوروی تبدیل شد. یِوگِنی رایتِنباخ که والدینش به ازبکستان مهاجرت کردند، اظهار داشت که برخی بهدلیل آبوهوای گرم شبیه قفقاز بهسمت جنوب مهاجرت کردند. در نهایت، یکی از نوادگان آلمانی از هِلِندورف، که اکنون در آلماآتی زندگی میکند، گفت: "انگور در شمال قزاقستان رشد نمیکند!".
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، موج دیگری از مهاجرت آغاز شد، که در جریان آن آلمانیهای روسزبان، از جمله از قفقاز، شروع به مهاجرت به آلمان دوباره متحدشده کردند، این روند همچنان ادامه دارد.
اما حتی آنها آنجا هم هنوز با مشکلاتی مواجهند، کسانی که در قفقاز متولد شدهاند، به قزاقستان یا به سیبری رانده شدند، مفهوم "خانه" بسیار نسبی است. اما آنجلیکا گامِل 93ساله که در حال حاضر در بادن ــ وورتمبرگ زندگی میکند، هنوز هم به خانهاش فکر میکند: "میهن من قفقاز است و نه جایی دیگر، من فقط 16 سال آنجا زندگی کردم".
اولین مهاجرین آلمانی شهر اولم در وورتمبرگ را در سال 1817 با قایقهای چوبی روی دانوب ترک کردند.
هانریش گان، که از منطقه ولگا اخراج شده بود، یکی از آخرین ساکنان آلمانی ژوراولِوکا است. بسیاری از خانوادهها که از هلندورف اخراج شدند نیز در این روستای استپی، که در حدود 190مایلی شمال غربی پایتخت قزاقستان قرار دارد، ساکن شدند.
خانواده یِوگِنی رایتنباخ در سال 1945 از آسورِتی گرجستان (الیزابتال سابق) و هلندورف آذربایجان اخراج شدند. او اکنون در پطروپاولوفسک زندگی میکند.
مردان آذربایجانی در چایخانه گویگول در حال شطرنجبازی کردن هستند، که قبلاً بهعنوان هلندورف شناخته میشده است.
یکی از نوادههای آلمانی از هلندورف که بهدنبال خانهای است که مادر بزرگش در آن زندگی میکرد.
از نوادههای آلمانی از هلندروف که دوباره از خانه قدیمی پدرش در گویگول بازدید میکند.
روستاهای حومه شهر گویگول آذربایجان
شمکیر در مدت کوتاهی پس از هلندورف دومین کلونی آلمانی در آذربایجان شد.
لیدیا استرووِرخووا از قبر پدربزرگش اِوالد برِنینگ در روستایی که از آن اخراج شده بود، بازدید میکند.
ویکتور رایتنباخ (از سمت چپ)، که از هلندورف در سال 1941 اخراج شد، 85سالگی خود را با حضور دیگر آلمانیها که در پاولودار در شمال شرقی قزاقستان زندگی میکنند، جشن میگیرد.
ورنر بکر در سال 1944 در سن 6سالگی به شرق قزاقستان تبعید شد. او هنوز در آنجا زندگی میکند.
لوئیزا اُکساس در سن 13سالگی از گئورگسفلد به شمال قزاقستان تبعید شد. او اکنون در آلمان زندگی میکند.
گروهی از شکارچیان در گئورگسفلد (آذربایجان) قبل از تبعید.
بسیاری از آلمانیها تا مناطق دورافتاده در شرق قزاقستان در نزدیکی رودخانه ایرتیش رسیدند.
دخترانی که در یک جشن مدرسه در گئورگسفلد در حال رقصند، سال 1940.
بسیاری از خانوادههای هلندورف از شهر رویتلینگن آمده بودند.
آنجلیکا گامل 16ساله بود که از هلندورف به ژوراولِوکا در شمال قزاقستان تبعید شد. او اکنون در آلمان زندگی میکند.
انتهای پیام/*