چالش بیغیرتی و بایستههای غیرت ناموسی
غیور در اصطلاح اسلامی کسی است که بیگانه را به حریم خود راه نمیدهد. در مقابلِ بی غیرت کسی است که بیگانه را به حریم حرمتها از جمله حریم اسرار نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و مانند آنها راه میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا از ویژگی مطلوب هر انسان آزادهای صفت غیرت یا حمیّت است و به صفتی اشاره دارد که انسان را وادار به دفاع از دین و آیین، آبرو و ناموس، مال و کشور خود میکند؛ به انسان غیرتمند مفهوم غیور اطلاق میشود. این خصلت از آنجا اهمیت مییابد که صفت منسوب به خداوند متعال است. همچنین علمای اخلاق در تعریف غیرت چنین آوردهاند: «غیرت و حمیّت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگمنشی و قوت نفس انسان سرچشمه میگیرد».
ویژگی غیرت آنگاه که در دفاع و تقویت ارزشها و دستاوردهای جامعه و حفظ مرزهای کشور از دستبرد سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی بیگانگان صورت گیرد، غیرت ملی و آنگاه که در پاسداشت ارزشهای دینی و تقید به احکام تعالیبخش اسلام در سختی و آسانی و خوشی و ناخوشی باشد، غیرت دینی و آنگاه که در دفاع از حریم شخصی خانواده در برابر نامحرمان و بیگانگان باشد، غیرت ناموسی اطلاق میشود؛ چرا که حمایت و حفاظت از کشور، ارزشهای دینی و ناموس ارتباطی تنگاتنگ با شرف و مردانگی شخص مسلمان دارد.
در مقابل غیرت مفهومی با عنوان «دیّوث» قرار دارد. در یک تعریف اجمالی گفتهاند «هرگاه فردی بیگانه نامحرمی را در هر حریم خصوصی وارد کند، چنین عملی دیاثت است و شخص به عنوان دیوث شناخته میشود.» پس با نگاهی به ترجمه لغوی و اصطلاحی آن میتوان دریافت که این معنا و مفهوم ارتباط تنگاتنگی با مسئله غیرت در اصطلاح فقهی دارد؛ زیرا غیور در اصطلاح اسلامی کسی است که بیگانه را به حریم خود راه نمیدهد. در مقابل بی غیرت یا همان دیوث کسی است که بیگانه را به حریم حرمتها از جمله حریم اسرار نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و مانند آنها راه میدهد و در واقع به فرد بی بند و بار و بدون حمیّت به حریم خود و دیگران نیز همین مفهوم جاری است؛ همچنان که پیامبر(ص) فرمود: اَلغَیرَهُ مِنَ الایمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛ غیرت از ایمان است و بى بند و بارى از نفاق.( نهج الفصاحه ص 587 ، ح 2045)
غیرت یعنی حفظ ناموس از افراد غریبه
اصطلاح غیرت و دیاثت در اصل در حوزه مسائل خانوادگی مطرح بوده است و به مرور زمان از این حوزه به سایر حوزههای اجتماعی راه یافته است؛ از این جهت نیاز است برخی گزارههای غیرت در محیط خانواده مورد شناسایی قرار گیرد تا فرد با دستاندازهای رفتاری مواجه نشده و خدایی نکرده دچار دیاثت نشود.
متأسفانه گاهی در خانوادهها مشاهده میشود سرپرستان خانوار و یا متکفلین امر منزل حمیّت و غیرت لازم در محیط خانواده را لحاظ نمیکنند. برای شناسایی اینکه مرد چقدر نسبت به حریم خانواده و ناموس خود غیرت به خرج میدهد، یکی از معیارهای آن آیات قرآن و احکام شریعت است؛ چرا که حد و حدود محرم و نامحرم به خوبی تشریح شده است. بنابراین هر مقدار فرد بتواند نوامیس خود را از بیگانگان و نامحرمان حفظ کند همان مقدار دارای غیرت و حمیّت است. از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: «هر مردی زنش زینت و آرایش کند و از خانهاش با آرایش و زینت بیرون رود، آن مرد دیوث است و گناهی نیست که او را دیوث بنامند؛ (یعنی غیبت جایز است)؛ وأیما رجل تتزین امرأته وتخرج من باب دارها فهو دیوث، ولا یأثم من یسمیه دیوثا» (جامع الأخبار(للشعیری)، ص158)
یا به عنوان مثال یکی از چالشهای مهم در بحث غیرت، در مهمانیهای فامیلی صورت میگیرد. مهماننوازی و مهمانپذیری زمانی مطلوب است که حد و حدودها نیز رعایت شود. به عنوان مثال در گذشته در مهمانیها دو سفره پهن میکردند که یکی مخصوص بانوان و دیگری مخصوص آقایان بود و یا محل پذیرایی هر کدام از آنها از یکدیگر مجزا بود؛ هرچند اکنون این فرهنگ به ندرت در برخی خانوادههای اصیل دیده میشود. اما متأسفانه امروز به دلیل اُفت ارزشهای فرهنگی آن هم به دنبال فرهنگسازی غلط و بیجای رسانهها به ویژه رسانه ملی، این ارزش مطلوب تقریباً به حاشیه رانده شده است. چه بسیار پروندههای ناموسی که در دادگاهها شکل گرفته است و عمده دلایل آن نیز به همین نوع برگزاری مهمانیهای خانوادگی و عدم غیرت نسبت به حریم خانواده و همسر شکل میگیرد. مردی که به غریبه اجازه میدهد با محارم او شوخیهای لفظی کند، طبیعتاً باید پی عواقب ناخرسند آن باشد. در واقع در پله اول باید بین حریم مردان و زنان جدایی صورت گیرد تا زمینهسازی مسائل بعدی نباشد. اما غیرت در زن باید اینگونه نمود پیدا کند که خود را برای نامحرم زینت ندهد، با نامحرم گرم صحبت نشود، در غیبت همسر خود مانند حضور او عمل کندو خود را در معرض نگاه نامحرم قرار ندهد.
غیرت و حیا در ادیان آسمانی
نکته بعد اینکه مسئله غیرت نه تنها در دین اسلام مورد تأکید قرار گرفته بلکه در متون مقدس سایر ادیان الهی نیز همین گونه است. در قسمتی از عقاید کلمنت 16 و ترتولیان 17، دو مرجع و اسقف بزرگ مسیحیت آمده است: «زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد، جز این که در خانه خود باشد، زیرا فقط لباسی که او را میپوشاند، میتواند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع شود. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگران را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه کند. برای زن مؤمنِ عیسوی در نظر خداوند، پسندیده نیست که به زیور آراسته و حتی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا[باشد] و از بین برده شود، زیرا برای بینندگان، خطرناک است.» (علی محمدی آشتیانی، حجاب در ادیان الهی؛ به نقل از: حکیمه الهی، زن و آزادی)
همچنین در رساله پولُس در عهد جدید چنین آمده است: «و همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مرواید و رخت گرانبها، بلکه چنانکه زنانی را میشاید که دعوی دینداری کنند به اعمال صالحه» (رساله پولس به تیمونائوس، باب دوم، فقره 9 و10)
در مورد نهی از آرایش در برابر نامحرم نیز در تورات، کتاب اشعیای نبی آمده: «خداوند میگوید از این جهت که دختران صهیون از خلخال، پیشانی بند، هلال، گوشواره، دستبند و زنجیر و عطردان و انگشتر و حلقه بینی در برابر مردان استفاده می کنند، عذاب بر قوم صهیون نازل خواهد شد.» (برگرفته از تورات کتاب اشعیای نبی، باب 3، فقره 16-26)
غیرت بیجا ممنوع
نکته ضروری در بحث غیرت آن است غیرت باید به جا باشد و موجب نشود تا شخص از روی عناد و لجاج به کار بدتر دچار نشود. امام على علیهالسلام نیز میفرماید: «إِیّاکَ وَالتَّغایُرَ فى غَیرِ مَوضِعِ غَیرَهٍ فَإِنَّ ذلِکَ یَدعُو الصَّحیحَهَ إِلَى السُّقمِ وَ البَریئَهَ إِلَى الرَیبِ؛ از غیرت نابجا بپرهیز؛ زیرا این کار، زن درستکار را به انحراف و زن پاکدامن را به تردید مى کشاند.» (نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 405، از نامه 31)
یعنی همچنان که مرد خانواده سعی دارد حریم خود و خانواده را از نامحرم دور نگه دارد و در عین ارتباط با خویشاوندان، به گونهای محیط را فراهم کند که کمترین دسترسی به محارم صورت گیرد تا بانوان صحبتهای زنانه خود را داشته باشند و مردان هم به صحبتهای مردانه خود اعم از سیاسی و اجتماعی بپردازند، نباید به گونهای برخورد کرد که گویی محارم هیچ گونه تقیدی ندارند بلکه در اینجا عنصر اعتماد به محارم باید لحاظ شود. مردی که نسبت به محارم خود اعتماد کند، نباید نگران حواشی باشد. چه بسیار مردانی که به گونهای محارم خود را تحت کنترل دارند که پلیسهای امنیتی اینگونه کنترل روی مجرمان ندارند و باید گفت این نوع رفتار یک نوع بیماری محسوب میشود که باید تحت نظر یک روانپزشک حاذق و متعهد تحت درمان قرار گیرد.
یادداشت سعید شیری
انتهایپیام/