بیانیه گام دوم و رویکرد آرمانگرایانه رهبر انقلاب
عبدالحمید قدیریان در یادداشتی نوشت: رویکرد شاخص در بیانیه گام دوم انقلاب، رویکردی آخرالزمانی است تا بتوان گام و بلکه پله بعدی انقلاب را در فضای فرهنگِ به سوی ظهور طی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، عبدالحمید قدیریان نقاش انقلاب و مدیر مرکز مطالعات راهبردی حوزۀ هنری در یاداشتی با موضوع بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی برای تسنیم نوشت: بیانیه گام دوم که توسط رهبر معظم انقلاب در چهلمین سالگرد انقلاب اعلان شد، امید به حرکت را ایجاد کرد و نَفَس تازهای در کالبد جامعه دمید. از متن بیانیه به وضوح اینگونه استنباط میشود که رویکرد شاخص در آن، رویکردی آخرالزمانی است، تا بتوان گام و بلکه پله بعدی انقلاب را در فضای فرهنگِ به سوی ظهور، طی کرد.
از این روست که در روزهای اخیر شاهد تغییراتی در سطح فرماندههان سپاه به عنوان قویترین نیروی نرم افزاری و سخت افزاریِ حامیِ انقلاب بودیم. انتصاباتی که حاکی از رویکرد آرمانگرایانه رهبر معظم انقلاب به آینده پیشِ رو و ایجاد جامعهای آرمانی و مبتنی بر فرهنگ آخرالزمانی دارد. اینجانب به عنوان هنرمندی که سالها در فضای فرهنگی انقلاب، به عنوان یک سرباز حریم، فعالیت دارم، به حسب وظیفه، و به خاطر احیای گفتمان فرهنگی انقلاب در جامعه، قصد دارم تبیین و تجربیات خود را به محضر فرماندهان جنگ نرم معروض دارم.
عرصه فرهنگی بسیار حساستر از عرصه جنگی است
خدمت شما فرماندهان که در دهه اخیر، کارنامهای بسیار درخشان در عرصه جنگ با کافران و جاهلان از خود بر جای گذاشتهاید و اکنون قرار است در حوزه فرهنگی حضور بیشتر و موثرتری داشته باشید، عرض میکنم که عرصه فرهنگی، مانند عرصه جنگ، سخت نیست، بلکه بسیار دشوارتر و حساستر است و نیاز به صبر و سینهای گشاده دارد، تا بتوان فرهنگ انقلاب را با همان لطافتی که دارد احیا کرد. متأسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تعدد جناحبندیهای سیاسی باعث تبدیل فضای تربیتی و فرهنگی جامعه به فضای صرفاً سیاسی شد. این احزاب و گروهها با داشتن روحیهای سیاسی، عمده اولویتشان تقویت بنیانهای حزبی خویش بود و اراده ولیّ جامعه در اولویت بعدی قرار داشت؛ این مسألهای که همگان نسبت به آن اذعان دارند. از این جهت است که رهبر معظم انقلاب نسبت به رویکردهای حزبگرایانه واکنش نشان دادند و معیار حقگرایی و عدالتمحوری را مبنای هر گروه و حزبی معرفی کردند.
از این جهت میتوان گفت یکی از دلایل ولنگاری فرهنگی و عدم رویکرد بایسته تربیتی، سیاسی کردن فضای کلی کشور و نیز عدم تفکر واحد در تشکیلات کار فرهنگی و همچنین عدم تبیین مناسب متفکران فرهنگی و تربیتی نسبت به آینده پیش رو بود؛ از این جهت ما از حوادث و وقایع همچنان عقب هستیم مگر متفکرانی همچون رهبر معظم انقلاب بر اساس نگاه آیندهنگرانه و راهبردی خویش نسبت به وقایع آینده، به جامعه سمت و سوی مناسب دهند.
اندیشمندان در گام اول انقلاب تبیین قرآنی از مسیر پیش رو ارائه ندادند
متأسفانه، یا به دلیل تنبلی و یا دلایل دیگر، متفکرین و علمای ما نتوانستند در چهل سال اول انقلاب، مسیر پیشِ رو را از قرآن متوجه شوند تا شما فرماندهان، پیشاپیش برای آن برنامه داشته باشند؛ حال که قدم بر پله دوم انقلاب گذاشتهایم و قرار است مسیر رشد و ارتفاع گرفتن را به سوی جامعه آرمانی طی کنیم، باید با بهرهمندی از معجزه عظیمی که خداوند در اختیار ما قرار داده، با وجود موانع و مشکلات و فتنههای پیش رو، مسیر را شناسایی و با بصیرت و آمادگی از آن عبور کنیم. باید قرآن را از مهجوریت خارج کنیم و در این دوران خطیر که در آستانه ورود به آخرالزمان هستیم، از آن مدد جوییم و نسخههای درمانی را طلب کنیم.
در گذشته، هرگاه جامعه دچار اعوجاج فرهنگی میشد و مسئولان عزم میکردند تا در جهت اصلاح آن اقدامی کنند، با توجه به رویکرد سیاسی خود، بدون بررسی اصلاح شیوهها و تنها با تخصیص بودجه، خیال خود را راحت میکردند، در حالیکه باید روشها و منظر تفکری خود را اصلاح میکردند و جهت میدادند.
فرماندهان نظامی آگاه از نصرتهای الهی در انقلاب هستند
شما فرماندهان که سالهای زیادی از عمرتان را در عرصه دفاع مقدس و در سرزمینی که به تعبیر امام (ره)، نور خدا در آن جلوهگر شده، سپری کردهاید و در آبهای اروند و دشتهای خوزستان و ارتفاعات غرب، نصرتها و محبتهای خاصه خداوندی بر رزمندهگان سپاه اسلام را چشیدهاید و شاهد «نَصْرٌ مِنَ اللّهِ» بوده اید و «فَتْحٌ قَریبٌ» را که فتوحات در اطراف این سرزمین است نظارهگر هستید، بهتر از بسیاری از افراد اعم از مسئولان و غیر ایشان، میدانید که این انقلاب با اراده الهی ایجاد شده و از نصرت الهی بهرهمند است.
حتماً میدانید که این محبتهای خداوندی، به خاطر این بوده که این ملّت مومن به خدا و رسول او که به «الْهُدی» و «دینِ الْحَقِّ» یعنی به «کتابِ خدا و عترت رسولش» ایمان دارند، آن را دوست داشتهاند و مصداق «وَ أُخْری تُحِبُّونَها» است. زیرا این ملّت، دلالت خدا برای پذیرش تجارتی که ایشان را از عذاب الیم نجات بخشد به جان پذیرفتهاند و پشت سر آن پیر فرزانه، به جهاد فی سبیلالله با اموال و انفس خویش پرداختهاند و دیگر وقت آن است که از بشارت الهی بهرهمند شوند «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ».
آغاز برنامه اتمام نور خدایی با برپایی انقلاب اسلامی
شما بسیار سوره صف را خواندهاید و بارها دیدهاید که در مقابل ارادهی سست و ضعیفِ فاسقان یهود و ظالمان نصاری که قصد اطفاء نورالله را کردهاند «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ»، خداوند برنامه اتمام نور خویش را با برپایی انقلاب اسلامی به واسطهی امام زمان (عج) و از طریق شیعه ناب ایشان امام(ره)، در چهل سال قبل، آغاز کرده و در این زمان، آن را از طریق رهبر معظم انقلاب ادامه داده و قصد دارد آن را تا غلبه بر تمام ادیان، تا حدّ «فَأَصْبَحُوا ظاهِرینَ» استمرار بخشد و به حضرت مهدی (عج) برساند و به قول امام (ره)، به صاحب آن بسپارد.
خداوند قصد دارد نور خویش را در این برهه از زمان مرحله به مرحله تام کند، ولو اینکه برای کفّار ناخوشایند باشد و کراهت داشته باشند «وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ». میدانم شما به عنوان کسانی که سالها با سوره صف انس داشتهاید، یقیناً این را معقول نمیدانید که انسان بخواهد حرکتی را که برگرفته از برنامه الهی و از جنس نور است با نسخهها و بافتههای ذهنی خود پیش ببرد و در جهت حل مشکلاتش اقدام کند. واقعیت آن است که باید به قرآن رجوع کنیم و از نسخههای از جنس نور قرآن استفاده کنیم.
باید از درون قرآن، برنامههای خدا برای آینده پیش رو را کشف کنیم
البته استفاده بسیاری از افراد از قرآن، صرفاً تزیینی است و از آیات قرآن فقط برای تزیین و تبرکِ منویّات و بافتههای ذهنی خود بهره میجویند، اما صحیح این است که تلاش کنیم تا از درون قرآن، برنامه صاحب عالم را جویا شویم و مسیر و مقاطعِ پیش رو در برنامهی خداوندی را فهم کنیم و برای بهترین نوع طی آن مسیر و عبور از موانع موجود در آن، از نسخههای قرآن استفاده کنیم. متأسفانه در چهل سال گذشته، با اجرای نسخههای غربی در قالبهای مختلف مانند جامعهشناسی، روانشناسی، علوم تمدنی و...، به مرور دغدغه انقلاب اسلامی را از جامعه گرفتهایم و به جای آن، دغدغهی گذرانِ دنیا و زندگی را به آن القاء و جامعه را به بازی و غفلت، ترغیب و تشویق کردهایم.
آیه 10 سوره صف سرلوحه فعالیتهای فرهنگیمان قرار گیرد
مطالب زیادی در مباحث فرهنگی بر زمین مانده که در این مجال فرصت طرح آنها نیست، تنها به عنوان یک برادر و انشاءالله یکی از سربازان حریم ولایت، میخواهم پیشنهاد کنم که بیاییم همگی در تمامی عرصههای فرهنگی، آیه 10 سوره صف را سرلوحه ای برای فعالیتها فرهنگی خود قرار دهیم و از رفتارهایی که خداوند در این آیه مطرح میکند، الهام بگیریم. باشد تا خداوند یاریمان کند. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ « صفّ 10» اى کسانى که ایمان آورده اید، آیا شما را بر تجارتى راه نمایم که شما را از عذابى دردناک مىرهاند؟ به نظر میرسد بر طبق برنامه خداوندی که در آیه 10 سوره صف به آن اشاره شده، ما در مسیر پیش رو با مقوله «عذاب الیم» مواجه شویم و مصداقی از عذاب الیم در دنیا را شاهد باشیم. بر این اساس خداوند با لحن و رفتاری زیبا، در قالب آیه 10 با انسانها به صحبت مینشیند. این نوع رفتارها که خداوند در این آیه پیشه میسازد، باید الگوی رفتاری ما در عرصه کارهای فرهنگی باشد.
4 رفتار قرآنی برای موفقیت در عرصههای فرهنگی
رفتار اول: با توجه به عبارتِ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا». وقتی خداوند در این آیه، کلام خود را با «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شروع میکند، با مردمی سخن میگوید که به ظاهر در فضای یلعبون سیر میکنند و از عذاب پیش رو غافل هستند، ولی با این حال با احترام با آنان سخن میگوید. با آگاهی از این نسخه قرآنی باید رفتارمان نسبت به مخاطبان، بسیار لطیف و محترمانه باشد. مخصوصاً مدیرانی که از فضای نظامی وارد فضای فرهنگی میشوند، باید این مهم را به یاد داشته باشند که در فضای فرهنگِ به سوی ظهور، باید اخلاقی زیبا و لطیف داشته باشند و از تحکّمِ نظامی فاصله بگیرند.
حجاب باید به عنوان یک تجارت در راه خدا معرفی میشد
رفتار دوم:با توجه به عبارتِ «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى». خداوند میفرماید، آیا میخواهید شما را راهنمایی کنم؟ در این کلام، لحن خداوند متواضعانه است. این رفتار خداوند، کنایه از رفتار متواضعانه در قبال مردم دارد.
رفتار سوم:با توجه به عبارتِ «عَلى تِجارَةٍ». خداوند در اینجا مخاطب را دعوت به تجارتی سودمند میکند. ای کاش ما انقلاب را یک تجارت معرفی میکردیم. تجارتی که سود آن، غفران ذنوب و داخل شدن در بهشتهاست و علاوه بر این، ما را از عذاب الیم نیز عبور خواهد داد. خداوند در آیات بعد سایر سودهای دنیایی این تجارت را نیز معرفی میکند «نصرمِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ».
ماجرای طبس مصداقی از «نصْرٌ مِنَ اللَّهِ» بود
ماجرای طبس و بسیاری از ماجراهایی که ما در انقلاب داشتیم مصداق «نصْرٌ مِنَ اللَّهِ» بود، سودهایی که از بابت انقلاب در راه خدا، نصیب ما شد. متأسفانه ما به واسطه نداشتن این دیدگاه، موضوعات فرهنگی را تجارت معرفی نکردهایم. مثلاً حجاب را باید یک تجارت در راه خدا معرفی میکردیم و سودهای آن را در درجهی اول برای خودِ فرد و سپس برای جامعه تعریف میکردیم. در این صورت، خودِ مخاطب، طالب ارزشهای الهی و احکام دینی میشد.
رفتار چهارم: با توجه به عبارتِ «تُنْجیکُمْ مِنْ»، خداوند سخن از عذاب الیم میگوید، یعنی عذابی پیش روست که میخواهم شما را نجات دهم. ما در تبیین انقلاب، بر این پارامتر که انقلاب باعث نجات ما میشود، تکیه نکردهایم.
چرا مدیران فرهنگی جامعه را به سمت برنامههای غفلتآور دعوت میکنند؟
رفتار پنجم:با توجه به عبارتِ «من عَذابٍ أَلیمٍ». خداوند در این آیه مردم را نسبت به ماجراهای سختِ پیشِ رو انذار میدهد. ما هیچگاه جامعه را انذار نمیدهیم. در عوض تلاش داریم تا جامعه را به غفلت بکشانیم، زیرا گمان میکنیم که با انذارمان، خاطر آنها مکدر میشود. در صورتی که خداوند با روش انذار و بشارت، فضای فرهنگی را شکل میدهد. در شرایطی که دشمن قدم به قدم به ما نزدیکتر میشود، مدیران فرهنگی جامعه به جای آماده کردن جامعه، برنامههای سرگرم کننده میسازند و مردم را دعوت به فضای غفلت و بازی میکنند. حال آنکه خداوند در سوره دخان، وعده عذاب الیم را برای جامعهای میدهد که سرگرم بازی و در غفلت هستند «بَلْ هُمْ فی شَکٍّ یَلْعَبُونَ». این پنج رفتاری که خداوند در این آیه مطرح میکند، یک نسخه قرآنی است که نورش چراغ راه ماست. تصورم این است که اگر میخواهیم اصلاح فرهنگ صورت بگیرد، باید این آیه را مبنای رفتارها و برنامههای خود قرار دهیم و امید به نصرت الهی داشته باشیم. به امید موفقیت برای همه کسانی که دل به اراده الهی دادهاند و در مسیر تحقق اهداف آن، تلاش میکنند.
انتهای پیام/