مشاهدات دکتر شریعتی از کمیته مشترک ضدخرابکاری می‌توانست دنیا را تکان دهد


شریعتی اهداف و برنامه‌های خود را در اختیار ساواک قرار نمی‌داد. در نتیجه اسنادی که از بازجویی‌ها و شکنجه‌ها دارد، قابل استناد مطلق نیست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، معرفی کتاب «شریعتی به روایت اسناد» از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد. این نشست که با حضور احسان شریعتی، فرزند دکتر علی شریعتی و حجت‌السلام عبدالمجید معادیخواه برگزار شد، به بررسی اسناد موجود در کتاب پرداخته شد.

 احسان شریعتی با اشاره به نقص مدارک و اسناد موجود در کتاب گفت: این کتاب نسبت به کارهای قبلی که دیده شده، وضع بهتری دارد. یکی از شرایط علمی شدن کار، دسترسی پژوهشگران به آثار و اسناد و مدارک است. مهم‌ترین نکته در اسناد علمی این است که ساواک اسم دکتر را به انحاء گوناگون به کار برده است. جایی از او با عنوان محمدعلی شریعتی یا علی مزینانی اسم می‌برند. تصویری که رژیم گذشته از مخالفان خود دارد، از اساس قابل اعتماد نیست؛ چون مبارزان به ساواک اطلاعات غلط می‌دادند. مثلاً محمد حنیف‌نژاد فردی بود که در اسناد ساواک به عیاشی معروف شده بود. این اطلاعات را از قصد در اختیار مقامات ساواک قرار می‌دادند. اما در مورد شریعتی یک مقدار موضوع فرق دارد؛ چون خودش و افکار شناخته‌شده بودند. طبعاً شریعتی اهداف و برنامه‌های خود را در اختیار ساواک قرار نمی‌داد. در نتیجه اسنادی که از بازجویی‌ها و شکنجه‌ها دارد، قابل استناد مطلق نیست.

وی افزود: آنچه که برای ما مهم و قابل توجه بود، نحوه شهادت وی بود. وقتی ساواک متوجه خروج ایشان از کشور شد، به طور مداوم با منزل ما تماس می‌گرفت و در خارج از کشور هم برای یافتن او افرادی را مامور کرده بود. دکتر 18 ماه در کمیته مشترک ضدخرابکاری شاهد اتفاقاتی بود که اگر آن مسائل و دیده‌هایش را فاش می‌کرد، می‌توانست دنیا را تکان دهد. این مسائل در کتاب نیامده است؛ چون در اسناد طبقه‌بندی‌شده ساواک نیست. یک مورد دیگر این است که ایشان بعد از آزادی از زندان، به ما گفتند ساواک ایشان را تحت فشار قرار داده است تا در تلویزیون حاضر شود و طی اعترافاتی از خود ضعف نشان دهد. بعد از معاهده الجزایر، وزیر امور خارجه الجزایر از شاه درخواست می‌کند که شریعتی را آزاد کند. با آزادی دکتر برنامه‌های ساواک بی‌نتیجه می‌ماند.

شریعتی تصریح کرد: چیزی که اول انقلاب نظر ما را جلب کرد، جمع‌آوری فتاوای علما علیه دکتر شریعتی توسط ساواک بود. به این پرونده مهم هم کامل پرداخته نشده است. این موضوع می‌تواند به این کمک کند که ساواک چه نقش مهمی در ایجاد نظرات منفی درباره ایشان داشته است. نمی‌توان تصویر دقیقی از رژیمی که با دکتر خصومت دارد ببینیم. چون او در اپوزیسیون ملی‌مذهبی نظام تعریف شده بود. شریعتی آموزگاری است که باید مانند حرفش عمل کنند. حتی همین دروغ و تظاهر باید آموزنده باشد. بنابراین ما اگر بخواهیم تمامی اسناد منتشر شود، باید حرف و منش او در چهارچوب رسمی به ثبت برسد. باید صراحت و ظرافت در بیان اسناد و مدارک وجود داشته باشد.

در ادامه این نشست حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه نیز به عدم استناد مطلق به این اسناد و مدارک اشاره کرد و گفت: این اسناد و مدارک گزارش‌های رده‌های پایین ساواک است. اما از یک حدی بالاتر نرفته است؛ مانند آنچه بین مسئولان ساواک معروف بوده. در مجموع این گزارش‌ها از پایین به بالا بوده است و یک جایی متوقف شده. هیچ کدام از متهمان اصول و مبانی مبارزات خود را در اختیار ساواک قرار نمی‌دادند. استفاده از برخی اسناد و مدارک، اجتهاد خودش را می‌خواهد. فرد باید در حدی درباره اسناد اطلاعات داشته باشد که بتواند حقایق را از سند کسب کند و آن را تحریف نکند.

وی افزود: ما جزو طلبه‌های جوان و متهم به طرفداری از دکتر بودیم. از طرفی هم جریان طرفداران دکتر ادعا داشتند که شما از ایشان حمایت نمی‌کنید. اما این بدیهی بود که نسل جوان حوزوی هوادار انقلاب، شیفته دکتر بود. البته بین علمای سنتی عده‌ای نگاه منفی داشتند که آن هم القائاتی بود که افراد مختلف به صورت‌های مختلف باعث آن بودند. چون ساواک از روش‌های مختلف برای زدن دکتر استفاده می‌کرد. البته یک شیطنت‌هایی هم در این میان موثر بود. دکتر وقتی وارد حسینیه ارشاد شدند، به سمت کار فرهنگی رفتند. معمولاً نهضت‌ها وقتی از تغییر سیاسی ناامید شوند، به سمت تغییر فرهنگی می‌روند. بنابراین خود حسینیه ارشاد دکتر را به عنوان یک نیروی موثر برای تبلیغ انتخاب می‌کرد. البته به‌نظرم در حسینیه کسانی بودند که برای اصلاح امور تلاش نمی‌کردند. به هر حال بخشی از علمای سنتی با انگیزه‌های مختلف نگاه منفی به ایشان داشتند؛ بدون اینکه متن سخنرانی‌های ایشان را بخوانند. گروه فرقان هم به شدت با دکتر شریعتی مشکل داشتند. همچنین مارکسیست‌ها که دکتر را یک مانع بزرگ برای شکار جوانان می‌دانستند. دکتر شریعتی نقش مهمی در نجات بسیاری از جوانان از الحاد و جلوگیری از افتادن آنها به مسیر ضدیت با ارزش‌های معنوی اسلامی داشت. البته این مسئله بدیهی است که هرکس در جامعه بدرخشد، سوءظن‌ها به او زیاد می‌شود. کسی نمی‌تواند ادعا کند که دکتر شریعتی معصوم بوده است؛ چنان‌که خودش هم چنین ادعایی نداشت.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط