سنگین‌ترین بار اسارت بر دوش ۱۷ساله‌های اسارت بود


جشن ۱۲۰هزار تایی‌شدن کتاب «سرباز کوچک امام» با حضور مهدی طحانیان راوی، فاطمه دوست‌کامی نویسنده و احمد یوسف‌زاده نویسنده کتاب «آن ۲۳ نفر» برگزار شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، جشن 120هزارتایی‌شدن کتاب «سرباز کوچک امام» با حضور مهدی طحانیان راوی، فاطمه دوست‌کامی نویسنده و احمد یوسف‌زاده نویسنده کتاب «آن 23 نفر» برگزار شد. در ابتدای این نشست، فاطمه دوست‌کامی به سیر تدوین این کتاب اشاره کرد و گفت: درباره کار مستند «سرباز کوچک امام» باید بگویم که مصاحبه‌های کتاب تقریباً 161 جلسه به طول انجامید و ما به‌صورت فشرده هر روز در خدمت آقای طحانیان بودیم. در مجموع، این مصاحبه‌ها حدود 350 ساعت صوت تولید شد. بخش اول این کار به بازگویی خاطرات از کودکی تا بعد از اسارات گذشت و بخش دوم آن مکتوب کردن، قرائت و تصحیح و اضافه نکات فراموش‌شده به این خاطرات بود.

وی افزود: من چند وقت پیش خدمت یکی از دوستان بودم. ایشان از من پرسید که نمونه این کتاب در زندگی این سال‌های شما اتفاق افتاده است؟ گفتم نه! تا اینکه یاد روز 8 مارس و روز جهانی زن افتادم. کلیپی در فضای مجازی پخش شده بود که در پی آن چند خانم در مترو بقیه بانوان را دعوت به تحمل یکدیگر برای انتخاب حجاب اختیاری می‌کردند. برای من تعجب‌آور بود که تمام خانم‌ها از این چند نفر گل گرفتند و از آن‌ها تشکر کردند. در حالی‌که آن‌ها علناً مردم را به بی‌قانونی دعوت می‌کردند. من از خودم پرسیدم که اگر من آن‌جا بودم، می‌توانستم به این اتفاق اعتراض کنم؟ آن‌جا بود که به یاد مهدی طحانیان افتادم که در 13سالگی آنچنان حماسه‌های ماندگاری از خود به جای گذاشت.

در ادامه این برنامه احمد یوسف‌زاده، نویسنده کتاب‌های «آن 23 نفر» و «اردوگاه اطفال» با ذکر سختی‌های دوران اسارت بیان کرد: من همیشه می‌گویم سنگین‌ترین بار اسارت بر دوش 17ساله‌های اسارت بود. چون باید تبلیغات فرهنگی دشمن را خنثی می‌کردند. مهدی طحانیان یکی از آن‌ها بود که مرزهای کودکی، نوجوانی و بزرگسالی را به هم ریخت. من اقرار می‌کنم با این‌که سنی نداشت، از بزرگ‌تر‌های خودش شجاعت بیشتری نشان داده بود. من حدود چهار سال با مهدی در اسارت بودم. امیدوارم که این اسطوره مقاومت و پایداری همیشه سربلند و به‌عنوان یک الگو برای جوانان مطرح باشد.

در پایان مهدی طحانیان، راوی کتاب «سرباز کوچک امام»، ضمن تقدیر و تشکر از شرکت‌کنندگان و آزادگان حاضر در این برنامه گفت: همه می‌دانند که جنگ به پایان نرسیده. دستاوردهای جنگ هم تمام نشده است. مگر ما برای به‌دست‌آوردن این تجربه‌ها کم هزینه دادیم؟ این تجارب به درد نسل امروز ما می‌خورد. شهدا وجاهت و نجات‌بخشی خود را به ما نشان دادند و این وظیفه ما است که به مسیر جهاد و شهادت کمک کنیم. من واقعاً خود را هیچ نمی‌دانم. بدون آن آرمان‌های بزرگ، ما در برابر دشمن چیزی برای گفتن نداشتیم. اگر آن اعتقاد و عزت‌نفس نبود، دشمن به راحتی می‌توانست مقاومت ما را بشکند. چیزی که ما را در این مسیر یاری کرد، تجربیاتی بود که به مرور زمان در دفاع مقدس شاهد آن بودیم و باور کردیم. ما دست یاری خدا را در لحظه‌لحظه حضورمان در جنگ حس کردیم. دیدم که باورهای ما به ما مقاومت، شجاعت و استقامت بخشید. ما هرچه داریم، از باورها و مکتب بزرگمان است. ما اگر این اعتقادات را حفظ کنیم، می‌توانیم به سلاحی مجهز شویم که در تمام عرصه‌ها در مقابل دشمن بایستیم. با این نگاه شک ندارم که می‌توانیم پشت همه دشمنان را به خاک مذلت بمالیم.

وی تاکید کرد: لازم می‌دانم از دوستان خوبم در مجموعه پیام آزادگان تشکر کنم. اگر امروز کتابی با این عنوان داریم که مردم به آن اقبال و علاقه نشان می‌دهند، به چندین سال زحمات این مجموعه برای مکتوب کردن مصاحبه‌ها و تدوین آن‌ها برمی‌گردد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط