تبریز| مطالبه زیست محیطی و علامت سئوال‌هایی در مورد «کاوه سودا» که همچنان بی پاسخ ماند

تبریز| مطالبه زیست محیطی و علامت سئوال‌هایی در مورد «کاوه سودا» که همچنان بی پاسخ ماند

برنامه تلویزیونی «مطالبه» شبکه سهند آذربایجان شرقی بعد از مدتی وقفه دوباره کار خود را آغاز کرد. در نخستین برنامه دور جدید مطالبه، به دلیل اهمیت موضوعات زیست محیطی، به ویژه مساله تأمل برانگیز «کاوه سودا» به موضوع اصلی برنامه تبدیل شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، برنامه تلویزیونی «مطالبه» شبکه سهند آذربایجان شرقی بعد از مدتی وقفه دوباره کار خود را آغاز کرد. در نخستین برنامه دور جدید مطالبه، به دلیل اهمیت موضوعات زیست محیطی، به ویژه مساله تأمل برانگیز «کاوه سودا» که با واکنش فعالان فضای مجازی، رسانه‌ها و نمایندگان مردم مواجه شده بود، به موضوع اصلی برنامه تبدیل شد که حمید قاسمی، مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان شرقی و مهدی کاظم زاده، مدیر خبرگزاری تسنیم آذربایجان شرقی به عنوان خبرنگار فعال در عرصه محیط زیست، میهمان روح الله رشیدی در برنامه مطالبه بودند که در ادامه، متن این گفت‌وگوی تلویزیونی را با هم می‌خوانیم:

رشیدی (مجری): در مورد آخرین وضعیت کارخانه کاوه سودا توضیح بفرمایید و اینکه محیط زیست چگونه با این امر مواجه شده است؟

قاسمی: سال رونق تولید است و یقیناً ما هم در این رابطه هم به دنبال توسعه صنعتی هستیم و هم حفظ محیط زیست. حساسیت محیط زیست، حفاظت از آن است. اکنون 7000 واحد صنعتی در این استان صنعتی داریم که هر کدام دارای پتانسیل آلایندگی است اما ضوابط ما برای کاهش اثرات منفی آلایندگی واحد است و رساندن آلایندگی به صفر ممکن نیست اما اگر این ضوابط اعمال شود، پروانه بهره برداری صادر می‌شود.

کاوه سودا در سال 77 مجوز احداث دریافت کرده و 83 به بهره برداری رسیده است؛ فرآیند تولید آن ساده است ولی پساب آن در لاگون های ترسیبی و تبخیری جمع می شود که باید استاندارد و ایزوله باشد و استانداردسازی می‌شد که در دنیا اینگونه عمل می‌شود.

اما در سال 84 ترکیدگی جزئی لاگون ها را شاهد بودیم و در سال 89 با ترکیدگی یکی از لاگون‌ها، سیل پساب موجب از بین رفتن کشاورزی اراضی سیل زده شد و به آب‌های زیر زمینی آسیب زد. در همان ایام شورای تأمین در سال 89 به این نتیجه می‌رسند که در صورت موافقت محیط زیست و آب منطقه‌ای، پساب به دریاچه ارومیه منتقل شود که به درستی این تصمیم گرفته شد. مصوبه شورای تأمین این است که برای مدیریت پساب، جهت انتقال آن به دریاچه، لوله گذاری شود. به دنبال لوله گذاری دوم هم هستیم که طرح مطالعاتی آن انجام شده است.

ما بر مجوز صادر شده خود در سال 89 برای انتقال پساب به دریاچه ارومیه اصرار داریم و آن را درست می دانیم که این مجوز تمدید شد. پساب ابتدا باید ترسیب و تبخیر شود و بقیه بعد از زلال سازی به دریاچه برود.

رشیدی: آیا پس از سیل پساب در سال 89 مهلتی برای ایجاد تصفیه خانه داده نشد؟ تا عواقب آن تعدیل شود و به دریاچه هم آسیبی نرسد؟

قاسمی: اصلاً بحثی از تصفیه خانه و مهلت آن مطرح نشده است. از نظر ما به عنوان کارشناسی نیازی نیست ولی در حال مطالعه هستیم. بعد از طرح مسائلی غیر کارشناسی در مورد پساب کاوه سودا، در جلسه استانداری مقرر شد که پارک علم و فناوری، دانشگاه آزاد، دانشگاه تبریز و دانشگاه صنعتی سهند دعوت شود تا در بازدید از مجموعه این دغدغه را بررسی کنند.

رشیدی: آقای کاظم زاده نظر شما در مورد شرایط فعلی کاوه سودا چیست؟

کاظم زاده: ما در بحث‌های فنی‌ای که در این زمینه صورت می‌گیرد مطلقاً به دنبال تعطیلی یک کارخانه نیستیم و تاکید ما هم بر اساس بیانات مقام معظم رهبری، بر «رونق تولید» است ولی اصرار ما بر اصلاح فرایند است تا موانع برداشته شود و با ظرفیت بیشتر برای منطقه سودآوری کند.

بر اساس اسنادی که در اختیار ماست، در سال 77 برای صدور مجوز احداث، خواستار «احداث سیستم تصفیه متناسب با حجم و نوع پساب خروجی است»؛ باید تصفیه خانه احداث می شد و لاگون هم برای زمانی است که امکان تصفیه پساب وجود ندارد، نه اینکه فقط از لاگون بدون استفاده از فرآیند تصفیه بهره برداری کنیم! لاگون هیچگاه جوابگوی این حجم پساب نیست.

پیشنهاد ما علاوه بر اصلاح سیستم «تصفیه»، اصلاح «فرآیند تولید» است، فرآیند تولید فعلی که پساب حاصل این فرآیند آلاینده است، مربوط به دهه 1860 است که در این روش فاضلاب و پساب خروجی نه تنها آلاینده و ترکیبات مضری دارد، بلکه خطرناک ارزیابی شده است. اینکه لاگون مطرح می‌شود، تعریف لاگون استاندارد هم مشخص است و باید ضخامت و حجم و ورودی آن مشخص باشد. حرف ما این است که اولاً برای لاگون در اطراف کارخانه مجوزی صادر نشده است، بلکه در اطراف دریاچه طبق نقشه اجازه استقرار لاگون داده شده و حضور لاگون در کنار کارخانه، باعث آلودگی آب‌های زیرزمینی و اراضی کشاورزی است، ثانیا لاگون های موجود هم استاندارد نیست، استخر خاکی است، نه تنها ایزوله نیست، بلکه به شدت به زمین و آب‌های زیر زمینی نفوذ کرده و آنها را آلوده می‌کند.

قاسمی: در این مورد من توضیح بدهم که استفاده از اصطلاح عام آلایندگی و اینکه فلان جا آلاینده است، باید نوع آلاینده را توضیح دهیم، از کلمه عام برای آلایندگی استفاده می‌شود، درست نیست. اینکه لاگون آنجا استاندارد است یا نیست، حتماً اسناد خود را ارائه دهید. در چند سال اخیر 6 لاگون با ژئوممبران ایزوله شده است در صورتی که برخی نوشته‌اند، 2 لاگون است.

رشیدی: 6 لاگون ژئوممبران شده، چند درصد از کل لاگون های پساب است؟

قاسمی: در مجموع حدود 10 لاگون داریم که یک سری ترسیبی و یک سری تبخیری است، در مورد نفوذ و نشت تبخیری‌ها شک داشتیم که در سال‌های اخیر به صورت ژئوممبران ایزوله شده است و تعهد گرفته‌ایم بقیه لاگون ها هم ایزوله شود. نگرانی نشت پساب و نفوذ در آب‌های زیرزمینی موجب شده این تصمیم گرفته شود!

ما به عنوان متولی تشخیص آلایندگی هستیم ولی با این وجود اجازه دادیم که مراکز علمی به این موضوع ورود داشته باشند تا اعتماد سازی شود.

رشیدی: آیا گزارشات منتشر شده در مورد آلایندگی مستند به گزارشات محیط زیست است؟ یا گزارشات شما نقض و رد شده است؟

قاسمی: کاش از نظر فنی گزارشات ما را رد کنند، روش «سولوی» روش تصفیه نیست بلکه روش تولید است. در ترکیه و چین هم چنین روشی استفاده می‌شود. اینکه گفته می‌شود این کارخانه آلاینده است، این دغدغه اجتماعی بوجود می‌آورد. نتایج آزمایشات ما منتشر می‌شود و اعلام می کنند که غیر استاندارد است اما اعلام نمی کنند که استانداردهای ما باید با منابع آب‌های سطحی، زیر زمینی و... مقایسه شود یا منبع پذیرنده؟ در ضوابط ما منبع پذیرنده مورد توجه است.

با توجه به پارامترهای آزمایش، این پساب نباید به آب‌های سطحی و زیرزمینی و کشاورزی تخلیه شود،فقط اجازه انتقال به دریاچه ارومیه داده‌ایم چراکه EC دریاچه سه برابر پساب کاوه سودا است و با یک طرح علمی و ساماندهی، تخلیه پساب این کارخانه اجرا می‌شود.

کاظم زاده: لاگون ایزوله در استانداردهای زیست محیطی تعریف دارد. ایزوله کردن با ژئوممبران موضوعیت ندارد و مفهومی ندارد، چراکه پساب موجود به شدت خورنده پلیمرهای ژئوممبران است و به نوعی کارخانه کاوه سودا برای رفع تکلیف این اقدام ایزوله کردن را انجام داده است.

فیلم منتشر شده هم نشان می‌دهد که به چه اندازه نشت و نفوذ از لاگون و یا به عبارتی استخرهای خاکی صورت می‌گیرد. خندق اطراف لاگون ها پر از پسابی بود که از لاگون رد شده و نفوذ کرده است.

بنده هم عرض کردم که روش تولید «سولوِی» منجر به خروج این پساب به شدت آلوده می‌شود، در دنیا حدود 50 تا 70 کارخانه تولید کربنات سدیم داریم که بزرگترین کارخانه با تولید 19 میلیون تن و تأمین 43 درصد نیاز جهان در چین قرار دارد و در مقایسه با کاوه سودا که 220 هزار تن تولید دارد، آلایندگی کمتری دارد.

در چین این حجم تولید با روش «هو» است که روش دهه 1930 است و بعد از آن روش جدید برای تولید کربنات سدیم طراحی نشده است. این روش هم آلایندگی کمتری دارد و هم مصرف آب بسیار کم است.

بعضاً گزارشات منتشره ما مبنی بر اینکه میزان مصرف آب کاوه سودا معادل 60 درصد آب مصرفی مراغه است، تحریف شد و گفتند که منتقدان می گویند 60 درصد آب سد علویان مصرف می‌شود، در حالی که حدود 10 درصد آب سد و 60 درصد آب شرب شهر مراغه در این کارخانه مصرف می شود.

کارخانه کاوه سودا در طرح توجیهی خود آورده است که میزان مصرف آب پس از طرح توسعه دوم، 6 میلیون لیتر است که تقسیم بر 365 روز، معادل 16 هزار لیتر مصرف روزانه است که 8 هزار لیتر آن روزانه به پساب خطرناک تبدیل می‌شود.

اینکه لاگون این پساب خروجی را تصفیه می‌کند، اینگونه نیست، لاگون تصفیه کننده نیست و باید تصفیه خانه در کنار آن داشته باشد. وقتی اداره محیط زیست برای یک کارخانه بسته بندی میوه با کمترین آلایندگی خواستار احداث تصفیه خانه است، عدم نیاز به تصفیه خانه برای این عظمت آلایندگی جای تأمل دارد.

از سوی دیگر، این لاگون ها به تالاب تبدیل شده است، 200 هکتار موجود سطح بسیار گسترده‌ای است، همانطور که محیط اسیدی می‌سوزاند، محیط بازی که پساب کاوه سودا به شدت بازی و قلیایی است، شدیدا سوزاننده است و به دلیل عدم رعایت ضوابط ابلاغی محیط زیست برای اتخاذ تدابیر لازم جهت جلوگیری از نشستن پرندگان مهاجر در آن، پرندگان به عنوان تالاب تشخیص داده و منجر به مرگ آن‌ها می‌شود.

میزان قلیایی بودن شدید پساب کاوه سودا هم مستند به نتایج آزمایشات آزمایشگاه اداره کل محیط زیست است که منتشر کردیم اما بعد از انتشار این اسناد، مدیرکل محترم دستور درج مهر «محرمانه» بر روی نتایج آزمایشات زده شد تا امکان انتشار آن گرفته شود. در آزمایش منتشر شده، از 12 شاخص، 8 شاخص آن نه تنها آلاینده بلکه خطرناک ارزیابی شده است. خطرناک به مفهوم اینکه چند هزار برابر حد استاندارد است که نمونه آن در این برگه آزمایش موجود است.

ارتباط تلفنی با حُسنی، مدیرعامل کارخانه کاوه سودای مراغه: رشیدی: در حال حاضر چقدر کاوه سودا با استداردهای محیط زیست مطابق است و همخوانی دارد؟ چقدر تلاش کردید این دغدغه‌های زیست محیطی را رفع کنید؟

حسنی: مقایسه استانداردها باید درست باشد، موقعی ما استاندارد را با استاندارد آب‌های سطحی مقایسه می‌کنیم، زمانی با آب‌های زیر زمینی ولی باید با منبع پذیرنده پساب مقایسه شود. اشتباهی که دارند در مورد ادبیات آلایندگی صورت می گیرد این است که نسبت به چه منبعی است، فعالیت کاوه سودا پایه نمکی است که تعریف آلودگی پایه نمکی با سایر آلودگی‌ها متفاوت است.

اگر قرار بود شاخص هر پسابی با آب شرب مقایسه شود، اصلاً درست نیست، مبنای استاندارد باید درست باشد. من یقیناً اطمینان می‌دهم که اقدامات ما بر اساس چهارچوب‌های استاندارد سازمان محیط زیست است.

رشیدی: آزمایشات منتشر شده در مورد آب‌های استفاده شده در فلان گاوداری و گلخانه که به دلیل آلایندگی پساب کاوه سودا و نفوذ آن به آب های زیر زمینی، غیر قابل استفاده شده است، تحلیل شما در این ارزیابی چیست؟

حسنی: مبنای قضاوت باید بر مبنای قانونی باشد. یک موردی که گلخانه است، شکایتی بین ما و آنها واقع شد که 4 بار به نفع کاوه سودا رأی صادر شد، صرفا ادعا مبنای قضاوت مراجع قضایی کارشناسی نیست، بلکه آزمایشات و اسناد جوابگو هستند. ضمن اینکه در مورد آلایندگی، نظارت فقط بر عهده یک نهاد نیست. مثلاً در مورد آب فقط محیط زیست مدعی نیست و پایش نمی‌کند، سازمان آب هم پایش می‌کند. این نهادها قانونی هستند، مراجع قانونی دادگاه‌ها هم یکی از مبناهای اثبات ادعا هستند.

بنده اعلام می کنم که این مطالب ادعا است. در مورد استاندارد زیست محیطی هم، لاگون تعریف متفاوتی در صنایع دارد، لاگون واحد غذایی را نمی‌توان با واحد پتروشیمی مقایسه کرد.

اینکه تا آخر 98 ما موظف به ایزوله کردن لاگون ها شده‌ایم، این نظر محیط زیست است و ما نمی پذیریم، چراکه معتقدیم لاگون های ما استاندارد است. آنها نظارت می‌کنند و ضوابط را اعلام می‌کنند. لاگون ها دو نوع ایزوله شده ژئوممبران است و بخشی هم به صورت دیگر است.

رشیدی: آقای قاسمی ما نمی‌توانیم به کارشناسان و اصحاب رسانه با این شرایط ایرادی بگیریم چراکه مجموعه‌ای که طرف دعوای شماست، شما را به رسمیت نمی‌شناسد، یا تنها مرجع نمی‌داند، از دیگران انتطاری نیست!

قاسمی: متولی «آب» سازمان آب منطقه‌ای است. علت اینکه در این رابطه علی رغم ازمایشات خود ما، از سازمان آب منطقه‌ای استعلام می‌کنیم، این است که مرجع رسمی اعلام نظر آب است. این سازمان سه سال پیاپی، اعلام کرده که در آب‌های زیرزمینی اطراف کاوه سودا تغییرات محسوسی نداریم. منتقدان باید به سازمان‌های متولی اعتماد کنند و این هم موضوعی است که نگرانی زیادی ایجاد کرده بود و از مجامع علمی برای بررسی آن درخواست کردیم.

کاظم زاده: آقای دکتر قاسمی در مورد EC دریاچه ارومیه و سه برابر بودن آن نسبت به پساب کارخانه را مجوز انتقال پساب به دریاچه مطرح کردند، EC فقط به مفهوم شوری نیست، بلکه به مفهوم املاح موجود در آب است. اینکه بگوییم شوری دریاچه ارومیه بیش از پساب است، در نتیجه آن را به دریاچه ارومیه هدایت کنیم، این درست نیست بلکه شوری فقط یکی از نتایج EC است.

پساب املاح متعدد آلاینده از جمله آمونیاک، PH بالا و... دارد و EC دریاچه ارومیه با این متناسب نیست و محل مناقشه است. اینکه از دانشگاه برای مطالعه درخواست کرده‌اند، باید عرض کنم که نمونه برداری و اعلام نتیجه صرفاً سه روز و نهایتاً یک هفته زمان می‌برد، نزدیک به دو ماه است که هی اعلام می‌کنند که دانشگاه در حال بررسی است!

ما به نوعی از آزمایشگاه معتمد استفاده کرده و از چاه‌های اطراف به شعاع 500 متر از کارخانه نمونه برداری و بررسی کردیم. در این آزمایشات به این نتیجه رسیدیم که PH و EC آب و برخی شاخص ها افزایش یافته است. حد استاندارد EC در آب شرب 500 است و نهایتاً بعد از 5000 طعم شوری می‌دهد که استفاده از آن برای درختان و گیاهان ممکن نیست، در این آزمایشات، EC بیش از 20000 نشان داده شده و در مواردی بیش از 40 هزار است و مطلقا غیر قابل استفاده است.

شهر مراغه با این آب «باغ شهر ایران» نشده بلکه با این EC و املاح پساب کاوه سوداست که به آب‌های زیرزمینی نفوذ کرده، کشاورزی منطقه را با مشکل جدی مواجه کرده است. EC پساب کارخانه حدود 200 هزار است، صنعتی که ادعا کرده‌ایم اشتغال ایجاد کرده، با آلوده کردن آب های زیرزمینی اشتغال کشاورزی پایین دست را از بین برده است.

از سوی دیگر اگر بارش‌های امسال در فروردین ادامه می‌یافت، لاگون ها قطعاً مانند سال 89 می‌شکست و سیل جدیدی راه می‌افتاد، اما کارخانه مخفیانه و شبانه بخشی از پساب خود را به رودخانه اطرافش ملحق کرد و به دریاچه ارومیه فرستاد تا جلوی شکستن لاگون ها را در برابر بارش‌ها بگیرد و فیلم این صحنه هم منتشر شد.

رشیدی در ارتباط تلفنی با حمید شکری فرماندار مراغه: جمع بندی شما در مورد دغدغه زیست محیطی کاوه سودا چیست؟

شکری: عمده مشکل کاوه سودا، شکستن لاگون در سال 89 بود که پس از آن اراضی کشاورزی اطراف آسیب دید. مدیریت استان در آن ایام به درستی تصمیم گرفتند تا مشکل را حل کنند و پساب را به سمت دریاچه ارومیه هدایت کردند.

پس از آن اتفاق هم تقویت و تثبیت لاگون ها رخ داد که بارش‌ها، دیگر لاگون را نمی‌شکند و پیشبینی لازم برای استحکام لاگون اتخاذ شده است.

اکنون مساحت لاگون ها 55 هکتار رسوبی و 15 هکتار تبخیری است که 12 هکتار به صورت پلیمری ایزوله شده است که پساب بعد از زلال شدن، با خط لوله به دریاچه انتقال می‌یابد و این مستلزم این است که لاگون در محل کارخانه باشد. اکنون 5 دستگاه تکنر و فیلتر پرس نصب شده است تا رسوبات را جذب کرده و به لاگون نرود که اقدامی ارزشمند برای کاهش آلودگی است.

فیلم کوتاه پخش شده را هم دیدم، آب های موجود در خندق اطراف لاگون مربوط به زهکش انتقال آب برای هدایت آب به کانال اصلی است. ضمن اینکه یکسری از این فیلم‌ها هم ساختگی یا قدیمی است.

کاوه سودا در جهت کاهش آلایندگی قدم های خوبی برداشته اما باید مابقی مشکلات زیست محیطی هم با نظارت محیط زیست اصلاح شود.

رشیدی: به عنوان جمع بندی نهایی آقای قاسمی بفرمایید که چرا در سه ماهه دوم 97 آلایندگی کارخانه را تأیید کرده‌اید و قبل از آن این اتفاق نیافتاده است؟

قاسمی: در سه ماهه چهارم، به دلیل به هم ریختگی پسماند و ورود زهاب اطراف و باز کردن زهاب به محیط زیست موجب معرفی به عنوان واحد آلاینده شد. آخرین اخطار هم قبل از درج در این لیست آلایندگی داده شد و در نهایت آلاینده معرفی شد.

هر واحدی ضوابط را رعایت نکند، برخورد لازم صورت می‌گیرد، اینکه در مورد کاوه سودا حساسیت ایجاد شده، دلیلش این است که روند موجود با اندک اطلاعات نادرست تفسیر شد و باید با اطلاعات فنی بررسی شود.

کاظم زاده: به عنوان نکته پایانی عرض می کنم که مجوز انتقال پساب به دریاچه ارومیه مربوط به دوران اضطرار و 6 ماهه بوده که بعد از آن باید تصفیه خانه احداث می‌شد و سپس به لاگون و در نهایت به دریاچه منتقل می شد.

همانطور که در مورد راه آهن آق قلا در شرایط اضطرار اجازه تخریب دادند و در آن زمان هم به صورت اضطرار اجازه تخلیه آب به دریاجه ارومیه داده شد، این روند 9 سال ادامه یافت که باید مصوبه قانونی شورای عالی حفاظت محیط زیست داشته باشد که وجود ندارد و ادامه این روند غیر قانونی است.

اما علامت سؤال‌هایی که بی جواب ماند:

1-اگر الزام و نظارتی برای واحد شیمیایی کاوه سودای مراغه بوده است پس چرا استاندارهای مصوب سازمان در خصوص خروجی صنایع (قانون نحوه جلوگیری از آلودگی آب) تاکنون برای واحد مذکور بدلایل ذیل اعمال نشده است اگر یک مورد در طول این چند سال آنالیز آزمایشگاهی چه از طرف آزمایشگاه‌های متعمد وچه از سوی اداره کل محیط زیست که نشان دهنده رعایت پارمترهای خروجی وبه استاندارد رساندن آن براساس مجموعه قوانین محیط زیست وجود دارد ارائه نمایند.

در حالیکه عدم رعایت موارد ذکر شده وآلایندگی واحد براساس نتایج آزمایشگاه متعمد ونتایج خود آزمایشگاه مرکزی اداره کل موجود است آن هم به صورت مکرر در طی سنوات گذشته. اما مشکلات دیگر زیست محیطی که عدم رعایت ضوابط اعلامی به واحد کاوه سودای مراغه ایجاد کرده به شرح ذیل است:

اولاً: برکه‌های خاکی موجود در کارخانه کاوه سودا که سال به سال بر سطح آنها افزوده شده به طوریکه از بیست هکتار سال 89 به دویست هکتار کنونی رسیده اند، بر اساس کدام مجوز لاگون محسوب می‌شوند؟ لطفاً مجوزهای داده شده در این مورد ارائه شود.

بر اساس مفاد آیین نامه جلوگیری از آلودگی آب، احداث هر گونه لاگون بایستی از سازمان مرکزی محیط زیست مجوزهای لازم را اخذ نماید. آیا چنین مجوزی برای لاگون‌های دویست هکتاری داخل کارخانه توسط سازمان محیط زیست صادر شده است؟ که بسیار بعید است چرا که آب بندهای ایجاد شده کاملاً نفوذپذیر, غیر فنی و غیر اصولی بوده است.

باتوجه به 50 فقره نمونه برداری از خروجی واحد و چاه‌های اطراف کاوه سودا و نتایج حاصله از آزمایشات آزمایشگاه اداره کل در اسفند ماه 97 که افزایش میزان هدایت الکتریکی چاه‌های پایین دست در طول 15 سال اخیر را تصدیق و گواهی می‌نماید و گلایه های مستمر کشاورزان منطقه مهر تأیید می زند.

لذا دقیقاً از همین منظر است که تخلیه فاضلاب خام کاوه سودا که اکثرپارامترهای آن مغایر با استانداردهای مصوب ملی (حد مجاز) برای خروجی فاضلاب صنایع (قانون جلوگیری از آلودگی آب) بوده است و تخلف قانونی و آشکار محسوب می‌شود و بایستی تاکنون اعمال قانون می‌شد. و صدور دهها فقره اخطاریه در طول سنوات گذشته برای کارخانه کاوه سودا جهت رفع آلودگی فاضلاب صنعتی موید همین مطلب است.

ثالثاً مجوز صادره برای لندفیل (دپو) جهت پسماند صنعتی و خطرناک کاوه سودا در جوار کارخانه مذکوربا کدامین قوانین و مقررات و ضوابط سازمان حفاظت محیط زیست سازگاری دارد؟

باتوجه به مختصات محل و توپوگرافی منطقه و ماهیت شیمیایی پسماندهای شرکت کاوه سودا، مجوز صادره، خود تخلف و تخدی آشکار از قانون مدیریت پسماندهای صنعتی و خطرناک است و قطع و یقین این مجوز ضربه مهلک دیگری بر پیکره نحیف زیست محیطی منطقه و بویژه «باغ شهر» مراغه و بناب بوده است.

2-اگر الزام قانونی برای این واحد انجام شده چرا تاکنون نسبت به ساخت لاگون‌های تبخیری وکاملا ایزوله واستاندارد در حاشیه پارک ملی بعد از گذشت 9 سال هیچگونه اقدامی صورت نگرفته است وهمچنان نسبت به تخلیه غیر مجاز پساب صنعتی در محوطه کارخانه اقدام می نماید؟

بر اساس سند موجود که در تاریخ 88/08/15 از سوی اداره کل محیط زیست صادر شده محل لاگون‌ها و طراحی اصولی و ایزولاسیون لاگون‌ها جزو شرایط و ضوابط زیست محیطی اعلام و ابلاغ شده است و اگر واحدی برای انجام این ضوابط اقدام ننماید براساس قوانین زیست محیطی چه باید می‌کردید؟ اسناد و مدارکی که نشان از برخورد قانونی بعد از گذشت چند سال شده است به افکار عمومی ارائه گردد.

3-طبق ماده 46 قانون توزیع عادلانه آب که در آن صراحتاً اعلام گردیده آلوده ساختن آب ممنوع است ومسئولیت پیشگیری وممانعت وجلوگیری از آلودگی منابع آب به عهده سازمان محیط زیست می باشد نه سازمان‌های دیگر نظیر سازمان آب. بنابراین قصور از اجرای این قانون وفرافکنی برای توجیه قصور از وظایف سازمانی نمی‌تواند ملاک عمل محیط زیست باشد. ومسئولین مربوطه در مقابل قانون باید جوابگو باشند.

4- با توجه به عدم تغییر در فرآیند تولید وعدم تغییر کیفی در ماهیت پساب و پسماند واحد و عدم تغییرات در نوع و تیپ لاگون‌های موجود در محوطه و صرفا پاکسازی بخشی از تراس بندی در محوطه کاغذ سازی با فشار رسانه‌ها صورت گرفته توجیه کارشناسی اداره کل چه می‌تواند باشد که موضع اداره کل محیط زیست استان را 180 درجه تغییر داده و چند مصاحبه مطبوعاتی و تلوزیونی مدیرکل که دفاع از عدم آلایندگی واحد بوده در سه ماهه چهارم 97 این واحد را درلیست آلاینده قرار داده‌اند؟

هیچ توجیح قانونی واستدلالی جز فشار رسانه‌ها وافشای تخلفات قانونی محیط زیست نمی‌تواند باشد چرا که اخذ تعهد ثبتی از واحد مذکور وتعریف بازه زمانی برای اجرای ضوابط اعلامی تا آخر تیر ماه این استدال را مستحکم و قوی‌تر می‌نماید که محیط زیست از قبل به آلایندگی واحد آگاهی داشته ونسبت به فرار مالیاتی با عمل نکردن به موضوع تبصره یک ماده 38 قانون اخذ عوارض آلاینده کمک کرده است که تخلفی نا بخشودنی است.

انتهای پیام/ ع

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران