چگونه مسلمانان تحریم اقتصادی شعب ابیطالب را دور زدند؟/ واکنش پیامبر(ص) نسبت به حسادت عایشه به حضرت خدیجه(س)
رجبیدوانی معتقد است که دور زدن تحریمهای اقتصادی، قناعت و صبر در برابر شدائد باعث شد تحریمها نتواند اثری اساسی علیه بنیهاشم داشته باشد و پیغمبر(ص) همراه با بنیهاشم سربلند از شعب خارج شدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگیباشگاه خبرنگاران پویا، حضرت خدیجه(س) همسر بزرگوار رسول گرامی اسلام(ص) اولین بانویی بود که به پیامبر اکرم(ص) ایمان آورد، لذا جایگاه ویژهای نزد خداوند متعال، رسولالله(ص) و نیز سایر اهلبیت(ع) دارد و چه فضیلتی بالاتر از اینکه آن حضرت مادر سرور تمام زنان و حجت خداوند بر امامان(ع) یعنی حضرت فاطمه زهرا(ع) است. رسول اکرم(ص) فرمود: «اَفْضَلُ نِساءِ أهْلِ الجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خویلدْ، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحمَدٍ وَ مَرْیَمُ ابْنَتَ عِمْرانَ وَ آسِیَةُ بَنْتُ مزاحِمْ...؛ بهترین زنان بهشت اینانند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)». حال بهمناسبت فرا رسیدن سالروز وفات حضرت خدیجه کبری(س) (پنجشنبه 26 اردیبهشت) گفتگویی را با «محمدحسین رجبیدوانی» محقق تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) درباره نقش آن حضرت در شکستن محاصره و تحریم اقتصادی شعب ابیطالب ترتیب دادیم که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
حضرت خدیجه(س) پشتوانه رسالت نبی مکرم اسلام(ص)
* یکی از شخصیتهای برجستهای که در طول تاریخ اسلام کمتر به او پرداخته شده، وجود مقدس حضرت خدیجه(س) است، شخصیتی که اولین و باوفاترین همسر پیامبر اکرم(ص) بودند، شخصیت بزرگی که مادر تمام ائمه اطهار(ع) است و بسیاری فضائل دیگر، اما با وجود این جایگاه عظیم، چندان مطالب زیادی درباره شخصیت ایشان و نقش و اثرگذاری ایشان در موضوعات مختلف در همراهی با پیامبر اکرم(ص) وجود ندارد، بهنظر شما علت چیست؟
وجود مقدس حضرت خدیجه کبری(س) طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) یکی از چهار زن بزرگ تاریخ است و مقامی بس رفیعی دارد، در حقیقت او همسر اصلی رسول الله(ص) است و نسل پیغمبر نیز از طریق ایشان استمرار یافته است. بنده دو شخصیت را در تاریخ مظلوم یافتم طوری که حق آنان میان مسلمانان بهخوبی ادا نشده است؛ یکی حضرت خدیجه(س) و دیگری حضرت ابوطالب(ع)، این دو بزرگوار پشتوانههای عظیم رسالت پیغمبر(ص) در دوران مکه بودند.
اطلاعات راجع به این دو بزرگوار بهخصوص حضرت ابوطالب(ع) بسیار اندک است، حتی با تأسف باید گفت اکثریت عالم اسلام معتقدند که آن مرد بزرگ و پشتوانه پیغمبر(ص) در برابر مشرکان، هرگز مسلمان نشد و مشرک از دنیا رفته که این اوج جفا و ظلم در حق این شخصیت بزرگ دنیای اسلام است. اما راجع به حضرت خدیجه(س) معتقدم که چند عامل موجب شده اطلاعات چندانی درباره این وجود مقدس نداشته باشیم؛ نخست اینکه آن حضرت پیش از هجرت پیامبر و در مکه از دنیا رفت، دورانی که اسلام در فشار شدید و زیر سلطه مشرکان قریش در مکه بود.
واکنش پیامبر(ص) نسبت به حسادت عایشه به حضرت خدیجه(س)
دوم اینکه عایشه وقتی به همسری پیامبر(ص) در آمد با سخنانی که در مدح و فضائل خود گفت ــ البته شیعه آنها را قبول ندارد ــ باعث شد در عالم تسنن اینطور جا بیفتد که برترین زن پیغمبر عایشه بوده است، اگرچه از زبان خود عایشه مواردی نقل شده که میگوید؛ "از اینکه پیغمبر مرتب از حضرت خدیجه(س) یاد میکرد، حسادت میکردم و حتی یک بار هم درباره این موضوع به پیغمبر اعتراض کردم که او پیرزنی بود که مُرد و تمام شد و خدا همسر جوانی مثل من به شما داده"، حضرت با خشم پاسخ او را میدهد که "تو کجا و خدیجه(س) کجا!"، بهعبارت دیگر، بهسبب آنکه از عایشه مطالب بسیاری نقل شده، این موضوع باعث شده تا میان اهلتسنن حضرت خدیجه(س) در حاشیه قرار گیرد. تا آنجا که بنده دیدهام (البته در حوزه حدیث تخصص ندارم) میان شیعیان احادیث درباره آن حضرت به پیغمبر(ص) برمیگردد و شاید معدود احادیثی وجود داشته باشد که به سایر اهلبیت(ع) برگردد، در هر صورت در گنجینه روایی ما یا راجع به حضرت خدیجه(س) و مقام ایشان مطالبی هست یا نیست، اگر داریم و نپرداختیم قطعاً جفا کردیم و اگر نداریم به این دلیل بوده که مردم هم سؤالی درباره شخصیت ایشان نداشتند.
لقب "امالمؤمنین" بیتردید از آنِ حضرت خدیجه(س) است
سوم اینکه بر اساس متن صریح قرآن تمام زنان پیغمبر(ص) "امالمؤمنین" هستند، اهلتسنن این تعبیر را گرفتند و درباره سایر زنان پیغمبر استفاده کردند اما شیعیان از این تعبیر در مقام حضرت خدیجه(س) استفاده نکردهاند، این در حالی است که این تعبیر درباره تمام زنان پیغمبر(ص) صدق میکند. حضرت خدیجه(س) نخستین همسر پیامبر(ص) و نخستین امالمؤمنین است، نسل پیغمبر از طریق ایشان ادامه پیدا کرد، اوست که مادر حضرت فاطمه زهرا(ع) سیدة نساءالعالمین است، اوست که تمام هستی و دارایی خویش را پس از ازدواج به پیامبر اکرم(ص) بخشید. او نخستین زنی بود که به رسول گرامی اسلام ایمان آورد و از آن حضرت با تمام وجود دفاع کرد، اینها تنها گوشهای از فضائل حضرت خدیجه(س) در برابر سایر همسران ایشان است.
با وجود حضرت خدیجه(س) هیچ کسی صلاحیت همسری پیامبر(ص) را نداشت
پیامبر(ص) فقط از حضرت خدیجه(س) دارای چند فرزند بود و پس از رحلت ایشان نیز از «ماریه قبطیه» پسری بهنام ابراهیم داشت و دیگر هیچ یک از همسران آن حضرت فرزندی به دنیا نیاورد. زنان دیگر پیغمبر(ص) نازا نبودند و حتی برخی از آنها از همسر قبلیشان دارای فرزند بودند؛ مثل امسلمه که جوان هم بود و به همسری پیامبر درآمد و از شوهر قبلی خود فرزندی بهنام عمربن ابیسلمه که بعدها از سرداران امیرالمؤمنین(ع) شد، داشت اما از پیغمبر بچهدار نشد. این نکته نیز از اهمیت بالایی برخوردار است که پیغمبر تا وقتی حضرت خدیجه(س) زنده بودند هیچ همسر دیگری نگرفتند و حتی تا یک سال مجرد بودند، این بدین معناست که در عرض این بانوی بزرگ اسلام، هیچ کسی صلاحیت همسری پیامبر(ص) را ندارد، این در حالی است که در آن دوره چندهمسری موضوعی بسیار رایج بود و اتفاقاً تکهمسری مطرح نبود.
* بهنظر میرسد یکی از مهمترین نقشهای اثرگذار حضرت خدیجه(س) مربوط به دوران محاصره و تحریم اقتصادی شعب ابیطالب است، لطفاً برایمان از نقشآفرینی آن حضرت در شکستن این محاصره اقتصادی شعب ابیطالب بفرمایید.
وقتی پیامبر(ص) اسلام را عرضه کرد، بهشدت مورد بغض و دشمنی مشرکان واقع شد و جز حضرت ابوطالب(ع) کسی نمیتوانست از آن حضرت دفاع کند، با وجود اینکه اشخاصی مانند جناب حمزه(ع)، عباس عموی پیغمبر و... نیز حضور داشتند. حضرت خدیجه(س) در زندگی شخصی و درون زندگی پیغمبر(ص) فضایی فراهم کرده بود که موجب آرامش آن حضرت میشد، پیامبر(ص) بیرون از خانه مدام مورد اهانت و گستاخیهای مشرکان قرار میگرفت اما وقتی به خانه میآمد، با دیدن روی حضرت خدیجه(س) تمام غم و اندوهها را فراموش میکرد.
دور زدن تحریم اقتصادی در شعب ابیطالب
بعدها که تحریم اقتصادی و حضور در شعب ابیطالب پدید آمد، تمامی دارایی حضرت خدیجه(س) که به پیامبر بخشیده شده بود، در طول سه سال تحریم مورد استفاده قرار گرفت. مشرکان در آن زمان قرارداد بسته بودند که هیچگونه خرید و فروش و معاملهای با بنیهاشم صورت نگیرد، بنیهاشم پول داشتند و ثروت حضرت خدیجه(س) هم بود، اما وقتی معاملهای صورت نگیرد نمیتوانند زندگی را بچرخانند، لذا مجبور میشدند این ثروتها و داراییها را به مناطق دوردست که شامل محیط تحریمی مکه نمیشد ببرند و با هزینه بالاتر نیازها را تأمین کنند و آنچه را نیاز داشتند از مناطق دورتر خریداری کنند، در واقع با دارایی موجود نمیشد کاری کرد که تولید ثروت بشود لذا هرچه بود برای خرج و خوراک روزانه مورد استفاده قرار میگرفت تا اینکه بهمرور این داراییها تمام شد. شرایط بسیار سخت بود، طوری که در تاریخ داریم یک دانه خرما را چند نفر در دهان میگرداندند تا فقط از این طریق تغییر ذائقهای صورت بگیرد. هزینه کردن از مال شخصی (عمدتاً ثروت حضرت خدیجه) و بهاصطلاح امروز دور زدن تحریمها، قناعت و صبر در برابر شدائد باعث شد آن تحریمها نتواند اثری اساسی علیه بنیهاشم داشته باشد و پیغمبر همراه با بنیهاشم سربلند از شعب خارج شدند.
* با توجه به محدودیتها و مراقبتهایی خاصی که از سوی قریش انجام میشد، تهیه آب و خوراک و... چطور برای مردم بنیهاشم که در محاصره بودند، انجام میشد؟
همانطور که اشاره کردید شعب زیرنظر بود و بهشدت کنترل میشد تا از طریق مکه به آنان کمکی نرسد، اما در ماههای حرام نمیتوانستند ممانعت کنند، حتی خودِ پیغمبر در ماه رجب و ذیالحجه که موسم زیارتی خانه کعبه بود و سایر ماههای حرام، از شعب خارج میشدند، قریش هم بهشدت عصبی میشد اما نمیتوانست کاری بکند، چون ماه حرام حرمت داشت، لذا در این مواقع عدهای به راههای دوردست میرفتند و معاملاتی انجام میدادند و آنچه نیاز داشتند تهیه میکردند.
* آیا قریش اقدامی برای ربودن ثروتها و داراییهای مردم در شعب ابیطالب نکرد؟
پیغمبر اکرم(ص) قبیله داشت، جالب است که هنوز خیلی از بنیهاشم مشرک بودند اما از روی تعصبِ قبیلهای از پیغمبر دفاع میکردند، در شعب ابیطالب مشرکان بنیهاشم حضور داشتند و فقط دو نفر بودند که با پیغمبر(ص) دشمنی میکردند؛ ابولهب و پسرعموی حضرت بهنام ابوسفیانبن حارثبن عبدالمطلب، یعنی آن سختیها را مشرکان بنیهاشم هم تحمل میکردند، اگر این دو را کنار بگذاریم باز هم مشرکان بنیهاشم پیغمبر(ص) را حمایت میکردند. برخی از مشرکان معتدل مکه که مخالف این سختگیریهای قریش علیه پیغمبر(ص) بودند، دور از چشم قریش با پیغمبر هماهنگیهایی را انجام داده بودند و گاهی اوقات مواد غذایی به شعب میرساندند، البته در چند نوبت هم این قضیه لو رفت و با آن افراد برخورد کردند، لذا چون پیغمبر اکرم(ص) قوم و خویش داشت، نمیتوانستند بیایند و بهاجبار داراییهای آنها را بگیرند، اما کاری که میتوانستند بکنند این بود جلوی معاملات آنها را بگیرند.
* چطور این محاصره شکسته شد؟
هدف آنان از این محاصره اقتصادی و اجتماعی این بود که بنیهاشم دست از پیغمبر(ص) بکشند و او را رها کنند که موفق نشدند یا اینکه پیغمبر(ص) خودشان خسته شوند و بروند که باز هم موفق نشدند، دیدند که فقط فشارها روی زنان و بچههاست، آه و ناله زنان و بچهها بلند میشد، خودشان فهمیده بودند که تحریمها ناکارآمد بوده و اثر نکرده است، اما چون مستکبر بودند و نمیخواستند شکست را بپذیرند، منتظر بهانهای بودند تا بگویند این تحریمها دیگر منتفی است، تا اینکه خدا به پیامبر(ص) خبر داد "آن لوحی که قریش علیه شما نوشت و در کعبه بهامانت گذاشت توسط موریانه خورده شده است"، پیغمبر این را به ابوطالب(ع) فرمود و آن حضرت نیز نزد بزرگان قریش رفت و گفت: "آیا شما از وقتی ما را تحریم کردید به این لوح دست زدید؟"، گفتند "نه، آن قرارداد مُهر شده و درون خانه کعبه است".
ابوطالب(ع) گفت: "برادرزادهام (پیامبر) خبر داده که آن لوح را موریانه خورده است، بروید آن لوح را بیاورید، اگر همینطور بود دست از لجاجت بردارید و محاصره را پایان دهید و اگر اینطور نبود من او (پیامبر) را تحویل شما میدهم."، گفتند "تو بهانصاف سخن گفتی"، رفتند و دیدند لوح خورده شده لذا تصمیم گرفتند به محاصره اقتصادی پایان بدهند. در آن لوح «بسمک اللّهم» نوشته شده بود که موریانه غیر از این عبارت، بقیه را خورده بود. مفاد آن لوح این بود که هرگونه معامله و دادوستد با بنیهاشم تحریم است و نباید حتی با آنها ازدواج کرد، از خودِ بنیهاشم هم ابولهب بر آن امضا زده بود.
گفتگو و تنظیم: امیرمحسن شیخان
انتهای پیام/*