به بهانه زاد روز حکیم ابولقاسم فردوسی؛ نقش زبان فارسی در تحقق تمدن نوین اسلامی


آنچه گفته شد، اشاره ای کوتاه و معجز از حضور و تاثیرگذاری زبان فارسی در حوزه جغرافیایی قاره کهن بود تا بتوانیم به گستردگی حوزه فرهنگی ایران اشاره ای کرده باشیم.

خبرگزرای تسنیم - داود عامری

تردیدی نیست که حوزه فرهنگی ایران، بسیار بزرگتر از حوزه جغرافیایی سیاسی آن است و می‌توان مدعی شد که این یک امر پذیرفته شده در بین تمامی اهل تحقیق و پژوهش در حوزه فرهنگ است. به عبارت دیگر، ایران فرهنگی قسمت عمده‌ای از دنیای اسلام را در خود جای داده است که می توان مدعی شد زبان فارسی یکی از عوامل این پیوند نانوشته در بین ملت های حوزه تمدنی زبان فارسی است.

گستره حوزه فرهنگی ایران، تاریخی دیرپا دارد و از دوران قبل از اسلام که شاهد حضور حاکمیت سیاسی و فرهنگی ایران در حوزه وسیعی از جغرافیای فلات ایران بودیم، در دوران بعد از اسلام نیز، به واسطه ایجاد قرابت های دینی، شکوفایی فرهنگ، هنر و ادبیات، شاهد توسعه زبان فارسی در قسمت های عمده ای از آسیا و اقصی نقاط قاره کهن تا دورترین سرزمین ها بودیم. در این خصوص به عنوان مثال می توان به تاثیر و گسترش زبان و ادب فارسی در آسیای جنوب شرقی و ساکنان سرزمین چین اشاره کرد،به طوری که ابن بطوطه جهانگرد قرن هشتم که زاده کشور مراکش بود، در مسافرت خود به چین گزارش می دهد که شاهد بوده است که قایقرانان چینی با آنکه به زبان چینی سخن می گفتند و لیکن در داخل قایق های خود شعری از سعدی را به آواز می خواندند و یا اینکه با بررسی اسناد تاریخی ملاحظه می گردد که سلاطین دربار عثمانی، نه تنها مکاتبات خود را با پادشاهان صفوی به زبان فارسی انجام می‌دادند، بلکه برخی از آنان شخصاً اقدام به سرودن شعر به زبان فارسی می کردند.

شاعران و نویسندگان بزرگی از زبان فارسی ظهور کرده‌اند و باعث رونق و اقبال مردم زیادی به آن شده اند که در این مجال امکان پرداختن به آنها نیست، اما در این میان نمی‌توان از نقش بی‌بدیل حکیم ابوالقاسم فردوسی به راحتی گذشت. فردوسی در زمانه ای که گمان می رفت ریشه‌های کهن زبان فارسی به سستی گراییده است، با پی افکندن کاخ بزرگ از زبان و ادب فارسی، چنان توجهات ساکنان فلات ایران را به این زبان شاعر پرور برانگیخت که گذر سالیان نه تنها نتوانست زبان فارسی را به انزوا وعزلت براند، بلکه روز به روز بر رونق آن افزوده است و امروز شاهنامه، چون گوهری گرانبها در بین گویندگان زبان فارسی چکامه  دهان کودکان و بزرگان دیار بزرگ پارسی گویان شده است و این توانایی زبان لطیف فارسی و هنر فردوسی بزرگ است.

یکی دیگر از دلایل گسترش و رواج زبان فارسی و علاقمندی ساکنان مناطق مختلف جهان به آن، در کنار اقبال به آثار فاخر فارسی، واقع شدن ایران در مسیر تجارت جاده بزرگ ابریشم بوده است و بازرگانان از مناطق مختلف جهان برای انجام آسان معاملات تجاری خود، اقدام به آموختن زبان فارسی می کردند و آن را به عنوان تحفه ای ارزشمند با آثار فاخر و غنی زبان فارسی به سرزمین‌های خود می بردند که در این اثنا، تأثیر و تأثر فرهنگی نیز اتفاق می افتاد و به صورت عینی تعاملات سالم فرهنگی رخ می داد.

امروزه علاوه بر ایران اسلامی، در کشورهای مختلف منطقه در غرب آسیا و آسیای میانه می توان شاهد حضور بسیار محکم فرهنگ ایرانی- اسلامی باشیم. در پاکستان به وضوح می‌توان علاقه مندی ساکنان این کشور را به زبان فارسی مشاهده کرد. ادبای بزرگ فارسی گوی از سرزمین پاکستان  ظهور پیدا کرده اند که از آن جمله می توان به علامه اقبال لاهوری اشاره کرد که زبان فارسی را وسیله بیان اندیشه های ادبی، سیاسی و اجتماعی خود قرار داده است.

حضور زبان فارسی در شبه قاره هند و ساکنان مسلمان و غیر مسلمانان آن، خود حکایت جداگانه‌ای دارد،به طوری که از کثرت شاعران و نویسندگان ساکن این منطقه، یکی از سبک های مهم در ادب فارسی، به نام سبک هندی نام گرفته است که از آن جمله می توان به بیدل دهلوی به عنوان یکی از شاعران بزرگ سبک هندی اشاره کرد. علاوه بر این باید گفت که به علت علاقه مندی برخی از حاکمان سرزمین هند به زبان فارسی، اولین واژه نامه زبان فارسی در هند به رشته تحریر در آمده است.

آنچه گفته شد، اشاره ای کوتاه و معجز از حضور و تاثیرگذاری زبان فارسی در حوزه جغرافیایی قاره کهن بود تا بتوانیم به گستردگی حوزه فرهنگی ایران اشاره ای کرده باشیم.

تردیدی نیست که زبان فارسی و بزرگان شعر و ادب آن از جمله فردوسی نقش بسیار مهمی در شکل گیری جغرافیای ایران فرهنگی داشته و اکنون نیز این جایگاه را حفظ کرده است، بنابراین با توجه به این که ایران اسلامی به عنوان پرچمدار احیای تمدن نوین اسلامی، در صدد است، ملت های مسلمان را به سوی تمدن بزرگ اسلامی فراخوانی کند، لازم است در کنار بهره‌مندی از آموزه های اصیل اسلامی به عنوان محور و میثاق اصلی امت اسلامی، از سایر مولفه های فرهنگی نیز نهایت بهره مندی را بکند و از زمینه های مشترک فرهنگی برای پیشبرد اهداف اسلامی بهره برداری نماید.

یکی از این مولفه‌های تاثیرگذار، توجه به نقش پررنگ زبان فارسی به عنوان یک عنصر پیوند دهنده و انسجام آفرین در ایجاد زیرساخت‌های فرهنگی تمدن نوین اسلامی است که امیدواریم با توجهات خارج از تفاخر و بهره‌مندی برنامه ریزی شده و عقلایی از مشترکات فرهنگی و زبان فارسی به عنوان یک محور دیر آشنای مردمان ایران فرهنگی، بستر و مسیر حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی را هموارتر نماییم و از پتانسیل های نهفته در زبان فارسی برای ایجاد پیوندهای محکم تر فرهنگی بین امت اسلامی بهره لازم و مناسب برده شود.

واقعیت این است که غرب با پیشبرد برنامه‌های جهانی سازی خود به ویژه در حوزه فرهنگی و ایجاد نیاز در مردم مناطق مختلف جهان برای یادگیری زبان انگلیسی، نه تنها حوزه گفتاری زبان فارسی را تهدید می‌کند، بلکه تلاش دارد با استحاله فرهنگی از طریق جهانی سازی فرهنگ غربی که در گذرواژه‌های ذهنی مردم منطقه کوچکترین جایگاه ارزشی ندارد، اما به واسطه تبلیغات به خصوص در بین نسل های جوان، آنها را ارزش‌های جهانشمول معرفی می‌کند و تلاش دارد، زیرساخت های اصیل فرهنگ اسلامی و شرقی را نابود سازد، لازم است برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب به حوزه ی وسیع جغرافیایی فرهنگ زبان فارسی و امت اسلامی با برنامه ریزی های دقیق فرهنگی و ایجاد گفتمان های ادبی شرق و بهره گیری از آثار ارزشمند اندیشمندان و حکمای اسلامی ایرانی که مورد توجه همه فارسی گویان است، ضمن تقویت ارزش های مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی، مسیر احیای جایگاه زبان فارسی را نیز در غرب آسیا و آسیای میانه هموارسازیم. این مهم نیازمند آن است که:

  1. به جایگاه ارزشمند و دیرینه زبان فارسی در منطقه توجه کرده و با احیای سنت های اصیل منطقه ای، از تضعیف آن توسط تبلیغات و تهاجم وسیع فرهنگ غرب جلوگیری کنیم.
  2. با ارج نهادن به گویش های مختلف به زبان فارسی، آنها را به عنوان شاخص های اصیل زبان فارسی گرامی داشته و از طریق برگزاری همایش های منطقه ای، زمینه گفت و گو و نزدیکی نخبگان و دوستداران زبان فارسی را فراهم سازیم.
  3. ایران فرهنگی را به عنوان یک میراث کهن تمامی مردمان آسیای میانه و غرب آسیا مطرح کرده و آن را وسیله نزدیکی ملت ها قرار دهیم.
  4. برای مراقبت از توطئه‌ها و دسیسه‌های دشمنان، فرصت هر گونه سوء استفاده از عناوین فرهنگی حوزه فرهنگی ایران را در قالب های ملی گرایانه سیاسی بگیریم.
  5. با آشنا سازی نسل های جوان با آثار فاخر زبان فارسی از جمله آثار بزرگانی چون سعدی، حافظ، مولوی بزرگ و حکیم ابوالقاسم فردوسی و سروده های حماسی او، اعتماد ملی را برای حراست از زبان فارسی تشویق نماییم.

 تردیدی نیست که ایران فرهنگی، حوزه قابل توجهی از تمدن نوین اسلامی را به خود اختصاص داده است که اتفاقاً از پشتوانه‌های فرهنگی پایداری هم برای نزدیک کردن ملت های منطقه برخوردار است و باید به عنوان یک فرصت بزرگ در مسیر احیای تمدن نوین اسلامی مورد توجه قرار گیرد.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط