تبعات منطقه‌ای مشروعیت‌بخشی آمریکا به اشغال صهیونیست‌ها بر جولان


تصمیم آمریکا برای به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی پیامدهای منطقه‌ای قابل توجهی بر کشورهای سوریه، لبنان و دیگر کشورهای منطقه داشته است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری الجزیره، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مارس گذشته مصوبه ای را مبنی بر این که حاکمیت رژیم صهیونیستی را بر منطقه جولان اشغالی سوریه به رسمیت شناخته شده، صادر کرد.

می‌توان در این مصوبه دو موضوع را در نظر گرفت و سپس پیامدهای احتمالی آن را بررسی کرد:

مسئله اول این که رژیم صهیونیستی زمانی که درسال 1981 جولان را اشغال کرد، به دلیل ممنوعیت‌های مقررات بین‌المللی (با نام گسترش حاکمیت قانونی صهیونیسم و توسعه آن در جولان) از کاربرد اصطلاح الحاق خودداری کرده و در اغلب مذاکرات دو جانبه با دمشق و تحت نظارت آمریکا به بازگرداندن جولان ( یا بازگرداندن بخش زیادی از آن) به سوریه در چارچوب مسالمت آمیز تمرکز کرد که این برخلاف توافق بین طرفین پیرامون ترسیم مرزها در سواحل دریاچه طبریا بود.

مسئله دوم این است که منطقه جولان از نظر مذهبی با مناطق تحت سلطه صهیونیسم که ایدئولوژی‌های مذهبی و بسیاری از صهیونیست ها در آن حضور دارند سازگاری ندارد. بنابراین عقب نشینی کردن از آن حتی برای ستیزه جویان صهیونیستی امر غیرممکنی نیست.

به این معنی مصوبه ترامپ برای صهیونیسم در قالب هدیه ارزشمندی برای تل‌آویو است که پیش از این سابقه نداشت. ( البته بعد از هدیه بزرگ اول که انتقال سفارت آمریکا به قدس بود). این مصوبه نه تنها نقض قوانین بین‌المللی و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد است، بلکه همچنین با سابقه مواضع رسمی آمریکا در جولان در تناقض است که در سال 1981 الحاق آن را انکار کرده و خط مشیی را ترسیم کرد که در طول دهه نود قرن گذشته آن را جدا از فلسفه زمین دربرابر صلح اداره می‌کرد.

زمانبندی مصوبه و پیامدهای آن

اول اینکه رئیس جمهور آمریکا به دنبال حمایت از نتنیاهو برای انتخابات ریاست جمهوری صهیونیسم بود و تصمیم داشت این مصوبه را دوهفته قبل از شروع انتخابات در رژیم صهیونیستی که نتنیاهو نیز نامزد این انتخابات بود، در واشنگتن اعلام کند. جارید کوشنر داماد ترامپ و مشاور ارشد آمریکا طی سفری به خاورمیانه با نتنیاهو درباره معامله قرن بحث کردند. هدف آنها پایان دادن به موجودیت فسطین در مقابل مبالغ مالی زیاد و دادن وعده سرمایه گذاری و تعدیل مرزها است. این دیدار هم زمان با احتمال اعلام الحاق سرزمین ها از کرانه غربی به صهیونیسم بود.

نکته دوم اینکه ترامپ از طریق این مصوبه خواستار وفاداری بخشی از پایگاه انتخاباتی خود در حمایت از صهیونیسم است که از جمله این پایگاه‌ها جریان های یهودی طرفدار لیکود و پایگاه جناح راست افراطی مسیحیان است.

سوم، این مصوبه در سایه افزایش تحریم‌های آمریکا ضد ایران و تشدید عملیات هوایی رژیم صهیونیستی در سوریه اعلام شده است. واشنگتن می‌تواند بگوید که امروز هر تحرکی از جانب ایران یا حزب‌الله در نزدیکی جولان به منزله تهدید مرزهای صهیونیسم است، نه تهدید نیروهای آن در سوریه. این امر موجب آزادی عمل بیش از حد رژیم صهیونیستی بدون درنظرگرفتن خواسته های مسکو درباره میزان عملیات ضد ایران ومرزهای آن می‌شود ( براساس سیاست تعادل که روسیه آن را بعد از مداخله نظامی در سوریه برای نجات دولت بشار اسد در تابستان 2015 انجام داد).

چهارم این که این تصمیم در لحظه‌ای صادر شد که خروج آمریکا از شرق سوریه و مناطق آن مشخص نیست، به ویژه که در مذاکرات آمریکا با ترکیه و شبه نظامیان کرد مشکل محدودیت‌های نظامی که آنکارا قصد انجام آن را دارد، حل نشده است.

پیامدهای این مصوبه در سوریه

علاوه براین ملاحظات، نکته مرتبط با تحولات امروز سوریه این است که تمام چارچوب های حاکمیتی آن بر جولان از بین رفته است.

این موارد موجب می شود که همه طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در مذاکره درباره امور سوریه آزاد باشند و بدون مراجعه به هیچ یک از مقامات ملی این کشور تصمیم‌گیری کنند.

مواضع دیپلماتیک بین‌المللی، جولان را به عنوان بخشی اشغالی از سوریه می‌دانند و مصوبه الحاق آن به رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن آن از سوی آمریکا را غیرقانونی تلقی می‌کند.

درپایان این نکات باید اشاره کنیم که این مصوبه ترامپ برای صهیونیست‌ها تاثیر زیادی در مواضع سوریه ندارد.

مخاطرات تصمیم ترامپ بر لبنان

مصوبه آمریکا دررابطه با منطقه جولان موجب ایجاد خطراتی برای لبنان شده است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد مرزهای سوریه شامل مزارع شبعا و منطقه الغجر و برخی نقاط دیگر است که هم چنان در دست اشغالگران صهیونیسم است.

اشغالگری صهیونیسم هم زمان با سلطه آن بر جولان در سال 1967 بود. علی رغم ابهامات خط آبی در منطقه شبعا در نتیجه اصرار لبنان و سوریه بر مزارع لبنان بدون ارائه اسناد رسمی و درخواست تعدیل مرزها و ارائه نقشه جدید برای آنها تاثیرات نقشه های فرانسه و انگلیس در سال 1923از بین رفت. با وجود اینکه شرایط جنگی در منطقه تاکنون معلق مانده است مزارع اشغالی در هرصورت در اختیار لبنان یا سوریه است.

مهم‌ترین خطری که لبنان را تهدید می‌کند، این است که ممکن است رژیم صهیونیستی و ایالات متحده تصمیم داشته باشند اتفاقات جولان را در مناطق دامنه های جبل الشیخ که صهیونیسم از سوریه گرفته است نیز تکرار کنند، و هرگونه دخالت لبنان در این مساله آن را در مقابل واشنگتن و تل‌آویو قرار می دهد. این به معنای این است که آمریکا در خلال فشار بر ایران به دنبال اعمال تحریم‌های بیشتر بر حزب‌الله و لبنان است.

علاوه بر این آمریکا پوشش کامل خود را برای صهیونیسم دررابطه با عملیات‌های نظامی ضد محور مقاومت بیشتر می‌کند که ممکن است هدف مستقیم این عملیات‌ها لبنان باشد.

اگر این اتفاقات در کشوری مانند لبنان که با مجموعه‌ای از بحران‌های اتصادی و مالی و سیاسی و اجتماعی روبروست و حزب‌الله کنترل جنبه های استراتژیک سیاست خارجی آن را بر عهده دارد، تاثیر آن دو برابر خواهد بود.

این مصوبه دونالد ترامپ که مخالف قوانین و قطعنامه‌های بین‌المللی است، در خلال آماده سازی برای انجام حرکات جدید در خاورمیانه در دو خط است. خط افزایش فشار و تحریم ها ضد ایران و خط حمایت نامحدود و غیرقانونی از صهیونیسم به ویژه در مقابله با فلسطین.

در تقاطع این دوخط، لبنان در معرض تهدید است و به نظر می‌رسد دولت آن توانایی انجام حرکات مخالف و یا پیشگیرانه در مقابله با این چالش‌ها را ندارد. اگر مصوبه روند صلح بر اساس مرجع کنفرانس مادرید و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد مجوز بگیرد، به طور کلی بر خط مشی فلسطین و سوریه و لبنان اعمال می‌شود.

به نظر نمی رسد که کشورهای عربی بتوانند موضع روشنی درباره اتفاقات جاری داشته باشند یا اقداماتی برای مقابله با تاثیر این چالش‌ها انجام دهند و یا پیشنهادهای جایگزین برای آن داشته باشند و یا حتی طرح صلح عربی در اجلاس سران بیروت را به خاطر بیاورند.

به نظر می رسد برخی از این کشورها هم‌دست آمریکا و یا حداقل آماده توافق با رویکردهای آمریکا هستند. بنابراین شرق عربی وارد مرحله بزرگی از تنش ها و نزاع های بزرگ شده که تاثیرات آن در آینده مشخص می‌شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط