یادداشت| شب شیرین شاعران جوان
مریم آریان، از شاعران جوان کشور، در یادداشتی به بهانه دیدار امسال شاعران با رهبر انقلاب، از اتفاقات خوب این دیدار برای جریان شعر جوان کشور نوشته است.
خبرگزاری تسنیم، مریم آریان:
روفرشیها پهن شده بود زیر گستردگی درختان و خنکای شب، قطراتی هم باران خورد روی صورتمان. برای از گرد راه آمدهها حال خوبی داشت. برای ما که خانم بودیم، سخت بود جلوتر برویم که ازدحام در صف اول نماز نشان داد دیدار امسال رسماً آغاز شده است. بعد مهماننوازی، سفرههای افطار بود که ساده و صمیمی و مهربان پهن شده بود. سفره شعر را که پهن کردند گویی خوان نعمت بود که هر شاعری طعمی از سرودههایش را در طبق اخلاص بگذارد و تقدیم کند.
استاد امیری اسفندقه با آن بیان دلنشین همیشگی، جلسه را شروع کردند و در ابتدای جلسه یادی کردند از یاران سفر کرده انقلاب؛ از زندهیاد قیصر امینپور که «حتی اگر نباشی میآفرینمت/چونان که التهاب بیابان سراب را» تا دیگر شاعران ...
سپس حسن تبرک از استاد موسوی گرمارودی دعوت به شعر خوانی کرد. او هم بنا به سنت دیرین، نوبت شعرخوانی را همچون استاد سیمیندخت وحیدی، بانوی غزل، به جوانترها پیشکش کردند که مؤثر افتاد. جلسه امسال حال و هوای دیگری داشت، شاعران جوان که عموماً از راه دور آمده بودند، محور بخش شعرخوانی امسال بودند و فرصت بیشتری به آنها اختصاص داد شده بود. در میان شعرخوانیها، رضا یزدانی شعری نیمایی خواند، اما با این اشاره رهبر انقلاب مواجه شد که این شعر، به سپید پهلو میزند و خرد جمعی را به این نکته واقف نمودند که نوع خوانش اثر اگر مناسب نباشد، تداعی شکل نوشتاری نیمایی برای مخاطب اتفاق نمیافتد. اشاره جالب و نقدی که ایشان فرمودند، ظریف و نکتهسنج بود و در واقع نقدی محتوایی بود بر نحوه خوانش اثر که گاهی میتواند تعیین فرم و قالب اثر را مخدوش کند؛ از این رو امیری اسفندقه بخشی از شعر را به شیوه صحیح خواند.
بعد از محمد فخارزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شریف، یک شاعر هندی به شعرخوانی پرداخت. سید عین الحسن غزلی خواند با این ابیات:
تو را همیشه بهعهد شباب میبینم
به هر سؤال، هزاران جواب میبینم
هنوز عطر تو در شیشههای سربسته است
هنوز نیم جهان را به خواب میبینم
گذشت عمر شریفت ز چارده صد سال
چه عطر تازه که در این کتاب میبینم ...
او در ادامه درخواستی از رهبر کردند مبنی بر چاپ مجدد یک کتاب که در هند مورد استقبال قرار گرفته است. او میگوید در حالی که تنها یک نسخه از این کتاب موجود است و اگرچه به عنوان یک واحد درسی پیش دکتری و جز منابع است، اما هنوز دست به دست میچرخد و کپی میشود.
در ادامه، علیرضا قزوه به دعوت از مجری برنامه شعر کوتاهی خواندند، هرچند که او هم از سر لطف قائل به بخشیدن فرصت به جوانترها بود. شاعر بعدی اکرم هاشمی بود که سرودهای از جنگ خواندند که تلفیق خوبی از فرم و محتوا بود:
نشست روی زمین، پهن کرد دریا را
کشید پارچه را، متر کرد پهنا را
درست از وسط آب، قایقی رد شد
شبیه قیچی مادر، شکافت دریا را
صدای تَقتَتَتَق... تیر بود میبارید
صدای تِقتِتِتِق... دوخت چتر خرما را...
انگار قرعه به نام بانوان شاعر افتاده بود. اعظم سعادتمند، از برگزیدگان جایزه پروین، دیگر شاعری بود که در این جلسه به شعرخوانی پرداخت. او سرودهای مادرانه تقدیم کرد که مورد توجه آقا واقع شد و فرمودند سرودهای است از دلبرخاسته و شیرین. سروده سعادتمند با این ابیات آغاز میشد:
ای دهانت لانه گنجشکهای شاد پر چانه
کودک من ای تمام حرفهایت فیلسوفانه ...
هادی محمد حسنی، مهدی خانمحمدی، مبین اردستانی و حیدر منصوری از بوشهر شاعران جوان دیگری بودند که به ترتیب هریک شعر خواندند. در این میان، شعر طنز طلبه جوان که نقیضهای بود بر شعر «دو کاج» از استاد محمدجواد محبت بسیار مورد استقبال رهبر انقلاب و حضار قرار گرفت و لبخند را بر چهره همه شاعران حاضر در جلسه نشاند.
سید وحید سمنانی، شاعر خوشقریحه معاصر نیز غزلی زیبا تقدیم کرد که مورد تفقد رهبر انقلاب و توجه شاعران قرار گرفت. نوبت به یوسفعلی میرشکاک رسید که با توصیف رهبری، با آن قلم تیز و دم گرم، غزلی را به حضرت زهرا(س) تقدیم کرد:
واپسین موقف معراج حقیقت زهراست
سر توحید در آیینه غیرت زهراست
روح آدم، شرف خاتم، دردانهی غیب
ذات عصمت، نفس صبح قیامت زهراست
مصدر واجب و ممکن ز ازل تا به ابد
باده وحدت و خم خانهی کثرت زهراست ...
محمدحسن جمشیدی از تهران نفر بعدی بود:
در دعای اهل دل باران فراز آخر است
گریه کن در گریهی عاشق صفایی دیگر است
عاشقان با اشک تا معراج بالا میروند
بهترین سرمایه انسان همین چشم تر است
در جواب بیوفایی خلوتی با خود بساز
دست کم تنها شدن از دل شکستن بهتر است ...
رهبر انقلاب پس از اتمام این شعر یادی کردند از شهید ابراهیم هادی و فرمودند: مثل شهید ابراهیم هادی؛ میخواست گمنام زندگی کند اما امروز در تمام آفاق فرهنگی کشور نامش پیچیده.
نوبت به امیر تیموری از تهران و رضا شریفی از شیراز رسید. در بین کثرت غزلسرایان جمع، رسول پیره شعری سپید خواند و سپس عاطفه جعفری، از شاعران مهاجر افغانستانی، با رساندن سلام دوستان مشهدی سرودهای در وصف فاطمیون خواند که با اشک و بغض رهبر انقلاب و جمع همراه بود:
کوچه هامان پراز سیاهی بود، شهررا از عزادرآوردند
چشمهای ستارهها خندید، ماه را سمت دیگر آوردند
شاخههایی که سرفرازانند، میوههایی که جلوه باغند
مادران مثل ام لیلایند،که پسر مثل اکبر آوردند
روی تابوتهایشان بستند، پرچمی که به رنگ خورشید است
فاطمیون فداییان حرم، سرورانی که سر برآوردند ...
مهدیه انتظاریان و فاطمه عارفنژاد دو شاعر دیگری بودند که شعر خواندند و هر دو مورد تشویق حاضران قرار گرفتند. سیدضیا حسینی هم از آذربایجان با کسب اجازه از رهبر شعری آذری در مدح امام هشتم(ع) با ردیف طولانی«نمک گیر دربار موسی الرضایم» خواندند و آقا به طنز فرمودند که شعر را در مشهد هم میخواندید خوب بود.
در ادامه علی چاوشی عاشقانهای برای همسرش خواند و حسین علیپور، فرزند شهید علیپور، نیز غزل نمادین بسیار زیبایی تقدیم کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. از برگزیدگان جایزه شعر قیصر امینپور نیز علی ذهنی غزلی خواند به غایت نیکو و سپس شاعر انقلاب، طهماسبی (فرید) نیز با طنازی همیشگی زبان شعرشان، غزلی جاندار و گیرا خواند. در پایان نیز ناصر فیض شعر طنزی در باب دوری از سیاست خواند و حسن ختام خوبی برای جلسه رقم زد. در ادامه جلسه نیز در علی فردوسی به دعوت از شخص رهبر، حاضران را به خوانش چند رباعی مهمان کرد.
وقت تمام شده بود، در حالی که هنوز شاعرانی چون علی محمد مودب، علی داوودی، محمدسعید میرزایی، فاضل نظری، محمدمهدی سیار، میلاد عرفانپور، طهماسبی، سعید بیابانکی، اسماعیل امینی، حبیبی کسبی، امید مهدینژاد، فریبا یوسفی، لیلا کردبچه، حسنا محمدزاده، ایمان طرفه، راضیه رجایی، فاطمه نانیزاد و شاعران دیگری که از قلم افتاده است، فرصت شعرخوانی نیافتهاند. مجری برنامه از رهبر انقلاب خواستند که سخنرانی کنند.
ساعت به نیمه شب رسیده بود و آقا در کنار طرح مباحثی درباره شعر امروز، در باب نگاه معرفتی و حکمتی، صحبتهای ارزشمندی فرمودند. تا اینجای جلسه به عنوان نگارنده خبر خوشحال بودم، اما وقتی آقا از ضرورت سرایش شعر اجتماعی صحبت کردند و به پیشامد سیل اخیر اشاره کردند که باید شاعران به همه جنبههای زندگی مردم بپردازند و برای این موضوع و موضوعاتی از این دست که در آن پای همبستگی مردم و هویت ملت ایران در میان است، شعر بگویند، به عنوان شاعر از اینکه شعری با این مضمون آماده کرده بودم و به سمع ایشان نرسید تأسف خوردم و فکر کردم چه بهتر میشد من هم به عنوان یکی از نمایندگان شعر اجتماعی سهمی در خوانش آثارم در این دیدار داشتم. البته در کنار کمبود همیشگی وقت، این گلایه به دست اندرکاران انتخاب شعرخوانیها وارد است؛ زیرا گاهی در این دیدارها از ظرفیت همه طیفهای شعری کشور استفاده نمیکنند. امید است که برای جلسات بعد، به فرا خور حال و مقام همه این امکان فراهم و تدبیری اندیشیده شود.
انتهای پیام/