«من پناهنده نیستم»؛ داستانی از سرقت تاریخ فلسطین توسط اسرائیل
مخاطب در «من پناهنده نیستم» میتواند با رنج «رقیه»ها در پیکار با سرنوشت، آوارگی و دلتنگی همدل باشد. روایتی که در آن گاه نفس تاریخ نیز به شماره میافتد. اثن اثر داستانی است از رنج و عشق و اشارهای است به زندگی هزاران نفر که نادیده گرفته شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رمان «من پناهنده نیستم»، زندگی یک خانواده فلسطینی اهل طنطوره - روستایی ساحلی است که در 49 کیلومتری حیفا در جنوب فلسطین واقع شده را به تصویر میکشد که به علت حمله اسرائیلیها از سرزمین خود کوچ میکنند. شخصیت اصلی و قهرمان داستان زنی به نام رقیه است. او به اصرار پسرش حسن داستان زندگی خود را تعریف میکند.
این رمان روایت پناهندگی فلسطینیان و جنگ داخلی لبنان و حمله اسرائیل به این کشور است، رنج هجرت و قتل عام و وقایع بزرگی که بعد از پیمان اوسلو بر سر فلسطین آمده است؛ همه این روایات چنان با جزئیات دقیقی بیان میشود که یکی از مهمترین رمانهای مربوط به واقعه 1948 فلسطین در ادبیات روایی عرب را رقم میزند. حکایتی از مصیبت ملت فلسطین و اجبار آنان برای خروج از سرزمین و وطنشان و زندگی تلخ در نقاط مختلف جهان به امید بازگشت به وطن.
رضوی عاشور در این اثر چنان از فلسطین و سنتهای آن مینویسد، که گویی در آنجا زندگی میکند. البته این یکی از ویژگیهای مثبت و از ویژگیهای سبک نوشتاری عاشور است که در دیگر آثار او نیز به خوبی قابل مشاهده است. شاید سالها زندگی مشترک با مرید برغوثی، شاعر مشهور فلسطینی، در پرداختن به این موضوعات بیتأثیر نبوده باشد؛ از این جهت پرداختن به جزئیات زندگی، سنتها و آیینها، دغدغههای یک فلسطینی به صورت پیوسته در کتاب دیده میشود؛ هرچند ممکن است گاه برای مخاطب ملالانگیز شود.
گویی فلسطین دغدغه مشترک خانواده برغوثی است؛ از عاشور(مادر خانواده) گرفته که زنی مصری است اما در یکی از مهمترین آثارش از فلسطین میگوید، تا مرید برغوثی که به دلیل فعالیتهایش در این زمینه اجازه اقامت در مصر را نیافت و تمیم برغوثی(پسر خانواده) که سرودههایش به ویژه قطعه شعر «فی القدس» او در این زمینه شهره است.
طنطوره(که ظاهراً عنوان اصلی رمان نیز با همین نام است)، روستایی واقع در جنوب حیفا در فلسطین است، این روستا در سال 1948 میلادی در معرض تجاوزات و حملات صهیونیزم قرار گرفت. حکایت حاضر این کشتار را روایت میکند. رمان از 57 فصل تشکیل شده است که در هر فصل به داستان و حوادث خاصی میپردازد. خواننده، حکایت داستان را از کودکی تا هنگامه پیری راوی دنبال میکند. رمان با برخورد اتفاقی رقیه(شخصیت اصلی رمان) و یحیی در ساحل دریا شروع میشود و در ادامه، شرح و توصیف رخداد سقوط حیفا، صرا و شتیلا و ... از دیگر موضوعاتی است که در خلال داستان به آن پرداخته میشود.
اسماء خواجهزاده، مترجم این کتاب، در مقدمه مینویسد: این رمان روایت درد است؛ درد خانوادهای فلسطینی که زنی به نام رقیه راوی آن است و زندگی فلسطینیان را از نکبت سال 1948 تا آزادسازی جنوب لبنان به دست حزبالله در انعکاس آن به تماشا میگذارد. قصه از دست دادن، آوارگی، پناهندگی، برپایی دولت یهود، مقاومت مردم طنطوره در مقابل صهیونیستها، استعمار انگلیس، ورود ارتشهای عربی به فلسطین، رنج مهاجرت، جنگ داخلی لبنان، حمله اسرائیل، حمله به بیروت، قتل عام، کشتار صبرا و شتیلا، کشته شدن چهرههای مطرح فکر و ادب و هنر فلسطین از غسان کنفانی(ادیب فلسطینی) تا کاریکاتوریست مشهور، ناجی علی(که در لندن کشته شد)، تلاش صهیونیستها برای سرقت تاریخ و میراث فلسطین، غصه، دلتنگی، به یکدیگر نزدیک شدن، خوشبختی و عشق، جمع کردن اضداد در کنار هم برای بافتن تار و پود قصه آدمهایی که دور از وطن با عشق به وطن زندگی کرده و با عشق میمیرند. قصهای که آنچنان دقیق به بیان جزئیات میپردازد که به یکی از مهمترین رمانهای مربوط به واقعه سال 1948 فلسطین در ادبیات روایی عرب تبدیل شده است.
هرچند «رقیه» راوی این داستان است، اما نویسنده گه در خلال داستان به دیگر شخصیتها نیز اجازه میدهد تا سخن بگویند؛ از این نظر میتوان وجود راویان متعدد را از جمله نقاط مثبت و بارز این اثر یاد کرد که در نهایت این تنوع صدا سبب میشود تا رمان به جهان واقعی نزدیکتر شود. این موضوع به ویژه در زمانی که قرار است حوادث نقل شود، بیشتر دیده میشود.
در بخشهایی از این اثر میخوانیم: یهودیها از داخل روستا به آنها جواب میداد. بعد ارتش نجات عقبنشینی کرد. روستا سقوط کرد. یهودیها هم به روستایی که ما در آن بودیم حمله کردند. ما آواره شدیم و آمدیم لبنان. مدتی بعد ابوناهض و سه نفر دیگر برگشتند تا ببینند خانههایمان چه شده. او 20 لیر زیر درخت خرما پنهان کرده بود. او را گرفتند و به زندان انداختند. زمان آزادیاش او و 10 نفر از اسرای بقیه روستاها را سوار کامیون کردند. چشمهایشان را بستند و نزدیک مرز لبنان انداختندشان پایین. گفتند به آن سمت بدوید و هرکس پشت سرش را نگاه کند کشته میشود. آنها میدویدند و یهودیها به سمتشان شکلیک میکردند. خدا همه را رحمت کند. ابوناهض و دو نفر از همراهانش شهید شدند و نفر سوم این ماجرا را برای من تعریف کرد».
انتشارات شهرستان ادب این اثر را در هزار نسخه و به قیمت 52 هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است.
انتهای پیام/