گزارش تسنیم|ابعاد گسترده و متفاوت ملی گرایی در ترکیه
تکثر و تنوع در قرائتهای مختلف از ناسیونالیسم یا ملیگرایی ترکی به گونهای است که در این مسیر، از اسلامگرای سنتی تا کمونیست افراطی در یک جبهه قرار میگیرند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در چند سال گذشته شاهد رشد فزاینده گفتمان ملیگرایی در ترکیه بودهایم.
ملی گرایی ترکی، آکپارتی و پ.ک.ک
پس از قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان و با همراهی و رفقای او که جمعی از شاگردان نجم الدین اربکان بودند، گفتمان ملی گرایی و قرائتهای کمالیستی و نژادپرستانه همچنان، مانند دوران اربکان تا حد زیادی به حاشیه رانده شد.
حزب عدالت و توسعه یا آکپارتی پس از تثبیت قدرت خود در داخل و رشد فزاینده در منطقه، رفته رفته سراغ پرونده معضل کُردی رفت. این حزب توانسته بود در مناطقی از جنوب و جنوب شرقی ترکیه و همچنین در کلانشهر استانبول، توجه بسیاری از گروههای محافظهکار و اسلام گرا را به سوی خود جلب کند و با توجه به این که به شکل جدی بر گفتمان ملی گرایی ترکی تاکید نمیکرد، توانست رضایت نسبی کردها را به دست بیاورد.
اما ملی گرایان ترکی، نه تنها اردوغان را همراهی نکردند بلکه او را به تلاش برای سپردن ترکیه به تجزیهطلبان متهم کردند.
پس از مدتی، تلاش برای مذاکره و گفتوگو و پایان دادن به فعالیت مسلحانه پ.ک.ک به سرانجام نرسید و یک بار دیگر آتش جنگ و درگیری شعله ور شد. این بار اردوغان برای حفظ قدرت حزب خود با ملیگرایان همراه شد و حالا شاهد آن هستیم که ملی گرایی در ترکیه یک بار دیگر جان گرفته است.
یکی از دلایل مهم تقویت باورهای ملی گرایانه در ترکیه و در چند سال اخیر، مرتبط با اهداف سیاسی حزب عدالت و توسعه و سرکوب کردهای مخالف تحت تاثیر تفکرات اوجالان و پ.ک.ک است.
تجربه نشان داده که هر گاه تنشها به خاطر حملات تروریستی پ ک ک در ترکیه بالا گرفته، همگام و همسو با آن در یک اقدام واکنشی و دفاعی، تفکر ناسیونالیسم ترکی دوباره به میدان آمده و به مانند یک سپر سیاسی و ملی عمل کرده است.
البته همین جا باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که رشد ملی گرایی در ترکیه و پایبندی بسیاری از گروههای سیاسی این کشور به باورهای ناسیونالیستی فقط به خاطر واکنش نشان دادن به تحرکات کردهای مخالف نیست و اساساً میراث ملی گرایی ترکیه تاریخی طولانی دارد.
ملی گرایی ترکی از سلجوقی و عثمانی تا جمهوری
دو امپراطوری سلجوقی و عثمانی، نقش مهمی در تثبیت باورهای "هویت محور" و "نژادمحور" ترکی ایفا کردهاند، اما در عین حال، در هر دو امپراطوری، منش و مشی عملگرایی حاکم بوده و به منظور استفاده از ظرفیتهای همه اقوام، منعی برای به کارگیری کردها، فارسها، اعراب و دیگر اقوام منطقه در ساختار سیاسی و اجرایی وجود نداشت.
در دوران زوال و سقوط امپراطوری عثمانی، تلاش برای حفظ آناتولی و تکه پارههای برجای مانده از قلمرو وسیع عثمانی و ظهور شخصیت نظامی - سیاسی، مصطفی کمال آتاتورک، مفهوم ملی گرایی، در آغاز مسیر جمهوری، چندان تند و رادیکال نبود.
اما پس از دو عصیان بزرگ کردهای دیاربکر به رهبری شیخ سعید پیران و کردهای علوی درسیم به رهبری سید رضا، ناسیونالیسم ترکی نه تنها نژاد محورتر شد، بلکه تحت تاثیر افکار هیتلر و موسولینی، توجه عمیق به خون و نژاد در ترکیه بیشتر شد.
تعریف دشوار ملی گرایی ترکی
اساساً تعریف مبانی و حدود و ثغور و ویژگیهای رفتاری ملی گرایان در ترکیه، اندکی پیچیده است. چرا که ناسیونالیسم ترکی، صورت واحد و ثابتی ندارد و خیلی وقتها در ترکیه، ملی گرایی میتواند موضع سیاسی و منظر فکری و رفتاری چند گروه متفاوت و متضاد با هم باشد.
مثلاً یک اسلامگرا میتواند در عین حال، یک ناسیونالیست دوآتشه نیز باشد. (نمونه بارز آن دولت باغچلی است که همواره در نگرش ملی گرایی او و هواداران حزب، ملیگرایی، ابعاد نژادی وهویتی نیز دارد.)
یک محافظهکار اسلامگرای دیگر میتواند ملی گرا باشد، اما توجه چندانی به مسائل نژادی و زبانی نداشته باشد و ملی گرایی را در قالب توجه به قدرتمندتر کردن ترکیه و تلاش برای استقلال و خودکفایی تعریف کند. (مانند حزب اسلامگرای سعادت و شاگردان نجمالدین اربکان.)
تفاوت مشی ملی گرایان در ترکیه
هم اکنون، حزب جمهوری خلق (CHP) بر اساس تفکر ملی گرایی ترکی نسخه کمالیستی عمل میکند. اما حزب حرکت ملی (MHP) به رهبری دولت باغچلی، مهمترین جریان ملی گرای ترکیه است که مفاهیمی همچون خون، نژاد، تبار، باورهای تاریخی - اسطورهای و توجه به قدرت ملی ترکیه در کنار باورهای دینی و اسلامی و برجسته کردن گفتمان برخورد تند و قاطع با کردها را به عنوان اصلی ترین مبانی خود، پذیرفته است.
حزب خوب (IYIP) به رهبری خانم مرال آکشنر نیز در الگوی فکری ملی گرایی، تقریباً از همان نسخه تورکش - باغچلی پیروی میکند و حزب وحدت بزرگ (BBP) به رهبری مصطفی دستیجی نیز به همین جریان نزدیک است.
اما احزاب دیگری که گفتمان اسلام گرایی را بیش از دیگر گفتمانهای سیاسی و فکری برجسته کردهاند، در توجه به آرمانهای ملی گرایانه ترکی، اول عقاید دینی و اسلامی را در اولویت قرار میدهند که میتوان با اندکی تفاوت در این زمینه، حزب عدالت و توسعه (AKP) به رهبری رجب طیب اردوغان و حزب سعادت (SP) به رهبری کاراملا اوغلو را در این سپهر سیاسی، نزدیک به هم قلمداد کرد.
البته برخی جریانات کمونیستی و احزاب کوچکی نظیر حزب وطن به رهبری دوغو پرینچک نیز، توجه به نژاد و هویت ترکی و تعصبات نژاد محور را در کنار باورهای چپ، حفظ کرده و به آن دامن میزنند.
هم اکنون در فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه، به خاطر اهداف و منافع سیاسی ائتلاف جمهور (حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی) اردوغان و یاران او، دولت و حزب حاکم ترکیه، قدم در مسیری نهاده که از لحاظ منش فکری و جهان بینی، ارتباط و انطباقی با اهداف اولیه و مرام اساسنامهای آکپارتی ندارد و بنابراین میتوان پیش بینی کرد که در صورت تغییر موازنه و معادلات رقابت داخلی احزاب در ترکیه، ملی گرایی نیز، دستخوش تحول شود.
اما آنچه اهمیت دارد، این است که سران احزاب کنترل اوضاع را از دست ندهند و اجازه ندهند که رشد و تقویت ملی گرایی، منجر به تشدید اختلافات شود.
انتهای پیام/