نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|از داوود اوغلو تا چاووش اوغلو
وزارت امور خارجه ترکیه٬ کارآیی٬ کیفیت٬ کادرهای توانمند٬ نظرات علمی و تخصصی٬ تجارب و سوابق دیپلماتیک را کنار گذاشته و همه چیز را فدای رضایت رژیم تک نفره کرده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
از داوود اوغلو تا چاووش اوغلو
بارش دوست اَ/ روزنامه جمهوریت
امروزه شاهد بروز مشکلات و بحرانهای بسیاری در بخش سیاست خارجی ترکیه هستیم. ترکیه با کشورهای منطقه مشکلات جدی دارد٬ در پرونده سوریه تحت فشار قرار گرفته٬ با آمریکا و اروپا دچار تنش سیاسی و اختلاف نظر عمیقی شده و مشکلاتی از این دست روز به روز بیشتر و بیشتر میشوند.
اما دلیل اصلی مشکلاتی که در بخش سیاست خارجی وجود دارد به نگرشها و تصمیم گیریهای ملی ربط دارد. واقعیت این است که ترکیه مسیر خود را گم کرده است و در راهی قدم بر میدارد که در آن همه چیز فدای نگرشهای تک نفره میشود.
وزارت امور خارجه ترکیه٬ کارآیی٬ کیفیت٬ کادرهای توانمند٬ نظرات علمی و تخصصی٬ تجارب و سوابق دیپلماتیک را کنار گذاشته و همه چیز را فدای رضایت رژیم تک نفره کرده است. در چنین شرایطی است که مشکلات بخش سیاست خارجی ترکیه بیش از دیگر حوزهها به چشم میآید.
متاسفانه سیاست خارجی ترکیه گرفتار نگرشهای مذهبی و ایدئولوژیک شده و همه میکوشند تا نگرش و رویکرد تک نفره بر تمام گزینههای دیپلماتیک و مبتنی بر دانش و تجربه اولویت و ارجحیت داشته باشد. لازم میدانم بر این نکته پافشاری کنم که برای موفق شدن در حوزه سیاست خارجی به این نیاز داریم که به پنج موضوع مهم توجه داشته باشیم:
نخست جغرافیایی است که کشور در آن قرار گرفته و سرنوشت سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار میدهد و نمیتوان از اهمیت جغرافیا در موضوع سیاست خارجی گذشت.
نکته دوم ظرفیت و پتانسیل فکری و اجرایی دولت است. بحث سوم٬ اهمیت روابط تجاری خارجی است. موضوع چهارم٬ وابستگی در حوزه انرژی و موضوع پنجم منافع طبقاتی است که به عنوان طبقه بالا دست و قدرتمند مطرح شدهاند. متاسفانه آن چه منفعت ملی نامیده میشود خیلی وقتها مرتبط با منافع یک طبقه خاص است که حاکم شده و همه حوزهها را در اختیار گرفتهاند.
احمد داوود اوغلو٬ وزیر امور خارجه و نخست وزیر سابق ترکیه٬ در حوزه سیاست خارجی ترکیه٬ مشکلات بزرگی به بار آورد و او را در حوزه دیپلماسی٬ باید به عنوان یک وزیر و دیپلمات شکستخورده قلمداد کرد. او در ظاهر به دنبال استراتژی تنش صفر با همسایگان بود، اما در میدان عمل٬ صرفاً به دنبال رویا بود و با پرهیز از واقعگرایی و دانش و تجربه٬ به دنبال نئوعثمانیگرایی و نئوعبدالحمیدگرایی رفت.
حتی در داخل آکپارتی نیز خط سیاسی و دیپلماسی داوود اوغلو مورد انتقاد قرار گرفته و از موقعیت ترکیه به عنوان تنهایی مقدس یاد شد، اما پس از داوود اوغلو٬ چاووش اوغلو نیز در مسیر غلطی پیش رفته که در حوزههایی همچون مدیترانه٬ یونان٬ اس 400 و مسائل دیگر٬ نتوانسته مشکلات سیاست خارجی ترکیه را حل کند.
مهمترین معضل دستگاه قضا
احمد تاش گتیرن/ روزنامه قرار
مدتی پیش استراتژی اعمال تغییر و اصلاحات در دستگاه قضایی ترکیه به شکل رسمی از سوی رئیسجمهور کشور اعلام و متن کامل آن منتشر شد. با خواندن این متن به این نتیجه میرسیم که طبیب به خوبی میداند درد و مرض چیست، اما در اطراف و حواشی آن٬ چیز دیگری را جستجو میکند و دست به کارهای تزئیناتی میزند.
در حال حاضر زندانهای ترکیه پر شدهاند. تمام سلولها و بندها و راهروها پر از زندانی هستند و جا برای خوابیدن افراد وجود ندارد. باید تلاش کرد و در نظام جزا تحولاتی پدید آورد که به استثنای تروریستها و متجاوزین جنسی٬ احکام و جزای افراد دیگر با تخفیف مواجه شود و بدین ترتیب مسیر قانونی برای آزادی یکصد هزار نفر از زندانیان فعلی فراهم شود تا حداقل راهروی زندانها خالی شده و جا برای خوابیدن زندانیان تامین شود.
این یکی از زمینهها و ملزومات اصلی آن چیزی است که از آن به عنوان اصلاح نظام قضایی نام برده میشود. اما این کفایت نمیکند و باید به معضلات اصلی پرداخت.
اگر از من بپرسید مشکل اصلی چیست٬ من در پاسخ میگویم: مشکل اصلی این است که آن چه از سوی حکومت بر دستگاه قضا اعمال شده گونهای از فضای خاص و ویژه است که سبب شده قوانین جزا و اجرای حکم جزا حالتی از تافته جدا بافته به خود بگیرد و فاقد توجیهات حقوقی و دقیق باشد.
بگذارید توضیح دهم که منظور از فضای ویژه یا شرایط خاص چیست. اگر به خاطر داشته باشید در دورانی که ساختار سیاسی ترکیه به شکل تک حزبی اداره میشد٬ کسی از دادگاهها و محاکم قضایی ترکیه انتظار عدالت نداشت و قضات بر اساس منافع حزب حکم صادر میکردند.
در دوران کودتای سال 1960 میلادی٬ در کودتاهای سال 1980 میلادی و سال 1997 میلادی نیز کسی نمیتوانست از استقلال دستگاه قضا دم بزند و مدعی باشد که قضات بر اساس تصمیمات حقوقی و مستقل خود عمل میکنند.
در شرایط فعلی نیز ظاهر امر نشان میدهد که یک فضای خاص به وجود آمده که منافع حزبی و سیاسی بر آراء تفکرات و رویکردهای حقوقی دستگاه قضا و مجموعه قضات تاثیر میگذارد و مصادیق آن را میتوان در احکام صادر شده از سوی دادگاههای عمومی و همچنین دیوانعالی کشور به خوبی مشاهده کرد.
از یاد نبریم که مدتها دستگاه قضا بر اساس رویکرد شخصی قضات در این کشور حکم به ممنوعیت حجاب داد٬ حکم به تعطیل کردن برخی از احزاب داد و کارهایی انجام داد که هیچ انطباقی با حقوق نداشت.
مدتی طولانی نیز تمام دستگاه قضا و پستهای قضایی حساس در اختیار فتح الله گولن و شاگردان او بود و ضربات کاری به دستگاه قضایی ترکیه زدند.
در دوران فعلی هم شاهد این هستیم که خیلی وقتها روند دادرسی با اطاله روبرو میشود و مشکلات بزرگی در دستگاه قضا وجود دارد. خیلی وقتها قوه مجریه چنان قدرتی دارد که به خاطر کسب رضایت دونالد ترامپ یا آنگلا مرکل٬ دستور میدهد فلان زندانی را آزاد کنند. اما بقیه ممکن است مدتها در زندان بمانند.
در چنین شرایطی است که من از خودم میپرسم: آیا سران دستگاه قضا و قضات عالی رتبه ما خودشان راضی هستند که دقیقاً بر اساس همین نظام قضائی محاکمه شوند و مورد بازجویی قرار بگیرند؟ بازداشتهای طولانی٬ بازجوییهای طولانی و صدور احکامی که مبنای حقوقی ندارند٬ مشکلات جدی این دستگاه به شمار میآیند.
بگذارید واضح و آشکار بگویم، عمدهترین مشکل دستگاه قضایی این است که تحت تاثیر حال و هوای سیاسی و اقلیم حزب حاکم قرار میگیرد. بنابراین تا زمانی که این مشکل اصلی حل نشود، انجام تدوین بستههای اصلاحات هیچ تاثیری نخواهد داشت.
صبح عید فطر در حکاری
محسن قزل کایا/ روزنامه خبرترک
بعد از مدتها یک بار دیگر به زادگاهم برگشتهام. شهر کردنشین حکاری. شهری که باید در حال و هوای صبح عید فطر بسیار تمیز٬ باصفا و ویژه باشد. در این حال و هوای کوهستانی و در این طبیعت زیبا٬ این شهر باید با نشاط و تمیز و باصفا باشد.
به خوبی به خاطر دارم که در سفر قبلی به حکاری٬ وزارت کشور٬ شهردار وابسته به پ.ک.ک را اخراج کرده و شهرداری این شهر را به معاون استاندار سپرده بودند که عملاً از سوی وزارت کشور به عنوان قیم تعیین شده و دست به اقدامات عمرانی مهمی زده بود.
او شهر را چراغانی٬ کوچهها و خیابانها را تمیز و بیش از 66 کیلومتر از معابر را آسفالت کرد و در هر جای حکاری میتوانستید آثاری از پارکها و باغچههای جدیدی را ببینید که شهردار با ابتکار عمل خود به وجود آورده بود.
اما در انتخابات اخیر یک بار دیگر شهرداری حکاری به دست حزب دموکراتیک خلقها افتاد که از نهادهای اقماری پ.ک.ک است. حالا من در کوچههای حکاری هر جا که میروم دوباره زباله میبینم.
تپههای کوچکی از زباله در همه کوچهها گردآوری شده و معلوم نیست که رفتگرها و ماشینهای جمعآوری٬ کجا هستند. از خودم میپرسم: اگر شما نمیتوانید حتی کوچههای یک شهر را تمیز کنید چرا طالب قدرت هستید و برای انتخابات به میدان میآیید؟
در نزدیکی گورستان حکاری یکی از سخنان صلاح الدین دمیرتاش رهبر زندانی حزب دموکراتیک خلقها را به خاطر میآورم. او در یک پیام توییتری نوشته است که بسیار متاسف هستم که در انتخابات اخیر٬ شهرداری مرسین و درسیم را از دست دادیم.
اما من به خوبی به خاطر دارم که در این دو شهر٬ حزب او کثیفترین٬ ناتوانترین و بی کفایتترین نمونه از شیوه مدیریت شهری را به نمایش گذاشت و این دو شهر را به زبالهدانی تبدیل کرد. در این شرایط باید تبریک گفت که این دو شهر به دست حزب دموکراتیک خلقها نیفتاده است.
انتهای پیام/